برای داشتن صفحه ای در خور شان از دنیای بیکران اینترنت برای شهر زیبایمان جزین نیازمند کمک ها و حمایت های شما هستیم . کاش برسد روزی که نام شهر زیبا و درخشانمان در پهنه گسترده ی وطن طنین انداز شود .
کمک و حمایت هایتان را در غالب نظر ، انتقاد ، دیدگاه ، پیشنهاد ، خبر ، همکاری ، کمک های مادی و معنوی بر دیده ی منت می نهیم تا بدانید این شمایید که صاحب وبلاگ وطنم جزینهستید. نظراتتان را ارج می نهیم به امید اینکه کوچک قدممان را برای رسیدن به ارزویی بس بزرگ بپذیرید .
کهن جامه ی خویش آراستن به از جامه ی دیگران خواستن
---------------------

---------------------
??موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید. به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد. همه گفتند: تله موش مشکل توست به ما ربطی ندارد.
ماری در تله افتاد
و زن مزرعه دار را گزید.
از مرغ برایش سوپ درست کردند.
گوسفند را برای عیادت کنندگان سر بریدند.
گاو را برای مراسم ترحیم کشتند
و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه میکرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر میکرد!
تلقین کرونا سخت تر از خود کرونا است.
??روزى زنبور و مار با هم بحث میکردند. مار میگفت: آدما از ترسِ ظاهر ترسناک من میمیرن، نه بخاطر نیشم! مار برای اثبات حرفش، به چوپانى که زیر درختى خوابیده بود؛ نزدیک شد و به زنبور گفت: من چوپان را نیش مىزنم اما تو بالاى سرش سر و صدا کن!
??مار چوپان را نیش زد و زنبور بالای سرش پرواز کرد.
چوپان گفت: اى زنبور لعنتى! و شروع به مکیدن جاى نیش و تخلیه زهر کرد و خوب شد.
??مار و زنبور نقشه دیگه اى کشیدند: این بار زنبور نیش زد و مار خودنمایى کرد! چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید، از ترس پا به فرار گذاشت! از ضمادی استفاده نکرد و چند روز بعد، چوپان به خاطر ترس از مار و نیش زنبور مرد!
??خیلى از مشکلات هم همین هستند؛ و آدمها فقط بخاطر ترس از آنها، نابود میشوند. همه چى بر میگرده به برداشت ما از زندگى. برای همین بهتره دیدگاهمان رو مثبت کنیم "مواظب تلقین های زندگی باشیم!
??تلقین کرونا سخت تر از خود کرونا است. مواظب کرونا باشید اما خیلی بهش فکر نکنید. در همین مدتی که کرونا حدودا 20 تا فوتی داشته، توی تصادفات سه برابرش کشته دادیم! مراقب باشیم اما نترسیم!??
#کرونا_را_شکست_میدهیم
?شما را از رفتن به دکتر بی نیاز می کند.
خوردن 1 لیمو در روز
?شما را از ابتلا به چاقی دور نگه می دارد.
نوشیدن 3 لیتر آب در روز
?شما راسالم و از بیماری دور می کند.
نوشیدن 1 لیوان شیر در روز
?شما را از بیماری های استخوانی و پوکی دور نگه می دارد.
خلاصه ای از زندگی تا شهادت امام هشتم شیعیان، امام رضا علیه السلام
علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب، کنیهاش، ابوالحسن و مشهورترین لقبش رضا است. برخی منابع گفتهاند مأمون لقب رضا را به او داد؛ ولی در روایتی از امام جواد(ع) آمده است که این لقب از سوی خداوند به پدرش داده شده است. صابر، رضی و وفی از دیگر القاب آن حضرت است. او به عالم آل محمد نیز شهرت دارد. نقل شده است که امام کاظم(ع) به فرزندانش میگفت: «برادر شما علی بن موسی، عالم آل محمد است.» همچنین امام جواد(ع) در زیارت امام رضا(ع) او را امام رئوف خطاب کرده است. لقب امام رئوف در بین شیعیان شهرت بسیار دارد.
تولد
زادروزش را پنجشنبه یا جمعه 11 ذیالقعده، یا ذیالحجه و یا ربیع الاول سال 148 یا 153ق نقل کردهاند. کلینی سال تولدش را 148ق نقل کرده. بیشتر علماء و مورخین با کلینی هم عقیدهاند.
امامت
امام رضا(ع) پس از شهادت پدرش امام کاظم(ع) در سال 183ق امامت را عهدهدار شد؛ مدت امامت آن حضرت 20 سال (183-203ق) بود که با خلافت هارون الرشید(10 سال)، محمد امین (حدود 5 سال)، مأمون (5 سال) همزمان شد.
راویانی همچون داود بن کثیر رقی، محمد بن اسحاق بن عمار، علی بن یقطین، نعیم قابوسی، حسین بن مختار، زیاد بن مروان، المخزومی، داود بن سلیمان، نصر بن قابوس، داود بن زربی، یزید بن سلیط و محمد بن سنان احادیثی از موسی بن جعفر درباره امامت امام رضا(ع) نقل کردهاند.
همچنین مقبولیت امام رضا (ع) در میان شیعیان و برتری علمی و اخلاقی وی را، ثابت کننده امامت او میدانند. هرچند که وضعیت مسأله امامت در اواخر زندگی موسی بن جعفر (ع) بسیار پیچیده بود اما بیشتر اصحاب امام کاظم (ع) جانشینی امام رضا (ع) را پذیرفتند.
گرایش شیعیان
پس از شهادت امام هفتم، بیشتر شیعیان با توجه به وصیت امام(ع) و دلایل و شواهد دیگر، امامت فرزند ایشان، علی بن موسی الرضا (ع) را پذیرفتند و وی را به عنوان امام هشتم تأیید نمودند. این دسته که بزرگان اصحاب امام کاظم (ع) را هم شامل میشد به نام قطعیه مشهور شدند. ولی گروه دیگری از اصحاب امام هفتم(ع) بنا به دلایلی، از پذیرفتن امامت علی بن موسی الرضا (ع) سرباز زده و در امامت حضرت موسی بن جعفر (ع) توقف کردند. آنان اظهار میداشتند که موسی بن جعفر (ع) آخرین امام است و کسی را به امامت تعیین نکرده و یا دستکم ما از آن آگاه نیستیم. این گروه واقفیه (یا واقفه) نامیده شدند.
جایگاه امام در مدینه
امام رضا حدود هفده سال (183-200 یا 201) از دوره امامت خود را در مدینه حضور داشت و از جایگاه ویژهای در میان مردم برخوردار بود. خود امام در گفتگویی که با مأمون درباره ولایتعهدی داشت، در توصیف این دوره گفته است:
همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود و وقتی سوار بر مرکب خود، از کوچههای مدینه عبور میکردم، کسی عزیرتر از من نبود.
در مورد جایگاه علمی امام در مدینه نیز از خود ایشان نقل شده است:
من در مسجد پیامبر مینشستم و دانشمندانی که در مدینه بودند، هرگاه در مسئلهای درمیماندند، همگی به من ارجاع میدادند و مسائلشان را نزد من میفرستادند و من به آنها پاسخ میدادم.
سفر به خراسان
هجرت امام رضا(ع) از مدینه به مرو در سال 200 یا 201 قمری بود. به گزارش یعقوبی مأمون، امام رضا را از مدینه به خراسان آورد و فرستاده وی جهت آوردن حضرت به خراسان، رجاء بن ابیضحاک خویشاوند فضل بن سهل بود. حضرت را از راه بصره آوردند تا به مرو رسید. به عقیده برخی مأمون مسیر مشخصی برای سفر امام رضا به مرو انتخاب کرد تا آن حضرت از مراکز شیعهنشین عبور نکند، زیرا از اجتماع شیعیان بر گرد امام میترسید. او دستور داد تا حضرت را از مسیر کوفه نیاورند بلکه از طریق بصره،خوزستان و فارس، به نیشابور بیاورند.
مسیر حرکت طبق کتاب اطلس شیعه چنین بوده است: مدینه، نقره، هوسجه، نباج، حفر ابوموسی، بصره، اهواز، بهبهان، اصطخر، ابرقوه، ده شیر (فراشاه)، یزد، خرانق، رباط پشت بام، نیشابور، قدمگاه، ده سرخ، طوس، سرخس، مرو. به گزارش شیخ مفید مأموران مأمون، امام رضا (ع) و برخی از بنیهاشم را از مسیر بصره به مرو آوردند. مأمون آنها را در خانهای و امام رضا را در خانهای دیگر جای داد و او را اکرام کرد.
بیان حدیث سلسل? الذهب
اسحاق بن راهویه میگوید: وقتی امام رضا(ع) در سفر به خراسان به نیشابور رسید، شماری از مُحدِّثان عرض کردند: ای پسر پیغمبر از شهر ما تشریف میبرید و برای ما حدیثی بیان نمیفرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود:
شنیدم از پدرم موسی بن جعفر که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمّد که فرمود شنیدم از پدرم محمّد بن علی که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی فرمود شنیدم از پدرم امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب که فرمود شنیدم از رسول خدا که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّ و جلّ فرمود: «کلمه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با آواز بلند فرمود با شروط آن و من یکی از آن شروط هستم.
بیان این حدیث را در نیشابور یکی از مهمترین و مستندترین حوادث مسیر حرکت امام رضا(ع) میدانند.
نماز عید
پس از عقد ولایتعهدی (در 7 رمضان سال 201) چون عید (ظاهراً عید فطر سال 201ق) رسید مأمون از امام خواست تا نماز عید بخواند، اما امام بر مبنای شرایطی که در ابتدای ولایتعهدی با مأمون ذکر کرده بود از پذیرش اقامه نماز عید عذر خواست. مأمون اصرار کرد و امام ناچار قبول کرد و فرمود: پس من همچون رسول خدا(ص) به نماز خواهم رفت. مأمون نیز پذیرفت. مردم انتظار داشتند که امام رضا (ع) مانند خلفا با آداب و رسوم خاصی از خانه خارج شود، اما دیدند که ایشان با پای برهنه در حالیکه تکبیر میگوید به راه افتاد. امیران که با لباس رسمی و معمولِ اینگونه مراسم آمده بودند، با دیدن این وضع، یکباره از اسبها فرود آمده و کفشها را از پا درآوردند و با گریه و تکبیرگویان پشت سر امام به راه افتادند. امام در هر قدم که میرفت سه بار تکبیر میگفت.
گفتهاند که فضل به مأمون گفت: اگر امام رضا بدین صورت به مصلّا(محل برپایی نماز) برسد، مردم فریفته او میشوند، بهتر آن است که از او بخواهی برگردد. پس مأمون فردی را فرستاد و از امام خواست که برگردد. آن حضرت کفش خود را به پا کرد و سوار بر مرکب شد و بازگشت.
شهادت
شهادتش را جمعه یا دوشنبه آخر ماه صفر، یا 17 صفر، یا 21 رمضان، یا 18 جمادیالاولی، یا 23 ذیالقعده، یا آخر آن، در سال 202، یا 203، یا 206 نقل کردهاند. کلینی، وفاتش را در ماه صفر سال 203ق. در 55 سالگی ذکر میکند. طبق نظر بیشتر علماء و مورخین سال شهادت حضرت، 203ق. بوده است. طبرسی روز شهادت را در آخر ماه صفر نقل میکند.
در سن حضرت نیز با توجه به اختلاف در تاریخ ولادت و شهادت، اختلاف پیش آمده است که از 47 تا 57 سال گفته شده است. طبق قول اکثریت مذکور در مورد ولادت و وفات، سن وی 55 سال بوده است.
نقل قولهای متفاوتی در مورد چگونگی شهادت امام رضا(ع) در منابع مختلف ذکر شده است:
در تاریخ یعقوبی آمده است، مأمون در سال 202ق از مرو رهسپار عراق شد و ولیعهدش رضا(ع) و وزیرش فضل بن سهل ذوالریاستین همراه وی بودند. چون به طوس رسیدند، امام رضا(ع) در قریهای که به آن نوقان گفته میشود، در اول سال 203ق وفات کرد و بیماری آن حضرت بیش از سه روز نبود و گفته شده که علی بن هشام انار مسمومی به او خورانید و مأمون بر وی سخت بیتابی نشان داد. یعقوبی در ادامه مینویسد: «خبر داد مرا ابوالحسن بن ابی عباد و گفت: مأمون را دیدم که قبایی سفید در برداشت و در (تشییع) جنازه رضا سربرهنه میان دو قائمه نعش پیاده میرفت و میگفت؛ یا اباالحسن پس از تو به که دلخوش باشم؟ و سه روز نزد قبرش اقامت گزید و هر روز قرصی نان و مقداری نمک برای او میآوردند و خوراکش همان بود، سپس در روز چهارم بازگشت».
شیخ مفید نقل میکند مأمون، عبدالله بن بشیر را امر کرد که ناخنهایش را نگیرد تا درازتر از حد معمول شود و سپس چیزی شبیه تمر هندی بدو داده تا با دستانش خمیر کند. آنگاه مأمون پیش امام رضا(ع) رفته و عبدالله را صدا زده و از او خواسته است که با دستانش آب انار بگیرد و سپس آن را به امام رضا(ع) نوشانید و این سبب وفات حضرت پس از دو روز شده است.
شیخ صدوق روایاتی را بدین مضمون نقل میکند که در بعضی از آنها سم در انگور ذکر شده است و در بعضی، هم در انگور و هم در انار آمده است. سید جعفر مرتضی عاملی، شش نظر را درباره درگذشت امام رضا(ع) ذکر میکند.
ابن حِبّان از محدثان و رجال شناسان قرن چهارم هجری، ذیل نام «علی بن موسی الرضا» مینویسد: علی بن موسی الرضا به وسیله سمی که مأمون به وی خوراند، رحلت یافت. این حادثه در روز شنبه سال 203ق. بود.
در مورد علت قتل امام رضا(ع) توسط مأمون، دلایل مختلفی ذکر شده است: غلبه امام بر علمای مختلف در جلسات مناظره، استقبال پرشور مردم از امامت امام در مراسم نماز عید مأمون از این حادثه احساس خطر کرد و متوجه شد دادن ولایت عهدی به امام، اوضاع را علیه وی سختتر کرده است. از این رو، مراقبانی برای آن حضرت گمارد تا مبادا اقدامی بر ضد مأمون انجام دهد. امام از مأمون وحشتی نداشت و در اکثر اوقات به او چنان جواب میداد که ناراحتش میکرد. این وضع نیز باعث خشم مأمون و زیادتر شدن دشمنی وی نسبت به حضرت میشد، هرچند آشکار نمیکرد. چنانکه نقل شده هنگامی که مأمون از خبر یکی از فتوحات نظامیاش خوشحالی میکرد، امام رضا(ع) به او گفت: «ای امیر مؤمنان، از خدا بترس درباره امت محمد(ص) و آنچه که خدا به تو واگذار کرده است. تو امور مسلمین را تضییع کردهای و...»
آرزو دارد جای شما باشد
درد و دل نکنید
درد و دل کردن مثل چک سفید امضائی است
که ما آن را به دیگران می دهیم
روز مباهله پیامبر اسلام (ص) از وقایع مهم تاریخ اسلام است که به اثبات حقانیت شیعه میپردازد، روزی است که آیه تطهیر و حاتمبخشی حضرت علی(ع) در این روز نازل شده است.
???? مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذیالحجه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر (ص) طی نامهای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد.
در آن زمان بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته بود. در آغاز طلوع اسلام این مکان، تنها نقطه مسیحینشین حجاز بود که مردمِ آن به عللی از بتپرستی دست کشیده و به آیین مسیحیت گرویده بودند. پیامبر اکرم (ص) برای گذاردن رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حقپرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. همچنین نامهای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت کردند.
اما مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی(ع) بدون واسطه پدر میدانستند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر(ص) آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد.
مباهله این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا سازد و مجازات کند.
همچنین خداوند در آیه 61 سوره آل عمران میفرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم».
در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر(ص) مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند.
نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظهای روان شناسانه سرچشمه میگرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد (ص) با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است.
در روز مباهله مسیحیها با اسبهای زینت شده به طلا در محل حاضر شدند در صورتی که پیامبر(ص) با حضرت علی (ع)، حضرت فاطمه(س) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) آمده بودند که در این هنگام وقتی مسیحیان دیدند پیامبر(ص) نزدیکترین خویشانش را برای مباهله حاضر کردهاند به حقانیت آنها گواه دادند و به پیامبر(ص) اعلام کردند که مباهله نمیکنیم.
پیامبر(ص) نیز از آنها درخواست کردند یا اسلام آورند و یا در پناه اسلام باشند و برای مسلمانان توطئهچینی نکنند و آنها را آزار ندهند، در این هنگام مسیحیان پذیرفتند زیر پرچم اسلام قرار گیرند.
نزول آیه تطهیر در روز مباهله
روزی که پیامبر خدا (ص) قصد مباهله کرد، قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت و حضرت امیرالمومنین و فاطمه و حسن و حسین (ع) را در زیر عبای مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پیغمبری را اهل بیتی بوده است که مخصوصترین خلق به او بودهاند. خداوندا، اینها اهل بیتمنند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاک پاک کن. »
در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شان ایشان فرود آورد: "همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید و شما را پاک پاک کند. " و در این روز نیز حضرت امیرالمؤمنین(ع) در حال رکوع انگشتری خود را به سائل داد و آیه «اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ» در شانش نازل شد
??در روز مباهله مسیحیها با اسبهای زینت شده به طلا در محل حاضر شدند در صورتی که پیامبر(ص) با حضرت علی (ع)، حضرت فاطمه(س) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) آمده بودند که در این هنگام وقتی مسیحیان دیدند پیامبر(ص) نزدیکترین خویشانش را برای مباهله حاضر کردهاند به حقانیت آنها گواه دادند و به پیامبر(ص) اعلام کردند که مباهله نمیکنیم.
پیامبر(ص) نیز از آنها درخواست کردند یا اسلام آورند و یا در پناه اسلام باشند و برای مسلمانان توطئهچینی نکنند و آنها را آزار ندهند، در این هنگام مسیحیان پذیرفتند زیر پرچم اسلام قرار گیرند.
نزول آیه تطهیر در روز مباهله
روزی که پیامبر خدا (ص) قصد مباهله کرد، قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت و حضرت امیرالمومنین و فاطمه و حسن و حسین (ع) را در زیر عبای مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پیغمبری را اهل بیتی بوده است که مخصوصترین خلق به او بودهاند. خداوندا، اینها اهل بیتمنند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاک پاک کن. »
در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شان ایشان فرود آورد: "همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید و شما را پاک پاک کند. " و در این روز نیز حضرت امیرالمؤمنین(ع) در حال رکوع انگشتری خود را به سائل داد و آیه «اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ» در شانش نازل شد
نبی بود وحسن بود و حسینش
و زهرا بود و هم ره ،، بو ترابش
مقابل جمعی عا"لم عیسوی کیش
لجوج و،،کج عناد و، هم بد اندیش
ز نجران آمدند یثرب،، مدینه
جدال با مصطفی اوِ خاتم الوحی
چو آنان دیدن،، آن خمسه ی پُر از نور
ب ترسیدند از پی بست پا گیر
پشیمان و پریشان و،، هم دلگیر
رها کردند جدال و بحث و تفسیر
حقیقت آشکار و،، دید،، تغییر
گروهی پیرو آئین اسلام
گروهی از عناد بر داشتن افکار
خلاصه معرکه پایان پذیرفت
ب نفع خاتم الوحی مدبر
بمناسبت روز مباهله
1440/12/23بیست و سوم دی الججه
روز مباهله
مزایا و خواص فشار
خطر ابتلا به بیماری های قلبی را کاهش دهید
هل تنظیم ضربان قلب و کنترل فشار خون را تنظیم می کند و برای کسانی که از بیماری قلبی رنج می برند بسیار مفید است. فیبر و آنتی اکسیدان های موجود در این ادویه ها به کاهش کلسترول خون و کاهش بیماری های قلبی عروقی کمک می کنند. هل سیاه خواص دارویی بیشتری دارد. برای سلامتی قلب شما ، بهتر است یک قاشق چایخوری گشنیز و مقداری هل سیاه را با یک فنجان آب هلو ترکیب کنید.
نفس را تازه کنید
یکی از کاربردهای هل ، درمان طبیعی بوی بد دهان است. جویدن لوبیا هل باعث رفع بوی بد دهان می شود و به همین دلیل در محصولاتی مانند آدامس استفاده می شود.
درمان سکسکه
یکی از داروهای موثر گیاهی برای درمان سکسکه در درمان سکسکه در کودکان موثر است. اگر این شرایط را تجربه کردید ، چند دانه هل را بشویید و در آب جوش قرار دهید ، با نوشیدن آب هل از سکسکه تسکین می یابد.
آسم را بهبود بخشید
هل اثرات زیادی در اختلالات تنفسی مانند آسم و تنگی نفس دارد. استفاده از هل جریان هوا را به داخل ریه ها افزایش می دهد و به نفس کشیدن کمک می کند.
از پوسیدگی دندان جلوگیری کنید
هل به دلیل خواص آن ، باکتری های بد دهان را از بین می برد و همچنین از پوسیدگی دندان جلوگیری می کند و همچنین باعث افزایش بزاق دهان می شود که به طور طبیعی دندان ها را تمیز می کند.
سم زدایی بدن
هنگامی که رادیکال های آزاد و سموم در بدن آزاد می شوند ، می توانند باعث بیماری های مختلفی مانند سرطان و پیری زودرس شوند. هل می تواند به عنوان سم زدایی عمل کند و می تواند از بروز بسیاری از بیماری ها جلوگیری کند.
مشکلات گوارشی را بهبود بخشید
هل یک داروی طبیعی برای معالجه مشکلات گوارشی و درد معده است. این ادویه در مقایسه با سایر ادویه ها تأثیر زیادی در هضم دارد و به تسکین اختلالات گوارشی مانند نفخ ، سیراب و درهم ریختگی کمک می کند.
خواص ضد سرطان
این ادویه یک مهارکننده سرطان است که می تواند رشد و تکثیر سلول های سرطانی را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
خاصیت ضد افسردگی
خواص دیگر ادویه خواص ضد افسردگی آن است. روغن هل یکی از روغنهای معروف آروماتراپی است. می توانید مقداری پودر هل را با چای مخلوط کرده و مرتباً آنرا بمالید. چای هل در بهبود خلق و خو و درمان افسردگی تأثیر بسیاری دارد.
مناسب برای دیابت
هل به عنوان یک ماده مفید از نظر منگنز زیاد است و بنابراین برای بیماران دیابتی مناسب است. تحقیقات نشان می دهد که افراد مبتلا به هایپرگلیسمی سطح منگنز پایین دارند و ارتباط خاصی بین کمبود منگنز و دیابت وجود ندارد ، اما آزمایشات نشان داده اند که مصرف هل برای دیابتی ها مفید است.









