



فردای آن روز پسر ناشناسی با پدر فهیمه تماس گرفت و گفت: ما دخترتان را گروگان گرفتهایم و باید 450 هزار تومان به ما بدهید تا فهیمه را آزاد کنیم.
پدر فهیمه قبول کرد و شخصا با آدمربا در میدان صادقیه تهران قرار ملاقات گذاشت تا پول درخواستی را تحویل بدهد و دخترش را آزاد کند، اما ابتدا موضوع را با پلیس در میان گذاشت. کارآگاهان به او توصیه کردند، با کیف پول در سر قرار حاضر شود و منتظر رسیدن آدمربا بماند. ساعتی پیش از فرا رسیدن زمان ملاقات، ماموران در اطراف محل قرار کمین کردند. بدون اینکه دیده شوند.
اما پدر فهیمه هر چه به انتظار ایستاد، خبری از جوان ناشناس نشد.
او با ناامیدی و اضطراب به خانه برگشت و همان شب جوان ناشناس در یک تماس تلفنی به او گفت: دخترت هرگز به خانه برنمیگردد. دیگر منتظرش نباشید. پس از گفتن این جمله فورا تلفن را قطع کرد.
از سوی دیگر، کارآگاهان جستوجوی گستردهیی را برای یافتن دختر ربوده شده آغاز کردند تا اینکه با گذشت پنج روز از این ماجرا، فهیمه با پدرش تماس گرفت و گفت: من در میدان آزادی منتظرت هستم و از چنگ آدمربایان فرار کردهام. ماموران همراه با پدر فهیمه به میدان آزادی رفتند و با دختر جوان روبرو شدند. فهیمه همان موقع همراه ماموران به دایره یازدهم آگاهی تهران رفت تا در آنجا شکایت خود را مطرح کند.
ماموران کنجکاو بودند که بدانند چه بلایی بر سر فهیمه آمده و چگونه به تنهایی برگشته است.
فهیمه که بشدت ترسیده بود ماجرای ربوده شدنش را چنین تعریف کرد: روز دوم اسفندماه از آموزشگاه بیرون آمدم تا به خانه برگردم. در میدان نور سوار خودرویی شدم که سه سرنشین داشت. هر سه پسر جوانی بودند که یکی از آنها در صندلی جلو و دیگری در صندلی عقب نشسته بود. جوان سوم هم رانندگی میکرد. در میانه راه پسر جوانی که در صندلی عقب نشسته بود، چاقویی از جیبش درآورد و به پهلویم فشار داد. میخواستم فریاد بزنم، اما دستهایش را روی دهانم گذاشت و مرا روی صندلی خواباند.
آنها در تاریکی شب به سمت یافتآباد راه افتادند و مرا در منطقه چهاردانگه به اتاقکی در حاشیه یک زمین کشاورزی بردند.
به آنها التماس کردم که با من کاری نداشته باشند، اما هر سه با زور وحشیگری به من تجاوز کردند و بعد مرا در اتاقی انداختند و زندانیام کردند.
فردای آن روز هم دو جوان افغانی که کارگر زمین کشاورزی بودند به سراغم آمدند و به من تجاوز کردند.
چند بار میخواستم خودم را بکشم، اما نشد. مدت چهار شبانه روز در آن خانه کوچک زندانی بودم، تا اینکه روز پنجم، سه پسر جوان برای انجام کاری از آنجا رفتند، ساعتی بعد به سراغ یکی از کارگران افغانی رفتم و با دادن مقداری پول و زنجیر طلایم از او خواستم که یک اتومبیل برایم بگیرد. او هم پذیرفت و با گرفتن پول و زنجیر طلا مرا سوار اتومبیل کرد تا از آنجا بروم…
بعد از صحبت های فهیمه، کارآگاهان به منطقه چهاردانگه رفتند و دو کارگر افغانی به نام اوصف و شکور و پسرجوانی به نام مصطفی )19ساله( را که راننده اتومبیل بود، دستگیر کردند.
اوصف و شکور به تجاوز به دختر جوان اعتراف کردند و مصطفی در بازجویی اولیه گفت: من راننده بودم و از ماجرای آدمربایی خبر نداشتم و یکی از دوستانم به من گفته بود که در منطقه میدان نور با دوست دخترش قرار دارد. من هم با آنها رفتم، اما وقتی دختر جوان سوار ماشین شد. دوستم با چاقو او را تهدید کرد و به زمین کشاورزی برد. اما همین جوان در بازجوییهای بعدی اعتراف کرد که او نقشه آدمربایی را میدانسته و به دختر جوان هم تجاوز کرده است.
کارآگاهان با اطلاعات به دست آمده، یکی از همدستان او به نام داود را که در ربودن فهیمه شرکت داشت دستگیر کردند. اما هنوز سومین جوان فراری است.
پرونده این آدمربایی به شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و دیروز در دادگاه مصطفی و همدستش داود به ربودن دختر و تجاوز به او اعتراف کردند.
اکنون تلاشی دوباره برای دستگیری سومین جوان متجاوز آغاز شده است تا قاضی دادگاه حکم خود را درباره متهمان صادر کند.
پرونده این جنایت سیاه که با توجه به اقرار صریح ربایندگان دختر جوان به تجاوز به عنف به نظر مى رسد آنان با مجازات اعدام روبرو شوند به شعبه ?? دادگاه کیفرى استان تهران ارجاع شده است وقرار است ? قاضى به اتهامات هولناک عاملان جنایت سیاه رسیدگى کنند.
منبع: عصرایران





جالب است بدانید که چادر از جمله اجزای پوشش مردم ایران در قرنها پیش از ورود اسلام به کشورمان است.
نقش برجستههای تخت جمشید نشان میدهند که مردم ماد از شنلی مستطیل شکل استفاده میکردند که تا مچ پا میرسیده است. چادر زنان اشکانی هنگامی که پوشیده میشده، حالت استوانهای شکل پیدا میکرده است. دوران قاجاریه زمان وارد شدن تزیینات بر چادر است. در این زمان مردم از رشتههای مروارید برای زیباتر کردن لباس خود استفاده میکردند و بانوان اعیان اطراف چادر مشکی خود را گلابتون میدوختند و این تغییرات ادامه یافت تا رسید به امروز و طرح چادر ملی...
چند خطی را قصد داریم به صورت اخص با طراحان صحبت کنیم و آنها را تشویق به صرف انرژی بیشتر برای طراحی انواع پوشاک برای دختران و بانوان کنیم. با وجود پیشینه غنی پوشاک و وجود طرحها و مدلهای متنوع لباسهای سنتی و ذوق و سلیقه بانوان امروز به جاست که تمرکز بیشتری برای طراحی در این زمینه داشته باشیم. طراحی برای مناسبتهای مختلف اجتماعی و جنبههای گوناگون زندگی، نیاز جامعه امروز است. از طراحی پوشاک اماکن مذهبی ، یونیفرم اداری گرفته تا لباسهای مخصوص بانوان برای رشتههای مختلف ورزشی و اکسسوار حجاب چون ساق دست، مقنعه و شال و روسری همه موقعیتها و مناسبتهایی هستند که به توجه بیشتر طراحان نیاز دارند.
با توجه به میزان بالای استفاده چادر مشکی در کشور تولید آن و سرمایهگذاری در این زمینه صنعتی سودآور خواهد بود. پوشیدگی در عین زیبایی چیزی است که بانوان ایرانی از دیرباز در پی آن بودهاند و توجه به این نوع سلیقه و طراحی در این زمینه جوابگویی به نیاز امروز بانوان خواهد بود.
به کارگیری تزیینات و اضافه کردن طرح و نقش به چادرهای مشکی آن را برای استفاده در مهمانیها و مراسم رسمی مناسبتر کرده است. با توجه به تنوع روزافزون لباس بانوان، ایده استفاده از تزیینات و نوارهای طرحدار روی چادر مناسب و مطمئنا پرطرفدار خواهد بود.
- قیمت : از 50 تا 70 هزار تومان




جالب این جاست که در تبلیغ این سایتها معمولا از جملات ممنوعه به صورت مُقَطع استفاده می شود تا سایت مورد نظر فیلتر نشود! و برای بازارگرمی حتی عکس و کلیپ فیلمهای عرضه شده را نیز در اختیار کاربران قرار می دهند.
مهدی صرامی، معاون مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اردیبهشت امسال گفت: آیین نامه ای در زمینه رسانه های دیجیتال با عنوان"آییننامه ساماندهی و توسعه رسانهها و فعالیتهای فرهنگی دیجیتال"تهیه شده که با ابلاغ دستورالعمل مربوطه، صدور مجوز برای فروشگاه های مجازی انجام شده و مردم از خرید درست خود اطمینان حاصل خواهند کرد.
وی تاکید کرد: همکاریها و تدابیری در صورت اجرای کامل این آیین نامه با وزارت بازرگانی و وزارت ارتباطات و شرکت پست انجام خواهد شد تا شرکت پست جهت ارسال محصولات این فروشگاهها، مجوز این سایت ها را بررسی کرده و سپس اقدام به ارسال این محصولات کند.
در حالی که به نظر می رسد عدم ابلاغ این آیین نامه،باعث پخش محصولاتی اینچنینی از شرکت پست شده باشد، کماکان برخی فروشگاه های مجازی اقدام به فروش محصولات مساله دار خود می کنند و توجهی به آسیب های فرهنگی خود به جامعه ندارند.
منبع: خبرگزاری برنا




در این برنامه نیوشا ضیغمی بازیگر سینما به مصاحبه با خانمی می پرداخت که مدعی بود دست به رابطه نامشروع زده و از این طریق حامله هم شده بود ولی در نهایت دست به سقط جنین زده است.
این برنامه در ساعات پایانی شنبه شب پخش شد و بارها زیرنویس شد که مشاهده این برنامه برای افراد زیر 16 سال توصیه نمی شود.
همچنین علامت 16- (منفی شانزده) نیز در صفحه پخش این برنامه حک شده بود.
منبع: عصر ایران

برای بسیاری از مردم شنیدن کلمه کوهنوردی، یادآور یکروز شاد و مفرح است. اما برای این کوهنوردان شجاع سپری کردن یک روز در دیواره یک کوه بلند و خطرناک یک تجربه عادی محسوب میشود.در حال حاضر آنها از دیواره یک تپه به ارتفاع 1200 متر از سطح زمین چادر زدهاند و در حال سپری کردن یکی از خطرناکترین عملیات کوهنوردی در طول عمر خود هستند.همانطور که در این تصویر نشان داده شده است، این افراد مجبورند چادرهای خود را در شرایط بسیار دشوار برپا کرده و در این ارتفاع بخوابند.هر لحظه ممکن است بر اثر سقوط یک سنگ جان این افراد در معرض خطر قرار بگیرد. تاکنون چندبار سنگهایی به اندازه یک خودرو از فاصله نزدیک از کنار این گروه کوهنوردی عبور کرده است.قرار است بهزودی نمایشگاهی از کوهنوردیهای بینظیر این گروه برگزار شود. در این نمایشگاه تصاویری از سختترین شرایطی که اعضای این گروه حین کوهنوردی با آن برخورد کردهاند در معرض دید همگان قرار خواهد گرفت.
پردازنده7/2 گیگاهرتز و دوهستهای اینتل Core i7 آپگرید شده این مکبوک، آن را یک سروگردن بالاتر از رقبایش قرار داده است. سرعت و عملکرد عالی پردازنده، عمر طولانی باتری، طراحی خوب و ارگونومیک بدنه، صفحهکلید و تاچپد چندلمسی و وبکم با کیفیت 720p HD از جمله مشخصههای این لپتاپ 13 اینچ هستند. متاسفانه پورت HDMI و درایو بلو-ری ندارد، کیفیت صفحهنمایش آن نیز در مقایسه با دیگر مکبوکها چندان خوب نیست.

زیر بدنه آلومینیومی L501x، پردازنده جدید اینتل یعنی Sandybridge وجود دارد. با اینکه از نوع i5 است اما عملکرد بهتری نسبت به i7 دارد. وضوح صفحهنمایش این محصول 1080 × 1920 و تصاویر بسیار شفاف و زنده هستند. از دیگر امکانات آن میتوان به 6 گیگابایت حافظه رم DDR3، 640 گیگابایت هارددرایو، کارت گرافیک NVIDIA GeForce GT 435M، وایفای، دو پورت USB 3.0، رابط eSATA و قابلیت ضبط تصویر باکیفیت 720p اشاره کرد.

اگر کیفیت و ساختار صفحهکلید Timeline X را نادیده بگیریم، یکی از بهترین، سبکترین و قدرتمندترین لپتاپهای موجود در بازار است. این دستگاه، نخستین لپتاپی است که دو تراشه سهبعدی - یکی برای صرفهجویی در مصرف انرژی و دیگری برای اجرای بازی – دارد. کلیدی اختصاصی برای سوئیچ کردن بین این دو تراشه در سمت چپ صفحهکلید تعبیه شده است و دیگر به ریبوت کردن دستگاه نیازی نیست. صفحهنمایش 14 اینچ آن نیز وضوح 768 × 1366 پیکسل دارد.
Samsung N230 را به دلیل چیدمان و کیفیت عالی صفحهکلید، نمایشگر و عمر خوب باتریاش، میان 10 لپتاپ برتر طبقهبندی کردهایم. عمر باتری 6 سلولی این دستگاه تا 7 ساعت استفاده مداوم را پاسخگوست. صفحهنمایش 10 اینچ آن پوشش ماتی دارد که کمک میکند زیر نورهای شدید و آفتاب خوانایی لازم را داشته باشد ، پردازنده اینتل اتم N450، یک گیگابایت RAM، خروجی تصویر VGA، پورت اترنت و ورودی کارت حافظه از دیگر امکانات N230 است.
Envy نه تنها یکی از بهترین پردازندههای چهار هستهای را زیر بدنه آلومینیومی خود دارد بلکه در مقایسه با همردیفانش بسیار باریک است. سرعت و کیفیت پردازنده گرافیکی Mobility Radeon HD5850 نیز بسیار خوب است. از دیگر امکانات این محصول باید به صفحهنمایش با سرعت 120 هرتز و یک جفت عینک استریوسکوپ سهبعدی اشاره کرد. این عینکها با باتری کار میکنند و میتوان از طریق پورت mini-USB شارژشان کرد.
شاید بتوان این زیبای 11 اینچ را یکی از بهترین لپتاپهای بازی دانست. بدنه مستحکم، چیدمان و دوام خوب صفحهکلید و طراحی جذاب آن را به یکی از گزینههای خوب خرید برای دوستداران بازی تبدیل کرده است. صفحهنمایش با کیفیت حدود 1366 × 768 پیکسل، فناوری سوئیچ گرافیکی NVIDIA Optimus، کارت گرافیک یک گیگابایت NVIDIA335M، پردازنده Core i5 یا i7 و عمر حدود 7 ساعته باتری از جمله مشخصههای این محصول به حساب میآیند.
این دستگاه 17 اینچ با وزن سه کیلوگرم و ضخامت 4 سانتیمتر جزو لپتاپهای سبک و باریک میان همردیفان خودش به شمار میآید. سرعت و عملکرد پردازنده دو هستهای اینتل Core i5 و پردازنده گرافیکی آن AMD Mobility Radeon HD5870 خوب است. از دیگر ویژگیهای این محصول باید به صفحهنمایش 17 اینچ با وضوح 1050 × 1680 پیکسل، پورتهای اترنت، درایو نوری DVD، eSATA/USB، VGA، HDMI و سه پورت USB و وبکم 2 مگاپیکسل اشاره کرد.
Transformer با صفحهنمایش 10 اینچ لمسی با وضوح 800 × 1280 پیکسل جزو نتبوکها طبقهبندی و با چرخاندن نمایشگر به راحتی به تبلت تبدیل میشود. این محصول دو منبع انرژی دارد. یکی از آنها در صفحهکلید و دیگری در بدنه دستگاه کار شدهاند و طبق ادعای ایسوس این دو باتری با هم تا 16 ساعت استفاده را پاسخگو هستند. از جمله مشخصههای آن میتوان به یک گیگابایت رم DDR2، پردازنده دوهستهای دو گیگاهرتز NVidia Tegra 2 ، دو دوربین 5 و 2/1 مگاپیکسل در عقب و جلو، قابلیت فیلمبرداری با کیفیت 720p و GPS داخلی اشاره کرد.
این مکبوک ایر نیز همچنان سبکترین و باریکترین لپتاپ موجود در بازار است. این دستگاه علاوه بر نداشتن درایو نوری، هارددرایو نیز ندارد و کاربر باید میان 64 یا 128 گیگابایت حافظه SSD یکی را انتخاب کند. کارت گرافیک Nvidia GeForce 320M، صفحهنمایش 11 اینچ با نسبت تصویر 16 به 9 و وضوح 768 × 1366 پیکسل و قابلیت نمایش تصاویر HD، دو پورت USB و یک Mini Displayport از جمله مشخصههای این محصول هستند.
از ویژگیهای این سری باید به خروجی HDMI سهبعدی، سیستم صوتی S-Force سهبعدی، پردازنده Core i7، 256 گیگابایت حافظه SSD و 8 گیگابایت حافظه DDR3 و کلید اختصاصی برای سوئیچ بین دو حالت سهبعدی و دوبعدی اشاره کرد. کیفیت وبکم این سری HD و مجهز به حسگر Exmor است که در محیطهای کمنور و تاریک نیز عملکرد خوبی دارد. صفحهنمایش 16 اینچ آن نیز از کیفیت 1080p پشتیبانی میکند.
همان طور که در مقالات گذشته به ویژه در دو قسمت قبلی همین مقاله مطرح شد، ضد این صفات یعنی "غرور" و "تکبر"، آزاردهنده ترین صفات آدمیزاد و البته خیرمایه بخشی از وجود ما هستند. می گویند آدم مغرور حتی از اسبی که کالسکه اش را می راند، بیزار است. متأسفانه این صفات منفی به قدری به ما نزدیکند که مثل اندام های درونی بدن، به چشم نمی آیند و دایم از آنها غافلیم. در اساس همین دو صفت هستند که در طول تاریخ، باعث سقوط افراد موفق از قله های ترقی چه در ابعاد مادی و چه در معنویات شده اند و صد البته این تهدید ادامه خواهد داشت و به قول نیچه "تکبر، آسان ترین راه برای از بین بردن سرافرازی هاست".
فکر نکنید آدم های با ضریب هوشی بالا در امان هستند، جالب اینجاست که این صفات ناپسند یعنی "غرور" و "تکبر"، هیچ گونه ارتباطی به میزان ضریب هوشی ما ندارند و در هر انسانی با هر میزان هوش و درایت به وضوح دیده می شوند. غیر از خود شخص که از این عیوب ریشه دار تا حدود قابل توجهی ـ یا کاملاً ـ غافل است، دیگران به عیوب او بیش از خودش واقفند و کم و کیف آن را به وضوح تشخیص می دهند. لذا هرازگاهی مستقیم یا غیرمستقیم نظرات یا رفتار ما را که ناشی از این غرور و تکبر است مورد ایراد قرار می دهند و اینجاست که ما اصلاً از این اعتراض خوشمان نمی آید و با هر روشی سعی می کنیم نظر گوینده را حتی الامکان تغییر دهیم و به او فهمانیم که کاملاً در اشتباه است. نظیر این علایم یعنی واکنش نسبت به انتقادات اطرافیان، نشان دهنده این است که این صفات در تار و پود وجودمان لانه کرده و برای مبارزه با این دو نقطه ضعف اساسی یعنی "غرور و تکبر" راه طولانی در پیش داریم و به نظر می رسد به این سادگی ها هم نمی توانیم از شرشان خلاص شویم! شاید تشریح برخی از تکنیک های فریبنده این دو صفت ناپسند، قدری راه مبارزه را بهتر ترسیم کند و ما را بیشتر با این اژدهای هزار چهره آشنا سازد.
یکی از تکنیک های "غرور" که شاید خیلی هم معروف باشد، تکنیک "انکار" است. همان طور که گفتیم "غرور" انسان را می فریبد و با این فریب و مکر، ایده ها و باورهای غلطی را به فکر و روان ما تحمیل و تزریق می کند، به گونه ای که مصرانه مدعی هستیم چنین صفات نیکی را دارا هستیم و چنان ضعف هایی هرگز در ما وجود ندارد. اولین راه تشخیص این تکنیک این است که ببینیم نسبت به انتقادی که از ما می شود، به لحاظ فکری و روانی چه واکنشی نشان می دهیم. شدت واکنش روانی ما می تواند شاخص خوبی برای اندازه گیری میزان خودباوری و غرورمان باشد. به قول معروف ببینیم وقتی با انتقادی مواجه می شویم چه میزان خونمان به جوش می آید!
خودخواهی، راه ها را می بندد و خیر و خوشی را دور می کند. حال آنکه، هر اندیشه مهرآمیز به دور از خودخواهی، نطفه کامیابی را در خود می پروراند. "فلورانس اسکاول شین"
وقتی از انسان مغرور، (الحمدالله که ما مغرور نیستیم!!) که خود را مزین به انواع صفات متعالی و مبرا از هرگونه رذیلتی می داند، انتقادی می شود و یا اشکالی از کار و رفتارش گرفته می شود ـ البته نه فقط از طریق کلام بلکه حتی با ایما و اشاره و یا هر نوع حرکت ظریف دیگری که نشان دهد رضایتی از او وجود ندارد ـ اولین حالتی که به طور ناخودآگاه از او بروز می کند، حالت "انکار" است. روان او مانند گلبول های سفید خون که با اولین مواجهه با ویروس یا هر موجود خارجی، به شدت واکنش نشان می دهند و آن را دفع می کنند، سعی می کند هر چه سریع تر خود را از این انتقاد و اشکال مبرا کند و به شدت نسبت به این حمله واکنش دفاعی نشان می دهد و به هر طریق می کوشد تا از مهلکه بگریزد. آگاهانه شروع به "انکار" می کند و امواج فکری فراوانی بر علیه موضوع مورد انتقاد به ذهن او هجوم می آورند و او که احساس می کند خشت های ساختمان "خودباوری"اش در خطر فروپاشی اند تمام قوای وجود خود را به کار می گیرد تا خود و البته دیگران را توجیه کند که هرگز چنین ایرادی به کار او وارد نیست و گوینده و سایرین در اشتباه محض هستند. در اینجاست که جملاتی با این مضامین کاربرد زیادی پیدا می کنند: "خیر این طور نیست که..."، "شما در اشتباه هستید من..."، "البته این نظر شماست دیگران در مورد من..."، "دارید یک طرفه به قاضی می روید من..."، "دارید قضاوت عجولانه می کنید من..."، "صبر کنید باید برایتان توضیح بدهم تا موضوع روشن شود که من..." و...
این واکنش تدافعی روانی، تمام وجود شخص را به حالت آماده باش درمی آورد، رنگ رخساره اش سرخ و برافروخته می شود، بیانش با مشکل مواجه می شود، حالت پرخاش پیدا می کند، حتی الامکان اجازه صحبت کردن به کسی نمی دهد، میدان دید او محدود و تار و سرش به شدت گرم می شود! بسته به میزان غرور و نادانی اش، گاهی هم احساس می کند که از شدت ضربه وارده! مریض شده و قوایش در حال تحلیل است. خلاصه اینکه در برابر هر نوع کلام و رفتاری که نشان دهد او برخلاف تصورش مقبول و مورد تأیید نیست، بی درنگ سلاح "انکار" به دست می گیرد و نه تنها ایراد را نمی پذیرد بلکه اشکال را از خود منتقد می داند و با تمام قوا به وسیله افکار و رفتار بیرونی اش، به زعم خود حملات وارده! را چند برابر تلافی کرده و موج سهمگینی از عیوب و ایرادهای زشت را برسر گوینده بینوا خالی می کند. خلاصه وای به حال منتقد.
در وضعیت مشابه که منتقد مستقیمی در کار نیست مثلاً جبر زمانه و روزگار او را نقد می کند، او مظلومانه خود را مستحق چنین ظلمی نمی داند و باز با کمک سلاح "انکار" خود را از همه تقسیرها مبرا کرده، و برای متحمل شدن این بار سنگین ظلم و جور، تازه امتیازی هم برای خود قایل می شود و باز بر غرور خود می افزاید! مثلاً می گوید: "لیاقت ندارند که من..."، "اینجا جای آدم های مثل من نیست، من..." و...
از آنجایی که غرور انسان را از "وضعیت" خود غافل می کند و او را با افکار غیرواقعی فریب می دهد، بنابراین یکی از راه های مبارزه با غرور با توجه به واکنش "انکار"، تلاش برای تقویت صفت "انتقادپذیری" است. حتماً شما هم قبول دارید که هیچ انسانی در دنیا وجود ندارد که بی عیب و نقص و کامل باشد پس این موضوع شامل حال خود ما هم می شود. باید صادقانه و دایم این واقعیت را در عمل به خود یادآوری کنیم که "من هم نقص دارم"، "من هم نقاط ضعفی دارم"، "من هم اشتباه می کنم"، "من هم خیلی چیزها را نمی دانم"، "من هم یکی هستم مثل دیگران"، "همیشه حق با من نیست"، "من یک انسان عادی هستم درست مثل اطرافیانم پس من هم ایرادهایی دارم"، "آخر مگر من کی هستم این همه منم برای چیست".
ما باید خیلی خودپسند باشیم اگر تصور کنیم که برجسته ترین موجودات دنیا هستیم. در این دنیا نزدیک به صد میلیارد کهکشان وجود دارد که هریک از آنها چندین میلیون خورشید دارند که شبیه به ما یا بهتر هستند و هر روز تعدادی از آنها با هم برخورد می کنند و در هیچ جای دنیا کسی برایشان غصه نمی خورد و مجلس ترحیم و یادبود برپا نمی کند. "موریس مترلینگ"
هر بار که انتقادی شنیدیم سعی کنیم افسار این حالت تدافعی ناخودآگاه را به دست بگیریم و تا جایی که قدرت داریم به حالت خودآگاه با تلقین افکار صحیح، واکنش درست و منطقی مثل یک انسان واقعی از خود نشان دهیم، مثلاً:
* سعی کنیم با گوینده رفتاری مودبانه و محترمانه داشته باشیم.
* سعی کنیم بر احوال و احساستمان تسلط پیدا کنیم.
* اجازه دهیم حرفش تمام شود.
* کمی به حرفش فکر کنیم تا درست منظورش را متوجه شویم.
* سعی کنیم مصادیقی از انتقاد را در وجودمان پیدا کنیم.
* رفتارمان را طوری مرور کنیم که متوجه شویم چرا این ایراد به ذهن شخص گوینده رسیده است.
* اگر حرفش را نمی پذیریم حداقل صددرصد حرف او را نقض نکنیم و به طور مطلق خودرا مبرا ندانیم.
* برای دفاع کردن از خودمان بی قرار نشویم و بدانیم با کمی صبر و تحمل شرایط به نفع ما تمام خواهد شد.
هر چقدر که بتوانیم از شلیک مسلسل "انکار" خودداری کنیم یا حداقل کمتر تیراندازی کنیم یا تیراندازی را به تأخیر بینداریم، نشانه پیشرفت است و ما موفق شده ایم تا حدی عنان اختیارمان را به دست بگیریم.
اما نکته دیگری که شاید باورش سخت باشد این است که یکی دیگر از تکنیک های زیرکانه و حرفه ای غرور، استفاده از "تصویر" تواضع و فروتنی است. شخص مغرور خواهان برتری و تفاخر همه جانبه نسبت به دیگران است. گویند روزی شخصی راه می رفته و مدام متعجبانه نفس های بلندی می کشیده و زیر لب چیزی را تکرار می کرده است. وقتی از او سوال می کنند که موضوع این حیرت و تعجب چیست می گوید: "در عجبم که خداوند چگونه این همه فضل و دانش را در سینه من جا داده است". مثال متداول دیگر وقتی است که از کسی در مورد موضوعی نظرخواهی می شود، اول با کمال توضع می گوید: "البته من کوچک تر از آن هستم که نظر بدهم اما..." و بعد باید قریب به یک ساعت شنونده نظرات قاطع و مطلق او باشیم!
از آنجایی که غرور مانند ویروس وارد ساختمان ژنتیکی ما می شود لذا به راحتی قادر است تمام هوش و ذکاوت ما را در اجرای فرامین خود به کار گیرد. غرور به خوبی می داند که "جامعه، انسان متواضع را می پسندد و به او احترام می گذارد" پس این بهترین موقعیت است تا از این پوشش ظاهری برای ارضای امیالش استفاده کند.
"نفس اژدرهاست او کی مرده است از غم بی آلتی افسرده است"
بنابراین شخص را به الگوبرداری صوری! از رفتار افراد متواضع و فروتن وامی دارد و از این روش برای پیشبرد کار و رسیدن به امیال خود نهایت استفاده را می کند.
مثلاً می داند که "افراد متواضع، ادب و احترام را نسبت به دیگران رعایت می کنند" و معمولاً از این راه موفقیت هایی کسب می کنند. بنابراین او هم سعی می کند به طمع پیشبرد کاری، از کلمات و زبان بدن آنها تقلید کند. ولی از آنجایی که اعتقادی به این رفتارها ندارد، رفتارش با کیفیت خاصی همراه است که هرگز آن تحسینی را که مدنظرش هست، برنمی انگیزد. این کار به تواضع سمرقندی معروف است. از مشخصات دیگر انسان متواضع این است که از خود تعریف و تمجید نمی کند. همیشه صفات خوب دیگران به نظرش می آید و سعی می کند از دیگران بیاموزد.
اگر کسی این کیفیت را در حقیقت درون خود ایجاد نکند و فقط بخواهد تظاهر به تواضع کند، خود مبین عدم تواضع است. چرا که تواضع از "آگاهی به وضعیت خود" نشأت می گیرد. اگر "وضعیت" من این است که از نظر درونی نسبت به دیگران احساس فروتنی ندارم و خود را همچنان برتر از آنها می دانم، "رعایت ادب و احترام صادقانه" اولین گام اساسی برای نزدیک شدن به صفت فروتنی است و در گام بعدی می توان به اصلاح نیت درونی بپردازیم. در حقیقت باید همیشه خلاف امیال و فرامین غرور رفتار کنیم و فریب ترفندهایش را نخوریم.
خودرایی و خودبینی، همه کام و مراد خود طلبیدن و دیگران را نامراد و خوار و زبون خواستن، راه اهریمن و دل به نیکی سپردن، راه یزدان است. "بزرگمهر"
اگر غرور از من می خواهد که با رفتارهای فریبنده و فرصت طلبی توجهی را جلب کنم، کسی را بفریبم، خود را صادق جلوه دهم و موقعیت خوبی را از آن خود کنم، از تدبیر و درایت عقل استفاده نمایم و اجازه ندهم غرور مرا به نقش بازی کردن وادارد، اینجاست که باید برخلاف امر او عمل کرده و صداقت پیشه کنم چرا که ریا و تزویر برای وجود انسان مضرتر است تا ازدست دادن موقعیتی مادی که با این شرایط مدت زیادی دوام نخواهد داشت. هر جا که می بینیم بی دلیل از خود رفتار عجیبی نشان می دهیم که هرگز قبلاً چنین چیزی از ما بروز نکرده بود! متوجه باشیم که کاسه ای زیر نیم کاسه است و قطعاً اینجا برای غرورمان نفعی داشته که ما را به این نقش درآورده است.
باید به تجربه بیاموزیم که چطور مشت غرور را باز کنیم و حیله اش را برملا کنیم. به این جمله از استاد الهی فیلسوف و عارف معاصر توجه کنید: "احمق کسی است که اگر تعریفی از او شد، مانند بچه ها، باور می کند و لذت می برد." این یکی از بهترین تکنیک های تشخیص غرور است که می تواند مشت غرور را باز کند چرا که تشخیص لذت همیشه کار ساده ای است.
برای تشخیص بروزهای مختلف غرور در وجود می توان از تجربیات و نظرات افراد ارزشمندی که در زندگی ما حضور دارند و می توانند به خوبی آنها را برایمان تشریح کنند کمک گرفت. البته لازم نیست برای پیدا کردن این افراد سفر کنید یا متحمل هزینه ای بشوید. اگر خاطرتان باشد گفته شد که انسان به دلیل غرور شدید از خود ناآگاه است و اغلب دیگران او را بهتر از خود او می شناسید. نزدیک ترین افراد به ما معمولاً بهترین قضاوت کنندگان در این زمینه هستند. خانواده درجه یک و بعد از آن دوستان و آشنایان و همکاران افراد باارزشی هستند که شناخت خوبی از ما دارند زیرا در موقعیت ها و حال و احوال متعددی ما را دیده و رفتارهایمان را تجربه کرده اند. پس اگر می خواهیم از "وضعیت" خودآگاه تر شویم، بد نیست به واکنش های احساسی و نظرات آنها نسبت به اعمال و افکار و رفتارمان بیشتر توجه کنیم. کار سختی نیست. گفتیم که هوش زیادی نمی خواهد!
تکنیک عملی دیگر این است که سعی کنیم همیشه در موضوعات مختلف با افراد خانواده یا نزدیکان مشورت کنیم و نظر آنها را بپرسیم. در این مرحله، ترتیب اثر دادن یا ندادن به این مشورت ها مورد بحث نیست، بلکه صرفاً ضربه زدن به غرور و خودباوری غیرواقعی مدنظر است.
در استفاده از این تکنیک باید از به کار بردن جملاتی نظیر "تو که نمی دانی اوضاع از چه قرار است. نمی توانم برایت توضیح دهم..."، "اصلاً تو که وارد نیستی..."، "آخر این طور که تو فکر می کنی نیست..." و... خودداری کنیم.
بله استفاده از این تکنیک های ملی باعث می شود تا روح ما قدرت و تسلط بیشتری برای کنترل و نظارت بر زوایای وجود و نقاط ضعف ما پیدا کند. روز به روز قویتر و مسلط تر بر احوال درونیمان خواهیم شد و اثرات مثبت این اقتدار در زندگی روزمره ما به ویژه در رفتار اطرافیان به خوبی قابل مشاهده خواهد بود.
تکنیک ها و حربه های غرور تمامی ندارند و هرگز نمی توان در چنین مقالاتی به بررسی همه جانبه آنها پرداخت. قصد من از تنظیم این سه مقاله فقط طرح مسأله و جلب توجه بیشتر نسبت به این نقطه ضعف خطرناک بود. قطعاً همین مقدار اشاره برای خواننده مشتاق و آگاه کافی است تا خود ادامه راه را بپیماید.
سقف ضد سیگار
به دام افتادن
دندان های فرد سیگاری
مقتولین دست دوم
سیگار انسان های بیشتری را کشته است
خاکسترهای سیگار
تخت مرگ افراد سیگاری
بمب ساعتی سیگار
هفت تیر سیگار
سیگار یک قاتل است