فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

 

در ادا
مه...

.

.

.

.

.

.

.

.

 

با احمق بحث نکنم!!!

بگذاریم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.



با وقیح جدل نکنیم!!!

چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روح ما را تباه می‌کند



از حسود دوری کنیم !!!

چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنیم باز از زندان تنگ حسادت بیرون نمی آید.



از «از دست دادن» نهراسیم!!!

که ثروت ما به اندازه شهامت ما در نداشتن است.



بیشتر را بر کمتر ترجیح ندهیم!!!

که قدرت ما در نخواستن و منفعت ما در سبکباری است.



کمتر سخن بگوییم!!!

که بزرگی ما در حرفهایی است که برای نهفتن داریم، نه برای گفتن



از کودکان بیاموزیم!!!

پیش از آن که بزرگ شوند و دیگر نتوان از آنان آموخت.

 

 

در ادامه...

.

.

.

.

.

.

.

.

 

 

پیرزنی 91 ساله بعد از یک زندگی شرافتمندانه چشم از جهان فرو بست. وقتی خدا را ملاقات کرد از خدا چیزهایی پرسید که همواره دانستن آنها باعث آزارش شده بود.
مگر غیر از این است که تو خالق بشر هستی؟ مگر غیر این است که همه را یکسان و برابر آفریدی؟ پس چرا مردم با هم رفتار بد دارند؟

خدا جواب داد هر انسانی که وارد زندگیتان می شود درسی را به شما می آموزد و با این درسهاست که چیزهای مختلفی از زندگی، مردم و ارتباطات اجتماعی فرا می گیرید.

پیرزن کاملا گیچ شده بود، پس از آن خداوند شروع به شکافتن مساله نمود. وقتی شخصی به تو دروغ می گوید به تو می آموزد که حقیقت همیشه آن گونه نیست که وانمود می کنند پس تو می فهمی که صداقت همیشه آشکار نیست. اگر می خواهی از درون قلبهایشان مطلع شوی باید نقابهایی را که زده اند کنار بزنی و ماسک خودت را هم برداری و اجازه دهی تا مردم خود واقعی تو را ببینند.

وقتی کسی از تو چیزی را می دزدد به تو می آموزد که هیچ چیز همیشگی نیست و اینکه همیشه قدر داشته هایت را بدان و از آنها نهایت استفاده را ببر ‌چرا که ممکن است روزی آنها را از دست بدهی. حتی اگر این داشتنی ها، یک دوست خوب یا پدر و مادر و یا عزیزترین شخص زندگیت باشد. چرا که فقط امروز آنها در کنار تو هستند و باید قدر آنها را بدانی. وقتی کسی به زندگیت لطمه و خسارتی وارد می کند به تو می فهماند که پیمانهای انسانی ترد و شکننده هستند. پس محافظت و مراقبت از جسم و روحت بهترین کار ممکن است که می توانی انجام دهی.

وقتی کسی تو را تحقیر کرد به تو می آموزد که هیچ دو نفری مثل هم نیستند. اگر با مردمی مواجه شدی که با تو فرق داشتند، از ظاهر وعمل آنها در موردشان قضاوت نکن به کنه و اصل آنها رخنه کن و آنگاه از قلبت نظر سنجی کن . وقتی کسی قلب تو را شکست به تو می آموزد که دوست داشتن همیشه این معنی را نمی دهد که شخص مقابل هم تو را دوست داشته باشد اما با این وجود به عشق پشت نکن چون وقتی شخص مناسبت را یافتی آرامش و لذتی را که او همراه خود می آورد تمام سختی های گذشته ات را مبدل به نیک فرجامی خواهد کرد.

وقتی کسی با تو دشمنی کرد به تو می آموزد که هر کسی ممکن است اشتباه کند در این لحظه بهترین کاری که می توانی انجام دهی این است که آن شخص را بدون هیچ ریا و خودنمایی عفو کنی، بخشیدن کسانی که باعث آزار شما می شوند مشکل ترین کاری است که می توان انجام داد.

وقتی کسی را که دوست داشتی به تو خیانت می کند به تو می آموزد تا مقاوم نبودن در برابر وسوسه ها بزرگترین معضل بشر است. در برابر وسوسه ها مقاوم باشید که اگر به این مهم عمل نمایید پاداشتان را میگیرید.

وقتی کسی تو را فریب می دهد به تو می آموزد که حرص و آز ریشه در بدبختی دارد.

از ته دل آرزو کن تا رویاهایت به واقعیت بپیوندد این اصلا مهم نیست که خواسته هایت چقدر بزرگ باشند. به موفقیت هایت بیندیش اما هرگز اجازه نده تا وسواس فکری بر اهدافت پیروز گردد. فکرهای منفی را در تله مثبت اندیشی نابود کن .

وقتی کسی تو را مسخره می کند به تو می آموزد که هیچ شخصی کامل نیست.

مردم را با شایستگی هایی که دارند بپذیر و کم و کاستی هایشان را تحمل کن.

هرگز شخصی را بخاطر عیوبی که قادر به کنترل آن نیست از خود طرد مکن . پیرزن که تا این لحظه محو صحبت های خدا بود نگران این مساله شد که هیچ درسی توسط انسانهای خوب به بشر داده نمی شود؟

خدا گفت ظرفیت بشر برای دوست داشتن ، بزرگترین هدیه من به بشر است هر عملی که از عشق سر می زند به تو درسی می آموزد.
وقتی کسی به تو عشق می ورزد به تو می آموزد که عشق ،‌مهربانی، فروتنی، صداقت، حسن نیت و بخشش می تواند هر نوع شر و بدی را خنثی نمایند.

در برابر هر عمل خیر، عمل شری نیز وجود دارد این تنها بشر است که اختیار کنترل و برقراری توازن بین اعمال نیک و بد را دارد.

وقتی در زندگی کسی وارد می شوید ببینید می خواهید چه درسی به او بدهید...
دوست دارید معلم عشق باشید یا بدی؟ و وقتی با زندگی دنیوی وداع گفتید برای من نیکی به ارمغان می آورید یا شر و بدی؟ برای خود راحتی بیشتر فراهم می سازید یا درد وعذابی سخت؟ شادی بیشتر یاغم بیشتر؟






تاریخ : جمعه 90/4/3 | 6:14 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
 
 

درس‌ هایی برای زندگی


 

 

کاش وقتی هجده سالم بود کسی این مسائل را به من میگفت!

امروز داشتم در کافی ‌شاپ مورد علاقه ‌ام کتابی می‌خواندم که یک جوان 18 ساله کنارم نشست و گفت، "کتاب خوبیه، نه؟" و از آنجا بود که شروع کردیم به حرف زدن.

گفت که چند هفته دیگر از دبیرستان فارغ‌ التحصیل می‌شود و بعد می‌خواهد بلافاصله از پاییز دانشگاهش را شروع کند. گفت، "اما نمی‌دانم می‌خواهم با زندگیم چه بکنم. الان فقط دارم با جریان پیش می‌روم."

و بعد، با اشتیاق و با چشمانی صادق شروع کرد از من سوال کردن:

* "تو چکار می‌کنی، شغلت چیه؟"

* "کی و چطور تصمیم گرفتی که این کار را انتخاب کنی؟"

* "چرا این را انتخاب کردی؟ چرا کارهای دیگر نکردی؟"

* "چیزی بوده که دوست داشته باشی جور دیگه‌ای انجامش می‌دادی؟"

و ....

سوال هایش را تاجایی که می‌توانستم جواب دادم و سعی کردم با توجه به وقتی که داشتم خوب نصیحتش کنم. و بعد از یک ساعتی حرف زدن، از من تشکر کرد و رفت.

در راه برگشت به خانه متوجه شدم که بحثی که با آن جوان داشتم برای خودم بسیار نوستالژیک بود. او 10 سال پیش من را به یادم آورد. به خاطر همین دوباره به سوال‌های او فکر کردم و به چیزهایی فکر کردم که امروز افسوس می‌خورم یک نفر وقتی 18 سالم بود به من می‌گفت.

بعد آن را یک قدم جلوتر بردم و به همه چیزهایی فکر کردم که اگه می‌توانستم زمان را به عقب و به 18 سالگیم برگردانم دوست داشتم به خودم بگویم و خودم را نصیحت کنم.

بعد از نوشیدن چند فنجان قهوه و چند ساعت فکر کردن، این 18 چیز به ذهنم رسید:

 

1. خودتان را به اشتباه کردن متعهد کنید. اشتباهات به شما درس‌های مهمی یاد می‌دهد. بزرگترین اشتباهی که می‌توانید مرتکب شوید این است که هیچ کار نکنید چون می‌ترسید که اشتباه کنید. تردید نکنید—به خودتان شک نکنید. مهم این نیست که فرصتی برایتان پیش بیاید یا نه، مهم این است که ریسک کنید. هیچوقت 100% مطمئن نخواهید بود که خوب پیش می‌رود اما نمی‌توانید هم 100% مطمئن باشید که هیچ کار نکردن خوب است! و مهم نیست که نتیجه چه شود، همیشه همانطور که باید تمام می‌شود. یا موفق می‌شوید یا از آن درس می‌گیرید که هر دو آن به نفعتان است. یادتان باشد اگر هیچوقت دست به عمل نزنید، همیشه همان جایی که هستید باقی خواهید ماند.

 

2. کار سختی که دوست دارید را پیدا کنید. اگر می‌توانستم به خودم در 18 سالگی نصیحتی بکنم این بود که انتخاب شغلم را براساس ایده‌ ها، اهداف و توصیه‌های دیگران پایه‌ریزی نکنم. به خودم می‌گفتم رشته ‌ای را به این دلیل انتخاب نکنم که رشته‌ پرطرفداری است یا آنهایی که از آن فارغ‌التحصیل می‌شوند پول بیشتری در می‌آورند. به خودم می‌گفتم که بهترین انتخاب شغلی برای من بر یک نکته مهم و اساسی متکی است: کار سختی که از انجام آن لذت ببرم. تا زمانیکه با خودتان صادق باشید و علایق و ارزش‌هایتان را دنبال کنید، می‌توانید با این عشق به موفقیت برسید. و مهمتر اینکه دوست ندارید چندین سال دیگر متوجه شوید که روز و شبتان را به شغلی می‌گذرانید که هیچ علاقه‌ای به آن ندارید. پس اگر متوجه شدید که از هر ثانیه انجام هر کار سختی بالاترین لذت را می‌برید، دست از آن نکشید. چراکه وقتی روی علایقتان تمرکز کنید، کار سخت دیگر سخت نخواهد بود.

 

3. هر روز برای خودتان وقت، انرژی و پول هزینه کنید. وقتی برای خودتان خرج کنید، هیچوقت نمی‌بازید و به مرور زمان قسمت‌های ناراحت ‌کننده زندگیتان را تغییر خواهید داد. شما محصول چیزهایی هستید که می‌دانید. هرچه وقت، انرژی و پول بیشتری برای دست یافتن به علم و دانش برای خودتان هزینه کنید، کنترل بیشتری روی زندگیتان پیدا خواهید کرد.

 

4. هرازگاهی ایده ‌ها و فرصت‌های جدید را امتحان کنید. ترس طبیعی شما از شکست باعث می‌شود نخواهید چیزهای جدید را امتحان کنید. اما باید این ترس‌ها را کنار بگذارید زیرا داستان زندگی شما از این تجریبات کوچک و خاص ساخته می‌شود. و هرچه تجربیات شما خاص‌تر باشد، داستان زندگیتان جالب‌تر خواهد شد. پس تاجایی که می‌توانید تجربیات جدید به دست آورید و حتماً آن را با دیگران هم درمیان بگذارید.

 

5. وقتی مهارت‌های کاریتان را ارتقاء می‌دهید، روی کمتر، بیشتر تمرکز کنید. مثلاً ورزش کاراته را در نظر بگیرید، کمربند مشکلی خیلی هیجان ‌انگیزتر از کمربند قهوه ‌ای به نظر می‌رسد. اما آیا کمربند قهوه ‌ای هیجان ‌انگیزتر از کمربند قرمز نیست؟ شاید برای خیلی‌ها اینطور نباشد. یادتان باشد جامعه متخصصین را تا اوج بالا می‌برد. این تلاش و زحمت است که اهمیت دارد اما به این شرط که در جهت‌های مختلف پراکنده نشود. پس تمرکزتان را روی یاد گرفتن کارهای کمتر و استاد شدن در آنها باریکتر کنید.

 

6. آدم‌ها نمی‌توانند فکر بخوانند، به آنها بگویید که چه فکری می‌کنید. آدم‌ها هیچوقت نمی‌فهمند چه احساسی دارید مگر اینکه به آنها بگویید. رئیستان؟ بله، او نمی‌داند که آرزوی ترفیع دارید چون به او نگفته ‌اید. دختر زیبایی که دوستش دارید اما چون خجالت می‌کشید تابحال با او حرف نزده‌اید؟ بله، درست حدس زدید؛ بخاطر این روزش را در اختیارتان قرار نمی‌دهد که شما هم روزتان را در اختیار او قرار نداده ‌اید. در زندگی، باید با دیگران ارتباط برقرار کنید. باید دهانتان را باز کرده و با آنها صحبت کنید. باید به آدم‌ها بگویید که به چه فکر می‌کنید، به همین سادگی!

 

7. زود تصمیم بگیرید و زود وارد عمل شوید. اگر شما وارد عمل نشوید یا فرصت‌های جدید را امتحان نکنید، یک نفر دیگر اینکار را خواهد کرد. با نشستن و فکر کردن درمورد آن نمی‌توانید چیزی را تغییر دهید یا پیشرفت کنید. یادتان باشد، بین اینکه بدانید چطور کاری را انجام دهید و واقعاً آن را انجام دهید تفاوت زیادی وجود دارد. علم بدون عمل بی‌فایده است.

 

8. تغییر را قبول کرده و در آغوش بکشید. یک موقعیت بد باشد یا خوب، تغییر می‌کند. روی این می‌توانید حساب کنید. پس تغییر را در آغوش بکشید و بدانید که تغییر به دلیلی رخ می‌دهد. شاید همیشه اول کار ساده و واضح نباشد اما در آخر ارزشش را خواهد داشت.

 

9. درمورد اینکه دیگران درموردتان چه فکری می‌کنند نگران نباشید. در اکثر مواقع اینکه بقیه چه فکری درمورد شما می‌کنند اهمیتی ندارد. وقتی من 18 سالم بود، نظر همکلاسی هایم تاثیر زیادی در تصمیماتم داشت. و گاهی اوقات آنها من را از ایده‌ ها و اهدافی که شدیداً باورشان داشتم، دور می‌کردند. الان می‌فهمم این روش زندگی واقعاً احمقانه بود مخصوصاً وقتی می‌فهمم که تقریباً همه این افراد که ایده ‌هایشان برایم خیلی مهم بود دیگر بخشی از زندگی من نیستند. به جز وقتی که می‌خواهید یک تاثیر اولیه عمیق روی کسی بگذارید (مثلاً در یک مصاحبه شغلی، اولین قرار ملاقات اولیه و از این قبیل)، اجازه ندهید ایده ‌های دیگران سر راهتان قرار گیرد. اینکه آنها چه فکر می‌کنند و درموردتان چه می‌گویند اصلاً اهمیتی ندارد. آنچه مهم است این است که خودتان درمورد خود چه فکر می‌کنید.

 

10. همیشه با خودتان و دیگران صادق باشید. صادق زندگی کردن باعث آرامش فکر است و آرامش‌ فکر واقعاً ‌قیمتی.

11. در دانشگاه با آدم‌های زیادی درمورد کارتان حرف بزنید. رئیس‌ها، همکاران، پروفسورها و اساتید دانشگاه، همکلاسی‌ها، بقیه دانشجویان خارج از دایره اجتماعی شما، استادیارها، دوستان دوستانتان، همه! اما چرا؟ این یعنی شبکه ‌سازی حرفه‌ای. من از وقتی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدم، برای سه کارفرما کار کرده‌ام اما فقط با کارفرمای اول مصاحبه کردم. دو نفر بعدی قبل از اینکه حتی یک مصاحبه رسمی انجام دهم، بنابر توصیه یک مدیر (کسی که چندین سال شبکه حرفه ‌ای من بود) به من کار پیشنهاد کردند. وقتی کارفرماها می‌خواهند کسی را استخدام کنند، اولین کاری که می‌کنند این است که از کسانیکه می‌شناسند می‌پرسند که کسی را می‌شناسند که به درد آن مقام بخورد یا نه. اگر این شبکه حرفه‌ای را زود بسازید، خودتان را خوب جا خواهید انداخت. به مرور زمان، با افراد جدیدی در شبکه حرفه‌ ایتان آشنا می‌شوید و حرف می‌زنید و این افراد فرصت‌های تازه‌ای در اختیارتان قرار خواهند داد.

 

12. هر روز حداقل 10 دقیقه در سکوت بنشینید. از این زمان برای فکر کردن، نقشه کشیدن، برنامه ریختن و خیالپردازی استفاده کنید. تفکر خلاق در سکوت و تنهایی اتفاق می‌افتد. در سکوت می توانید افکارتان را بشنوید، به عمق وجودتان دست پیدا کنید و روی قدم منطقی بعدی زندگیتان تمرکز کنید.

 

13. زیاد سوال بپرسید. بزرگترین ماجراجویی ممکن، توانایی سوال کردن است. گاهی ‌اوقات در این فرایند، خودِ جستجو مهم‌تر از پاسخ‌هاست. پاسخ‌ها از دیگران، از جهان علم و تاریخ و از بینش و خرد عمیق درون خودتان سرچشمه می‌گیرند. این پاسخ‌ها اگر نتوانید سوالات درست را بپرسید هیچ‌وقت به ظاهر نمی‌آیند. درنتیجه، عمل ساده سوال کردن و پرسیدن سوالات درست، پاسخ اصلی است.

 

14. منابعی که در اختیار دارید را کاوش کنید. آدم‌های سالم وقتی یک فرد علیل را می‌بیند که نشانه ‌هایی از شادی احساسی بروز می‌دهد، تعجب می‌کنند. چطور کسی که چنین وضعیت فیزیکی محدودی دارد می‌تواند اینقدر شاد باشد؟ پاسخ در این است که چطور از منابعی که در اختیار دارند استفاده می‌کنند. استیو واندر نمی‌توانست ببیند، به همین دلیل از حس شنوایی خود برای موسیقی استفاده کرد و الان 25 جایزه بین ‌المللی از آنِ اوست.

 

15. پایین ‌تر از سطح معیشتتان زندگی کنید. یک زندگی راحت داشته باشید، نه یک زندگی تظاهری. برای تحت ‌تاثیر قرار دادن دیگران خرج اضافی نکنید. طوری زندگی نکنید که خودتان را گول بزنید که ثروت با اموال مادی سنجیده می‌شود. پولتان را عاقلانه مدیریت کنید تا پولتان شما را مدیریت نکند.

 

16. به دیگران احترام بگذارید و به آن‌ها حسی خوب منتقل کنید. در زندگی و کار، اینکه چقدر حرف می‌زنید مهم نیست، اینکه چطور باعث می‌شوید دیگران شاد شوند اهمیت دارد. به بزرگترها و کوچکترهایتان و همه آدم‌هایی که شایسته احترامند احترام بگذارید. با همه با همان سطح احترامی که با پدربزرگتان برخورد می‌کنید و با همان میزان صبری که برای برادر کوچکترتان صرف می‌کنید رفتار کنید.

 

17. در هر کاری بهترین باشید. اگر قرار نیست کاری را درست انجام دهید اصلاً چه دلیلی دارد آن را انجام دهید. در کار و در تفریحاتتان بهترین باشید. برای خودتان یک اعتبار ایجاد کنید، اعتبار انجام فوق ‌العاده هر کار.

 

18. کسی باشید که برای آن زاده شده‌اید. باید از قلبتان پیروی کنید و کسی شوید که قرار بوده بشوید. بعضی از ما زاده شده‌اید که موسیقیدان شویم. بعضی از ما شاعر به دنیا آمده‌ایم و بعضی دیگر به دنیا آمده‌ایم که تجارت کنیم. هرکاری که تصمیم می‌گیرید دنبال کنید را باید در همه نسوخ بدنتان حس کنید. زندگیتان برای برآوردن آمال و آرزوهای دیگران تلف نکنید.

 

اما از اینها گذشته، هرکجا که توانستید بخندید، هرکجا که باید عذرخواهی کنید و چیزی را که نمی‌توانید تغییرش دهید، رها کنید. زندگی کوتاه اما اعجاب‌انگیز است. از آن لذت ببرید.

 












 

 






تاریخ : جمعه 90/4/3 | 6:11 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
روز تاجگذاری اردشیر پاپکان در معبد آناهید - اظهارات او در این مراسم و دادن ضمانت اجرایی به اخلاقیات

23 ژوئن سال226 میلادی (دوم تیرماه) اردشیر پاپکان در معبد آناهید تاجگذاری کرد و شاه ایران شد و ناسیونالیسم ایرانی را بر محور ملت گرایی و آموزشهای زرتشت احیاء کرد. با پیروی از روش اردشیر بود که قرنها بعد دیلمیان، صفویان و ... ناسیونالیسم ایرانی را بر محور ایراندوستی و شیعه اثنی عشری زنده کردند.
اردشیر که قبلا حکمران پارس (عمدتا فارس و کرمان) و نگهبان آتشکده آن منطقه بود پیش از تاجگذاری، حکومت اشکانیان را که بر اثر فساد داخلی رو به ضعف گذارده بود و در برابر رومیان کوتاه می آمد برانداخته بود. اردشیر که بعدا رومیان را هم از مشرق زمین عقب براند در مراسم تاجگذاری خود، همانند داریوش بزرگ گفت که به خواست اهورامزدا شاه ایرانیان (تلفظ آن زمان: اریان) می شود که مردمی نجیب و بزرگوار هستند و دروغ نمی گویند. به نوشته برخی از مورخان، اردشیر در این مراسم ساتراپی های قلمرو خود از قفقاز شمالی تا دره سند و غرب فرات تا سیردریا را برشمرده و خراسان را ابرشهر (استان بزرگتر) خوانده بود. در آن زمان، آذربایجان «آذُربایگان»، بلوچستان «ماکوران (مکران)»، کرمان «کرمانیا»، اصفهان «سپاهان»، مناطق پشتون نشین افغانستان و پاکستان امروز کوشان شهر، سیستان «سکستان»، گرجستان «ویزوران»، ارمنستان «ارمن» و ... تلفظ می شدند. در سنگنبشته های عهد ساسانی، عُمان و مسقط بخشی از قلمرو ایران و «مزون شهر» خوانده می شدند. ایرانزمین نیز ارانشهر = ایرانشهر گفته می شد. اردشیر آموزش های زرتشت را که از پیش از تاسیس دولت واحد ایرانیان به دست کوروش بزرگ آیین آنان بود دین رسمی اعلام کرد و با این عمل، دین و سیاست را درهم آمیخت. به باور پاره ای از تاریخنگاران، هدف اردشیر از این کار ضمانت اجرایی دادن به اخلاقیات یعنی قانون ساختن آنها بود.
کرمانی ها که اردشیر قبلا در نظر داشت آن شهر را پایتخت ایران کند به منظور نشان دادن خرسندی خود از پیروزی او بر اردوان و به شاهی رسیدنش، شهری را که او در آن استان ساخته بود «اردشیر وه» نامگذاری کردند. این شهر که تلفظ نام آن به تدریج به «بردسیر» تغییر یافته است قبلا روستای کوچکی بود که توسط اردشیر عمران و توسعه داده شده و به صورت شهر درآمده بود. نوسازی دژ نظامی کرمان برفراز تپه را که به «قلعه دختر» معروف شده و آثار آن اینک در دل شهر قرار دارد به اردشیر پاپکان نسبت می دهند. متاسفانه اخیرا بر فراز این تپه آنتن مخابراتی و احتمالا آنتن سلفون نصب کرده اند که کاری نادرست بوده است.

بقایای دژی را که اردشیر در کرمان بر فراز تپه ساخت (قلعه دختر)

 

جمشید کاشانی ریاضیدان بزرگ ایرانی

تصویر جمشید کاشانی

22 ژوئن سال 1429 میلادی جمشید کاشانی (غیاث الدین) ریاضیدان و فضاشناس ایرانی در سمرقند درگذشت. وی به دعوت الغ بیگ حکمران تیموری وقت و پسر شاهرخ میرزا به سمرقند رفته بود تا در مدرسه عالی علوم این شهر تدریس و در رصدخانه آنجا (که الغ بیگ، خود آن را تاسیس کرده بود) به اکتشافات فضایی تازه دست بزند. جمشید کاشانی به خاطر کشف قضایای کسینوس در مثلثات، تهیه جدول ستارگان، تکمیل علم حساب و رصد یک خورشید گرفتگی از نامداران تاریخ علوم است. در فرانسه هنوز یک قضیه کسینوس را «تئورم کاشی» می خوانند. جمشید کاشانی که در سال 1380 میلادی در کاشان به دنیا آمده بود، در زمان خود همچنین بُعد (فاصله) بسیاری از ستارگان از زمین و از خورشید و نیز حجم آنها را اندازه گیری کرده بود. وی در زمینه علوم فضایی دنباله کار خواجه نصیرالدین طوسی را گرفته بود. جمهوری اسلامی ایران در تیرماه سال 1358هجری خورشیدی به منظور بزرگداشت جمشید کاشانی یک تمبر پستی منتشر کرد.

 

روزی که مجلس با توپ گلوله باران شد

سرهنگ لیاخوف

دوم تیر ماه 1287 هجری خورشیدی (23 ژوئن 1908) سرهنگ لیاخوف فرمانده روس واحد مرکزی قزاق دستور داد که ساختمان مجلس در میدان تاریخی بهارستان را با توپ گلوله باران کنند.
محمدعلی شاه قاجار روز پیش از این، ضمن صدور اعلامیه ای که برای مقامات دولتی در تهران و شهرهای دیگر ارسال شده بود چگونگی انتخاب نمایندگان مجلس و رفتار این نمایندگان را مغایر اصول دمکراسی خوانده و دستور داده بود که مجلس تا اصلاح این نقائص به مدت سه ماه تعطیل شود. چون بسیاری از نمایندگان حاضر به ترک ساختمان مجلس نشده بودند؛ در اجرای دستور محمدعلی شاه، یک واحد قزاق به بهارستان فرستاده شد تا مجلس را محاصره و نمایندگان را از آنجا بیرون کند که این نیرو با مقاومت هواداران مسلح مجلس که از پیش در آنجا سنگربندی کرده بودند رو به رو شد و عقب نشینی کرد. لیاخوف پس از اطلاع از این مقاومت مسلحانه بود که تصمیم گرفت ساختمان مجلس را با توپ گلوله باران کنند. در پشت پرده، دست انگلستان و روسیه که با هم رقابت استعماری داشتند ــ هرکدام به حمایت از یک طرف ــ درکار بود!. در جریان تیراندازی با توپ به عمارت بهارستان، بسیاری از مدافعان مجلس کشته و یا مجروح شدند و نمایندگان متحصّن، از آنجا به پارک امین الدوله که در همان نزدیکی واقع بود گریختند و در آنجا پنهان شدند.
قزاقها پس از تصرف مجلس به پارک امین الدوله حمله بردند و نمایندگان را مضروب و دستگیر کردند و به باغ شاه (پادگان حّر) منتقل ساختند. چون جماعتی از مجلسیان و هواداران آنان از جمله تنی چند از اصحاب جراید عازم سفارت انگلستان شده بودند تا در آنجا متحصن شوند، قزاقها باغ سفارت (واقع در محل فعلی ــ خیابان فردوسی) را محاصره کردند و راه آن عده را که هنوز پای به سفارت نگذارده بودند بستند و آنان را دستگیر کردند که این عمل باعث اعتراض شدید نماینده سیاسی انگلستان شد. گروهی از دست اندرکاران نشریات نیز که جداگانه دستگیر شده بودند به زندان باغ شاه (پادگان حرّ) منتقل شدند و از همین روز در تهران حکومت نظامی برقرار شد و ... .
روز بعد (سوم تیرماه) خبر مربوط به اعدام میرزا جهانگیرخان شیرازی ناشر صور اسرافیل، و ملک المتکلمین و سلطان العلمای خراسانی از دست اندرکاران نشریات دیگر به گوش رسید که در میان بازداشت شدگان بودند و در باغ شاه اعدام شده بودند.

ساختمان مجلس در بهارستان پس از گلوله باران شدن

 

پلیس نوین ایران

سرهنگ وستداهل

ماموران پلیس نوین ایران (سبک فرنگ) با لباس ویژه (یونیفورم اروپایی) از دوم تیرماه 1292 (97 سال پیش) در خیابانهای تهران به پاسبانی سرگرم شدند. تغییر لباس و روش کار پلیس ایران که «نظمیه» خوانده می شد روز قبل از آن (یکم تیرماه و 22 ژوئن 1913) اعلام شده بود. پلیس تازه ایران توسط چند افسر سوئدی به ریاست سرهنگ وستداهل سازمان یافته بود و وظیفه اش برقراری نظم و حفظ آن بود که در عین حال باید به صورت ضابط دادگستری هم عمل می کرد که چون هنوز دادگستری وجود نداشت بعدا در مرکز پلیس، دفتری نیز برای مجازات مجرمان عمومی تاسیس شد.
طبق مندرجات دفتر اسلحه خانه نظمیه، پلیس تهران و شهر ری در دوم تیرماه سال 1292 هجری خورشیدی تنها یک هزار تفنگ عمدتا ساخت روسیه در اختیار داشت.

 

زمانی که افغانستان ضد استعمار بود و خودرا برادر ایران می دانست

23 ژوئن سال 1951 (دوم تیرماه 1330) علی محمدخان وزیر امور خارجه وقت افغانستان در کابل اعلام کرد که ماموریت دارد تصمیم دولت افغانستان به حمایت کامل از ایران را اعلام دارد و بگوید که افغانستان تا به آخر در کنار دولت کشور برادر ـ ایران، که در تلاش برای گرفتن حق خود از انگلستان است خواهد ایستاد. دولت افغانستان ملّی کردن نفت را حق بی چون و چرای ملت ایران می داند و از مبارزه ضد استعماری دولت ایران پشتیبانی کامل می کند.
این تصمیم دولت افغانستان که در جلسه کابینه این کشور گرفته شده بود روز بعد از طریق سفیر افغانستان در تهران به اطلاع دکتر مصدق رسید.

 

استقرار نیروهای انگلیسی در عراق و اعتراض مصدق به دولت بغداد

23 ژوئن سال 1951 (دوم تیرماه 1330و سه ماه و شش روز پس از تصویب قانون ملی شدن نفت ایران) دکتر مصدق نخست وزیر وقت به دولت عراق که اجازه داده بود یک ناو نظامی انگلیسی وارد شط العرب (اروندرود) شود و عناصر لشکر 15 انگلستان در اطراف بصره موضع بگیرند شدیدا اعتراض، و اشاره کرد که با این عمل، اگر میان ایران و انگلستان درگیری نظامی رخ دهد عراق هم آسیب خواهد دید.
دولت انگلستان برای تهدید ایران، یک کشتی نظامی به شط العرب (اروندرود) فرستاده بود و واحدهایی از لشکر 15 خود را که در اردن پایگاه داشتند از آنجا به عراق منتقل و در اطراف بصره مستقر کرده بود تا برای حمله احتمالی به آبادان آماده باشند. چند واحد نظامی انگلیسی و نیز جمعی از نظامیان اردنی تحت فرمان انگلستان هم به نواحی اربیل و کرکوک (شمال عراق) فرستاده شده بودند و هواپیماهای انگلیسی مستقر در پایگاه مفرق در عراق، با هدف ارعاب ـ در نزدیکی مرزهای ایران پرواز تجسسی انجام می دادند.

Mobin_s2004@yahoo.com
 23 ژوئن میلادی
Mobin_s2004@yahoo.com
نخستین اجتماع سیاسی بزرگ عوام
بر ضد خواص

23 ژوئن و طبق بعضی نوشته ها، 22 ژوئن سال 494 پیش از میلاد طبقه عوام جامعه روم معروف به «پله بین ها Plebeians یا اختصارا Plebs» که 90 درصد جمعیت این کشور را تشکیل می دادند، ولی حق دادن رای برای برگزیدن اعضای سنای روم (پارلمان) و شوراهای شهر را ندشتند با قرار قبلی از شهر رم خارج شدند و در دامنه تپه «آون تین Aventine» دست به تظاهرات زدند. سربازان رومی آماده بودند تا اگر تظاهر کنندگان بی نظمی، و یا به اعضای سنا و ژنرالهای ارتش اهانت کنند آنها را سرکوب کنند. «اگریپا Agrippa» خطیب رومی که متوجه قضیه شده بود، رهبری اجتماع را به دست گرفت و آنها را به جای عوام (Plebs) طبقه کارگر و موّلد (Working Class) خواند و دعوت به حفظ آرامش کرد. واژه «طبقه موّلد» از همین زمان ا ست. «اگریپا» سپس طی یک سخنرانی تاریخی، طبقه عوام را به در پیش گرفتن «راه میانه» تشویق کرد و پس از این که خشم اجتماع، با نفوذ کلام او فرونشست، جمهوری روم راه پیشنهادی «اگریپا» را مبنی بر این که طبقه عوام از خود مجامع و تریبونهایی (Tribunes of Plebs) داشته باشند و درباره تصمیمات دولتی اظهارنظر کنند، پذیرفت و مساله حل شد.
پاره یی از تاریخ نگاران «اگریپا» را نماینده طبقه متوسط رو به رشد جامعه روم که بیش از طبقه خواص ثروت داشت، ولی از تصمیمات دولتی بر کنار مانده بود، می دانند که طبقه موّلد را سپر مبارزه خود با طبقه خواص قرار داده بودند. طبقه خواص و طبقه مولد، هر دو از طبقه متوسط بیزار بودند و آنها را کسانی می پنداشتند که از شکستها و پیروزیهای نظامی سود می بردند، طبقه عوام را استثمار می کردند و خواهان ورود به طبقه خواص و طرد این طبقه از قدرت بودند.

 

پرونده شکنجه در ابوغریب تا سالها باز خواهد ماند - رای قاضی نظامی به امکان احضار مقامات ارشد به این دادگاه

سرهنگ «جیمز پهل» قاضی دادگاه نظامی که متهمان به ارتکاب شکنجه در زندان ابوغریب را محاکمه می کرد 21 ژوئن 2004 بذیرفت که فرماندهان ارشد و مقامات غیر نظامی را می توان برای ادای شهادت و پاسخگویی به ادعای متهمان آن پرونده به دادگاه احضار کرد. این پرونده همچنان باز است.
متهمان پرونده شکنجه زننده و خلاف اخلاق زندانیان ابوغریب که در جلسات مقدماتی محاکمه گفته بودند که طبق «دستور از بالا» اقدام به شکنجه به منظور آماده ساختن متهمان به اعتراف می کردند و خودشان شخصا علاقه ای به این کار نداشتند. بر همین پایه، وکیلان مدافع آنان از قاضی نظامی خواسته بودند که اجازه دهد فرماندهانی چون ابوزید، سانچز، متز و حتی رامسفلد و جورج بوش احضار شوند تا صحت ادعای متهمان روشن گردد و پای آمران هم به میان کشیده شود.
سرهنگ پهل همچنین رای داده بود که زندان ابوغریب به عنوان «صحنه جرم» تا پایان محاکمه نباید تخریب و یا تغییر شکل داده شود. جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا قبلا گفته بود که این زندان را باید تخریب کرد. در سال 2007 گفته شد که این پرونده بعد از 20 ژانویه سال 2009 و پایان دوران ریاست جمهوری جورج دبلیو بوش هم باز خواهد بود و سر و صدای بیشتری از آن برخواهد خاست.

 

برخی دیگر از رویدادهای 23 ژوئن

  • 1757:

    رابرت کلایو انگلیسی با شکست دادن نیروهای هندی، بنگال را تصرف و مستعمره انگلستان کرد .
     

  • 1944: یک گردباد شدید در منطقه آپالاچیای آمریکا 153 تن را کشت .

  • 1951: پراودا نوشت که در دریای خزر (دریای مازندران) منابع تازه نفت کشف شده که چندبار بیش از برآورد سابق است.

  • 1952: دکتر مصدق که برای دفاع از حق ملت ایران و رد دعاوی انگلستان در دادگاه بین الملل لاهه به هلند رفته بود به تهران بازگشت.

  • 1956:

    مصریان جمال عبدالناصر را به ریاست جمهوری این کشور انتخاب کردند.

  • 1979: صدام حسین در واکنش به اظهارات آیت الله صدر گفت که اجازه نخواهد داد که تجربه اخیر ایران در عراق پیاده شود.

  • 1985: 23 ژوئن 1985یک جمبو جت هندی (ایرایندیا) که از کانادا از طریق لندن به مقصد هند در پرواز بود در نزدیکی ایرلند (به فاصله 45 دقیقه از لندن)، در آسمان اقیانوس اطلس ظاهرا بر اثر انفجار بمب ناشی از خرابکاری منهدم شد و همه سرنشینانش که 329 تن بودند کشته شدند. بعدا جدائی طلبان سیک متهم به این بمبگذاری شدند. درست 19 سال پیش از آن، در همین روز یک هواپیمای مسافری هندی متعلق به همان شرکت که از هند رهسپار نیویورک بود بر فراز کوههای آلپ در سویس سرنگون شده بود و 117 تن سرنشینان آن ازجمله دانشمند اتمی معروف هند که یک ایرانی تبار بود جان باخته بودند.

  • 2004: "پیر ولایت عنایت خان" رئیس کانون جهانی تصوف و مولف کتاب "ندای درویشان" در پاریس در 87 سالگی درگذشت.

  •  

    اعتراض زنان عربستان برای رانندگی ...!

     

     





























































































































































     

     

     






    تاریخ : جمعه 90/4/3 | 12:36 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

    انواع مدلهای خوابیدن: معایب و مزایا

     


     

    فکر می‌کنید درطول شب اصلاً از جایتان تکان نمی‌خورید؟ اشتباه می‌کنید. بااینکه بیشتر زمان خواب را در وضعیتی به سر می‌برید که موقعی که خوابتان می‌برد هستید، اما حتی آنهایی که وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوند می‌بینند رختخوابشان همانطور دست‌نخورده مانده هم حداقل هر ساعت دو تا چهار مرتبه تکان می‌خورند و این یعنی هر شب تقریباً 20 مرتبه در جایشان  جابه‌جا می‌شوند. این مسئله کاملاً طبیعی است و با وجود این تکان خوردن‌ها باز هم وارد خواب عمیق خواهید شد.

    مدل خوابیدن مورد‌علاقه شما ممکن است موجب کمر درد، گردن درد، دل‌درد و حتی ایجاد چروک زودرس روی پوستتان شود. دوست دارید بدانید که بهترین و سلامت‌ترین مدل خوابیدن چیست؟ پس مقاله را کامل بخوانید!

     

     

    بهترین مدل: خوابیدن به پشت

    خوب است برای: از گردن‌درد و کمردرد جلوگیری می‌کند، رفلاکس اسید معده را کاهش می‌دهد، ایجاد چروک روی پوست را به حداقل می‌رساند و باعث سفت و خوش‌فرم ماندن سینه‌ها می‌شود.

    بد است برای: خُروپف کردن

    توضیحات: خوابیدن به پشت این امکان را برای سر، گردن و ستون‌ فقراتتان فراهم می‌کند که وضعیتی خنثی داشته باشد. در این حالت خوابیدن هیچ انحنای اضافی روی کمر و پشتتان ایجاد نمی‌شود. این مدل خوابیدن برای جلوگیری از رفلکس اسید‌معده هم بسیار مناسب است. وقتی سر بالاتر از بدن قرار می‌گیرد، معده پایین‌تر از مری قرار خواهد گرفت و درنتیجه اسیدمعده یا موادغذایی نمی‌توانند به سمت بالا برگردند.

    خوابیدن به پشت همچنین به بروز چروک روی پوست هم کمک می‌کند زیرا هیچ فشاری به صورتتان وارد نمی‌شود. و چون وزن سینه‌هایتان کاملاً روی بدن می‌افتد از شل شدن سینه‌ها جلوگیری می‌شود.

    نکته: یادتان باشد که وقتی به پشت می‌خوابید احتمال خروپف کردن بیشتر از سایر حالات است.

    بهترین حالت بالش: یک بالش پفی. هدف این است که سر و گردن بدون اینکه سر را خیلی بالاتر از بدن نگه دارد، تکیه‌گاه داشته باشد.

     

     

    مدل دوم: خوابیدن به پهلو

    خوب است برای: جلوگیری از درد گردن و پشت، کاهش رفلکس اسید معده، خروپف نکردن، مدل خوابیدن مخصوص دوران بارداری

    بد است برای: پوست و سینه

    توضیحات: خوابیدن به پهلو برای سلامت عمومی بدن بسیار خوب است، خروپف کردن را کاهش می‌دهد و ستون ‌فقرات را در حالت کشش نگه می‌دارد. اگر از رفلکس اسیدمعده رنج می‌برید، بعد از خوابیدن به پشت این بهترین مدل خوابیدن برای شماست. اما خوابیدن به پهلو موجب چروک آوردن پوستتان می‌شود. دلیل آن هم مالیده شدن یک طرف صورت به بالش است.

    این مدل خوابیدن باعث شل و آویزان شدن سینه‌ها هم می‌شود چون سینه‌ها به سمت پایین آویزان می‌مانند.

    نکته: اگر باردار هستید، بهتر است به پهلوی چپ خود بخوابید. این مدل خوابیدن برای گردش خونتان بهتر است.

    بهترین حالت بالش: یک بالش ضخیم. باید بتوانید فضای بالای شانه‌هایتان را پر کنید تا سرو گردنتان در حالت خنثی تکیه‌گاه داشته باشند.

     

     

    مدل خوابیدنی که چندان ایدآل نیست: خوابیدن جنینی

    خوب است برای: خروپف کردن کمتر، خوابیدن در دوران بارداری

    بد است برای: جلوگیری از درد گردن و پشت، کاهش چین و چروک پوست، سفت نگه داشن سینه ها

    توضیحات: وقتی موقع خوابیدن زانوهایتان را به سمت شکمتان بکشید و چانه‌تان را هم به سینه‌تان بچسبانید، صبح که از خواب بیدار شوید اصلاً احساس خوبی نخواهید داشت، مخصوصاً اگر آرتروز پشت یا مفصل داشته باشید.

    این وضعیت خمیده از تنفس دیافراگمی جلوگیری می‌کند و اگر بخواهید هر شب در این وضعیت بخوابید، ممکن است دچار چین و چروک پوستی زورس و شل شدگی سینه‌ها شوید.

    نکته: سعی کنید بدنتان را کمی بازتر کنید و کاملاً خمیده نکنید.

    بهترین حالت بالش: فقط بالش‌های سفت و پُر

     

     

    بدترین حالت خوابیدن: خوابیدن روی شکم

    خوب است برای: تسهیل خروپف

    بد است برای: جلوگیری از درد کمر و گردن، کاهش چروک افتادن پوست، حفظ سفتی سینه‌ها

    توضیحات: خوابیدن روی شکم حفظ یک وضعیت خنثی برای ستون ‌فقرات را دشوار می‌کند. این مدل خوابیدن روی مفاصل و عضلاتتان فشار می‌آورد و این مسئله موجب آسیب زدن به عصب‌هایتان شده و ایجاد درد و کرختی می‌کند.

    در این حالت مجبور خواهید بد سرتان را چند ساعت یکبار به یکطرف بدهید. شاید فردا که از خواب بیدار شدید حس بدی نداشته باشید اما دیر یا زود در بدنتان ایجاد درد می‌کند.
     


     

    نکته: خروپف می‌کنید؟ شاید خوابیدن روی شکم برای شما خوب باشد. این مدل خوابیدن باعث می‌شود مجاری هوایی بالاییتان بازتر بمانند. پس اگر خروپف می‌کنید و کمر یا گردن درد ندارید، بد نیست که روی شکم بخوابید.

    بهترین حالت بالش: فقط یک بالش (نازک) یا اصلاً بالش زیر سرتان نگذارید.

     

     






    تاریخ : جمعه 90/4/3 | 12:24 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

    چه میکنه این جراحی پلاستیک ! :32:

     

    خوشگل تر شد اما به نظر شما ارزش داشت !؟

    :thankyou:






    تاریخ : پنج شنبه 90/4/2 | 12:41 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

     

    بیل گیتس

     اگرفنّاوری جنرال موتـــورز با سرعتی همســــان فنّاوری کامپیوتر پیشرفت کرده بود، امروز اتومبیلهایی سوار می‌شدیم که:
     

    ·        سرعتشان 22000 مایل بر ساعت بود!

    ·        مصرف بنزین آنها 4 لیتر درهر 1000 مایل بود!!

    ·        بهای آنها 25 دلار بود!!!

     

     

     

    پاسخ جنرال موتورز

    1 -  بدون هیچ دلیلی ماشین شما در روز دوبار تصادف می‌کرد!

    2 -  هردفعه که خطهای وســط خیابان را ازنو نقاشی می‌کردند شما باید یک ماشین جدید می‌خریدید!

    3 - گاه وبیگاه ماشین شما درخیابانها از حرکت باز می‌ایستــــاد وشما چاره‌ای جز استارت (Restart) مجدد نداشتید!

    4 - هربار که جنــــرال موتورز مدل جدیدی را به بازار عرضه می‌کرد خریداران ماشین باید راننــــدگی را از اول یاد می‌گرفتند چون هیچ یک از عملکردها و کنترلهای ماشین مانند مدل قبلی نبود!

    5 - برای خاموش‌کردن ماشین باید دکمه استارت را می‌زدند!

    6 - جنرال موتورز خریداران ماشینهایش را مجبور به خرید نقشه‌های راههایی می‌کرد که ممکــــن بود اصلاً به درد راننـــدگان نخورد.

    7 - کیسة هــــــوا قبل از بازشدن در هنگام تصادف از شما می‌پرسید:

    Are You Sure ?!






    تاریخ : پنج شنبه 90/4/2 | 12:35 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

     

     

    جهان:جالب‏ترین نکته در مورد پیشگوئیهاى نوسترآداموس آن است که وى به ندرت نام کشورى را به صراحت و آشکارا ذکر مى‏کند، حال آنکه در مورد ایران (Parsia) به صراحت عنوان مى‏کند که ایران، جهان را تسخیر خواهد کرد.

    هنگامى که "پل ترنر"، تهیه کننده معروف استرالیایى در طى برنامه‏اى ماهواره‏اى تحت عنوان: "نوستر آداموس: مردى که فردا را پیش‏بینى مى‏کند", خطر روزافزون ایران وانقلاب اسلامى ایران براى غرب و تمدن غربى مطرح کرد و در طى این برنامه تمام آنچه را که نوسترآداموس در بیش از ??? سال پیش از آن تاریخ آگوست ????م پیشگوئى کرده بود منتسب به ایران کرد؛ هیچ سیاستمدارى حرف وى را چندان جدى نگرفت؛ چرا که موقعیت ایران در سال ????، نه تنها به هیچ وجه مناسب نبود؛ بلکه به واسطه جنگ تحمیلى و عواقب ناشى از آن و تحریمهاى شدید اقتصادى بسیار شکننده و حساس بود.

    لیکن پس از به واقعیت پیوستن واقعه یازدهم سپتامبر در آمریکا که اتفاقاً در فیلم به صراحت به آن اشاره مى‏شود (وقوع دو انفجار مهیب و عظیم در "New City")همگان شگفت‏زده و نگران شدند؛ به نحوى که رئیس‏جمهور نه چندان باهوش آمریکا، پس از وقوع این حادثه به تبعیت از نوسترآداموس، ایران را هم یکى از "محورهاى شرارت" در جهان معرفى کرد و از این طریق بر وحشت و ترس عمیق هیأت حاکمه آمریکا از ایران (پرشیا) صحّه گذاشت.

    در این مقاله سعى نگارنده بر آن نیست که بر پیشگوئیهاى نوسترآداموس صحّه بگذارد یا از آن دفاع کند و یا به هر طریق ممکن آن را خزعبلاتى هذیان‏گونه جلوه دهد؛ بلکه حداکثر کوشش نگارنده بر آن است که دیدگاه غرب و تمدن غربى نسبت به پیشگوئیهاى شگفت‏آور نوسترآداموس را مورد بررسى و مداقه قرار داده و این پیشگوئیها را که اغلب درباره ایران یا کشورهاى اسلامى بوده؛ مورد بررسى قرار دهد. البته بایستى در نظر گرفت که بدون شناخت این پیشگوى کبیر نمى‏توان حساسیتهاى انسان غربى نسبت به انسان شرقى را شناخت؛ چرا که اغلب سیاستمداران و متفکران غربى عمیقاً به ستاره‏شناسى، طالع‏بینى و آینده‏نگرى همراه با ادبیات رمزى (Occult) معتقدند و حتى نظریه‏پرداز معروف هاروارد؛ یعنى ساموئل هانتینگتون نیز تئورى برخورد تمدنها ( (The clash of civilizations را از نوسترآداموس به عاریت گرفته است.

    پیشگویى نوسترآداموس درباره واقعه یازدهم سپتامبر و تأثیر شگرفى که بر نگرش و فرهنگ آمریکایى گذاشت مى‏تواند منجر به تحولى اساسى نسبت به دیدگاه غرب درباره انقلاب اسلامى ایران شود، همانکه نباید به سادگى از کنار آن گذشت.
    "... آسمان، در چهل و پنج درجه (مختصات جغرافیایى نیویورک؟!) خواهد سوخت، آتش به شهر جدید (New City)، نزدیک مى‏شود".

    جالب‏ترین نکته در مورد پیشگوئیهاى نوسترآداموس آن است که وى به ندرت نام کشورى را به صراحت و آشکارا ذکر مى‏کند، حال آنکه در مورد ایران (Parsia) به صراحت عنوان مى‏کند که ایران، جهان را تسخیر خواهد کرد. ایران از طریق آناتولى، فرانسه و ایتالیا را فتح خواهد کرد و بالاخره ایران باعث وقوع جنگ جهانى سوم خواهد شد.

    بنابراین، در گام نخست بایستى نوسترآداموس را بیشتر و بهتر بشناسیم و راز و رمز تأثیرگذارى وى بر تمدن غربى را از این طریق دریابیم.

    میشل دونوسترادام Michel De Nostradame که بیشتر با نام لاتین خود؛ یعنى نوسترآداموس (Nostr Adamus) شناخته شده است؛ در روز چهاردهم دسامبر سال ???? م. در ناحیه "سن رمى" فرانسه متولد شد.

    خانواده وى از شجره پزشکى یهودى و ایتالیایى الاصل بود. پدر بزرگ وى در شکل‏گیرى و تربیت نوسترآداموس نقش اساسى داشته و آموزه‏هاى اشراقى مکتب کابالیست‏ها را مستقیماً به وى تعلیم داده است. نوسترآداموس در سن ?? سالگى از دانشگاه بسیار معتبر آن روزگار فرانسه؛ یعنى مون‏پلیه در رشته پزشکى فارغ‏التحصیل شد و براى نجات بیماران از بیمارى مرگ سیاه یا طاعون، بلافاصله مشغول به کار شد. شاوینى، پیرو و مفسر معروف نوسترآداموس مى‏نویسد که وى سه سال تمام بر روى نخستین اشعار وحى‏آمیز خود که از آینده و رویدادهاى آن خبر مى‏آورد کارکرد و در سال ????م. دفترى را - که در بر گیرنده بیش از سیصد پیشگویى شعرگونه بود - به پسرش سزار هدیه کرد.

    سپس در سالهاى بعد مجموعه کاملى از شعرواره‏هاى نوسترآداموس در ???? قطعه؛ یعنى ?? سانتورى که هر سانتورى مشتمل بر ??? قطعه بود، را منتشر شد. نوسترآداموس بر خلاف شایعات واهى و عبثى که پیرامون شیطان‏پرستى و خداستیزى به وى نسبت داده‏اند، فردى عمیقاً مؤمن و پاى‏بند به مذهب کاتولیک به بود و در نامه‏اى به پسرش صریحاً متذکر مى‏شود که:

    "... و از زمانى که اراده ذات خداوند متعال بر این قرار گرفته که تو فقط در نور طبیعى و در این نقطه زمین به دنیا بیایى... از آنجایى که برایم ممکن نیست نوشته‏اى را به صورت رسمى و کامل برایت به ارث بگذارم؛ چون بر اثر بى‏عدالتى و گذشت زمان نابود خواهد شد...؛ چون که همه چیز تحت اختیار و سلطه قادر متعال و خداوند یکتا قرار دارد".

    در واقع او با این عبارات، صریحاً اشاره به عدم اصالت ادبیات رمزى علم اخترشناسى و طالع‏بینى نموده است و همه اراده‏ها را موکول به خواست و اراده خداوند متعال مى‏نماید.

    بررسى پیشگوئیهاى نوسترآداموس درباره "جهانى شدن انقلاب اسلامى ایران"


    "شاهزاده عرب، مریخ، خورشید، ناهید، شیر، حکومت کلیسا را از طریق دریا از پاى در خواهد آورد، از جانب ایران (پرشیا) بیش از یک میلیون پرهیزگار به بیزانس و مصر، به سوى شمال هجوم خواهند آورد".

    "از کشور عربى خوشبخت (در منطقه غنى و ثروتمند اعراب) شخصى قدرتمند و مسلط بر شریعت [حضرت] محمد(ص) زاده خواهد شد، اسپانیا را به دردسر انداخته و بر گرانادا (غرناطه) مستولى مى‏شود. از طریق دریا بر مردم نیکوزیا ظفر خواهد یافت".
    "مرد مشرقى از محل استقرار خویش خارج خواهد شد، براى دیدار فرانسه از کوه آپونین خواهد گذشت، از فراز آسمان، از برف‏ها، دریاها و کوهها گذر خواهد کرد و همگان را با عصایش مضروب خواهد کرد..."

    ادبیات رمزآلود، واژه‏اى است که به بهترین نحو مى‏تواند عمق معانى شعرواره‏هاى نوسترآداموس را بیان کند؛ چرا که طبق نظر اغلب مفسران معروف نوسترآداموس؛ یعنى اریکاچیتهام، گى بوحک و ژان شارل دو فن برون، حداقل وقایع ذیل را مى‏توان بدون هیچ شک و تردیدى از میان شعرواره‏هاى رمز آلود نوسترآداموس بر شمرد:

    آتش‏سوزى بزرگ لندن در سال ????م. اعدام چارلز اول، روى کارآمدن حکومت مذهبى کرامول در انگلستان، وقوع انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه، رویارویى استالین و تروتسکى پس از مرگ لنین، اضمحلال رژیم شوروى، اعدام لویى شانزدهم و مارى آنتوانت، به قدرت رسیدن ناپلئون و انتخاب لقب امپراتور توسط وى، به قدرت رسیدن هیتلر و رژیم نازى، به قدرت رسیدن موسولینى در ایتالیا و ژنرال فرانکو در اسپانیا، ترور کندى، سقوط شاه ایران و وقوع انقلاب اسلامى در ایران، رهبرى امام خمینى(ره) از فرانسه - او دقیقاً عنوان مى‏کند که رهبر ایران از فرانسه باعث سقوط شاه ایران مى‏شود - ، وقوع حادثه یازدهم سپتامبر و آتشى که در برجهاى دوقلوى شهر جدید (نیویورک) ایجاد مى‏شود و بسیارى از حوادث تاریخى دیگر از سالهاى ???? میلادى به بعد که حدوداً ??? سال را دربر مى‏گیرد.

    "دو محاصره،
    در گرمایى سوزان، انجام مى‏گیرد.
    آن مرد،
    از فشار تشنگى،
    به خاطر دو فنجان مملو از آب،
    کشته مى‏شود.
    دژ نظامى، مملو مى‏شود،
    و یک آرمانگراى کهنسال{امام خمینى (ره) }
    نشانه‏هاى نیرا (سرزمین ایران) را
    به اهالى ژنو [سازمان ملل متحد[
    نشان خواهد داد."
    رهبر پاریس،
    اسپانیاى بزرگ را اشغال مى‏کند،
    کشتیهاى جنگى
    در برابر مسلمانان [محمدى‏ها] که از پارتیا [ناحیه‏اى در ایران] و مدیا [ناحیه‏اى در ایران] برخاسته‏اند، مى‏ایستند. آن مرد، سیکلاد [اروپا] را تاراج مى‏کند، و آنگاه انتظارى بزرگ در بندر یونان حکمفرما مى‏شود.

    در مجموع نوسترآداموس به این موضوع به صراحت اشاره مى‏کند که ایران (پارت، نیرا، پرشیا، مدیا) با کمک مسلمانان سراسر جهان، از جمله کشورهاى عربى و مخصوصاً سوریه، عربستان سعودى و لیبى حکومت مقتدرى را تشکیل مى‏دهند و پس از جنگى مذهبى که هسته آن از لبنان شروع مى‏شود و عمدتاً بر علیه اسرائیل است، جهان را به تسخیر خود درمى‏آورند و سپس جنگى جهانى و عظیم رخ خواهد داد و جهان نابود خواهد شد.

    در هنگامه دمیدن خورشید،
    آتش بزرگ، دیده خواهد شد؛
    صدا و روشنایى،
    در امتداد شمال، ادامه خواهد یافت.
    در میانه کره خاک،
    مرگ و آواى مرگ، شنیده خواهد شد؛
    مرگ از درون سلاحها،
    آتش و خشکسالى
    آنان را به انتظار خواهند نشاند.
    در خاتمه، این سرزمین به واسطه جنگ جهانى سوم نابود و نامسکون خواهد شد
    سرزمین مسکونى،
    از سکنه خالى خواهد شد؛
    براى به دست آوردن سرزمینها،
    جدال و اختلاف شدیدى درمى‏گیرد؛
    قلمروها به مردانى سپرده خواهد شد؛
    که از غرور و سربلندى تهى خواهند بود.
    سپس، براى برادران بزرگ،
    نفاق و مرگ
    پیش خواهد آمد.

    و از چنین برمى‏آید که ایران، جهان را ابتدا از طریق حمله به ترکیه (و مقدونیه) به تصرف خود درخواهد آورد:


    شب در آسمان، مشعلى رو به خاموشى، دیده خواهد شد. در مرکز رن، جنگ و خشکسالى به بار مى‏آید، کمک خیلى دیر مى‏رسد. پرشیا (ایران) حمله آورده و ماگدونیا و در جاى دیگر مى‏گوید: (مقدونیه) را به محاصره درمى‏آورد.

    تو اى فرانسه!
    اگر،
    از آبهاى لیگوریا گذر کنى؛
    خود را،
    در میانه دریا و جزایر،
    در محاصره خواهى یافت؛
    و پیروان محمد،
    در برابر تو خواهند ایستاد.
    و همچنین
    تو، اى دریاى آدریاتیک!
    استخوان خران و اسبان را
    خواهى جوید.
    و باز مى‏گوید:
    آن مرد،
    با سلاحها و آتش درخشان،
    در نزدیکى دریاى سیاه،
    از پرشیا براى تسخیر ترابوزان
    خواهد آمد.
    فاروس و میتیلن به لرزه در خواهد آمد؛
    خورشید،
    دریاى آدریاتیک را که مملو از اجساد اعراب است؛
    روشن خواهد کرد.

    و سپس نوسترآداموس، عواقب جنگ اتمى و نابودى تدریجى جهان به واسطه جنگ جهانى سوم را شرح مى‏دهد:

    "کسوفى در پیش خواهد بود که از زمان آفرینش گیتى تا زمان مرگ و مصائب حضرت مسیح و از آن زمان تا به امروز هرگز رخ نداده است و جهان چنین ظلمتى به خود ندیده است..."

    که در این مورد آیات مربوط به قیامت در سوره قیامت به ذهن انسان تداعى مى‏شود:

    فإذا برق البصر و خسف القمر و جمع الشمس و القمر یقول الإنسان یومئذ أین المفرّ.
    هنگامى که بینایى خیره مى‏گردد، و ماه فرو مى‏رود، و خورشید و ماه گرد هم آیند، آن روز انسان مى‏گوید: به کجا فرار کنم؟

    "مرد والامقامى از تبار عرب به زودى پیش خواهد تاخت. از سوى اهالى بیزانس به او خیانت خواهد شد. از شهر قدیمى رودس به پیشواز او خواهند آمد، از جانب هانگرى [مجارستان] متحمل آزار بسیار خواهد شد."

    "در حوالى دریاى آدریاتیک بر اثر توفانى عظیم، کشتى غرق مى‏شود و زمین به لرزه درآید و به سوى آسمان پرتاب مى‏شود و دوباره فرو مى‏افتد؛ در مصر جنبش پیروان محمد افزایش مى‏یابد و پیکى به (آن سوى مرزها) فرستاده مى‏شود تا خبر را اعلان کند."

    "... شهرها آلوده و کثیف گشته، باعث اعتراض و شرمسارى زیادى خواهد شد، و تاریکى و جهل فقط با درخشش نور از بین مى‏رود و با تغییراتى حکومت جهل و ظلمت پایان خواهد یافت..."

    رهبرى اصلى مشرق زمین با شورشهاى زیادى روبرو خواهد شد، که اکثراً از طرف شمالى‏ها و غربى‏هاى مغلوب شده است، که عده‏اى کشته و برخى مورد آزار قرار گرفته‏اند و بقیه در حال گریزند و فرزندانشان که از زنان متعددى هستند، زندانى شده‏اند.

    م.پ. ادوارد در کتاب خود در باب پیشگوئیهاى نوسترآداموس نقل مى‏کند که سانتورى هشتم، قطعه ? مربوط به وقوع جنگ جهانى سوم است:
    "... جنگ و خونریزى براى مرتبه سوم حتمى است؛ آتش به حدى است که دریاها به جوش مى‏آید و از دولت‏ها فقط دو دولت و از جهان فقط نیمى باقى مى‏ماند..."
    شاهزاده لیبیایى [که نماینده حکومت ایران است] در غرب به قدرت خواهد رسید، یک فرانسوى از اعراب به شدت مکدر خواهد شد، دانشمند ادیب [ادبا] خود را با اوضاع وفق خواهند داد، زبان عرب بر فرانسه پیشى مى‏گیرد..."

    در نزدیکى سوربن جهت حمله به مجارستان
    قهرمانى از اهالى برودها [سیاه‏پوستان] به آنان هشدار خواهد داد.
    رهبر بیزانس، سالون از اسلاوینا،
    آنان را به شریعت محمد[(ص)] در خواهد آورد.
    همچنین نوسترآداموس در چنین مى‏سراید که:
    »امپراتورى مقدس به آلمان خواهد آمد؛
    پیروان اسماعیل جایگاه بى‏مانع خواهند یافت.
    آدمهاى نادان همچنان خواستار کارمانى [شریعت کهنه] هستند. تمامى حمایت کنندگان [محمد(ص)] سراسر گیتى را خواهند پوشاند."

    بنابراین، نوسترآداموس در اغلب سانتورى‏ها از جمله سانتورى ? نسبت به فتح جهان به وسیله شریعت حضرت محمد(ص) به غرب و تمدن غربى هشدار مى‏دهد و به جهانیان اعلام مى‏کند که روزى مسلمانان به رهبرى ایران و تمدن ایرانى بر جهان مسلط خواهند شد که این بى‏شک در پیوند با گسترش و جهانى شدن انقلاب اسلامى ایران است.

    مهمترین پیشگویی های نوستر آداموس :


    هنری دوم از فرانسه


    قبل از وقوع حادثه هیچکس در دربار فرانسه جرات نداشت سخنی از پیشگوئی نوستر اداموس به میان اورد.او نحوه مردن شاه هنری را پیشگوئی کرده بود:شیر جوان فایق خواهد امد بر شیر پیردر نخستین یورش در صحنه نبرداو چشمهای خصم خود راکه در محفظه ای طلایی قرار داردسوراخ خواهد کرد.با دو زخم و یک زخم و بعد مرگی سخت.?سال بعد در ???? این پیشگوئی بوقوع پیوست.هنری که یکی از نشانه های خانوادگیش شیر بود با افسری جوان بنام مونتگمری (فرمانده گارد اسکاتلندیش) دوستی نزدیکی داشت.این افسر روزی بی مقدمه به او حمله کرد و کلاهخود او را با نیزه سوراخ کرد و او از ناحیه سر و گردن به سختی مجروح شد و بعد از ?? روز عذاب درگذشت.پیشگوئیهای شگفت انگیز نوستر اداموس: برای کاترین دومدیسی (همسر هنری) ضربه ای سخت بود اما باعث شد تا او به آداموس ایمان اورد و از مریدان او شود.نوستر نیز به عنوان قدرشناسی تصویر تمام فرمانروایان اینده فرانسه را در قصر او بر روی اینه ای منعکس کرد.شاید اینکار از بازتاب نقاشیهایی که در اتاق مجاور نصب شده بود: بر روی اینه بوجود امد.اما کاترین که خرافاتی بود به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و حمایت از نوستر اداموس را کاملا بر عهده گرفت و نوستر با پشتیبانی ملکه توانست با فراغ خاطر به پیشگوئی اینده بپردازد.نوستر پیشگوئی کرد که ? فرزند پسر کاترین قبل از او خواهند مرد.

    ناپلئون:

    نوستر اداموس ظهور ناپلئون را پیشگوئی کرده و از او به عنوان نخستین ضد مسیح نام می برد (دومین ضد مسیح هیتلر و سومین ضد مسیح هنوز ظهور نکرده است) درباره رسیدن ناپلئون به قدرت و سالهای امپراتوریش می نویسد:امپراتوری نزدیک ایتالیا زاده خواهد شد کهامپراتوری را قدر بسیار خواهد نهاد.ناپلئون هم قدرت سیاسی فرانسه را بالا برد و هم قدرت نظامی ان را.نوستر درباره سرانجام ناپلئون چنین پیشگوئی کرده است:امپراتور بزرگ تبعید خواهد شدبه مکانی کوچکو دوباره سر بر خواهد داشتو در مکانی کوچک سرنوشتشبه اخر خواهد رسید.ناپلئون به جزیره کوچک الب تبعید شد اما بعد از ??? روز از انجا گریخت و دوباره قدرتش را احیا کرد و سرانجام در جزیره سنت هلن درگذشت.

    لوئی پاستور :

    پیشگوئیهای نوستر در مورد وقایع جدید به اندازه وقایع قدیم قابل توجه است.در این مورد هم نام و هم تاریخ ماجرا ذکر شده است:پاستور جوان رب النوعی تکریم: خواهد شدان هنگام که ماه چرخش خود را به پایان رساند.وقتی پاستور در ???? انستیتو پاستور را تاسیس کرد کشفیات بزرگی در علم پزشکی به ظهور رسید.چرخش ماه به دور زمین هر ?? سال یکبار اتفاق می افتد.یکی از این چرخشها در ???? کامل شد.

    آدولف هیتلر :

    نوستر چند پیشگوئی خارق العاده و دقیق درباره رهبر نازیها کرده است.در یکی از آنها خلاصه ای از زندگی او را ارائه می کند و از مرگ نامعلوم او سخن می گوید: در کوهستانهای اتریس نزدیک رایناز پدر و مادری معمولی زاده خواهد شد مردی که مدعی دفاع از لهستان و مجارستان خواهد بودپایان کار او هرگز دانسته نخواهد شد. شعر دیگری از نخستین سالهای جنگ وقتی که ارتش المان در طول جبهه بسوی فرانسه به حرکت درامد حکایت دارد.اگرچه بیشتر کشورهای اروپا بر ضد هیتلر و یا به گفته نوستر: هیستر متحد شده بودند اما او مدتی فاتح بی چون و چرای نبردها بود:جانوری وحشی و پر اشتها از رودها خواهد گذشتو جنگجویان عظیمی بر علیه این جانور هیستر خواهند جنگید.نوستر همچنین از سلاحهایی سخن گفته که صدای انها در اسمانها شنیده خواهد شد و ماشینهای پرنده ای که از انها اتش خارج خواهد شد (به هواپیما و بمبارانها و موشکهای وی-? اشاره دارد) نوستر تصویری زنده از خلبانها با ماسک اکسیژن و کلاه و لوله های اتصال ارائه می دهد.او از نیمه انسان نیمه خوکهایی که در صحنه نبرد در اسمانند سخن می گوید.

    درباره آینده

    نوستر به سومین جنگ جهانی در پایان قرن بیستم اشاره داشت که در نیمکره شمالی و بعد از اتحاد دو ابرقدرت بر علیه شرق بوقوع می پیوندد:وقتی قدرتهای نیمکره شمالیبا هم متحد شونددر شرق ترس و هراسی هولناکبر می خیزدروزی دو رهبر بزرگ با یکدیگردوست خواهند شد و سرزمین جدید به اوج اقتدارخواهد رسیدانگاه مردی خونخوار دوباره ظهور خواهد کرد.مرد خونخوار به عنوان سومین ضد مسیح جهان شناخته شده است و در چین ظهور خواهد کرد.سرزمین جدید در مکاشفات نوستر: همان امریکاست.بنابراین نوستر از جنگ بین امریکا و روسیه بر علیه چین سخن گفته است.حتی تاریخ دقیق این جنگ را نیز مشخص کرده است:از ????هفت ماه گذشتهاز اسمان پادشاه وحشت فرو خواهد امدقبل و بعد از ان جنگ سلطنت خواهد کرد.نیمکره شمالی اسیب فراوان خواهد دید و قحطی عظیمی که در نتیجه افات بوجود می اید نیمکره شمالی را فرا می گیرد (بیشتر پیشگویان سال ???? و ???? را پایان جهان به سبب جنگ جهانی سوم ذکر کرده اند)

     






    تاریخ : پنج شنبه 90/4/2 | 12:28 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

     

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون


    گروه اینترنتی سالی جون


    گروه اینترنتی سالی جون



    گروه اینترنتی سالی جون

    گروه اینترنتی سالی جون


    گروه اینترنتی سالی جون





    تاریخ : پنج شنبه 90/4/2 | 12:22 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

     

     

     

    آیا میدانید که انسانهای اولیه چطور زن میگرفتند ؟

    -

     

    -

    دیدین چقدر راحت تر از الان بود ؟؟؟????

    :منبع:2orbin





    تاریخ : پنج شنبه 90/4/2 | 12:7 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

    اولین محل چسباندن آدامس در ایران

     

     

    http://up.iranblog.com/images/3zux0i7e27cnkqtp9wka.jpg

     

     

  • منبع: 2orbin





  • تاریخ : پنج شنبه 90/4/2 | 11:58 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
    <   <<   71   72   73   74   75   >>   >
    لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
    طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
    .: Weblog Themes By SlideTheme :.
    

  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">