|
|
این روزها پسرها ( و البته برخی خانوادهها) بهسراغ دختری میروند زیبا، یکییکدانه، از یک خانواده سرمایه دار و بهقول خودمان مایهدار ترجیحا تحصیل کرده، شاغل و اجتماعی. | |
خیلیها معتقدند که این روزها معیارهای جوانان با گذشته تفاوت زیادی کرده است آنقدر تفاوت کرده که بعضی وقتها خانواده ها را رو در روی جوانها قرار میدهد و یا اینکه خانوادهها هم خودشان در مسیر یک انتخاب درست( به تعبیر خودشان) همقدم با جوان میشوند. از این رو پسرها ( و البته برخی خانوادهها) بهسراغ دختری میروند زیبا، یکی یک دانه، از یک خانواده سرمایه دار و به قول خودمان مایه دار ترجیحا تحصیل کرده، شاغل و اجتماعی. اگر این گزینه پیدا شود آن وقت است که از هول حلیم آنچنان با کله وارد دیگ می شوند که... در نقطه مقابل برخی دختر خانمهای این روزگار (و البته خانوادههایشان) در آمالها و آرزوهایشان دنبال شاهزادهای میگردند که با اسب سفید( شما بخوانید با لیموزین و ماشین های بالاتر از آن) دم خانه بیایند و کلی کلاس هم داشته باشد تا پزش را بتوان به دوست و در و همسایه و مخصوصا دختر خالههای بزرگتر خودشان بدهند...
چقدر از این نمونه ها دور برخودمان دیدهایم؟ -پدر میگوید: آخر زمان شده است والا به خدا امان از رویی که دختر پسرها پیدا کردند. زمان ما کی کسی جرائت داشت روی حرف پدر و مادر حرف بزند. یک کلام ختم کلام. هر کسی که آنها برای ازدواج تشخصیص میدادند همان بود و لاغیر. اصلا دختر را تا وقت عقد نمیدیدیم همه چیز قانون داشت،حساب و کتاب داشت. اما الان همهاش ادا همهاش اطوار... - پسری میگفت: مادرم زنگ زد برای خواستگاری. پرسید قد دختر چقدر است؟ مادر دختر گفت: 165 سانتیمتر.مادرم منصرف شد و قضییه بهم خورد. مادرش گفته قدش کوتاه است و اصلا گزینه مناسبی برای تو نیست چون ممکنه کوتاهی قد در قد فرزند تاثیر گذار باشد و اینکه باید دختر قد بلند بگیریم مردم چه می گویند!
- جوان کلی با خانوادهاش سر جنگ میگذارد که من عقل کلام، من خیلی میفهمم، من میخواهم برای زندگی آینده ام خودم تصمیم بگیریم، من قرار است یک عمر با همسرم زندگی کنم، پس لطفا اصلا در ازدواج من دخالت نکنید! هنوز جوهر عقدنامه خشک نشده که فریاد "ما به درد هم نمی خوردیم" " ما باید از هم طلاق بگیریم " سر به آسمان می برد و ...
- سر مهریه، شیربها و این را باید بخریم و آن را نباید بخریم، ماه عسل برویم ماداگاسکار و... آنقدر وقت میگذارند که نگو و نپرس اما سر اینکه" اعتقادات مذهبی ات چیست؟ " و "چرا ازدواج می کنی؟ " و "هدفت چیست؟ " و "دنبال چه می گردی در ازدواج ؟" و... آنقدر صم و بکم میشوند که نتیجه اش مشخص است!
معیار واقعی ازدواج چیست؟ با تمام این اوصاف کارشناسان معتقدند که جوانان در انتخاب همسر باید دقت کنند که سراغ خانوادهای بروند که آرامش ، تقوا و متانت داشته و از آلودگی به دور باشند. اگر طرفین در یک سری شاخه و برگهای جدا شده از اخلاق با یکدیگر متفاوت باشند اهمیتی ندارد. تکبر، حرص و حسد از آسیبهای زندگی هستند و دیگر آسیبهای اخلاقی هم برخواسته از این آسیبها است.
حجت الاسلامی ابولقاسم آذرسا، مشاور خانواده میگوید: بین زوجها باید تجانس وجود داشته باشد؛ باید با هم در ابعاد مختلف مثل طبقه اجتماعی، اقتصادی و شرایط فرهنگی هم کفو و همشان باشند. خانوادهها باید از نظر اخلاقی نزدیک به یکدیگر باشند. در این صورت ناخودآگاه به یکدیگر تفاخر نمی فروشند.
او می افزاید: در این صورت درک تنگناهای زندگی میسر و قابل فهم می شود، چون هر 2 مسایل مشترکی را تجربه کردهاند و درکشان از زندگی شبیه یکدیگر است. آشنا بودن به چاله و چالشهای زندگی در هر برههای از زندگی باید خودش را نشان بدهد. هم کفو بودن باعث میشود زوجین از ابعاد مختلف به یکدیگر نزدیک باشند.
او معتقد است که بعضی مسایل سطحی است. اخلاق مسئلهای زیربنایی و عمیق است و مسایلی مثل آداب سطحیتر است. وقتی تشابههای اصلی مطرح می شود و زوجها در این موارد با یکدیگر تشابه دارند، نیاز نیست حتما با هم تطابق داشته باشند، چون در این صورت مته به خشخاش گذاشتن محسوب می شود.
ظرافت زیاد و وسواس به خرج دادن درست نیست. بین زوجین در اصول و مبانی اصلی باید تشابههای زیاد وجود داشته باشند و در فرهنگ، دین و مذهب باید هم کفو باشند.
نمیدانیم بحث "اخلاق در زندگی مشترک" دقیقا چقدر از اهمیت انتخاب همسر را در بین جوانههای امروزی دارد اما امیدواریم، مثل آئینه و شمعدان و آن یک جلد قرآن، یک سنت عادی نشده باشد!
|
|
|||
دختر جوان فریبخورده که در انتقامی هولناک، همسر و دختر مرد هوسران را هدف اسیدپاشی قرار داده بود در دادگاه کیفری استان همدان پای میز محاکمه ایستاد. | |||
ایران :براساس اوراق پرونده، روز چهارشنبه 15 اردیبهشت 89، مأموران پلیس همدان به دنبال اطلاع از ماجرای اسیدپاشی راهی یکی از بیمارستانهای شهر شدند.
زن 20 ساله که از ناحیه سر و صورت بشدت سوخته بود به مأموران گفت: «در خانه خواب بودم که صدای زنگ در را شنیدم. پس از باز کردن در زن جوان ناشناسی که میگفت غذای نذری آورده وارد خانه شد و لحظاتی بعد مرا مورد ضرب و شتم قرار داد و بعد هم به طرفم اسید پاشید و فرار کرد. متأسفانه دختر دو سالهام نیز دچار سوختگی شد.» ![]() در حالی که زن جوان برای معالجات تخصصی به بیمارستانی در تهران منتقل شده بود کارآگاهان که در تلاش برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت بودند، در تحقیقات تخصصی دریافتند همسر قربانی اسیدپاشی، از یک سال قبل با دختر 27 سالهای ارتباط پنهانی دارد. با کشف این سرنخ، فرضیه اسیدپاشی به دست «مونا» قوت گرفت. کارآگاهان شناسایی و دستگیری وی را در دستور کار داشتند که از انتقال دختر جوانی به یکی از بیمارستانها باخبر شدند که دستش با اسید سوخته بود. بنابراین کارآگاهان بلافاصله راهی بیمارستان شده و با «مونا» روبهرو شدند. وی پس از انتقال به اداره آگاهی منکر اسیدپاشی شد، اما پس از روبهرو شدن با مدارک و مستندات پلیسی، جزئیات ارتباط پنهانی با مرد هوسران و اسیدپاشی انتقامجویانه روی همسر و دختر وی را فاش کرد. متهم به کارآگاهان گفت: «ناصر» راننده مینیبوس محل کارم است. حدود یک سال قبل نیز با هم آشنا شدیم. پس از مدتی در حالی که فریب حرفها و چربزبانیهایش را خورده و ارتباطمان بیشتر شده بود از «ناصر» قول ازدواج گرفتم اما بعد از گذشت یک سال وقتی از او خواستم به قولش برای ازدواج عمل کند، ادعا کرد همسرش راضی به طلاق نمیشود و به همین خاطر نمیتواند با من ازدواج کند! وقتی خودم را با این شکست روبهرو دیدم تصمیم به انتقام از او و همسرش گرفتم. روز حادثه نیز با تهیه یک ظرف اسید راهی خانه «ناصر» شدم، چرا که میدانستم آن موقع روز در خانه نیست. وقتی همسرش در را باز کرد، بدون هیچ حرفی ظرف اسید را به طرفش پاشیدم که مقداری از آن هم روی دست خودم ریخت. پس از تکمیل تحقیقات مقدماتی نخستین جلسه رسیدگی به اتهام اسیدپاشی هفته گذشته به ریاست قاضی شریفی و مستشارانش - قاضی وثیقی، پورمهدی و رمضانی - در دادگاه کیفری استان همدان برگزار شد. قصاصش کنید تابداند چه میکشم طاهره - قربانی این جنایت هولناک - که با صورت باندپیچی و دستان پنهان زیردستکش در جلسه دادگاه حاضر شده بود با شکایت از مونا گفت: من متهم را نمیشناختم و تا روز حادثه هم او را ندیده بودم. به هیچکس هم بدی نکرده بودم به همین دلیل خیلی راحت اجازه دادم وارد خانهام شود و این بلا را سر من و دخترم بیاورد. وی درباره روز حادثه به قضات دادگاه گفت: بعد از رفتن شوهرم به محل کارش همراه دخترم پانیذ خوابیده بودم که با شنیدن صدای زنگ در از خواب پریده و در را باز کردم. دختر جوانی به من گفت: برایم غذای نذری آورده است. او دستکش پوشیده بود و سطل آبی رنگی در دست داشت. وقتی برای آوردن ظرف رفتم پشت سرم وارد خانه شد و از من خواست ظرف بزرگتری بیاورم، رفتم ظرف بزرگتر بیاورم که دختر جوان ناگهان وسیلهای شبیه آچار از کیفش خارج کرد و با آن چند ضربه به سرم زد که از حال رفتم و روی زمین افتادم. برای چند لحظه او را ندیدم. فکر کردم رفته است. اما وقتی از جا بلند شدم و به طرف در ورودی رفتم دیدم همانجا منتظر من است. سپس مایع داخل سطل را به سمت چپ صورت و بدنم پاشید پس از چند لحظه باقیمانده آن را هم به سمت راست بدنم پاشید. من از رابطه او با شوهرم خبر نداشتم البته از مدتها قبل به رفتار شوهرم شک کرده بودم و حدس میزدم که گرفتار مشکلات سختی شده اما او مدعی بود علت تغییر رفتارش، مشکلات کاری است. قربانی اسیدپاشی در ادامه خطاب به دادگاه گفت: از آن روز تاکنون حتی لحظهای از کابوس سایه شوم و وحشتناک ماجرا رها نشدهام. وقتی اثرات داروهای مسکن و ضد درد از بین میرود روح و جانم از درد و سوزش آتش میگیرد گویی حادثه دوباره و چند باره برایم اتفاق میافتد. میخواهم متهم قصاص شود به همان شیوهای که روی من اسید پاشید باید رویش اسید پاشیده شود. میخواهم او هم کمی از عذاب مرا تحمل کند. جعفر- ز همسر طاهره و پدر پانیذ که در مرحله اول و قبل از صدور قرار منع تعقیب یکی از متهمان این جنایت بود با اعلام شکایت از متهمه و تقاضای قصاص گفت: اگر من گناهی کرده بودم باید اسید روی من ریخته میشد نه روی همسرم و فرزند بیگناهم. اتهامم را قبول دارم مجازاتم کنید مونا متهم این جنایت هولناک نیز با قبول کیفرخواست و اتهام اسید پاشی در محضر دادگاه گفت: به شاکی حق میدهم بخواهد مرا اعدام کند و تمام بدنم را با اسید بسوزاند. چون او هیچ بدی به من نکرده بود فقط از دادگاه میخواهم هر طوری که میخواهد مرا قصاص کند ولی بعد از اینکه مجازات شدم حلالم کند. وکیل متهم نیز با اشاره به وجود مواردی در پرونده مبنی بر نقش جعفر (همسر قربانی) در جنایت از دادگاه خواست به رغم صدور قرار منع تعقیب وی در رابطه با جرم اسید پاشی، او را نیز محاکمه و متهم را با توجه به سابقه مصرف ماده روانگردان شیشه از لحاظ سلامت عقلی در زمان وقوع حادثه تحت معاینات پزشکی قانونی قرار دهند. در پایان جلسه، با دستور رئیس دادگاه ادامه رسیدگی به پرونده و صدور حکم به جلسه آینده موکول شد. منبع:iran-newspaper.com
|
|
|
بعد از هدفمندی یارانهها و گران شدن نرخ حاملهای انرژی این اختلافات در آپارتمانها شدت گرفته و برخی اختلافات را به درگیری و نزاع کشانده چرا که هنور آپارتماننشینها نتوانستهاند در این زمینه به توافق برسند. | |
افزایش نرخ آب، برق و گاز، مشکلات آپارتماننشینی را دوچندان کرده است. قبضهای مشترک آب و گاز در آپارتمانها همیشه میتواند دردسرساز باشد چون در آنها دقیقا معلوم نمیشود که سهم هر واحد چه میزان است ؟ برای همین ساکنان هر کدام از واحدها با توسل به ظن و گمان، حدس میزنند که برخیها بیشتر از دیگران آب و گاز مصرف میکنند.
بعد از هدفمندی یارانهها و گران شدن نرخ حاملهای انرژی این اختلافات در آپارتمانها شدت گرفته و برخی اختلافات را به درگیری و نزاع کشانده چرا که هنور آپارتماننشینها نتوانستهاند در این زمینه به توافق برسند.
البته در برخی آپارتمانها تقسیم مبلغ قبوض به تعداد اعضای ساکن در ساختمان یا تقسیمبندی براساس تعداد واحد، ملاک عمل قرار میگیرد ولی با وجود این هنوز هم کسانی هستند که معتقدند این روشها نمیتواند کاملا عادلانه باشد.
این در حالی است که عدهای بر این باورند که چون در طول روز ساعات کمی را در آپارتمانشان حضور دارند و وقتی نیز که در واحدشان هستند از آب و گاز کمی استفاده میکنند و مثل سایر واحدها مهمان هم ندارند در پرداخت قبوض مشترک حقشان ضایع میشود. البته هیچکدام از این استدلالات از نظر قوانین آپارتماننشینی موجه نیست چون قانون، ملاک ثابتی را تعیین کرده که چه قبل از قانون هدفمندی و چه بعد از آن قابل استناد است.
قانون میگوید برای پرداخت سهم هر واحد از مبلغ قبوض مشترک باید مساحت هر واحد ملاک قرار بگیرد به طوری که اگر مساحت یک واحد در آپارتمان 2 برابر مساحت سایر واحدهاست مالک یا مستاجر واحد بزرگتر باید 2 برابر سهم دیگران، هزینه آب و گاز را بپردازد؛ این مساله در مورد هزینه شارژ ساختمان هم صدق میکند.
البته قوانین امور املاک و عقد اجاره تاکید دارد که علاوه بر مساحت، توافق شرکای ساختمان نیز میتواند ملاک تقسیمبندی هزینه قبوض باشد یعنی آنها میتوانند یا تعداد واحدها یا تعداد استفادهکنندگان را ملاک این تقسیمبندی قرار دهند. بنابراین توافق اعضای ساختمان در مورد پرداخت قبوض و هزینه شارژ قسمتهای مشترک معتبر است اما اگر مالکان چنین توافقی نداشته باشند و حتی اگر فقط یک نفر مخالف وجود داشته باشد، سهم هر یک از مالکان یا استفادهکنندگان (مثل مستاجر) از هزینههای مشترک آن قسمت که ارتباطی به میزان مساحت و زیربنا ندارد (مانند هزینههای سرایداری، نگهبان، متصدی، آسانسور، باغبان، تزئینات قسمتهای مشترک) بهطور مساوی بین مالکان و مستاجران مستقر در ساختمان تقسیم میشود.
هزینههای مشترک؛ مدیران و مالکان
هزینههای مشترک را باید پرداخت، قانون نیز هیچ عذر و بهانهای را برای امتناع از پرداخت این هزینهها نمیپذیرد، اما در آپارتمانها این موضوع نیز گاهی موجب ایجاد تنش و اختلاف میشود. این هزینههای مشترک از یک آپارتمان به آپارتمان دیگر نیز متغیر است به طوری که بعضی ساختمانها تنها قبوض مشترک و هزینه نظافت راهپلهها را دارند و بعضی آپارتمانها هزینههایی چون هزینههای چاه آب، پمپ، منبع آب، مرکز حرارت و تهویه، رختشویخانه، تابلوهای برق، کنترلها، تلفن مرکزی، انبار عمومی ساختمان، اتاق سرایدار، آسانسور، چاههای فاضلاب، گذرگاههای شوتزباله، زنگ اخبار و شیرهای آتشنشانی.
اما امکانات مشترک یک ساختمان هر اندازه که باشد تفاوتی در نحوه پرداخت و لزوم آن ندارد بلکه فقط باید از قبل وظیفه مالکان، مستاجران و مدیر ساختمان معین شده باشد.
به این ترتیب اگر در قرارداد اجاره، پرداخت هزینههای مشترک بر عهده مالک باشد و مالک از پرداخت آن خودداری کند، مستاجر میتواند از محل اجارهبها هزینهها را بپردازد و اگر در قرارداد این هزینهها بر عهده مستاجر باشد، مدیر ساختمان از او مطالبه میکند و در صورت خودداری به مالک اصلی رجوع میکند.
پس در بحث هزینههای مشترک آپارتمانها و این که بر چه مبنایی تعیین میشوند و آیا قابل اعتراض هستند، گفته میشود تعیین نحوه محاسبه هزینههای مشترک قبل از هر چیز به اراده و تصمیم اهالی ساختمان برمیگردد که میتوانند آن را به هر نحوی تعیین کنند، اما اگر ساکنان روش خاصی برای این کار تعیین نکردهاند تعیین سهم هر یک از مالکان و استفادهکنندگان از هزینههای مشترک به 2 روش انجام میشود:
نکته: برای پرداخت سهم هر واحد از مبلغ قبوض مشترک باید مساحت هر واحد ملاک قرار بگیرد به طوری که اگر مساحت یک واحد در آپارتمان 2 برابر مساحت سایر واحدهاست مالک یا مستاجر واحد بزرگتر باید 2 برابر سهم دیگران، هزینه آب و گاز را بپردازد.
در روش اول آن بخشی که با مساحت زیربنای قسمت اختصاصی ارتباط دارد مثل آب، گاز، گازوئیل، آسفالت پشت بام و... به نسبت مساحت واحد به مجموع مساحت قسمتهای اختصاصی ساختمان محاسبه میشود.
در روش دوم سایر مخارجی که ارتباطی به میزان مساحت زیربنا ندارد مثل هزینههای مربوط به سرایدار، نگهبان، متصدی آسانسور، هزینه نگهداری شوفاژخانه و تاسیسات، تزئینات قسمتهای مشترک ساختمان، نظافت محوطه و... به طور مساوی محاسبه میشود. اما در هر صورت اگر هر یک از واحدها در مورد سهمیه یا میزان هزینه مربوط به سهم خود معترض باشند میتوانند به مدیر ساختمان مراجعه و تقاضای رسیدگی کنند و در صورت رد اعتراض یا ترتیب اثر ندادن به اعتراض به دادگستری مراجعه کنند.
در این میان عدهای این سوال را میپرسند که اگر مالک یا مستاجری از پرداخت هزینههای مشترک ساختمان امتناع کرد مدیر تا چه حدی اختیار دارد و آیا میتواند آب، برق یا گاز و... این واحدها را قطع کند؟
که قانون امور املاک و عقد اجاره پاسخ میدهد در صورت خودداری مالک یا مستاجر از پرداخت سهم خود در گام نخست باید مراتب را به وسیله اظهارنامه با ذکر مبلغ بدهی و صورت ریز آن به این فرد ابلاغ و هزینهها را مطالبه کند.
اما اگر ظرف مدت 10 روز از تاریخ ابلاغ اظهارنامه بدهی پرداخت نشد مدیر میتواند از دادن خدمات مشترک مثل شوفاژ، تهویه مطبوع، آب گرم و... خودداری کند
اما اگر این کار امکانپذیر نباشد مثلا هر یک از مالکان کنتور آب مستقل داشته یا آب گرم و مخزن مستقل داشته باشند یا قطع آن خدمات در فرد خاطی اثرگذار نباشد، مدیر میتواند به دادگاه شکایت کند. دادگاه به چنین شکایاتی خارج از نوبت رسیدگی میکند و واحد بدهکار را از دریافت خدمات دولتی که به مجموعه ارائه میشود، محروم میکند و تا 2 برابر مبلغ بدهی، این فرد را جریمه خواهد کرد. البته مالک یا مستاجر هم حق دارد به نظر مدیر ساختمان و هزینههای او معترض شود و ظرف مدت 10 روز از تاریخ اظهارنامه به دادگاه شکایت کند. مدیر ساختمان تا چه حدی اختیار دارد؟
مدیران بعضی آپارتمانها خیلی منفعلانه با موضوعات ساختمان برخورد میکنند و درست مثل اینکه باری اضافه به اجبار روی دوششان گذاشته شده باشد، از سر و سامان دادن به اوضاع طفره میروند.
در مقابل عدهای نیز اوضاع را بسیار سختگیرانه پیگیری میکنند و در این میان برخی هم بیشتر از حدود اختیارات قانونیشان تصمیمگیری میکنند، ولی وقتی فردی به عنوان مدیر یک ساختمان انتخاب میشود، به صورت خودکار وظایفی برعهدهاش قرار میگیرد که نه باید نسبت به آنها بیاعتنا باشد و نه میتواند بیشتر از حد حیطه وظایفش عمل کند.
معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضاییه توضیح میدهد مدیر آپارتمان، مسوول حفظ و اداره ساختمان است و تصمیمهای مجمع عمومی را اجرا میکند. مدیر برای مدت 2 سال انتخاب میشود که ممکن است مجمع او را برای سالهای بعد هم انتخاب کند. مجمع عمومی علاوه بر تعیین هیات مدیره، یک خزانهدار نیز انتخاب میکند که نسبت به تنظیم هزینه و درآمد و گزارش به مجمع اقدام میکند.
هیات مدیره موظف است تمام ساختمان را در مقابل آتشسوزی بیمه کند و هزینه بیمه را بین شرکا تقسیم کند، چون در صورت بیمه نکردن ساختمان، هنگام بروز آتشسوزی هیأت مدیره مسوول جبران خسارتها خواهد بود.
منبع : parsine.com |
|
|
یک اتفاق عجیب برای این دختر اتفاق افتاد . در سال 2009 روی صورتش روغن داغ ریخت .. ولی اتفاقی عجیب تر اینکه چهره این دختر خانم بعد از جراحی پلاستیک زیباتر شد !! | |
یک اتفاق عجیب برای این دختر اتفاق افتاد . در سال 2009 روی صورتش روغن داغ ریخت .. ولی اتفاقی عجیب تر اینکه چهره این دختر خانم بعد از جراحی پلاستیک زیباتر شد !!
منبع: persianv.com
|
در این باره در دوره ناصرالدین شاه، اولین زنی که به صورت عمومی و علنی کشف حجاب کرد. زنی است با نام ... | |
در کتاب " اسناد کشف حجاب" آمده است: کشف حجاب و بی بندوباری زنان و مردان ذیل یکی از 12 تعالیم اجتماعی بهائیت است. در این باره در دوره ناصرالدین شاه، اولین زنی که به صورت عمومی و علنی کشف حجاب کرد. زنی است با نام زرین تاج که توسط سران بابیت ملقب به طاهره و قره العین و تنها زنی است که از "حروف حی" محسوب میشود.( لقبی که به بر اساس حروف ابجد به 18 نفر از اولین کسانی که علی محمد باب ایمان آوردند، اطلاق میشود) نخستین واقعه کشف حجاب در ایرانِ پس از اسلام، در بدشت- که اکنون در استان سمنان واقع است- روی داد. در این مکان عدهای از بابیان به سرکردگی محمد علی قدوس و طاهره قره العین به دو منظور "اول : نجات باب از زندان ماکو، دوم: تعیین تکلیف بابیه با دین اسلام و اعلام جدایی و مخالفت صریح با دیانت حضرت ختمی مرتبت دور هم جمع شدند. که در این مکان قره العین در برخوردی کاملا متضاد با دین اسلام و مغایر با شرایط اجتماعی زمان خود با به نمایش گذاشتن سیمای برهنه خویش، اولین زنی بود که با "نسخ رسوم گذشته" زمینه های اجتماعی گسترش لادینی و اباحی گری را که از مقاصد استعمار بود فراهم ساخت. وی در اجتماع بدشت چنین گفت:"بدانید احکام شریعت محمدی اکنون به واسطه ظهور باب منسوخ گشته، احکام شریعت جدید باب هنوز به ما نرسیده و اکنون اشتغال شما به نماز و روزه و زکات و سایر آنچه را که محمد (صلی الله علیه و آله) آورده است، همه اعمالی لغو و افعالی باطل است ...امروز امر و تکلیف و نهی و تضییقی وجود ندارد و اکنون ما در زمان فترت واقعیم. پس، از حالت تنهایی به حال اجماع بیرون بیایید و این حجابی را که میان شما و زنان مانع از استفاده و استمتاع است، پاره کنید؛ آنها را در کارهای خودتان شریک سازید و کارها را میان خودتان و زنان بعد از آنکه کام دل از آنها برداشتید، تقسیم کنید. با آنها آمیزش داشته باشید. آنها را از خانه ها به انجمن ها ببرید. زنان، گل های زندگی دنیا می باشند. گل را باید از شاخ بچینید و ببویید؛ زیرا گل برای چیدن و بوییدن آفریده شده و شایسته نیست که آن را آماده بدارید و بدان نیک نظر ندارید. آنها را با لذت تمام ببویید. گل و شکوفه را باید چید و برای دوستان به ارمغان فرستاد."
منبع: khabaronline.ir
|
|
|
در بین جمعی از بستگان روح الله داداشی وصیت نامه وی باز و خوانده شد تا با ... | |
در بین جمعی از بستگان روح الله داداشی وصیت نامه وی باز و خوانده شد تا با خواندن آن به وصیت زنده یاد روح الله داداشی عمل شود – خبر ها حاکی از ان است که در وصیت نامه درج شده بوده است به کارت اهدا اعضا عمل شود ...
واقعا جای تاسف دارد که این جوانمرد طوری به قتل رسیده است که حتی اهدا اعضای ایشان به هیچ وجه قابل اهدا نبوده است! نکته قابل توجه این است و باید به این نکته دقت کرد که جوانمردی آن مرحوم چقدر بلند پروازانه بوده است. گردآوری:گروه سرگرمی سیمرغ
|
|
|
بروس لی، بازیگر، کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس سال 1940 در سانفرانسیسکو در آمریکا به دنیا آمد. پدر و مادرش چینی بودند...... | |
20 ژوئیه سالگرد درگذشت ستاره سینمای رزمی بود که در سن 38 سالگی درگذشت، طرفدارانش از سراسر جهان برای تجدید دیدار با این هنرمند به اقامت گاه او آمدند تا یادش را گرامی دارند.
بروس لی، مربی ورزش های رزمی، بازیگر، کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس سال 1940 در سانفرانسیسکو در آمریکا به دنیا آمد. پدر و مادرش چینی بودند. او تا زمان نوجوانی در هنگ کنگ زندگی کرد. دراینجا عکس هایی کمیاب از استاد افسانه ای ورزش های رزمی میبینید...
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |
|
|
می دانید که چگونه باید وزن کم کرد : کمتر بخورید و بیشتر حرکت کنید. اما اگر واقعا به این سادگی بود، دو سوم از آمریکایی دچار چاقی یا اضافه وزن و مشکلات متعاقب آن مانند دیابت و بیماری های قلبی و انواعی از سرطان ها نبودند. | |
میشلز می گوید: "به تدریج زمان را به چهار 60 دقیقه در هفته ، برسانید". توصیه او این است: ترکیبی از تمرینات ورزشی تقویت کننده قلب(مانند شنا ، دوچرخه سواری ، پیاده روی ، بالا رفتن از پله) تمرینات قدرتی که در آنها از وزن بدن استفاده می شود (مانند پرش و جهش، چمباتمه زدن و شنا رفتن) ، بنابراین شما نیاز به خرید تجهیزات یا ثبت نام در باشگاه ندارید.
راه حل : ورزش را لذت بخش کنید گوش دادن به موسیقی در حین ورزش . زمانی که ورزشکاران در حال ورزش به موسیقی ریتم سریع گوش می دهند، استقامت آنها تا 15 درصد بیشتر می شود . علاوه بر این ، موسیقی خلق و خو را بهتر نموده و احساسات مثبت در مورد ورزش در شما ایجاد می نماید. ورزش دسته جمعی ساشا لورینگ ، یک روان درمانگر در کارولینای شمالی در این باره می گوید: "ایجاد تغییر پایدار در شیوه زندگی معمولا نیازمند حمایت است" . به منظور افزایش شانس موفقیت خود، در کلاس های تناسب اندام ثبت نام کنید یا اینکه با فرد دیگری که همین برنامه را دارد، ورزش کنید. وی توضیح می دهد که :"مواد غذایی با مقادیر زیادی از آرد تصفیه شده و شکر، به صورت مصنوعی باعث افزایش سطح سروتونین می شوند". "به مرور ما به جایی میرسیم که برای داشتن احساس خوب، به این غذاها وابسته می شویم"
راه حل : ترکیب صبحانه خود را تغییر بدهید باگنولو می گوید:"اگر روز را با غذاهای بسیار تصفیه شده مانند نان شیرینی یا غلات شیرین آغاز کنید، شما در تمام طول روز در اشتیاق این نوع مواد غذایی خواهید بود. "من این وضعیت را اثر سونامی می نامم." در صبحانه ، از غذاهای شیرین ، آب میوه ، و محصولات ساخته شده از آرد (مانند غلات و نان) اجتناب کنید و در عوض، مواد غنی ازپروتئین مانند تخم مرغ ، برخی از فرآورده های لبنی (اگر با آنها مشکلی ندارید) ، مغزها و دانه ها و غلات سبوس دار مانند نان جو را بگنجانید. این تغییر سبب می شود که تا ساعتها اشتهای شما کنترل بشود.
راه حل : اول از میوه ها شروع کنید قندهای طبیعی موجود در میوه ها سبب جهش قند خون و انسولین نمی شوند، در حالی که قند های تصفیه شده چنین اثری را پدید می آورند. دفعه بعد که دلتان یک چیز شیرین خواست، یک سیب ، آلو ، و یا برخی از انواع توت ها را بخورید. توجه داشته باشید که 20-25 دقیقه طول می کشد تا به احساس رضایت برسید. باگنولو توضیح می دهد: " قند میوه ها مدتی بیشتر طول می کشد تا به جریان خون انسان وارد بشود." "ما درباره غذا، روانی شده ایم و سبب آشفتگی ما شده است-- چند گرم چربی دارد؟ -- این موضوع سبب می شود که ارتباط ما با آن چیزی که در حال خوردن آن هستیم قطع شود. "بررسی کردن ذهنی احساسی که یک تکه میوه به شما می دهد و مقایسه آن با هنگامی که یک کلوچه یا شیرینی می خورید، سبب می شود که پاسخ این سئوال ها را پیدا کنید: کدام غذا به شما احساس سلامتی و راحتی می دهد؟ و کدام یک این احساسات را از شما دور می سازد؟"
مساله : خوردن بدون توجه! اگر شما برای مقابله با استرس کار بعد از ظهر خود در خوردن چیپس افراط می کنید، یا عادت کرده اید که بعد از شام یک ظرف بستنی بخورید، سبب ایجاد یک مورد از قطع ارتباط ذهن و بدن شده اید که در افزایش وزن نقش نقش تقویت کننده ای دارد. گنین راس، مؤلف کتاب" هنگامی که غذا تبدیل به عشق می شود"، می گوید:" هر زمان که شما گرسنه نیستید و غذا می خورید، یا با اینکه سیر شده اید از غذا خوردن دست نمی کشید، غذایی که به دهان می برید هیچ ارتباطی با بدن شما ندارد." خوردن بدون توجه، در هنگام رانندگی ، تماشای تلویزیون ، و یا چک کردن ایمیل - می تواند سبب ایجاد این قطع ها بشود، صرف نظر از اینکه ناشی از احساسات زمینه ای باشند یا خیر. و این ، به نوبه خود ، اغلب منجر به انتخاب های بد در غذا و پرخوری می گردد. راه حل : اول نفس عمیق، بعد خوردن.
راس می گوید:"بدن شما سیگنال های گرسنگی روشنی را به مغز ارسال می کند". اما اگر شما به جای توجه کردن به نشانه های فیزیکی، به احساسات خود گوش بدهید آنگاه شما پیام را دریافت نخواهید کرد و پرخوری خواهید نمود. قبل از خوردن هر چیزی ، بنشینید ، پنج بار تنفس عمیق بکشید و توجه خود را بر احساسی که بدنتان دارد متمرکز کنید. اگر یک گرسنگی واقعی را تشخیص دادید، بخورید. اگر نه ، برخیزید و کار دیگری انجام دهید: در دفتر یادداشت خود چیزی بنویسید ، با یک دوست صحبت کنید، به پیاده روی بروید و یا هر کار دیگری که کمکتان می کند که آن احساس را دفع کنید.
راه حل : غذا خوردن با دیگران (و نه با تلویزیون) با توجه به یک مطالعه که در سال 2008 انجام گرفته ، به سرعت غذا خوردن تا هنگام سیر شدن، سبب سه برابر شدن احتمال اضافه وزن در افراد می شود. یکی از بهترین راهها برای کاهش سرعت غذاخوردن، این است که در جمع دوستان یا خانواده غذای خود را صرف کنید. این کار سبب می شود که آهسته تر بجوید، احساس سیری بیشتر کنید و احتمالا شکم خود را کمتر انباشته کنید. برای اندیشیدن بیشتر به غذا، وعده های غذایی خود را در محیطی صرف کنید که آرامش بیشتری در شما ایجاد می کند.
از جلوی کامپیوتر بلند شوید، تلویزیون را خاموش کنید. باگنولو می گوید:"غذا خوردن در یک محیط آرام به شما اجازه می دهد که صدای بدن خود را بسیار واضحتر بشنوید." این کار باعث می شود که به احتمال زیاد قبل از رسیدن به یک سیری و پری ناخوشایند، دست از غذا خوردن بکشید. مساله : بالا رفتن سن از اواسط دهه 30 زندگی به بعد، در طی هر دهه سوخت و ساز بدن حدود 5% افت می کند. اما این مطلب نباید باعث شود که خود را به دست وزن اضافه بسپارید. لارنس چسکین مدیر مرکز مدیریت وزن در بیمارستان جانز هاپکینز می گوید:"برای بسیاری از ما ، نقش شیوه زندگی و عوامل محیطی در کنترل وزن بیشتر از عامل سن است."
راه حل : به کیفیت فکر کنید نه به کمیت حالا زمانی است که باید کالری های بیهوده را از رژیم خود حذف کنید: یک مطالعه انجام شده در سال 2009 در دانشگاه بریگام نشان داد که زنان میان سالی که نمی دانستند با افزایش سن باید از مقدار غذای خود بکاهند، در یک دوره 3 ساله وزن بیشتری گرفتند. بس ریردان متخصص تغذیه در دوک می گوید: "من در جلسات مشاوره به بیمارن خود می گویم که فکر نکنند باید میزان غذا را محدود کنند، بلکه آنها باید غذاهای با ارزش را انتخاب کنند". این بدان معناست که خوراکی های تهیه شده از آرد تصفیه شده ، شکر و قند و تنقلات را کمتر کنند و در عوض میوه ها ، سبزیجات ، حبوبات ، آجیل ها و دانه ها را بیشتر کنند.
راه حل : ساخت عضله های بیشتر با بالا رفتن سن ، تمرینات قدرتی در حفظ فعالیت سوخت و ساز بدن بسیار مهم است. ریردان توضیح می دهد که :عضلات کالری بیشتری نسبت به چربی می سوزانند، و زنان اگر هیچ کاری برای مقابله انجام ندهند، از اواسط دهه 30 زندگی خود شروع به از دست دادن حجم عضلانی می کنند. میشلز توصیه می کند که برای تقویت توده عضلانی خود، چهار بار در هفته تمرینات قدرتی انجام بدهید. این امر به شما کمک می کند که حتی وقتی در حال استراحت هستید، کالری بیشتری بسوزانید.
راه حل : بیشتر بنوشید. چای سبز حاوی آنتی اکسیدانی به نام پلی فنول است که دارای خواص تقویت سوخت و ساز است. ریردان می گوید:" وجود آب کافی در بدن ، و ترکیب آن با چای سبز، می تواند با کاهش سوخت و ساز بدن ناشی از افزایش سن، مقابله نماید." ریردان می گوید برای کمک به افزایش سوزاندن کالری ها، روزی 3 تا 5 فنجان چای سبز بنوشید. در کنار آن باید دست کم 48 اونس آب(6 لیوان) بنوشید. مساله : کنترل کم بر روی اندازه مواد لازم غذاها
وزن مواد اولیه در تهیه غذاها، در دهه های اخیر به نحو قابل ملاحظه ای افزایش یافته است، مطابق برخی آمارها این افزایش حدود 200 درصد بوده است، این افزایش هم در رستوران ها بوده و هم در منازل مردم. در حالی که مصرف سبزیجات که نشاسته کمی دارند بسیار خوب است، چیزهای دیگری که ما در خوردن آنها اصراف می کنیم مانند کربوهیدرات های ساده، چربی ها و گوشت، وزن و سلامت ما را تحت تأثیر قرار می دهند. راه حل : تغییر دادن ترکیب غذاها
باگنولو پیشنهاد می کند نصف غذا باید برپایه گیاه (دارای منشأ گیاهی)باشد، یک چهارم آن از پروتئین های سالم فرآهم بیاید و یک چهارم دیگر باید متشکل از غلات کامل(سبوس دار) و یا نشاسته باشد. برای دسر ، ظرف کوچکتری را به کار ببرید. در یک بررسی صورت گرفته در دانشگاه کورنل ، معلوم شد افرادی که ظرف بستنی بزرگتری به آنها داده می شود، در مقایسه با افرادی که ظرف کوچکتری در دست دارند، 31 درصد بیشتر بستنی می خورند. توصیه می شود که از ظرفی استفاده کنید که در دو دستتان کاملا جای می گیرد، همچنین قبل از اینکه تصمیم به برداشتن دوباره دسر کنید، کمی آب بنوشید و بعد تصمیم بگیرید. راه حل : از چوب غذاخوری(شبیه چینی ها) استفاده کنید
برای کم کردن مقدار خوردن خود، از چوب غذاخوری یا قاشق چای خوری استفاده کنید، یا اینکه اگر راست دست هستید ، از دست چپ استفاده کنید و بالعکس. ریردان می گوید"هر چیزی که ما را در خوردن کند میکند و توجه ما را به غذا بیشتر می سازد، با تمایل به پرخوری مقابله می نماید". تهیه و ترجمه : گروه سلامت سیمرغ
|
دریای کاسپیان یا دریای خزر دریای کاسان که به اشتباه دریای خزر نامیده می شود به همراه دریای سیاه ، بحر آزوف ، دریاچه آرال ودریاچه های اطرا ف آن در ازمنه گذشته و دورانهای قدیم زمین شناسی جزء دریای مدیترانه فعلی و فیروزه قدیم بوده است. در اطراف آن آثار سنگهای ماقبل دوران اول زمین شناسی به چشم می خورد.شکل گیری اصلی دریای مورد نظر در دوران سوم وبه ویژه بسته شدن تدریجی اقیانوس تتیس بطرف شرق کوه های آلپ در نتیجه حرکت صفحه آفریقا – عربستان بطرف شمال و نیم کره شمالی بوده است که باعث جدا شدن کامل دریای کاسان ودریای سیاه ازمدیترانه گردیده.بالاخره در دوره چهارم زمین شناسی به شکل امروزی در آمده.که البته روراندگیها و فرورانشهای بوجود آمده در قفقاز کبیر وصغیر وادامه گسلهای قفقاز شکل گیری فعلی دریای شمال را پیریزی کرد. حرکت وکوچ اقوام آریایی به نقل از ایران ویج ، اوستا به عنوان قدیمی ترین سند گذشته جهان خاکی از آن است که اقوام آریایی در حرکت به طرف شمال وفلات ایران زمین در واجه با (ورن)یعنی سرزمین گیلان وقوم مازن یعنی مازندران با مقاومت جدی روبرو شدند.این بدان معنی است که پیش از ورود آریایی ها اقوام گیل و مازن که گل ها و ورن ها هستند که بعدا به وارنا و یا وارینک تبدیل گردیدند که در اوستا به وضوح یاد گردیده و کلمه گیلان طبق نوشته رابینو از کلمه محلی وارنا آمده وبعدا به گیلان تبدیل شده. استقرار و کوچ اقوام آریایی آنچه مسلم است در منطقه جنوبی دریای شمال ایران به ویژه در سمت جنوب غربی آن مردمانی زندگی می کردند که به کاس مومعرو ف بوده اند وهمانگونه که در تاریخ بابل و ایلام ذکر گردیده تاریخ نویسان یونانی این اقوام را کوسیان یا کیی نام نهادند که در گیلان به عنوان کادوسیان ودر مازندران به نام تپوری ها و ما بین تپوریها و کادوسیان مادها و یا آماردها اسکان داشتند که بعدا در اطراف دره سپید رود سکنا گزیدند . زنده یاد احمد کسروی در کتاب شهریاران گمنام می نویسد که منطقه گیلان در نقشه های امروزی در زمان سامانیان دیلمان یا دیلمیان معروف بوده که اقامتگاه دو تیره به نام گیل ودیگری دیلم بوده است بطلمیوس این مورخ یونانی این دو تیره را از مادها میداند .علاوه بر آن مردمانی نیز در سواحل جنوب غربی دریای شمال ایران زندگی می کردند که به نام کادوسیان موسوم گشته اند که عده ای می پندارند کادوسیان همان نیاکان تالش های امروزی هستند که در یونانی تالوش و بعدا به تالش و در نوشته های لاتینی کوه های تالیش نامیده شده اند که دنباله آن کوه البرز (البروز) و رشته های کوچک موازی با آن مانند طارم علم کوه وغیره قرار دارد. قوم کاس یا کاسان یکی از مورخان ایرانی بنام آقای حسینعلی ستوده که تحقیقات مفصلی انجام داده ودر کتاب خود می نویسد در سواحل جنوبی دریای شمال ایران اقوامی حضور داشتند که معروفترین آنها کاسپیها وکادوسیان وگلها بودند.هرودوت از این اقوام فقط کاسپی ها با سه قوم دیگر بنام پوسیک ها،پانتی مات ها وداری ها نام برد که بعقیده دیاکانوف مؤلف تاریخ ماد همگی قبائلی از کادوسیان بودند ومعلوم شده که کادوس ها بعدا ًبا سگاها که از تنگه های سلسله جبال قفقاز و به ویژه از ناحیه درابنت بطرف ایران سراریز شده با اقوام کادوس طرح دوستی می ریزند ودر بسیاری از کارهای عمرانی وکشاورزی با هم تشریک مساعی می کنند . سگاها مردمانی جنگجو ودلاور بوده ومعروف است که خون اولین قربانی خود را در حین جنگ می نوشیدند وموهای کشتگان خود را به پادشاه هدیه می کردند. و از پوست کشته شدگان دستمال ، لباس و از کاسه سر آنها جام شراب می ساختند .ردپای سگاها از دیوار چین تا دریای سیاه دیده شده . همچنین آثاری از ردپای سگاها در رود بار گیلان مشاهده شده که معلوم می شود سگاها در هزاره اول قبل از میلاد به گیلان زمین راه یافته بودند وقوم مارد یا هردوس در منطقه بین تپوری ها (مازندران امروزی ) و کادوس زندگی می کردند و پادشاهان هخامنشی به ماردهای شمال ایران مقرری می دادند که سر به شورش نزنند و یکی از مورخین یونانی می نویسد که کوروش پسر چوپانی از ایل آمارد و یا مارد بوده است.در آثار مکشوفه ای که در شمال ایران بدست آمده معلوم شد که سومری ها با اقوام شمال ایران در ارتباط بوده اند .سومریها ویا شومریها بعدا ً به نام بابل یا آشور معروف شدند و خط سومری ها تصویری بوده و قدمت هفت هزار ساله دارد .در جنوب شرقی دریای کاسپیان گنجینه ای از اشکال وظروف سفالی از سومری ها به دست آمده که نشان می دهد سومریها نیز از جانب شمال ایران زمین به سمت جنوب کوچ کرده اند. کاسها یا کاسپیها چه کسانی بوده اند؟ درنوشته های آقای عزیز طویلی به نقل ا زمورخ نامی کایوس پلینوس یاد آور می شود که در تمام مناطق واقع در جنوب دریای کاسپیان جایگاه کاسپی ها به خوبی مشخص گردیده .لذا کاس با پسوند پی به نام کاسپی و با پسوند سی به نام کاس سی از قدیمی ترین اقوام ما قبل آریایی بوده اند که در سراسر ساحل دریای شمال ایران زندگی می کرده اند . هنوز هم در شمال ایران کلمه کاس در لهجه گیلکی متداول است مانند «کاس چوم» یعنی چشم آبی «کاس ماره» یعنی مادر چشم زاغ «کاس کولی» یعنی ماهی چشم زاغ کوچک وبالاخره «کاس آقا» مرد چشم زاغ .می توان نتیجه گرفت که کاس ها به دو تیره ساحلی و کوهستانی تقسیم می شوند جلگه نشینان ساحلی را کاس ساحلی و دسته دیگر را کاس کوهستانی و یا کاس سی می گفتند که تا کوه های زاگرس رخنه کرده و به جلگه های بین النهرین ویا مزوپوتام راه یافته اند شاخه ای از کاسهای کوهستانی در مناطق دیگر ایران به ویژه لرستان وبخشی از کردستان اقامت کردند . وطبق شواهد وقرائن زیادی معلوم گردیده است که کاسها بر دو جبهه کوه های البرز تسلط پیدا کرده اند از این رو ضرورت نامیدن دریای شمال ایران به دریای کاسان و یا کاسپیان به خوبی احساس می گردد.ونیز کوه البرز بنام کوه کاس و یا سلسله جبال کاسپیان و محدوده بین کوه البرز و دریاچه نمک را دروازه کاسپیان نامیده اند .در نوشته های حمورابی آمده است که کاسی ها یا کالیت ها و یا به قول اروپایی ها کاشوها بابل را گرفتند و حدود 600سال در آنجا سلطنت کردند واینها اساساً در لرستان سکونت داشتند و تشکیل طوایف لر کوچک را داده اند . به نقل از ایران ویج ،استرابن مورخ نامی در کتاب خود می نویسد که اهالی زاگرس که عمدتاً از کوه های لرستان سرازیر گشته اند مهاجرانی هستند که از جانب دریای کاسپیان آمده وبه آنها کوسیها و یا کوسیان می گفتند واضافه می نماید که راه حرکت کاس سی ها که دریایی داشتند به نا م های کیسی سی یا کوشائیو و کاش شو از طرف کرمانشاهان ولرستان به بخش های غربی کوه های زاگرس رخنه نمودند .باستان شناسان دیگری به نام هرتسفله و سر آرتور کیث در بررسی صنایع ایران متذکر می گردند که کلمه کاسپیان نام مردم فلات ایران زمین قبل از ورود آریایی ها می باشد و اضافه مینماید که کاسپی ها در اوائل هزاره چهارم وپنجم قبل از میلاد به کار کشاورزی اشتغال داشته و دانش کشاورزی از قلمرو کاسپیان به سرزمین های دیگر تا حوالی رودها ی سیحون وجیحون و از سوی دیگر به دجله وفرات سرایت کرده است . و باز هرتسفله در نوشته های دیگر خود تاکید کرد که اقوام ایلامی ،لولوبی و گوتی ونیز اورارتو که در حوالی کوه های زاگرس زندگی می کرده اند ازیک گروه نـژادی و زبانی به نام کاس پی و یا کاس سی می باشند . قوم خزر دریای خزر از نام قومی بنام خزرها گرفته شده .خزرها مردمانی از ترک های آسیای مرکزی بوده که در اطراف مغولستان و شمال دریاچه آرال زندگی می کرده اند ودر سده های هفت و هشت میلادی به اطراف دریای شمال ایران مهاجرت نموده و حکومت ستمکار و زور گویی داشتند که گویا بعد ها هم به آیین یهودی در آمده بودند .قبلا مذهب خاصی نداشتند .این قوم چندین سده بر سراسر جلگه های ساحل جنوبی دریای کاسپیان که مناطقی سبز و خرم با طراوت و حاصلخیز بوده است به زور گویی و باج خواهی ادامه دادند . بعد ها در حرکت به سمت استپ های روسیه و غرب دریای کاسپیان به دست قبایل تاتار وروس ها منقرض گشتند . اینان اسم دریای کاسپیان را به د ریای خزر تغییر دادند و امروزه شاهد هستیم که جامعه بین المللی دریای کاسپین را که برگرفته از نژاد کاسپی ها در هزاره های قبل از میلاد مسیح می داند ، در تمام نوشته ها ،اسناد و مدارک تاریخی و بین المللی و رژیم حقوقی این دریای صلح و دوستی را به نام کاسپین پذیرفته اند و یقیناً پیشنهاد تغییر اسم از خزر به کاسپیان مورد توجه مسئولین واندیشمندان کشور قرار خواهد گرفت. منبع : ایالت کاسپین (برگرفته از نشریه بارفروش و سخنرانی دکتر محمد رضا اسپهبد)