سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
حتماً آدم‌ های بسیار باهوش و توانمندی را می‌شناسید که هیچ کار مفیدی انجام نمی‌دهند. آنها ساعت ‌های طولانی کار می‌کنند، به خودشان استرس وارد می‌کنند اما هیچ پیشرفت خوبی نمی‌کنند.
حتماً آدم‌ های بسیار باهوش و توانمندی را می‌شناسید که هیچ کار مفیدی انجام نمی‌دهند. آنها ساعت ‌های طولانی کار می‌کنند، به خودشان استرس وارد می‌کنند اما هیچ پیشرفت خوبی نمی‌کنند.
همه ما در طول زندگی عادت ‌های غیر مفیدی پیدا می‌کنیم که ما را از رسیدن به هدف اصلی زندگیمان دور می‌کند. و معمولاً در این دنیا که با سرعت شگرفی پیش می‌رود، حتی متوجه نمی‌شویم که همان اشتباهات را دوباره و دوباره مرتکب می‌شویم. برای اینکه زندگی متوازن و مفید داشته باشید باید طولانی مدت در کاری که راضیتان می‌کند تلاش نموده و از اشتباهاتی که در زیر عنوان می‌گردد دوری کنید.
این 8 اشتباه انسان‌های باهوش است و نشانتان می‌دهیم که چطور از این اشتباهات در امان بمانید:

1. آنها مشغول بودن را با مفید بودن اشتباه می‌گیرند.
سرعتتان را کندتر کنید و این را به یاد بیاورید: بیشتر چیزها هیچ اهمت خاصی ندارند. مشغول بودن معمولاً یک شکل تنبلی ذهنی است. تنبل فکر کردن و با تنبلی عمل کردن. بخاطر همین است که می‌گویند عاقلانه ‌تر کار کنید نه سخت‌تر. فقط کافی است که یک نگاه به اطرافتان بیندازید. آنها که از همه مشغول‌ ترند بازده کمتری دارند.
افراد پرمشغله همیشه وقت کم می‌آورند. همیشه در تلاش برای رسیدن به سر کار، کنفرانس، میتینگ، جلسات کاری و از این قبیل هستند. معمولاً کم پیش می‌آید که وقت کافی برای خانواده و دور هم بودن داشته باشند، حتی برای خوابیدن هم وقت ندارند.
برنامه پرمشغله‌ شان باعث می‌شود احساس مهم بودن کنند اما این فقط یک توهم است.
راه‌حل: سرعتتان را کم‌تر کنید. نفس بکشید. تعهداتتان را مرور کنید. کارهای مهم را اول برنامه بیاورید. هر زمان فقط یک کار را انجام دهید. از همین حالا شروع کنید. هر دو ساعت یکبار یک وقفه کوتاه برای استراحت داشته باشید. بعد تکرار کنید.
2. وقتشان را صرف دنبال کردن یک دستاورد ساختگی می‌کنند.
رشد شخصی مسئله ‌ای سالم است. رشد شخصی یک دستاورد است. اما تا زمانیکه واقعی باشد. مشکل اینجاست که فشار برای رشد کردن به همراه خود، انگیزه برای راحت‌تر کردن آن رشد می‌آورد. یا اگر بخواهیم دقیق‌تر بگوییم، برای ساده ‌تر به نظر رسیدن رشد.
بازی‌های رشد که دستاوردهای ساختگی دارند را در اینترنت بارها می‌بینید. خیلی از آنها حاوی محصولات و خدماتی هستند که توسط اسامی معروفی مثل Facebook و Twitter فراهم می‌شوند. هرکدام یک زیربنای روانی دارند که از یک بازی رشد پر از دستاوردهای ساختگی حمایت می‌کنند. جمع ‌آوری امتیازهایی که به فایده موردنظر آن محصول یا خدمات نزدیک باشد. در Facebook لیست دوستان و در Twitter دنبال‌کنندگان آن.
بله، هرکدام از آنها اگر به تعادل و باهدف استفاده شوند، یک هدف منطقی به دنبال دارد. اما بیشتر افراد اینقدر خود را درگیر سیستم امتیازهای آن بازی می‌کنند که آن دلیل اصلی و قانونی که بخاطر آن شروع به استفاده از آن محصول یا خدمات کردند را به کلی فراموش می‌کنند.
اگر این بازی را فقط برای سرگرمی انجام می‌دهید، و از آن آگاهید، عالی است و هیچ اشکالی ندارد. اما اگر هدفتان به دست آوردن دوستان بیشتر و بیشتر و بالا بردن تعداد دوستان و دنباله‌ روهایتان فقط برای دست یافتن به آن است، دستاوردهایتان کاملاً ساختگی است. به همین دلیل خیلی مهم است که ذهنتان را روی کاری که می‌کنید و دلیل انجام آن تمرکز دهید.
راه‌‌حل: از خودتان بپرسید: آیا این فعالیت یک تغییر مثبت و محسوس در زندگی من یا فردی دیگر ایجاد می‌کند؟ آیا لازمه یک هدف واقعی است؟ آیا به نظرم اشکالی ندارد که اینکار را فقط به خاطر اینکه از انجام آن لذت می‌برم انجام می‌دهم، فارغ از اینکه فکر کنم برای خودم یا دیگری فایده دارد یا نه؟
3. یاد می‌گیرند یک کار را چطور انجام دهند اما هیچوقت انجامش نمی‌دهند.
متاسفانه تعداد کمی از آدم‌ها طوری زندگی می‌کنند که به آن موفقیتی که همیشه در رویاهایشان بوده دست پیدا کنند. و این یک دلیل ساده دارد: هیچوقت وارد عمل نمی‌شوند!
علم‌آموزی به این معنا نیست که رشد می‌کنید. رشد زمانی اتفاق می‌افتد که چیزهایی که می‌دانید زندگیتان را تغییر دهند. بیشتر آدم‌ها در سردرگمی کاملند. درواقع آنها زندگی نمی‌کنند. فقط روزها را می‌گذرانند و هیچوقت کاری که لازم است را انجام نمی‌دهند—یعنی دنبال کردن آرزوهایشان.
مهم نیست که نابغه باشید یا دکترای فیزیک کوانتوم داشته باشید، اگر عمل نکنید نمی‌توانید کوچکترین تغییری در زندگیتان ایجاد کنید. بین دانستن خالی و دانستن و عمل کردن تفاوت زیادی وجود دارد. دانش و هوش بدون عمل هر دو بی‌ ارزش هستند. به همین سادگی!
راه‌حل: موفقیت در تصمیم به زندگی کردن—جذب خودتان در فرایند دنبال کردن اهدافتان— نهفته است. پس تصمیم بگیرید و وارد عمل شوید.
4. برای بررسی پیشرفتشان معیار سنجش درستی ندارند.
نمی‌توانید چیزی که به درستی آنرا نسنجیده ‌اید را کنترل کنید و چیزی که می‌سنجید آینده شما را تعیین می‌کند. اگر چیزهای درستی را بررسی نکنید نسبت به فرصت‌هایی که برایتان پدیدار می‌شود کور می‌شوید.
تصور کنید که در کار تجاری کوچکی که انجام می‌دهید، مقرر کنید که میزان مدادها و گیره های کاغذ که مصرف کردید را حساب کنید. آیا این منطقی است؟ خیر! چون مدادها و گیره‌ های کاغذ معیار خوبی از چیزهای مهم برای یک تجارت نیستند. مدادها و گیره‌های کاغذ هیچ تاثیری در درآمد، رضایت مشتری، رشد بازار و از این قبیل نیستند.
اجازه بدهید بعنوان یک مثال عینی از فروشگاه اینترنتی اسم ببریم. بیشتر صاحبین این سایتها که از آن راه زندگی خود را می‌گذرانند، تعداد مشترکین RSS خود را اولین معیار موفقیت سایتشان قلمداد کرده و به دقت آن را بررسی می‌کنند اما نمی‌دانند که تعداد مشترکین RSS یک معیار حیاتی نیست زیرا بیشتر این مشترکین درصد فعالیت بسیار پایینی در سایت میزبان و تولید کننده درآمد آن دارند.
اینکه چه چیز را بسنجید آینده شما را پیشبینی می‌کند. باید چیزهایی را بسنجید که مستقیماً به هدف اولیه شما مرتبط باشد.
راه‌حل: رویکرد مناسب این است که بفهمید هدف اصلیتان چیست و بعد چیزهایی که مستقیماً در رسیدن به آن هدف دخیل هستند را بسنجید. درمورد مثال سایت تجاری، هدف باید "اخذ درآمد از طریق سایت" باشد. و چیزهای کمی که ارزش بررسی را دارند تعداد کلیک‌هایی است که روی تبلیغات، نرخ‌های تبدیل مرتبط، نرخ‌های تبدیل محصولات داخل و فیدبک مشتری/خواننده و از این قبیل می‌باشد.
توصیه ما این است که برای تعیین هدف اصلیتان وقت بگذارید، بعد مهمترین موارد برای بررسی کردن را تعیین کرده و بعد بلافاصله شروع به بررسی کنید. به طور هفتگی اعداد را یادداشت کرده و از آن اطلاعات برای ایجاد یک نمودار روند رشد هفتگی یا ماهانه استفاده کنید تا پیشرفتتان را ارزیابی کنید. بعد عملکردهایتان را بنا به پیشرفت بیشتر توسعه دهید.
5. درگیر ایدآل‌سازی همه چیز می‌شوند.
خیلی از ما ایدآل‌گرا هستیم. معیارهای بالایی برای خودمان در نظر می‌گیریم و بیشترین تلاشمان را می‌کنیم. زمان و توجه زیادی را صرف کار/علاقه‌ مان می‌کنیم تا استانداردهای شخصیمان را بالا نگه داریم. عشق ما به بهترین‌ها باعث می‌شود دست به تلاش‌های بیشتر بزنیم، هیچ ‌وقت دست از کار نکشیم و هیچ وقت از پا ننشینیم. و این اختصاص دادن کامل خود به ایدآل‌ها به ما کمک می‌کند به نتیجه دلخواهمان برسیم. البته تازمانیکه این روش ما را اسیر خود نکند. اما وقتی اسیر ایدآل‌گرایی شدیم چه اتفاقی می‌افتد؟
وقتی نتوانیم به استانداردهایی که برای خودمان تعیین کرده‌ایم برسیم، ناامید و دلسرد می‌شویم و نمی‌توانیم با چالش های جدید روبه‌رو شویم و یا حتی کاری که شروع‌ کرده‌ایم را تمام کنید. اصرار ما برای رساندن همه چیز به منتهای درجه عالی بودن باعث تاخیرهای زیاد در کارها، استرش شدید و نتیجه نامطلوب می‌شود.
ایدآل‌گراهای واقعی کارها را سخت شروع می‌کنند و برای اتمام آنها هم بسیار سختی می‌کشند.
راه‌حل: دنیای واقعی هیچ پاداشی به ایدآل‌گراها نمی‌دهد. دنیا به کسانی پاداش می‌دهد که کارها را انجام می‌دهند. و تنها راه برای انجام کارها این است که 99% مواقع ایدآل انجام ندهیم. فقط با سالها تمرین و غیرایدآل انجام دادن کارهاست که می‌توانیم به بارقه‌هایی از ایدآل دست پیدا کنیم. پس تصمیم بگیرید. وارد عمل شوید. از نتیجه کار درس بگیرید. و این روش را بارها و بارها انجام دهید. این بهترین راه برای دست یافتن به ایدآل‌هاست.
6. قبل از اینکه برای یک فرصت وارد عمل شوند صبر می‌کنند تا 100% برای آن آماده گردند.
این مورد تا حدودی به مورد بالا مرتبط است اما نکاتی دارد که باید جداگانه درمورد آن بحث شود.
یکی از مهمترین چیزهایی که می‌بینیم افراد باهوش را عقب می‌اندازد بی‌میلی خودشان برای قبول کردن فرصت‌ها فقط به این دلیل است که تصور می‌کنند برای آن آمادگی ندارند. به عبارت دیگر، تصور می‌کنند که به دانش، مهارت و تجربه بیشتری نیاز دارند تا بتوانند برای آن فرصت اقدام کنند. متاسفانه، این طرز فکر جلوی پیشرفت را می‌گیرد.
واقعیت این است که وقتی موقعیت و فرصتی پیش می‌آید هیچکس هیچوقت 100% آماده نیست. چون بیشتر فرصت‌های زندگی ما را مجبور می‌کند از نظر احساسی و عقلی رشد کنیم. این فرصت‌ها باعث می‌شود از منطقه امنمان پا را فراتر بگذاریم و این یعنی اول کار احساس راحتی چندانی نخواهیم داشت. و وقتی احساس راحتی نکنیم، احساس آمادگی هم نمی‌کنیم.
راه‌ حل: یادتان باشد که فرصت‌های استثنایی برای رشد و پیشرفت فردی بارها و بارها در طول زندگی اتفاق می‌افتد. اگر می‌خواهید در زندگیتان تغییر مثبت ایجاد کنید، باید از این موقعیت‌ها استفاده کنید، حتی اگر 100% احساس آمادگی برای آن نکنید.
7. خود را با انتخاب‌های زیاد اشباع می‌کنند.
اینجا در قرن 21 که اطلاعات با سرعت نور حرکت می‌کند و فرصت‌های تغییر و پبشرفت به‌نظر بی‌ انتها می‌رسد، برای انتخاب روند زندگی و کار با موقعیت‌های مختلفی روبه‌رو هستیم. اما متاسفانه، زیاد بودن گزینه‌های انتخاب معمولاً موجب بی‌تصمیمی، سردرگمی و بی‌حرکتی می‌شود.
تحقیقات مختلفی درمورد کار و بازاریابی نشان داده است که وقتی مشتری با انتخاب ‌های مختلفی از محصولات روبه‌رو باشد، خرید کمتری می‌کند. مطمئناً انتخاب از بین سه گزینه بسیار راحت‌تر از بین سیصد گزینه است. اگر تصمیم برای خرید کردن سخت باشد، بیشتر افراد خسته شده و دست از خرید می‌‌کشند.
به همین ترتیب اگر شما هم خودتان را درمعرض تعداد گزینه‌ های انتخاب زیادی قرار دهید، ذهن ناخودآگاهتان خسته می‌شود.
راه‌حل: اگر یک خط تولید را می‌فروشید، سعی کنید ساده باشد. و اگر سعی دارید درمورد چیزی در زندگیتان تصمیم بگیرید، وقتتان را صرف ارزیابی آخرین جزئیات هر انتخاب نکنید. چیزی را انتخاب کنید که فکر می‌کنید برایتان مناسب است و آن را امتحان کنید. اگر موثر نبود، چیز دیگری را انتخاب کنید و پیش بروید.
8. در زندگی خود تعادل ندارند.
اگر از آدم‌ها بخواهید آنچه که از زندگی می‌خواهند را برایتان خلاصه کنند، آن را در کلماتی مثل "عشق"، "موفقیت"، "خانواده"، "شناخت"، "آرامش"، "خوشبختی" و امثال آن خلاصه می‌کنند. اما همه اینها چیزهایی کاملاً متفاوت هستند و بیشتر آدم‌ها همه آن را در زندگیشان می‌خواهند. متاسفانه، تعداد زیادی از آدم‌ها برای رسیدن به این اهداف زندگیشان را درست متعادل نمی‌کنند.
کسی را می‌شناسم که سال گذشته یکصد میلیون تومان از تجارت خود درآمد کسب کرد اما وقتی با من دردودل می‌کرد می‌گفت که افسرده است. وقتی از او دلیلش را پرسیدم گفت چون تنها و خسته است و وقت کافی برای خودش اختصاص نداده است.
یک نفر دیگر را هم می‌شناسم که همیشه و تقریباً همه روز را در ساحل مشغول موج ‌سواری است. او از آندسته آدم‌های مثبت‌اندیش بسیار شاد است که همیشه نیشش تا بناگوشش باز است. اما در یک وَن می‌خوابد و واقعاً محتاج نان شبش است. نمی‌توانم با اینکه این مرد همیشه شاد به نظر می‌رسد داستان زندگیش را یک زندگی موفق بدانم.
اینها دو سبک ‌زندگی تقریباً نامتعادل هستند. میلیون‌ها زندگی دیگر هم مثل اینها وجود دارد.
راه‌حل: وقتی زندگی کاریتان (یا زندگی اجتماعیتان، خانوادگیتان و از این قبیل) پرمشغله باشد و همه انرژیتان در آن نقطه متمرکز شده باشد، خیلی راحت تعادل زندگیتان برهم می‌خورد. بااینکه انگیزه اهمیت زیادی دارد اما اگر می‌خواهید کارها درست انجام شود، باید ابعاد مختلف زندگیتان را متعادل کنید. اینکه یک بُعد زندگی را فراموش کرده و بیشتر وقتتان را صرف یک بُعد زندگی کنید، فقط برایتان خستگی و استرس به همراه خواهد داشت.
منبع : مردمان





تاریخ : سه شنبه 90/5/4 | 8:34 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
تهران و شهر‌های بزرگ دیگر علاوه بر معضلات همیشگی که آلودگی هوا برای‌شان ایجاد کرده بود‌، مدت‌هاست با عارضه ای به نام ریزگرد درگیرند.
برترین مجله اینترنتی ایران



تهران و شهر‌های بزرگ دیگر علاوه بر معضلات همیشگی که آلودگی هوا برای‌شان ایجاد کرده بود‌، مدت‌هاست با عارضه ای به نام ریزگرد درگیرند.سلامت نیوز نوشته است: این عوامل آلوده‌کننده که منشا اصلی شان کشور‌های همسایه است علاوه بر آسیب به سیستم تنفسی می تواند باعث عقیمی مردان شود.  ریزگردها در چند سال گذشته، تنها در شهر‌ها و استان‌های مرزی ایران برای مردم مشکلاتی ایجاد می کرد ولی با گسترش این موج‌، ساکنان شهر‌های شمالی هم در برابر این موج‌، بی‌دفاع مانده‌اند. استان فارس، به‌عنوان یکی از مناطق آسیب پذیر به تعبیری کم‌کم زیر این غبارها مدفون خواهد شد.  آنچه این‌بار موج جدیدی از نگرانی در جامعه ایجاد کرده است، اظهارنظر متخصصان ارولوژی در این زمینه است که ورود و رسوب این ریزگردها در بدن خانم‌ها و آقایان موجب عقیمی و ناباروری می شود که بیشتر آقایان را تهدید می‌کند.  استفاده از ماسک‌های ویژه و با کیفیت‌، دوری از مراکز آلوده و استفاده از مایعات فراوان می تواند در پیشگیری از ابتلا به این ناراحتی کمک‌کننده باشد.

باز نشر اختصاصی: مجله اینترنتی Bartarinha.ir






تاریخ : سه شنبه 90/5/4 | 8:32 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
پاسخ به سوالات مادران راجع به شست و شوی کودک
کودکان موجودات حساس و ظریفی هستند و مادر، فرشته رسیدگی به آن‌هاست. برای مادرها به ویژه آن دسته که برای نخستین بار مادر می‌شوند، سؤالات بسیاری در مورد نگهداری از فرزند پیش می‌آید.
برترین مجله اینترنتی ایران

کودکان موجودات حساس و ظریفی هستند و مادر، فرشته رسیدگی به آن‌هاست. برای مادرها به ویژه آن دسته که برای نخستین بار مادر می‌شوند، سؤالات بسیاری در مورد نگهداری از فرزند پیش می‌آید. بخشی از این سوالات برمی‌گردد به حمام کردن و شست‌وشو و مراقبت از پوست و موی کودکان. در این هفته خانم دکتر فریبا قلمکار به بخشی از سؤالات مادران در همین رابطه جواب می‌دهند.



از آنجا که پوست کودکان ظریف‌تر است باید توجه داشته باشیم شامپو و صابونی که استفاده می‌کنیم PH اسیدی داشته باشد. موادی که PH اسیدی یا 5 دارند کمتر به پوست آسیب می‌رسانند و برای کودکان مناسب‌ترند.



چرا می‌گوییم پوست کودکان حساس است؟ آیا تفاوتی بین پوست کودکان و افراد بالغ وجود دارد؟

پوست کودکان نسبت به افراد بالغ سد دفاعی آسیب‌پذیرتری دارد و در ضمن به ویژه در سنین پایین و بعد از تولد، چون سطح پوست به نسبت وزن زیادتر است، موادی که در تماس با پوست آنهاست به نسبت بزرگسالان بیشتر به پوست آسیب وارد می‌کند.



آیا این حساسیت در برخی از نقاط پوست بیشتر است یا خیر؟

اگر از نظر حساسیت به مواد شیمیایی یا جذب پوستی نگاه کنیم، بله. هم در بزرگسالان و هم در کودکان نواحی چین‌های بدن و نواحی‌ که خون‌رسانی بالاتری دارند چون جذب مواد شیمیایی در آنها بالاتر است آسیب‌پذیرتر و حساس‌ترند.



با کودکانی که مبتلا به این ناراحتی هستند چگونه باید برخورد کرد؟ به‌عنوان نمونه درجه آب حمام هنگام حمام کردن آنها باید چقدر باشد و آیا باید کرم خاصی برای آنها استفاده کرد یا خیر؟

لباسی که برای این کودکان استفاده می‌شود بهتر است از جنس نخ باشد. لباس پشمی یا پلاستیکی برای پوست آنها مضر است. در مورد حمام کردن هم بهتر است هفته‌ای یک یا دو بار با مواد شوینده و باقی روزها بدون صابون و شامپو انجام شود. حمام‌کردن نیز باید با آب ولرم باشد. آب داغ بدون مواد شوینده می‌تواند به سلول‌های پوستی آسیب برساند. در محیط خانه و اتاق این کودکان هم باید بخور روشن کرد تا هوا مرطوب باشد زیرا خشکی هوا می‌تواند اگزمای پوستی آنها را شدیدتر کند. در ضمن می‌توان از کرم‌های مرطوب‌کننده پوست هم برای آنها استفاده کرد تا سد دفاعی پوست تقویت شود.



چند بار در هفته می‌توان کودکان را حمام کرد و آیا مالیدن شامپو با دست به بدن شیرخواران و کودکان کفایت می‌کند یا لازم است از لیف استفاده کنیم؟

می‌توان کودکان را هر روز حمام کرد ولی کودکانی که پوست خشک و حساس دارند بهتر است هر روز برای آنها از شامپو و صابون استفاده نکنیم. رعایت این موضوع به ویژه در زمستان که هوا خشک است و پوست کودکان آسیب‌پذیرتر می‌شود، مهم‌تر است.

هفته‌ای یک یا دو بار صابون زدن به تن کودکان کافی است. لیف کشیدن هم به دفعات حمام بردن کودک بستگی دارد. هفته‌ای 2 بار لیف زدن با پارچه‌ای نرم و لطیف که به‌ صورت اختصاصی مال کودک است، مشکلی ندارد و باید به محض اینکه تغییر رنگ داد آن را تعویض کنند.

مهم است که پس از استفاده از لیف آن را در محیط خشک و تمیز نگهداری کرد. نگهداری لیف در محیط مرطوب حمام، احتمال رشد قارچ‌ها را روی آن بیشتر می‌کند و ممکن است سبب بروز ناراحتی‌های پوستی برای کودکان  شود.



شایع‌ترین ناراحتی پوستی کودکان چیست؟

این موضوع به سن کودکان بستگی دارد ولی خشکی پوست و اگزما از جمله مهم‌ترین ناراحتی‌های پوستی کودکان است. دلیل این امر هم این است که IGE خون آنها به برخی از مواد واکنش بیشتری نشان می‌دهد.



اکثر لوسیون‌ها و حتی کرم‌های مخصوص کودکان معطر است. آیا این اسانس‌ها برای کودکان آزاردهنده نیست؟

مسلما هر چقدر کرم‌ها و لوسیون‌های مخصوص کودکان بی‌اسانس‌تر بوده و خنثی‌تر بوده و بوی کمتری داشته باشد، مناسب‌تر است. اما یک عطر ملایم چندان مشکل‌ساز نیست.



یکی دیگر از دغدغه‌های مادران نحوه برخورد با عرق‌سوز شدن یا ادرارسوختگی در کودکان است. آیا استفاده از پودر را توصیه می‌کنید؟

از آنجا که غدد عرقی پوست در کودکان هنوز تکامل پیدا نکرده، تعریق سبب آزردگی بیشتر پوست می‌شود. ناحیه چین‌ها به ویژه گردن از جمله نواحی‌ هستند که عرق‌سوز می‌شوند. تنها کاری که برای پیشگیری از عرق‌سوز شدن لازم است انجام دهید شست‌وشو با آب خالی و هوا خوردن این نواحی است. استفاده از پودر بچه اصلا توصیه نمی‌شود چون منافذ سطح پوست را پوشانده و سبب بروز آسیب بیشتر می‌شود. برای درمان و پیشگیری از  ادرار سوزی هم بهترین کار، عوض‌کردن سریع کودکان است یا اینکه مادران می‌توانند در طول روز، اجازه بدهند ساعتی پاهای کودک هوا بخورد. محیط مرطوب و خیس به ویژه مواد داخل ادرار، سبب آسیب‌دیدگی سطحی پوست و از بین رفتن سطح پوست می‌شوند. طولانی باقی ماندن پوشک مرطوب هم زمینه را برای رشد قارچ‌ها فراهم می‌کند.

گاهی اوقات، درمان‌های اشتباه سبب تشدید و زمینه‌سازی برای قارچ‌ها خواهد شد. پس بهترین کار، خشک نگه داشتن ناحیه است. اگر قرمزی سطحی روی پوست دیده شد، می‌توان از روغن ماهی یا کرم هیدروکورتیزون روزی 2 بار به مدت 3 تا 4 روز استفاده کرد. اگر احیانا از حد سوختگی فراتر رفت و دانه‌های چرکی رو یا اطراف ضایعه پدیدار شد، یعنی قارچ در ناحیه رشد کرده است؛ پس می‌توان از کرم موضعی کلیسترومازول استفاده کرد. استفاده از کرم‌های کورتن‌دار قوی به مدت طولانی می‌تواند سبب رشد قارچ روی ضایعات شود.

باز نشر اختصاصی: مجله اینترنتی Bartarinha.ir






تاریخ : سه شنبه 90/5/4 | 8:31 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
پیشنهادهای سرد برای منزل شما
تنها چیزی که این روزها می‌تواند هوای خانه شما را مطبوع نگه دارد یک کولر خوب است البته در بیشتر خانه‌ها کولر آبی وجود دارد و می‌تواند نیازهای شما را برآورده کند اما برای بعضی خانه‌ها به‌خوبی جواب نمی‌دهد.
برترین مجله اینترنتی ایران
مسلما در این روزهای گرم تابستان هیچ‌‌چیز بهتر از این نیست که وقتی خسته و کلافه از گرما به خانه می‌رسید،  روی مبل دراز بکشید و از هوای مطبوع خانه لذت ببرید. تنها چیزی که این روزها می‌تواند هوای خانه شما را مطبوع نگه دارد یک کولر خوب است البته در بیشتر خانه‌ها کولر آبی وجود دارد و می‌تواند نیازهای شما را برآورده کند اما برای بعضی خانه‌ها به‌خوبی جواب نمی‌دهد چون شما هوای خنک‌تری دوست دارید؛ اگر جزو این افراد هستید برای شما پیشنهاد‌های ویژه‌ای داریم.





midea 120K
  •     کولرمتحرک

اگر هنوز صاحبخانه نشده‌ و مستاجرید، احتمالا ترجیح می‌دهید یک کولر گازی متحرک بخرید تا بتوانید با هر اسباب‌کشی به راحتی کولر خود را نیز جابه‌جا کنید. این سیستم یک دستگاه کولر آبی و یک بخاری برقی است که با توجه به امکان جابه‌جایی و قرار‌گیری آن در هر مکانی بسیار کاربرد داشته و 3 سرعت مختلف دارد و می‌تواند باد را تا فاصله زیاد و به‌خصوص در حالت کولر پرتاب کند.
  • قیمت: 175,000 تومان





Inverter Titan GL
  •     یک خنک‌کننده کم ‌مصرف

این کولر در 3 رنگ آبی،  نقره‌ای،  قرمز بوده و رده A+ در مصرف انرژی دارد. همچنین تا60 درصد در مصرف برق صرفه جویی می‌کند و امکان پرتاب باد تا 12 متر را داراست که این خود یکی از عوامل افزایش راندمان عملکرد این دستگاه است. صدای دستگاه نسبت به مدل‌های قبلی کمتر بوده و به 23 دسی بل کاهش یافته است ضمنا این مدل فیلترهای چند‌گانه پلاسما و ضد‌آلرژی و همچنین قابلیت گرمایشی نیز دارد.
  • 1,400,000 تومان





پارس خزر مدل سایا201fh
  •    یک فن کوچک

 اگر می‌خواهید هزینه زیادی نکنید ولی دل‌تان می‌خواهد در تابستان اتاق‌تان خنک‌تر شود و در زمستان گرم‌تر،  احتمالا این وسیله حسابی به کارتان می‌آید. توان این دستگاه 2000وات است  و کلید ترموستات و کلید کنترل حرارت نیز دارد. این دستگاه سبک و کم حجم، هم می‌تواند هوای سرد را کنترل کند و هم گرم و داغ را.
  •  قیمت: 35,000 تومان





Handy Cooler
  •      کولر دستی

این یک وسیله شخصی است که می‌تواند حسابی هوای اطراف شما را خنک کند. در واقع این هندی‌کولر یک سیستم خنک‌کننده تبخیری (همانند کولرهای آبی منازل) است که به اندازه کوچک‌تر و قابل حمل تبدیل شده است. شما می‌توانید از آن در هر زمان با باتری قلمی یا پورت USB کامپیوتر استفاده کنید. فقط کافی است، اسفنج همراه دستگاه را خیس کرده و دستگاه را روشن کنید.
  • قیمت: حدود 60,000 تومان





Delonghi VL 200
  •      پنکه‌ کوچک برای اتاق‌ کوچک

اگر به‌دنبال یک پنکه کوچک برای محل کار یا منزل خود هستید این پنکه کوچک دلونگی یک انتخاب مناسب برای شماست که با وجود حجم کوچک خود سرمای مطلوبی را فراهم می‌سازد. توان مصرفی این دستگاه 25 وات است، قطر پروانه آن 23 سانتی‌متر است و ارتفاع تقریبی آن حدود 40 سانتی‌متر است.
  • قیمت: حدود 40,000 تومان





TRUST
  •    کولر گازی برای اتاق کودک

تهویه اتاق کودکان نیز مثل هر اتاق دیگری در خانه بسیار مهم است و این سیستم گرمایشی و سرمایشی مخصوص اتاق کودکان است و روی آن نقاشی‌های بامزه‌ای وجود دارد که می‌تواند اتاق کودک شما را زیباتر کند همچنین ریموت  داشته و مجهز به سیستم کاهش مصرف برق در حالت خواب است. شما می‌توانید با توجه به دکوراسیون اتاق رنگ آبی یا زرد آن را انتخاب کنید.
  • حدودقیمت:  650,000 تومان





Midea FS10-S5BR
  •    پنکه برجی به چه دردی می‌خورد؟

این مدل پنکه 3 سرعت مختلف و کنترل از راه دور برای کنترل تمامی عملکردهای پنکه دارد. شکل دستگاه به‌صورت برجی بوده و پره‌های گرد در اندازه حدود 50 سانتی‌متر دارد بنابراین پرتاب باد در زاویه چپ و راست کمتر و در ارتفاع بیشتر انجام می‌شود. با توجه به این شکل پرتاب باد راندمان آن برای افرادی که در نزدیکی آن ایستاده‌اند یا روی صندلی نشسته‌اند بیشتر خواهد بود درحالی‌که برای افرادی که خوابیده‌اند کمتر است.
  • قیمت: 53,000 تومان





SAMSUNG AQ25UGP
  •     برای یک خواب خوش

این مدل کولر گرم و سرد نوعی تکنولوژی خاص به نام Good Sleep دارد تا با تنظیم مناسب دمای اتاق، فضایی را مهیا کند تا شما در طول شب خوابی راحت و در نتیجه هنگام بیدار شدن و در طول روز نشاط بیشتری داشته‌باشید. دستگاه بعد از رسیدن به دمای دلخواه در حالت بهینه اقتصادی کار می‌کند و در مصرف انرژی صرفه‌جویی می‌شود.
  • قیمت:  1.200.000 تومان





TRUST LUXURY-G
  •      یک مدل لوکس

 اگر جزو کسانی هستید که ترجیح می‌دهند بیشتر وسایل رنگی بخرند تا ساده،  احتمالا این کولر گازی را می‌پسندید چون در 3رنگ مختلف قرمز، خاکستری و نقره‌ای است. سیستم سرمایشی و گرمایشی آن راندمان، 9000 تا 25000 داشته و ریموت نیز  دارد و مجهز به تایمر ON/OFF است. همچنین سیستم کاهش مصرف برق در حالت خواب آن نیز می‌تواند به صرفه‌جویی انرژی کمک کند.
  • قیمت: حدود 1,000,000 تومان

باز نشر اختصاصی: مجله اینترنتی Bartarinha.ir






تاریخ : سه شنبه 90/5/4 | 8:30 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
تصویر برداری «خراش» با بازی لاله اسکندری، بیتا فرهی و بهناز جعفری به نیمه نزدیک شد، این در حالیست که پیام دهکردی و شیرین یزدان بخش به تازگی جلوی دوربین این فیلم رفته اند.
تصویر برداری فیلم ویدیویی «خراش» نخستین ساخته بلند محمد حمزه ای به نیمه نزدیک شد ، این در حالیست که پیام دهکردی و شیرین یزدان بخش به تازگی جلوی دوربین این فیلم رفته اند.

تصویر برداری فیلم ویدیویی «خراش» نخستین ساخته بلند محمد حمزه ای با حضور بازیگرانی چون بی تا فرهی ، لاله اسکندری، بهناز جعفری، چنگیز جلیلوند، کوروش سلیمانی در تهران ادامه دارد. به تازگی شیرین یزدان بخش در نقش مادر روشنک نیز بازیش در این فیلم شروع شده و پیام دهکردی هم به عنوان بازیگر مهمان در چند سکانس از این فیلم در نقش ریس اداره روشنک جلوی دوربین رفت.

«خراش» بر اساس فیلمنامه ای از حجت قاسم زاده اصل جلوی دوربین رضا شیخی رفته است.وحیدسعیدی ومهدی معزی تهیه کننده و مجری طرح این فیلم هستند.این فیلم ویدیویی داستان زنی است به نام روشنک با بازی لاله اسکندری که به اتهام اختلاس به حبس محکوم شده است. بعد از گذشت دو سال و اثبات بی گناهی اش، او از زندان آزاد می شود. حالا روشنک در پی احقاق حق از دست رفته اش است.

«بی تا فرهی» در این فیلم در نقش شکوه ظاهر شده و بهناز جعفری، کوروش سلیمانی، پارسوا پور قبادی،حدیثهتهرانی همراه با شیرین یزدان بخش دیگر نقش های اصلی این فیلم هستند.  در کنار این بازیگران چنگیز جلیلوند مدیر دوبلاژ باسابقه سینما و تلویزیون نیز در فیلم «خراش» بازی دارد. پیام دهکردی ، علیرضا اوسیوند ، مجید سعیدی و فریبا کامران هم به شکل افتخاری در سکانس های از این فیلم به ایفای نقش پرداخته اند.


«خراش» به شکل کامل در تهران تصویر برداری می شود و مهدی حسینی وند نیز به شکل همزمان تدوین آن را شروع کرده است. بر اساس برنامه ریزی انجام شده تصویر برداری این فیلم طی 26 جلسه انجام می شود.

عواملی که در تهیه و تولید فیلم ویدیویی «خراش» عبارتند از : نویسنده : حجت قاسم زاده اصل ، کارگردان: محمد حمزه ای ، مدیر تصویر برداری : رضا شیخی، مدیر صدا برداری: منصور شهبازی، طراح چهره پردازی: محمد رضا قومی، تدوین : مهدی حسینی وند، طراح صحنه و لباس: سحر شهامت، مدیر برنامه ریزی : امین قوامی پور ، دستیاران کارگردان: ایمان غیرتمند،امیر رونقی ، مشاور رسانه ای : آرامه اعتمادی، منشی صحنه: پانته آحسینی،مدیرتولید: علیرضابیات،دستیار اول تصویر بردار: یونس سبزی، گروه تصویر برداری: علی عمادی، شمس رئیس‌وند، وحید خدیر، وحید باقری، آرش شیخی. دستیاران صدا: یاسر رمضانی، سجاد محمودی،مجریان گریم: شهرزاد عقیقی، سیامک احمدی، دستیاران صحنه و لباس: فروغ شاهسوند،‌ مجتبی اعرابی، محمد مهمان‌نواز، کتایون فربد  دستیار تدوین : مجتبی اصفهانی ،عکس: مهدی دلخواسته، تهیه کننده و مجری طرح : وحید سعیدی و مهدی معزی ، محصول پردیس فیلم ، 100 دقیقه


بازیگران: بیتا فرهی، لاله اسکندری، بهناز جعفری، کوروش سلیمانی، پارسوا پور قبادی، حدیثه تهرانی، احمد زالی، محمد رضا قومی و شیرین یزدان بخش ، با هنر مندی : چنگیز جلیلوند و پیام دهکردی ، با حضور افتخاری : علیرضا او سیوند، مجید سعیدی و فریبا کامران.

محمد حمزه ای به مدت 12 سال به عنوان دستیار کارگردان و برنامه ریز با کارگردانانی چون فرزاد موتمن، ایرج کریمی، سعید ابراهیمی فر، علیرضا امینی، حسین سهیلی زاده، محمد رضا آهنج و... همکاری داشته و فیلم های کوتاه و نیمه بلندی چون «مثل همیشه»، « بی سر وصدا»، « نارنجی» و .... را کارگردانی کرده است.

این فیلم همچنین نخستین تجربه تهیه کنندگی وحید سعیدی و مهدی معزی محسوب می شود، این دو در عرصه مطبوعات سال هاست فعالیت دارند که آخرین همکاری مشترک آنها در این عرصه به انتشار ماهنامه فرهنگی اجتماعی «پردیس» بر می گردد.

منبع: سینمافا





تاریخ : سه شنبه 90/5/4 | 8:27 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
گشتی در دنــیای پــدرانه امیر حسین رستمی
امیر حسین رستمی که شاید خیلی‌ها حتی ندانند که ازدواج کرده، پدر خوب یک پسر بامزه و شیطان به اسم آرشیا است و بر عکس پدر که دنیای بازیگری را خیلی دوست دارد، اصلا علاقه‌ای به آن ندارد؛ البته فعلا.
برترین مجله اینترنتی ایران

یک پدر پر انرژی و سر حال که شاید خودش هم چیزی از شیطنت‌های پسر کوچولوی 7 ساله‌اش کم نداشته باشد. امیر حسین رستمی که شاید خیلی‌ها حتی ندانند که ازدواج کرده، پدر خوب یک پسر بامزه و شیطان به اسم آرشیا است و بر عکس پدر که دنیای بازیگری را خیلی دوست دارد، اصلا علاقه‌ای به آن ندارد؛ البته فعلا. آرشیا امسال وارد مدرسه شده و از این موضوع هم خیلی خوشحال است. امیر حسین رستمی بااینکه معمولا درگیر پروژه‌های مختلف است اما وقت زیادی را با پسرش می‌گذراند. گفت‌وگوی خواندنی شهرزاد با او را از دست ندهید.



آرشیا را لوس کرده‌ام

اگر اشتباه نکنم زود پدر شده‌اید، درست است؟

28 ساله بودم که پدر شدم و به نظرم خیلی هم زود نبود. پدرم چون دیر ازدواج کرد، در 37 سالگی صاحب فرزند شد. اتفاقا به نظر من، قدیم‌ها که همه زود ازدواج می‌کردند پدر شدن در 37 سالگی خیلی عجیب بود. من زود ازدواج کردم اما زود صاحب فرزند نشدم. 4-5 سالی از ازدواج من گذشت تا پدر شدم.

الان آرشیا چند ساله است؟

7 ساله است و امسال رفته مدرسه.

این روز‌ها خیلی بیشتر از گذشته درگیر کار شده‌اید، با این حال سعی می‌کنید مثل گذشته برای پسرتان وقت بگذارید؟

تلاش می‌کنم حتما این اتفاق بیفتد، شاید مواقعی که سر کار باشم، فرصت کمتری داشته باشم اما در‌‌ همان مدت کوتاه هم سعی می‌کنم برای پسرم کم نگذارم. مواقعی که سر فیلم‌برداری نیستم وقتم به خانواده و ورزش اختصاص دارد. وقتی هم که با خانواده‌ام هستم همه برنامه‌ها به آرشیا ختم می‌شود. جالب اینجاست که اگر یک هفته من وقت کمتری برای همراهی با پسرم بگذارم، هفته بعد، عکس‌العمل‌های آرشیا را می‌بینم.

او متوجه این موضوع می‌شود و سعی می‌کند من را هم متوجه کند. کاملا می‌بینم که سرد رفتار می‌کند و تحویلم نمی‌گیرد، بعضی وقت‌ها هم جواب سر بالا می‌دهد.

یعنی لوسش کرده‌اید و اگر برایش کمتر وقت بگذارید، این طور رفتار می‌کند؟

اگر بخواهم صادقانه بگویم، جوابم مثبت است. شاید یک جایی من از دستم در رفته و پسرم را لوس کرده باشم، اما حالا جلوی این اتفاق را می‌گیرم و سعی می‌کنم جبران کنم.

فکر می‌کنید چرا پسرتان را لوس کرده‌اید؟

من همیشه آرزو داشتم پسر داشته باشم. با به دنیا آمدن آرشیا من به آرزویم رسیدم و شاید به همین دلیل یک مقدار در رفتار‌هایم با او اغراق‌آمیز برخورد کردم و همین موضوع باعث شد او لوس شود. بیشتر پدر و مادر‌ها دوست دارند وقتی بچه‌دار می‌شوند کارهایی که خودشان دوست داشتند را بچه‌های‌شان انجام دهند. شاید من آن اوایل بی‌تجربه برخورد کردم اما الان دیگر آن طور نیستم و برای جبران تلاش می‌کنم.





من همیشه آرزو داشتم پسر داشته باشم. با به دنیا آمدن آرشیا من به آرزویم رسیدم و شاید به همین دلیل یک مقدار در رفتار‌هایم با او اغراق‌آمیز برخورد کردم و همین موضوع باعث شد او لوس شود



آرشیا قرار بود کیا باشد

انتخاب اسم آرشیا سلیقه چه کسی بود؟

من و همسرم. البته ما دو اسم انتخاب کرده بودیم. یکی آرشیا و یکی هم کیا. هم من و هم همسرم، کیا را بیشتر دوست داشتیم، زمانی که من برای شناسنامه گرفتن به ثبت احوال رفتم کارمند آنجا گفت: «چه بامزه، کیا رستمی.»

ما خودمان به این موضوع اصلا فکر نکرده بودیم، بعد به خانمم زنگ زدم و ماجرا را گفتم. اگر ما اسم کیا را می‌گذاشتیم همه فکر می‌کردند من آنقدر عشق سینما و هنر هستم که اسم بچه‌ام را هم بر این اساس انتخاب کرده‌ام. بعد هم فکر کردم در آینده، خودش هم اذیت می‌شود. آرشیا را هم که دوست داشتیم و به همین دلیل آن را انتخاب کردیم.

بچه‌ها معمولا وقت بیشتری با مادرانشان می‌گذرانند و وابستگی بیشتری به آنها دارند. در مورد شما هم احتمالا این قضیه بیشتر اتفاق می‌افتد، چون سر کار هستید. حالا آرشیا مامانی است یا بابایی؟

البته من تمام سعیم را می‌کنم که وقت زیادی برای پسرم بگذارم، اما سهم مادرش حتما بیشتر است. اما فکر می‌کنم آرشیا خیلی باهوش است و هر جا که به نفعش باشد بابایی می‌شود و هر جا هم که می‌داند باید سمت مادرش باشد، مامانی می‌شود. مثلا اگر من بخواهم بروم استخر برای این‌که با من بیاید بابایی است، اما اگر مامانش بخواهد جایی برود که او هم دوست دارد، مامانی است.

بعد از تمام شدن پروژه‌هایی که مشغول بازی در آنها هستید می‌توانید وقت بیشتری با خانواده بگذرانید؟

بله. معمولا هم ترجیح می‌دهم 10-15 روزی به سفر بروم. در خارج از ایران من را کمتر می‌شناسند. به همین دلیل آرشیا هم مواقعی که با من است راحت‌تر است، چون دیگر خودش هم می‌داند آنجا کسی نیست که بخواهد با پدرش عکس بگیرد یا از او امضا بخواهد.

آرشیا مدرسه را دوست دارد؟

بله، خیلی زیاد. اتفاقا من فکر می‌کنم مدرسه رفتن او باعث شده در مدرسه انرژی‌اش تخلیه شود. پسر‌ها هم که معمولا پر انرژی‌ترند. من خودم هم همین‌طور بودم. خیلی وقت‌ها وقتی به کارهایی که پسرم انجام می‌دهد، نگاه می‌کنم یاد بچگی خودم می‌افتم. من هیچ وقت از آرشیا نخواستم و نمی‌خواهم کارهایی که من می‌کردم را انجام دهد، اما او خودش ناخودآگاه بعضی ازآن کار‌ها را انجام می‌دهد. مثلا یادم می‌آید وقتی بچه بودم و ماشین‌های کوچک داشتم، عاشق این بودم که با ماشین‌هایم در حیاط و کنار باغچه بازی کنم تا لاستیک‌های ماشینم خاکی شود و واقعی‌تر به نظر برسد. چند وقت پیش، از بیرون آمدم و دیدم آرشیا دارد بیرون ماشین بازی می‌کند. ماشینش را تا نزدیک آسانسور آورد. من به او گفتم: «ماشینت خاکی می‌شود» او هم در جواب من گفت: «اینطوری لاستیک‌هاش واقعی‌تر می‌شه.» من هیچ وقت دراین باره چیزی به او نگفته‌ام اما فکر می‌کنم‌‌ همان ژن که می‌گوییم، این جور وقت‌ها خودش را نشان می‌دهد.





آرشیا و بازیگری

آرشیا علاقه‌ای به بازیگری ندارد؟

فیلم دیدن را خیلی دوست دارد اما بازی را نه. حالا که حرف از بازیگری و علاقه شد دوست دارم موضوعی را بگویم، من بعضی از کار‌ها را فقط به خاطر پسرم بازی می‌کنم چون می‌دانم او دوست دارد، مثلا خیلی از کار‌های طنز. مثلا همین قهوه تلخ را خودم هم خیلی دوست داشتم اما چون می‌دانستم آرشیا هم خیلی دوستش دارد قبول کردم که بازی کنم. آرشیا قهوه تلخ و نقش دامبول را خیلی دوست دارد و بار‌ها آن را می‌بیند. البته نه این‌که خودم دوست‌شان نداشته باشم اما شاید علاقه‌ام به آنها مثل بقیه کار‌ها نباشد.

پسرتان الان می‌داند که پدرش یک بازیگر است؟

الان نزدیک یک سال است که این موضوع را درک می‌کند اما تا قبل از آن، فکر می‌کرد پدرش یک مهندس است و در کنارش ورزشکار.

چرا؟

رشته اصلی من مهندسی است و ورزش هم می‌کنم. آرشیا برج سازی را خیلی دوست دارد و از من درباره‌اش خیلی سوال می‌کند. چون من همه چیز را با جزئیات به اومی‌گویم فکر می‌کند که من مهندس و برج ساز هستم. جالب اینجاست که آرشیا عاشق برج‌سازی است، وقتی برایش لگو می‌خرم بیشتر به این فکر می‌کند که با آنها برج بسازد و از این کار واقعا خوشحال می شود.

وقتی شما را در تلویزیون می‌بیند چه عکس‌العملی دارد؟

خوشحال می‌شود. البته اگر نقش من خوب باشد و اتفاقات مثبتی درباره‌اش بیفتد. مثلا اگر من خلافکار باشم و پلیس دستگیرم کند، ناراحت می‌شود و ادامه فیلم یا سریال را نمی‌بیند و به اتاقش می‌رود. بچه‌ها از پدرشان سوپرمن واسپایدرمن می‌سازند و از او انتظار دارند همه را شکست دهد و قوی باشد و دوست ندارند ببینند پلیس سراغ او آمده. وقتی آرشیا در فیلم این را می‌بیند، ناراحت می‌شود.

پس احتمالا سراغ بازیگری نمی‌رود!

فکر نمی‌کنم، البته من هم اصلا دوست ندارم که این اتفاق بیفتد. البته در یک سال اخیر نقش اول چند فیلم سینمایی به او پیشنهاد شده اما من دوست نداشتم بازی کند. خودش هم علاقه ندارد. فکر می‌کنم او اذیت می‌شود و نمی‌تواند بچگی کند. اتفاقا برای پروژه جدید آقای آقاگلیان چند بار از آرشیا دعوت کردند اما نرفت.

پس ممکن است بزرگ‌تر که شد علاقه‌مند شود.

ممکن است، چون من هم وقتی بچه بودم انبه دوست نداشتم اما الان عاشقش هستم!



عاشق تن تن بودم

در رابطه با تربیت فرزند مطالعه دارید؟

بله، من و همسرم کتاب‌های روان‌شناسی زیادی درباره کودک می‌خوانیم. حتی قبل از این‌که پسرمان به دنیا بیاید هم کتاب‌هایی درباره ارتباط با کودک مطالعه می‌کردیم تا با همه موارد آشنا شویم. کتاب‌هایی که درباره تربیت کودک موجود هستند دوره‌های خاصی از سن کودک را معرفی می‌کنند، مثلا از یک تا 3سالگی، 3تا 5یا 5تا 7سالگی و..

در هر کدام از این کتاب‌ها روش‌های مختلف برخورد با کودک آمده و به نظرم می‌تواند به پدر و مادر‌ها خیلی کمک کند. مثلا نکته‌ای که در این کتاب‌ها به نظر من جالب بوده این است که هیچ وقت نمی‌شود با زور و دیکتاتوری از بچه‌ها چیزی خواست و آنها را مجبور به انجام کاری کرد. اگر هم چنین کاری بکنید نتیجه‌اش این می‌شود که کودک مقابلتان می‌ایستد و یک نه بزرگ به شما می‌گوید.

مسلما زبان خوش و برخورد آرام، در هر موردی بیشتر جواب می‌دهد، بچه‌ها هم که حساس‌ترند...

درست است. من در این زمینه، شیوه خاص خودم را دارم. هیچ وقت کاری که دوست دارم آرشیا انجام دهد را مستقیم به او نمی‌گویم. سعی می‌کنم خودم به آن کار، علاقه نشان دهم و از این طریق او را مشتاق انجام آن کارکنم. مثلا من از بچگی عاشق «تن تن» بودم، همه کارتون‌هایش را می‌دیدم و کتاب‌هایش را می‌خواندم. همه بچگی من با «تن تن» گذشت. شاید باورتان نشود اما بهترین هدیه تولد من، مجموعه کتاب‌ها و کارتون‌هایی بود که من از پدربزرگ و مادربزرگ، دختر خاله، پسر خاله و... می‌گرفتم. وقتی این کارتون را می‌دیدم به اندازه همه دنیا خوشحال می‌شدم.

من دوست داشتم آرشیا هم از تن تن خوشش بیاید اما نمی‌توانستم او را به اجبار، علاقه‌مند کنم. به همین دلیل فکر کردم اگر من الان هم نسبت به این کارتون علاقه نشان دهم، او هم کنجکاو می‌شود که آن را تماشا کند. بعضی وقت‌ها من کارتونی که دوست دارم او ببیند را تماشا می‌کنم، وقتی آرشیا می‌خواهد آن را ببیند می‌گویم می‌توانی در تلویزیون خودت نگاه کنی و او هم کنجکاو می‌شود که من چه چیزی نگاه می‌کنم. با این کار او ترغیب می‌شود سراغ برنامه یا کارتونی بیاید که من دوست دارم. به نظرم با این کار او پر از هیجان و علامت سوال می‌شود.



من دوست داشتم آرشیا هم از تن تن خوشش بیاید اما نمی‌توانستم او را به اجبار، علاقه‌مند کنم. به همین دلیل فکر کردم اگر من الان هم نسبت به این کارتون علاقه نشان دهم، او هم کنجکاو می‌شود که آن را تماشا کند. بعضی وقت‌ها من کارتونی که دوست دارم او ببیند را تماشا می‌کنم، وقتی آرشیا می‌خواهد آن را ببیند می‌گویم می‌توانی در تلویزیون خودت نگاه کنی و او هم کنجکاو می‌شود که من چه چیزی نگاه می‌کنم.



فقط در مورد کارتون دیدن با آرشیا این طور هستید؟

نه، همیشه سعی می‌کنم این طور باشم. مثلا من همیشه دوست داشتم پسرم وقتی بزرگ شد قهرمان تنیس شود. خودم تنیس بازی می‌کنم و دوست دارم آرشیا هم به آن علاقه‌مند شود. من 7-8 سال مربی تنیس بودم و خیلی از دوستانم هم مربی هستند. البته آرشیا دوست دارد من به او یاد بدهم اما نمی‌خواهم این کار را بکنم چون اگر من بخواهم به او آموزش بدهم جدی نمی‌گیرد و شاید به حرفم گوش نکند اما برای اینکه او را بیشتر به این ورزش علاقه‌مند کنم، بعضی وقت‌ها عکس قهرمانان تنیس را قیچی می‌کنم و روی میز اتاقش می‌گذارم یا مثلا وقتی مسابقه تنیس از تلویزیون پخش می‌شود من با هیجان نگاه می‌کنم و بعضی وقت‌ها هم به قول معروف آن قدر جو می‌دهم که اگر شخصی نداند فکر می‌کند مسابقات فرمول یک، نگاه می‌کنم!



نامه‌ای به بابای کباب!

بچه‌ها زمانی که به حرف می‌افتند خیلی بامزه می‌شوند، آرشیا هم از این بامزه‌گی‌ها داشت؟

خیلی زیاد. شاید جالب باشد بگویم زمانی که پسرم شروع کرد به حرف زدن بعضی از کلمات را اشتباه می‌گفت و من هم از این موضوع خوشم می‌آمد. یادم می‌آید هیچ وقت توت‌فرنگی را درست تلفظ نمی‌کرد. البته من با این‌که می‌دانستم او اشتباه می‌گوید اما آن قدر حرف زدنش برایم شیرین بود که به او نمی‌گفتم حتی اگر اطرافیان و خانواده‌ام به او تذکر می‌دادند، ناراحت می‌شدم. راستش من از این طرز حرف زدنش خوشم می‌آمد و با خودخواهی می‌خواستم که ادامه بدهد. استدلالی هم که داشتم، این بود که بچه، باید بچگی کند و این اشتباه حرف زدن را جزئی از بچگی او می‌دانستم. به اطرافیان هم همین را می‌گفتم، همیشه دفاع می‌کردم که الان که بچه است کاری به او نداشته باشید، وقتی که بزرگ‌تر شد یاد می‌گیرد چطور حرف بزند، الان که سنی ندارد. شاید یکی دیگر از لوس کردن‌هایم هم همین موضوع بوده باشد.

امسال که مدرسه رفته یاد گرفته کلمات را درست بگوید دیگر...نه؟

بله، جالب است امسال برای روز پدر علاوه بر کادویی که برای من خریده بود یک نامه هم با خط خودش برایم نوشته بود. او امسال تازه به کلاس اول رفته و خواندن و نوشتن یاد گرفته اما این نامه‌ای که خودش نوشته برای من مثل‌‌ همان شیرین زبانی‌های بچگی‌اش دوست داشتنی و دلنشین است.

در نامه چه نوشته بود؟

دوبار نوشته «من بابا را خیلی دوست دارم، بابای آرشیا خوشمزست، خدا حفظش کند. آخرش هم نوشته بابای کباب! البته خداحافظ را هم  با سین نوشته: «خداحافس!»

حالا منظورش چیست؟

آرشیا عاشق خوراکی است، مثل خودم که خیلی خوراکی دوست دارم. البته به نظر من پسرم شکموست ولی من اینطور نیستم. آن قدر عاشق غذا و خوراکی است که در نامه‌اش هم از آن نوشته.

برایتان چه چیزی خریده بود؟

خیلی از وسایلی که برای خودش بود و من آنها را دوست داشتم. اما هیچ وقت نمی‌گذاشت به آنها دست بزنم و آنها را در یک جعبه گذاشته بود و به من هدیه داد. هدیه خیلی با ارزشی برایم بود.

تا جایی که می‌دانم، اهل ورزش هستید، آرشیا چقدر به ورزش کردن علاقه نشان می‌دهد و شما چقدر تشویقش می‌کنید؟

من خودم واقعا از ورزش کردن لذت می‌برم، حالا شاید این ورزش دویدن باشد اما من دوستش دارم. پسرم را هم به این سمت تشویق می‌کنم. اتفاقا نکته جالب و مهمی که در کتاب‌های روان‌شناسی خواندم وتاکید زیادی روی آن شده ورزش کردن با بچه‌هاست. البته هدف بیشتر بغل کردن و در آغوش گرفتن بچه‌هاست مثلا دراستخر یا حمام. بغل کردن محبت آمیز است و باعث می‌شود بچه‌ها احساس امنیت کنند و در آینده احساس کمبود محبت نکنند. من هم تلاش می‌کنم تمام این مسائل را رعایت کنم. امیدوارم همه پدر و مادر‌ها هم به این موارد توجه کنند تا در آینده به مشکلی برنخورند.

باز نشر اختصاصی: مجله اینترنتی Bartarinha.ir






تاریخ : سه شنبه 90/5/4 | 8:26 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
پاستا پرچم غذای ایتالیاست!
به مناسبت سفر ماسیمیلیانو سر آشپز معروف و جوان ایتالیایی به ایران، به بهانه برگزاری «هفته ایتالیا» در یک کنفرانس مطبوعاتی دور هم جمع شدیم و ضمن خوش آمد گویی به ایشان در گپ و گفت کوتاهی کمی در مورد کار و زندگی اش با او صحبت کردیم.
برترین مجله اینترنتی ایران

به مناسبت سفر ماسیمیلیانو سر آشپز معروف و جوان ایتالیایی به ایران، به بهانه برگزاری«هفته ایتالیا» در یک کنفرانس  مطبوعاتی دور هم جمع شدیم و ضمن خوش آمد گویی به ایشان در گپ و گفت کوتاهی کمی در مورد کار و زندگی اش با او صحبت کردیم؛ با پیش غذا، دو نوع پاستا که همانجا برای‌مان طبخ کرد و دسر و قهوه از ما  پذیرایی کردند.ایشان برای حدود یک هفته به منظور طبخ غذا و تشکیل کلاس‌های آموزشی در این هتل اقامت  داشتند.



  • کمی از خودتون برای ما می‌گویید آقای ماسیمیلیانو؟

27 سال دارم. فارغ‌التحصیل رشته هتلداری و رستوران از دانشگاه «ایمولا» هستم. آشپزی را هم از سنین پایین شروع کردم.
  • نظرتون در مورد سبکهای غذایی و اهمیت غذاها چیست؟

به‌نظر من کلا غذا نشان‌دهنده هویت یک ملت است. یک فیلسوف آلمانی 2 قرن پیش گفته بود، آدم‌ها را می‌شود از روی آنچه می‌خورند شناخت.
  • در خانواده شما علاقه به آشپزی موروثی  است؟

بله، پیش از من دایی‌ام به آشپزی علاقه داشت و هنوز هم سرآشپز یکی از رستوران‌های معروف ایتالیاست.
  • از سفرتون به ایران برای ما بگویید و از برنامه‌تون برای معرفی غذاهای ایتالیایی برای‌مان توضیح دهید؟

کلا این سفر برای معرفی گروه سن دومنیکو به ایران صورت گرفت. ما دوست داریم که روابط صمیمانه‌تری با ایرانی‌ها داشته باشیم و آن‌ها را با فرهنگ و سلایق خودمان آشنا کنیم و متقابلا هم دوست داریم بیشتر با فرهنگ ایرانی آشنا بشویم. این برنامه تنها محدود به ایران نبود؛ ما قبلا به دوبی و هلند و چند کشور دیگر هم سفر کرده بودیم و سالانه هم چند برنامه مشابه داریم؛ اما این نخستین برنامه در ایران بود که البته تنها محدود به آشپزی هم نمی‌شود.
  • قبلا هم به ایران آمده بودید؟

نه، این نخستین سفر من به ایران بود و تا اینجا هم از آن لذت برده‌ام.
  • غذاهای ایرانی چطور؟ میانه شما با غذاهای ایرانی چطور بود؟

اینجا با یکی از دوستانم به یک رستوران ایرانی رفتم. از غذاهای ایرانی کباب خوردم. طعم آن را دوست داشتم. کلا ماده اولیه غذاهایی که ما می‌پزیم و شما می‌پزید یکی هستند اما ادویه‌ها و چاشنی‌های غذاهای شما متفاوت است و من این چاشنی‌ها را دوست داشتم.
  • در صحبت‌هاتون گفتید این برنامه تنها محدود به آشپزی نمی‌شود، ممکن است بیشتر توضیح دهید؟

بله البته؛ من به همراه گروه سن دومنیکو به ایران آمدم که در چند بخش دیگر هم فعالیت دارند. یکی از این بخش‌ها معرفی صنایع‌دستی ایتالیا و به‌ویژه سرامیک است. بخش دیگر به مبلمان اختصاص دارد و بخشی نیز به گردشگری.
  • به‌نظر شما رستوران و غذای خوب تا چه اندازه  در زندگی اهمیت دارد؟

با فرهنگ شما خیلی آشنا نیستم اما در کشور من خانواده‌ها و دوستان در خیلی از شرایط به رستوران‌ها می‌روند. اگر عده‌ای بخواهند موضوعی را جشن بگیرند این اتفاق در رستوران می‌افتد. اگر برنامه و جلسه کاری باشد باز هم سر میز غذاست. حتی 2 نفر هم که می‌خواهند از هم جدا شوند در رستوران با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند. غذا خوردن روحیه افراد را تغییر می‌دهد و سبب می‌شود با خلق و خوی بهتری درخصوص مسائل گوناگون گفت‌وگو کنند.
  • از غذاهای ایتالیایی برای ما بگویید، طبخ آن‌ها را چگونه آموختید؟

اولین جایی که در آن کلاس‌های آشپزی را گذراندم کلاس‌های «ویسانی»، یکی از سرآشپزان معروف ایتالیایی، در رستوران رومانو در نیویورک بود و بعد از آن هم در پلاتزا آتنی در پاریس دوره آشپزی را گذراندم.


تالیاتلی با سس راگو

غـذای اصلی





کیک سیب با سس دارچین

دسـر





سالمون با پرتقال

پیش‌غذا





پاستا با سس گوجه و ریحان

غذای اصلی





بهترین غذای دنیا

  • یعنی دوره‌ای خاص برای فراگیری آشپزی ایتالیایی نداشتید؟

بعد از آن هم مدت زیادی را به یادگیری شیوه‌های طبخ غذاهای محلی ایتالیا گذراندم؛ به‌نظر من موادی که آن‌ها در طبخ غذا استفاده می‌کنند از بهترین مواد‌غذایی در دنیاست.
با وجود این آشپزی را در اصل در رستوران سن دومنیکو رستوران دایی‌ام یاد گرفتم؛ اگرچه تجربه هایم در فرانسه نیز بسیار کمکم کردند.
  • در انتخاب مواد‌غذایی، معمولا به چه چیزی بیشتر از همه اهمیت می‌دهید؟

بیشتر از همه دوست دارم دستورهای طبخ سنتی غذاهای ایتالیایی را با شیوه‌های جدید امتحان کنم و تطبیق دهم. در مواد‌غذایی هم همیشه بدنبال مواد‌غذایی تازه می‌گردم که طعم خوبی داشته باشند و فکر می‌کنم این مسئله در نتیجه آشپزی هم تاثیر بگذارد.



پرچم غذایی ایتالیا

  • برای معرفی غذای ایتالیایی پاستا را انتخاب کردید، چرا؟

پاستا همانند پرچم غذای ایتالیاست. نمی‌توانید هیچ غذای ایتالیایی را بدون پاستا تصور کنید. پاستا برای ما ایتالیایی‌ها همچون خونی است که در رگ‌های‌مان جریان دارد اما به‌طور کلی شیوه‌های طبخ آن و همراهی آن با مواد‌غذایی دیگر همچون گوشت، مرغ و ماهی تنوع دارد. همچنین در ایتالیا هر غذایی با یک نوشیدنی مخصوص به‌خود سرو می‌شود.
  • پس پاستا ستون اصلی غذاهایی ایتالیایی است؟

پاستا یکی از ستون‌های اصلی غذاهای ایتالیایی است. در ایتالیا پاستا را می‌توان در هر وعده غذایی و در تمام روزهای سال خورد. نان و پیتزا نیز 2 ستون دیگر غذا‌های ایتالیا هستند. 3 ستونی که آشپزی ایتالیایی بر مبنای آن‌هاست.





چند کلمه با الساندرو  چکی، سرپرست گروه ایتالیایی در هفته ایتالیا

  • در وعده‌های غذایی ایتالیایی چند نمونه غذا سرو می‌شود؟

معمولا یک پیش غذا داریم؛ 2 غذای اصلی و یک نوع دسر. حجم غذاهای اصلی زیاد درنظر گرفته نمی‌شود تا فرد اشتهای خود را برای دیگر غذاها از دست ندهد و از آن مهم‌تر با معده‌ای سنگین از سر سفره بلند نشود. البته معمولا یکی از وعده‌های غذایی در روز به این کاملی درنظر گرفته می‌شود؛ اگر این وعده ناهار باشد، شام را باید سبک خورد و اگر وعده ناهار سبک باشد باید شام کاملی میل کرد.
  • تا به حال پاستای پخته شده به سبک ایرانی را امتحان کرده‌اید؟

متاسفانه نه؛ ولی بسیار دوست دارم که بدانم این غذا در ایران چگونه طبخ می‌شود. بیشتر دوست دارم به یک خانواده معمولی ایرانی وارد شده و با عادت‌های غذایی آن‌ها از نزدیک آشنا شوم.





تاریخ : سه شنبه 90/5/4 | 8:22 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
مقصر «فارسی‌وان» است یا «پرتوقع‌شدن جوان‌ها»؟ شاید هم «کم‌‌تحمل‌شدن» انسان‌ها باشد یا «چت‌های اینترنتی» یا شاید هم به سادگی این نتیجه ی رفتن به سمت جامعه‌ای مدرن‌تر باشد.
برترین مجله اینترنتی ایران

مقصر «فارسی‌وان» است یا «پرتوقع‌شدن جوان‌ها»؟ شاید هم «کم‌‌تحمل‌شدن» انسان‌ها باشد یا «چت‌های اینترنتی» یا شاید هم به سادگی این نتیجه رفتن به سمت جامعه‌ای مدرن‌تر باشد. به هر حال دلیل هر چه باشد حالا وضعیت ما این است که در برخی از مناطق ایران تعداد زیادی از ازدواج‌ها به طلاق می‌انجامد، اگر مادران و پدران و مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها‌ی‌مان زنده بودند و این آمار را به زبان خودشان به آن‌ها می‌گفتیم چه واکنشی نشان می‌دادند؟ متاسفانه این یک واقعیت است که باید آن را بپذیریم و به‌دنبال راه‌کارهای عملی باشیم. شاید یکی از مهم‌ترین کارها هم این باشد که علت‌های طلاق را دریابیم و به جوانان در آستانه ازدواج نشان دهیم که طلاق نه ساده است، نه بدون تبعات بلکه بسیار سخت، آسیب‌رسان و هزینه‌‌دار است.



این برای کل جامعه ضرر دارد

با توجه به آماری که سالانه به‌طور رسمی  اعلام می‌شود متوجه می‌شویم که میزان طلاق در جامعه ایران در حال افزایش است. با توجه به اینکه هر طلاقی به ساختار خانواده ضربه می‌زند و به‌خصوص کودکان حاصل از آن ازدواج از جدایی ضربه می‌خورند و هر طلاقی تبعات مخصوص خودش را دارد و می‌توان گفت که این مسئله می‌تواند برای جامعه ما یک بحران باشد البته به هر حال از جهاتی این موضوع در مورد حقوق زنان در مواردی بد نیست چرا که زنان حالا به حقوق خودآگاه‌تر شده‌اند و همیشه در همه حال هر شرایطی را تحمل نمی‌کنند اما در مجموع از آنجایی که برای من مسئله بچه‌ها مهم‌تر است و از طرف دیگر هم در ایران روند افزایش طلاق بسیار ناپخته است و شرایط زنان پس از طلاق حتی آن‌هایی که جدایی راه مناسب برای‌شان است اصلا خوب نیست، می‌توانم بگویم این حالت افزایش آمار طلاق در جامعه ایران نامناسب و مضر برای کل اجتماع است.

مهم‌ترین علت افزایش طلاق در سال‌های اخیر مسائل اقتصادی است. مسائل اقتصادی با آگاهی زنان ارتباط مستقیم دارد، یعنی حالا زنان حتی در اقشار پایین جامعه کار می‌کنند و کمی به حقوق خود آگاه شده‌اند و دیگر هر شرایطی را نمی‌پذیرند اما در قشر متوسط و متوسط به بالای جامعه می‌توان گفت افزایش توقعات آنها در زندگی و تغییر نگاه به زندگی، مسائل اخلاقی و حتی اعتیاد یکی از طرفین را به‌عنوان علت‌های اصلی افزایش طلاق در سال‌های اخیر می‌توان بر شمرد.



آیا فرهنگ این وسایل مدرن را داریم؟

روان‌شناسان و جامعه‌شناسان از برخی نشانه‌های «بحران اخلاقی» در گروهی از طبقات اجتماعی اسم می‌برند. به هر حال خیلی از دستاوردهای دوران مدرن، مثلا اینترنت یا شبکه‌های ماهواره‌ای، ‌به راحتی در دسترس همه قرار گرفته‌اند اما فرهنگ استفاده درست از آنها در کلیت جامعه وجود ندارد. و این وضعیت بالاخره تبعاتی را دارد در این مورد یک مثال می‌زنم: من دوست نداشتم فرزندم شکلات بخورد و از کودکی به خوردن شیرینی‌‌ها و شکلات‌ علاقه‌مند شود اما از آنجایی که در خانواده می‌دیدم در مواردی که مثلا شکلات از روی میز برداشته می‌شود و در کمد پنهان می‌شود بالاخره کودک کلید را پیدا می‌کند، تصمیم گرفتیم روی میز هم شکلات بگذاریم و هم مغزهای مفید مثل کشمش ، انجیر و گردو و از آنجایی که ترجیح من و همسرم این تنقلات بود دخترم هم از ما الگو گرفت، حالا روی میز خانه ما هر 2 ظرف است و دختر من ممکن است ماهی دوبار سراغ ظرف شکلات برود و بقیه روزها کشمش، انجیر و گردو بخورد. این وضعیت در همه مسائل فرهنگی صدق می‌کند.

در خانواده‌ها باید آموزش صحیح در مورد استفاده از وسایل فرهنگی و ارتباط جمعی داده شود اما تا وقتی که والدین این فرهنگ را نداشته باشند نمی‌توانند به ‌کودکان خود بگویند این کار را بکن و آن کار را نکن، والدینی که فیلم نامناسب می‌بینند نمی‌توانند به کودک خود بگویند که فیلم نامناسب نبین. دکتر سهامی یک بار به من گفت: ناراحتم که پسرم در آمریکا یک موتورسیکلت خریده، به او گفتم خوب به او بگویید سوار نشود، ایشان گفتند که وقتی عکس بزرگ جوانی من سوار بر موتور در خانه است نمی‌توانم به او بگویم سوار موتور نشود... وقتی والدین سیگار می‌کشند اگر به بچه خودشان بگویند سیگار نکش این حرف از طریق بچه جدی گرفته نمی‌شود، ‌همین وضعیت در مورد مسائل اخلاقی وجود دارد و متاسفانه در جامعه فیلم‌ها، برنامه‌ها و سایت‌های نامناسب در دسترس همه است، ‌این درست است که تکنولوژی  آگاهی را بیشتر می‌کند اما چون فرهنگ آن وجود ندارد ضرر‌های زیادی در کل جامعه ایجاد می‌کند که بحران طلاق یکی از آنهاست.





دامی مخرب به نام «ویکتوریا»

در یک مورد مشخص می‌توانم به یک سریال خارجی به نام سریال «ویکتوریا» که از شبکه فارسی‌وان پخش می‌شد اشاره کنم. این سریال از چندجهت هنجار‌شکنی داشت، روابط نامناسب اخلاقی در این سریال وجود داشت آن هم با تفاوت سنی زیاد. در میان بینندگان برخی با فکرشان با مجموعه و فیلم ارتباط برقرار می‌کنند و برخی دیگر با احساس‌شان. آن‌قدر افراد مراجعه‌کننده از من می‌پرسیدند این سریال را دیده‌‌ای؟ که رفتم و پرس‌وجو کردم و داستان آن را متوجه شدم. متاسفانه بسیاری از افراد از این سریال برای زندگی واقعی خود الگوبرداری می‌کردند، متاسفانه در این سریال در آخر فیلم هنجارشکنی و شکستن اخلاق در نهایت هیچ تاثیر بدی روی زندگی قهرمان ندارد و اصلا اصول اخلاقی زیر پا گذاشته می‌شود و این باعث می‌شد که بی‌اخلاقی ترویج داده شود و افرادی از روی آنها الگوبرداری کرده و زندگی‌های مشترک خود را نابود کنند. من چند پرونده داشتم که می‌توانم بگویم علت مشکلات و رخ‌دادن طلاق در آن‌ها ناشی از تاثیرگذاری همین فیلم‌ها و سریال‌ها بوده است.



تلاش کنیم تا زندگی از هم نپاشد

یادتان باشد خروج از مشکل کار هنرمندانه‌ای نیست، به‌نظر من تمام انسان‌ها باید برای تغییردادن شرایط تلاش کنند.من به تمام مراجعه‌کننده‌ها می‌گویم حتی اگر مشکل شدید است، مثلا اعتیاد وجود دارد، سعی کنند همسر‌شان را ترک دهند. به‌خصوص اگر صاحب فرزند باشند. تمام تلاش ما بر این متمرکز می‌شود که این زوج به زندگی خود ادامه بدهند، درصورتی که بتوانند اشتباه طرف مقابل را ببخشند یا به او کمک کنند که مشکل خودش را حل کند، ما تمام تلاش خودمان را می‌کنیم تا زندگی‌ها از هم نپاشد. شاید برخلاف تصور عمومی، تمام وکلا تمام تلاش‌شان را می‌کنند که یک کانون خانواده از هم نپاشد و تنها وقتی هیچ راهی وجود نداشته باشد برای طلاق اقدام می‌کنند.

متاسفانه در جامعه امروز ما ‌که نشانه‌‌های مدرنیته در آن وجود دارد، ‌آموزش مناسب و مطابق با زمان وجود ندارد. کاملا مشهود است که صبر و تحمل در میان زنان و مردان جامعه کمتر شده است. اگر از سنین پایین‌ و از مدرسه به پسران و دختران، آموزش مهارت‌های زندگی داده شود، آن هم کاملا به شکل نیازهای امروزی، مثلا یک مرد بداند که اگر همسرش کار می‌کند باید در خانه‌ بخشی از وظایف را انجام دهد، یا یک زن یاد بگیرد که کار بیرون از خانه تمام مسئولیت‌های او را در خانه از بین نمی‌برد و هر 2 طرف یاد بگیرند که چه زمانی باید به هم کمک کنند و انعطاف‌ داشته باشند و چه زمانی محبت کنند و چه زمانی محبت طلب کنند تا بسیاری از مشکلات حل می‌شود.



طلاق درصد بسیار کمی مشکلات را حل می‌کند اما در اکثریت موارد مشکلات را دوچندان می‌کند



وقتی طلاق‌بازی می‌شود

متاسفانه ما الان در جامعه واژه‌ای داریم به نام «بازی طلاق» مثلا بسیاری از خانم‌ها مهریه خود را به اجرا می‌گذارند تا از این طریق همسرشان را تحت فشار بگذارند. بسیاری ازجوان‌های ما نمی‌دانند که از زندگی مشترک چه می‌خواهند. وقتی خانم‌ها وارد زندگی مشترک می‌شوند و به مشکل می‌خورند و تحت فشار قرار می‌گیرند -به‌خصوص در زنانی که حق طلاق ندارند- مثلا مهریه را اجرا می‌گذارند یا درخواست‌ طلاق می‌کنند تا طرف خود را تحت فشار بگذارند، اما زنانی که می‌بینند مورد توجه همسرشان نیستند «بازی طلاق» را شروع می‌کنند مثل سیمین فیلم «جدایی نادر از سیمین» که سیمین وارد یک بازی شد تا به مردش بگوید احتیاجات من را ببین اما در نهایت اتفاقات غیرمنتظره افتاد. بسیاری از زنانی که این راه را می‌روند آنقدر با بی‌تفاوتی روبه‌رو می‌شوند که می‌‌خواهند هر جوری شده عکس‌العملی را از همسر خود بگیرند، حتی اگر شده این واکنش خشم باشد. متاسفانه بازی طلاق نوعی شروع لج و لجبازی است و این باعث می‌شود در اکثریت قریب به اتفاق موارد بازی جدی شود. بازی به طلاق ختم می‌شود، مثل همان فیلم «جدایی نادر از سیمین».



طلاق ساده‌ترین راه نیست، سخت‌ترین کار است

در مواردی می‌گوییم که طلاق بهترین راه‌حل است، مثلا در موردی که زن امنیت جانی ندارد. در اینجا بحث را باز می‌کنم، اگر خانمی به من مراجعه کند که بگوید یک سیلی از همسرش خورده است، مثلا 3‌سال است زندگی کرده و هیچ مشکلی نداشته و حالا همسرش یک سیلی به او زده است، من به او توصیه می‌کنم فکر جدایی را از سرش بیرون کند. این توهینی است که همسر او به او کرده و این باید آسیب‌شناسی شود و مرد متوجه شود که اشتباه کرده و تاوان اشتباهش را هم بدهد. اما طلاق به صرف این یک رفتار بد و ناپسند کار درستی نیست. این مسئله نه آنقدر کم‌ارزش است که بشود به راحتی از آن گذشت، نه آنقدر باارزش است که کل یک زندگی مشترک را از هم بپاشاند یا در مورد اعتیاد همسر، توصیه من این است که خانم تمام تلاشش را بکند و حتی از مشاور و اعضای خانواده و پزشک هم کمک بگیرد تا همسرش را تشویق و وادار به ترک اعتیادکند، تنها اگر تمام‌ راه‌های ممکن را رفته است و در حالتی که اعتیاد  امنیت خانواده را مورد خطر قرار داده است آن وقت می‌توان گفت جدایی راه نهایی است.

همیشه باید این یادتان باشد که طلاق یک شوک روانی بسیار بالاست و هر چقدر تعداد سال‌های زندگی مشترک بیشتر باشد تبعات آن بیشتر است. این از لحاظ روانی ثابت شده است که افراد حداقل 6 تا 18 ماه بعد از جدایی نمی‌توانند وارد ارتباط جدید شوند و این نشان می‌دهد یک طلاق تا چه حد می‌تواند به روح و روان و حتی جسم انسان آسیب بزند. متاسفانه برخی‌ها اینگونه در جامعه ترویج می‌کنند که زندگی بعد از طلاق ساده و آسان و شیرین است اما اصلا این‌طور نیست. در مورد زندگی‌هایی که مشکلات واقعا بزرگ نیست باید بگویم این بسیار اشتباه است که به طلاق فکر کرد، من مراجعات زیادی دارم که در آن خانم‌ها می‌گویند؛ «همسرم تنبل است» یا «پیشرفت نمی‌کند» یا «خسته شده‌ام» یا «حوصله‌ام از این زندگی سررفته» در این موارد فقط به آنها می‌گویم که به زندگی خودتان برگردید و برای طلاق آنها اقدام نمی‌کنم. این را یادتان باشد که طلاق درصد بسیار کمی مشکلات را حل می‌کند اما در اکثریت موارد مشکلات را دوچندان می‌کند؛ بسیاری از مراجعان من، در واقع اکثریت آنها پس از مدتی از طلاق پشیمان می‌شوند اما در خیلی از موارد دیگر راه بازگشتی وجود ندارد.





توصیه برای آن‌هایی که در آستانه ازدواج هستند

توصیه‌ من برای اینکه زوج‌های جوان وارد جنگ و دعوا نشوند این است که همه چیز را ابتدا شرط کنند. این‌گونه دیگر درگیری‌ها، مجادلات و بازی طلاق و این حرف‌ها اتفاق نمی‌افتد اما به‌نظرم اینکه خانم‌ها هم حق طلاق را بخواهند و مهریه هم بخواهند درست نیست. در واقع به‌نظرم حداکثر مهریه خانمی که حق طلاق می‌خواهد بهتر است به شکل یک هدیه باشد که در روز عقد دریافت کند، نه اینکه حالت گروکشی داشته باشد، واقعا این درست نیست، زیبا نیست که مثلا مهریه را به اجرا بگذاری.



در فکر تغییر نباشید

توصیه مهمی که برای زوجین دارم این است که هیچ‌وقت نخواهند همدیگر را تغییر بدهند. من این حرف را هم از مردها شنیده‌ام و هم از زن‌ها که «فکر می‌کردم تغییر می‌کند» در همان روز اول آشنایی باید 2 طرف همه چیز را با هم مشخص کنند (مثل محل زندگی، کارکردن زن و تمام مسائل جزئی) در ضمن  من خیلی این حرف را از آقایان می‌‌شنوم، «این چیزها مال خونه بابات بود...» در واقع آقایان نوعی حس مالکیت به همسران خود دارند و تکلیف خود را با خیلی از خواسته‌های همسران خود نمی‌دانند و امیدوارند که زنان آنها تغییر کنند و تبدیل شوند به آن چیزی که مدنظر آن‌هاست. ریشه بسیاری از این مشکلات این است که زن و مرد فقط خود را می‌بینند و توقع دارند که طرف مقابل‌ تغییر کند و بدل شود، به آن چیزی که آنها دوست دارند.

باز نشر اختصاصی: مجله اینترنتی Bartarinha.ir






تاریخ : سه شنبه 90/5/4 | 8:20 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
میگوها را کاملا پاک کنید. (دم میگوها را نگیرید) سپس بشویید و خشک کنید. برای تهیه سس، سس مایونز و زردآلو را با پودرکاری مخلوط کنید و تا وقت سرو در ظرف دربسته‌ای در یخچال بگذارید.
برترین مجله اینترنتی ایران

مواد لازم :
  • میگو بزرگ: 24 عدد
  • سس سالاد یا سس مایونز: یک فنجان
  • کمپوت زردآلوی له شده: 3 قاشق غذاخوری
  • پودرکاری: یک قاشق مرباخوری
  • روغن مایع: 2 قاشق غذاخوری
  • نارگیل رنده   و تفت داده : یک و یک‌دوم فنجان
  • نشاسته ذرت: یک‌چهارم فنجان
  • شکر: یک قاشق غذاخوری
  • نمک: یک‌دوم قاشق مرباخوری
  • سفیده تخم‌مرغ زده شده: 3 عدد


روش تهیه :

 میگوها را کاملا پاک کنید. (دم میگوها را نگیرید) سپس  بشویید و خشک کنید. برای تهیه سس، سس مایونز و زردآلو را با پودرکاری مخلوط کنید و تا وقت سرو در ظرف دربسته‌ای در یخچال بگذارید. کف ماهیتابه یا سینی فر را چرب کنید و کنار بگذارید. نارگیل، نشاسته، شکر و نمک را مخلوط کنید. سفیده‌ها را در بشقابی بریزید و میگوها را در سفیده بزنید و در مخلوط نارگیل بغلتانید تا کاملا آغشته شوند. سپس میگوها را در سینی فر بچینید و با حرارت 400 درجه فارنهایت 10 دقیقه در فر بگذارید تا رنگ میگو مات و رنگ نارگیل‌ها طلایی شود. در این مدت یک‌بار میگوها را زیر و رو کنید و پس از آماده شدن با سس سرو کنید.

باز نشر اختصاصی: مجله اینترنتی Bartarinha.ir






تاریخ : سه شنبه 90/5/4 | 8:18 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
در قسمت های قبلی شاهد تعدادی از زیباترین مقاصد توریستی دنیا بودید، مقاصدی که زیبایی آن ها شرق و غرب یا شمال و جنوب نمی شناسد. هر کدام از مقاصدی که به شما معرفی کردیم زیبایی های خاص خود را دارد، در ادامه ی قسمت های قبلی امروز تعداد دیگری از مقاصد زیبا و فوق العاده ی توریستی به شما معرفی خواهیم کرد
در قسمت های قبلی شاهد تعدادی از زیباترین مقاصد توریستی دنیا بودید، مقاصدی که زیبایی آن ها شرق و غرب یا شمال و جنوب نمی شناسد. هر کدام از مقاصدی که به شما معرفی کردیم زیبایی های خاص خود را دارد، در ادامه ی قسمت های قبلی امروز تعداد دیگری از مقاصد زیبا و فوق العاده ی توریستی به شما معرفی خواهیم کرد و امیدوارم مورد پسندتان قرار بگیرد:
1- پاموکاله/ ترکیه
پامو کاله از شگفتی های بسیار عجیب است . آب های کالسیوس با حرارت 35 درجه از ارتفاع 100 متری فرو می ریزند و استخرهای بزرگ ومتعددی را تشکیل می دهند . آب روح معماری این تشعشعات زیبا بوده و این مکان بنام قصر پنبه ای مشهور شده است . استخرهای آبگرم این ناحیه خواص درمانی نیز دارند.

2- آبشار ویکتوریا/ زامبیا، زیمباوه
آبشار ویکتوریا آبشاری است طبیعی در جنوب قاره آفریقا که بر روی رودخانه زامبزی و بر روی خط مرزی زامبیا و زیمبابوه قرار گرفته است. آبشار ویکتوریا با ارتفاع 108 متر (360 پا)، بلندترین آبشار جهان شناخته می‌شود. همچنین عرض دو سوی آبشار ویکتوریا به 1700 متر (5577 پا) می‌رسد. دیوید لیوینگستن، کاشف مشهور اسکاتلندی در سال 1855 میلادی، اولین کاشف غربی بود که آبشار ویکتوریا را پیدا کرد و آن را به افتخار ملکه ویکتوریا، آبشار ویکتوریا نامید. این آبشار در زبان بومیان منطقه «موسی اوآ تونیا» خوانده می‌شود که به معنی «مه خروشان» است.
3- انگکور/ کامبوج
انگکور شهری در شمال غربی کامبوج که به عنوان پایتخت امپراطوری کهن خِمِر ساخته شد. انگکور وات زیباترین معبد شهر تخریب شده انگکور است و مساحتی در حدود 2?5 کیلومتر مربّع را در بر می گیرد. در سال 1850 (میلادی) یک مأمور فرانسوی به قصد میانبر هنگام سفر به این منطقه راه خود را از میان جنگل متراکم و گرمسیری کامبوج کوتاه کرد. او در کمال حیرت با ویرانه‌های یک شهر با شکوه روبرو شد؛ طولی نکشید که باستان شناسان برای جستجو و بازسازی این شهر که به شهر معبدها مشهور است از راه رسیدند. بیش از صد معبد در طول بیش از چهار قرن در این جنگل از بین رفته است.

4- سالار د اویونی/ بولیوی
سالار د اویونی Salar de Uyuni بزرگترین سطح نمکی دنیا با گستره 10582 کیلومتر مربع در جنوب غربی بولیوی واقع شده است. با وجود خشکی کویر، دمای نزدیک به انجماد شبانه، خورشید سوزان و ‌حرارت شدید کویر در روز، این چشم انداز زیبا عاری از زندگی نیست. پرندگانی چون فلامینگو‌های صورتی رنگ، کتل‌اگرت‌های (Cattle Egret) بزرگ و چند نمونه دیگر در این منطقه زندگی می کنند. در طی فصل بارانی، کویر نمک به یک دریاچه نمک عظیم تبدیل می‌شود و تنها بخشی از منطقه ‌است که می‌توان بوسیله قایق و کامیون از‌آن عبور‌کرد. در سایر فصول، این دریاچه نمک سطحی کاملاً‌ صاف و شفاف چون آینه دارد. در وسط دریاچه نمک به ظاهر نامحدود، هتلی زیبا و طبیعی قرار دارد. این هتل طبیعی، کاملا از نمک ‌کویر‌ ‌یعنی از آجر نمک همراه با ملات نمک ساخته شده است. حتی اشیاء و وسایل‌‌داخل هتل مانند صندلی و میز و... از نمک ساخته شده‌است. امکانات رفاهی هتل محدود است. مثلا؛ برق ندارد و آب آن طریق تانکر‌های حمل آب تامین می‌شود. با این وجود مهمترین و نادرترین ویژ‌گی این هتل، سکوت مطلق، زیبایی همه جانبه و تصاویر شگفت آور از نمای آسمان روز و شب است.

5- ابو سیمبل/ مصر
ابو سیمبل، معبدی است که توسط رامسس دوم میان سالهای 1279-1213 پیش از میلاد در حبشه قدیم ساخته شد. این معبد در میراث جهانی یونسکو ثبت شده‌است. چهار مجسمه عظیم (به ارتفاع 20 متر) از او در طرفین ورودی معبد وجود دارد. این معبد رو به شرق است و Re-Horakhty یکی از خدایان خورشید درست در بالای فرورفتگی سردر ورودی قرار دارد. یکی از ویژگی‌های این معبد، چگونگی ساماندن جهت قرارگرفتن آن است که باعث شده دو بار در سال، در 22 فوریه و 22 اکتبر، پرتوهای خورشید دقیقا به داخلی‌ترین مکان مقدس معبد بتابد و مجسمه‌های چهار خدای نشسته در آن مکان که عبارتند از Path، Amun-Re، Ramesses II و Re-Horakhty را کاملا درخشان و روشن کند. در سال 1960 دولت مصر برای تولید برق و همچنین کنترل اب کشاورزی مشغول ساخت بزرگترین سد مصر در منطقه اسوان شد. نظر باستان شناسان این بود که با آبگیری سد اسوان معبد ابوسیمبل به زیر اب می‌رود.

معبدی که برای ساخت ان بیش از 50000 هزار سنگ تراش بصورت شبانه و روزی تلاش کرده بودند. فشارهای بین المللی به دولت مصر و همچنین تلاش یونسکو موجب انتقالی شد که در نوع خود یکی از افتخارات مهندسان عصر حاضر به حساب می‌آید. یک تیم المانی مسئولیت انتقال این یادگار باستانی را به عهده گرفت. ابتدا محلی که از نظر شرایط و موقعیت جغرافیایی با محیط اصلی همخوانی داشت انتخاب شد. مهندسین با اره های الکتریکی این کوه مرتفع را به قطعات 3 تا 5 تنی تقسیم کردند و انرا به مکانی که در نظر گرفته شده بود، انتقال دادند. جرثقیل‌های غول‌پیکر قطعات را با دقت و وسواس به محل می‌برد و مهندسان و معماران انرا به روی یکدیگر نصب می‌کردند. جدا کردن کتیبه ها و هیروگلیف ها یک کار طاقت فرسا بود. اما این کار عظیم با دقت انجام گرفت .

6- بورا بورا/ فرانسه
پایتخت پولینزیای فرانسه، شهر پاپیتی واقع در جزیره ی تاهیتی با 26?017 نفر جمعیت می‌باشد. مساحت پولینزیای فرانسه 4?167 کیلومتر مربع و جمعیت آن 259?596 نفر می‌باشد. از مهمترین جزایر پولینزیای فرانسه می‌توان به مارکوئساس، ماکاتیا، گامبیه، توآموتو، جزایر سوسایتی (تاهیتی، موریا)، اوسترال و جزایر کلیپرتون اشاره کرد .جزایر پولینزیای فرانسه از حدود 118 جزیره و تپه ی دریایی تشکیل شده اند. بورا بورا یکی از جزایر باد پناه جزیره‌های سوسایتی پلینزی فرانسه و یکی از مناطق آنسوی دریاهای فرانسه در اقیانوس آرام است . از آن به عنوان زیباترین جای جهان یاد می‌شود. در سرشماری اوت سال 2007 میلادی، جمعیت این جزیره در حدود 8?880 نفر برآورد شده‌است.
7- تئوتیهواکان/ مکزیک
تئوتیهواکان نام مکان باستانی بزرگی‌است در حوزه ی آبگیر مکزیک که بزرگترین هرم‌ های ساخته‌ شده‌ پیش از ورود اسپانیایی ها به این سرزمین است. تئوتیهواکان از نیمه نخست هزاره ی اول بزرگترین شهر قاره آمریکا پیش از اکتشاف این قاره به دست اروپاییان بود. در اوج خود این شهر 100 هزار نفر را در خود جای می‌ داده‌ است. مردمان آن احتمالاً از گروه‌های نژادی ناهوا، اتمی و توتوناک بوده‌اند. این بخش تاریخی امروزه در شهر سن خوان در ایالت مکزیکو جای‌گرفته‌است و در حدود 40کیلومتری شمال غربی شهر مکزیکو قرار دارد. این بخش تاریخی 83 کیلومتر مربع گستردگی دارد و از 1987 در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده ‌است.

8- گالاپاگوس/ اکوادور
گالاپاگوس مجمع الجزایر آتشفشانی در 972 کیلومتری اکوادور در اقیانوس آرام است. گالاپاگوس با جمعیت حدود 40?000 نفری خود یکی از استان‌های اکوادور به شمار می‌آید. زبان اصلی مردمان ساکن در این جزیره‌ها اسپانیایی است. شهرت این جزیره‌ها در وجود شمار زیادی از گونه‌های نایاب جانوری و نیز مسافرت چارلز داروین به آن‌ها و نقش مطالعات وی در این جزیره‌ها در ارایه نظریه تکامل است. این جزیره‌ها به عنوان یکی از میراث جهانی توسط سازمان یونسکو انتخاب شده‌اند.

9- پارک ملی حفره‌های کارلزبد/ آمریکا
پارک ملی حفره‌های کارلزبد یک پارک ملی در ایالت نیومکزیکو در آمریکا است. مساحت این پارک 190 کیلومتر مربع است و در جنوب شرقی ایالت قرار دارد. شهرت پارک بیشتر بخاطر غار زیر زمینی مشهور آن است، که 44 کیلومتر طول دارد. 16گونه خفاش در این غار زندگی می‌کنند. اکثریت این خفاش‌ها در قرن بیستم توسط استفاده بیرویه از DDT از بین رفتند. این پارک یک میراث جهانی یونسکو در آمریکا می‌باشد.

10- یخچال طبیعی پرتیو مورنو/ آرژانتین
یخچال طبیعی پرتیو مورنو در خنوب غربی ایالت سانتا کروز در آرژانتین قرار داردو یکی از زیباترین یخچالهای طبیعی جهان که به صورت پارک در آورده شده و سالانه گردشگران زیادی را به خود جلب می کند. این یخچال در 78 کیلومتری شهر ال.کالافاته قرار دارد. طول این یخجال 30 کیلومتر(19مایل) است به همین دلیل سومین ذخیره ی بزرگ آب شیرین جهان است.
منبع : lastsecondtours.com
 





تاریخ : سه شنبه 90/5/4 | 8:17 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
<   <<   21   22   23   24   25   >>   >
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">