فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

مسابقات فرمول 2 در شهرستان خمین:177:


 

بدون شرح! :6qwup3:

:thankyou:

 






تاریخ : شنبه 90/4/4 | 12:36 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
گفت‌وگو با پولاد کیمیایی درباره فیلم جرم
«پولاد کیمیایی» بعد از «جرم» در جایگاهی قرار گرفته که شاید بتوان موقعیت او را در ابتدای اوج کارنامه هنری‌اش دانست. ناآرامی و بی‌قراری سرشار از دغدغه‌ای که در نگاه و بیانش موج می‌زند، بی‌دلیل نیست. فرزند «مسعود کیمیایی» برای حفظ «کیمیا»یی که به ارث برده مسئولیت بزرگی دارد.
رضا سرچشمه این بار قهرمان دنیای کیمیایی است. از آنجا که پیش‌تر قرار بوده است داستان فیلم «جرم» در دهه ?? روایت شود و به علت عدم دریافت مجوز به دهه ?? منتقل شده است، اولین سوالم این است که آیا شخصیت رضا هم شامل این تغییرات بوده؟
اصلا نمونه شخصیت رضا در جامعه امروز ما وجود ندارد و زمانی که قرار شد داستان به دوران قبل از انقلاب برگردد، دست پدر هم در پرداخت شخصیت رضا باز‌تر بود و قهرمانی را طراحی کرد که مربوط به دوره خودش بود. به همین دلیل فیلمنامه از نظر دیالوگ‌نویسی و نظر شخصیت‌پردازی خیلی تغییر کرد.

شخصیت امیر فیلم «محاکمه در خیابان» که پیش از «جرم» ساخته شده، فردی است که برخلاف قهرمان‌های کیمیایی آنچنان پای اعتقادش نمی‌ماند و به راحتی گول می‌خورد. جامعه امروز ما جوان‌هایی مثل امیر را بیشتر دیده است یا رضا سرچشمه‌ای که جانش را به خاطر اعتقاداتش فدا می‌کند؟
قطعا در جامعه ما جوانانی مانند امیر بیشتر وجود دارند. کسانی که برای ازدواجشان و برای بدوی‌ترین و کوچک‌ترین خواسته‌هایشان مشکل دارند. کسی که فقط یک شب عروسی‌اش می‌تواند شاد باشد و از فردا باید به دنبال پرداخت قسط‌هایش باشد و فقط در شب عروسی‌اش هست که لباس اعیانی پوشیده و اگر با تراژدی روبه‌رو شود به‌ همان طبقه خودش بر می‌گردد. از طرفی رضا سرچشمه را داریم که در واقع ضایعه‌ای است که از فقر آمده و مانند نام خانوادگی‌اش زلال است ولی هیچ وقت نارو نمی‌زند .رضا توسط فقر به فساد کشیده می‌شود ولی نه فساد اخلاقی و‌همان که در فیلم می‌گوید آدم کشته ولی قاتل نیست. او در واقع قربانی جامعه است و درست وقتی که می‌فهمد می‌تواند روی نسل بعد از خودش تاثیر بگذارد می‌میرد.

اینکه رضا سرچشمه بمیرد ناشی از این اعتقاد پدرتان است که شخصیت باید نابود شود تا قهرمان شود؟ یا مرگ او می‌تواند نوعی تقاص پس دادن باشد؟
سر این قضیه که بمیرد یا زنده بماند خیلی بحث داشتیم ولی من از‌همان ابتدا رضا را هم مثل قیصر می‌دیدم. و می‌دانستم که سرنوشت رضا سرچشمه مرگ خواهد بود چرا که وقتی رضا آن فرد خائن را می‌کشد به سراغ زن و بچه‌اش می‌رود ولی پولی که می‌خواهد به زن و بچه‌اش بدهد، خونی است و حلال نیست و نمی‌تواند به نسل بعدش منتقل شود. پس این آدم رفتنی است و باید می‌رفت. ولی من فکر می‌کنم رضا اسطوره نمی‌شود و با مرگش تنها مورد بخشش واقع می‌شود. اگر شخصیت کاری فرا‌تر از توان خودش انجام بدهد شاید اسطوره باشد ولی رضا تنهاست و آنقدر تنهاست که با خودش حرف می‌زند و بعد از مدتی به دو صدا درون خودش تبدیل می‌شود. یکی صدای درون خودش و دیگری وجدانش که به او می‌گوید حق نداری کسی را ناراحت کنی و یا با تندی حرف بزنی.

شاید روایت فیلم‌های کیمیایی چندان با سلیقه و عادت تماشاگران متناسب نباشد، چرا که بیشتر موقعیت و فضاست که مفهوم و هدف ایشان را به بیننده می‌رساند. آیا بازیگر می‌تواند نقشی در وضوح انتقال مفاهیم به مخاطب داشته باشد؟
ببینید من فکر می‌کنم مانیفست و دنیای فیلم‌های ایشان خیلی واضح و ساده است. یا این دوره و زمانه پیچیده شده است یا ما نمی‌توانیم حقیقت را بپذیریم. بعضی چیز‌ها هیچ وقت تغییر نمی‌کند و جزو خصلت بشر است و هنوز که هنوز است فیلم‌هایی در هالیوود ساخته می‌شود که به سینمای کیمیایی خیلی شباهت دارد. به‌رغم آنکه آنجا غرب است و به نظر من اگر دنیای سینمای کیمیایی را کالبد شکافی کنید به ریشه سینمای کلاسیک و در واقع فیلم وسترن می‌رسیم که همیشه یک تک قهرمان،دشمن و زنی که داخل کلبه مراقب فرزند و خانواده است را می‌بینید. همین طور طبیعت وحشی و مرد‌های قوی و کسانی که می‌خواهند نظم انسانی را بر هم بزنند. همین‌ها در سینمای کیمیایی شهری و بومی شده است به اضافه اعتراض و ناموس و آن چیزی که ما را به رفتار انسانی تشویق می‌کند. ولی مسئله این است که ما تنبل شده‌ایم. خود شما قبل از مصاحبه به نکته قشنگ و تکان دهنده‌ای اشاره کردید و گفتید که مردم به بعضی از صحنه‌های فیلم «جرم»، مثل افتادن یکی از معتاد‌ها در کوچه محل زندگی رضا و لهجه بازیگران می‌خندند. چرا که عادت کردند که به سینما بروند که بخندند.

فکر نمی‌کنید فیلمساز باید تلاش کند از طریق ایجاد تاثر در تماشاگر، احساسات او را هدایت کند؟
مردم ما تنبل شده‌اند. من مخاطب عام را دوست دارم چون مردم من هستند ولی بهشان اتکا نمی‌کنم چون نگاه تخصصی ندارند و زرق و برق و چیز‌های شیرین و لذت بخش را دوست دارند. مسئله این است که جامعه ما تلخ شده است و وقتی جامعه تلخ شود تقاضا برای فیلم‌های به اصطلاح کمدی زیاد می‌شود. وقتی عصبی می‌شوی فقط می‌خندی چون توان جذب تلخی تراژدی را نداری. ولی چیزی که این روز‌ها خطر ناک است نگاه تخریب‌گر ما به این مسائل است. مثلا من بگویم پرسپولیسی‌ام، پس استقلال دشمن من است یا کیمیایی را دوست دارم پس دشمن فلانی‌ام. جامعه باید در حال تعامل و بده بستان فرهنگی باشد. ما در گذشته منتقدانی داشتیم که امروز نیستند و این روز‌ها هر کسی می‌خواهد اسم درکند قلمش را بر می‌دارد به یک بزرگی توهین می‌کند. هر فیلمسازی فراز و نشیب دارد. چرا کار خوب او را نمی‌بینند؟ چرا کسی که خودش درگیر مشکلات شخصی است باید در رسانه ملی به میراث فرهنگی یک کشور توهین کند. یک منتقد باید بداند که اگر خودش قرار باشد فیلم بسازد با چه چالش‌ها و محدودیت‌هایی روبه‌رو است. اگر منتقد اینطور برخورد کند من از منتقد بیزار می‌شوم و فیلم بد می‌سازم. چرا نباید تشویق کنند؟ کیمیایی از معدود فیلمسازانی است که همیشه برای مردم فیلم ساخته است و نه برای جناح و گروه و دسته اگر مردم ما همین را درک کنند کافی است.


بحث‌ها درباره سینمای مسعود کیمیایی تمام ناشدنی است. اگر اجازه بدهید درباره بازی خودتان صحبت کنیم. به عنوان یکی از مخاطبان جدی آثار کیمیایی معتقدم مهم‌ترین عامل موفقیت بازی شما این بوده که بیش از گذشته به لحن خاص فیلم‌های ایشان دست پیدا کرده‌اید. به ویژه در بیان دیالوگ‌ها و وزنی که در نوع خاص دیالوگ‌نویسی ایشان وجود دارد.
موافق نیستم. وقتی با نقشی مواجه می‌شوید که وسعت بیشتری دارد و هم زمان طولانی‌تری را به بازیگر می‌دهد و هم ابزار‌های بیشتری در اختیارش قرار می‌گیرد بازی بهتری هم ارائه می‌کند. شخصیت رضا تک محور بوده و شاید اولین بار است که در سینمای کیمیایی یک دگرگونی و یک نوآوری را تجربه کرده است. پیش‌تر در فیلمنامه‌های ایشان جدال وجود داشت ولی خود کیمیایی تک صدا و تک محور است مثل قیصر. اگر دقت کرده باشید وقتی قیصر در خانه را می‌زند و می‌خواهد وارد شود دوربین داخل خانه را نشان نمی‌دهد و می‌خواهد پشت سر او و همراه قیصر حرکت کند. ولی در فیلم «رئیس» شخصیت‌های زیادی وجود داشت و هر کدامشان می‌توانستند محور فیلم قرار بگیرند. در فیلم «حکم» این طور نبود و من سعی کردم شخصیت محسن را سرد، منفی و جدا از دیگران بازی کنم. حتی با وجود آنکه قرار بود شخصیت سهند (بهرام رادان) به فروزنده (لیلا حاتمی) علاقه‌مند شود ولی من و خانم حاتمی ترجیح دادیم عشقی که بین محسن و فروزنده وجود دارد را حفظ کنیم. چرا که محسن کسی است که کارش آدم کشتن است و تنها نقطه اتکای او، فرزونده است و ایجاد این حس از طریق بازی ممکن شد.

حرف من بیشتر به جنبه ظاهری بازی شما مربوط می‌شود. مثلا فکر می‌کنم لحن بازی داریوش ارجمند به گونه‌ای است که خیلی با لحن جاری در فیلم‌های کیمیایی نزدیک است. به همین دلیل نزدیک شدن لحن بازی شما را به فیلم‌های کیمیایی بسیار موفقیت‌آمیز می‌دانم. با این حال یک انتقادی هم به بازیتان وارد است آن هم مربوط می‌شود به تغییرات بسیار سریع میمیک صورت شما بخصوص وقتی که قرار است دو حس متضاد را پشت سر هم نشان دهد.

مثال بزنید!

این نظر من کلی است اما برای مثال می‌توانم به پلانی که رضا و همسرش همدیگر را در زندان می‌بینند و درست در لحظه‌ای که همسرش می‌گوید یک بار چادرش را روی سرش کشیده و گدایی کرده است اشاره کنم. دراین پلان تغییر حالت چهره شما خیلی سریع و ناگهانی است و می‌تواند شخصیت نمایشی را متزلزل جلوه دهد. این حالت پیش‌تر در دیگر بازی‌های شما بخصوص در فیلم «حکم» و در صحنه‌هایی که مقابل حد میثاق (خسرو شکیبایی) بازی می‌کنید هم دیده بودم.
متوجه منظورتان نشدم! ولی ببینید گاهی اوقات باید دو تا چیز را در نظر گرفت. یک وقت هست که کاراکتر به شما اجازه می‌دهد که فرم را وارد لحن کار کنید ولی یک وقت اجازه نمی‌دهد. من در فیلم «رئیس» کاملا بستر فرم را به خودم گرفتم. در سیامک نشست کاراکتری وجود ندارد و پر از تظاهر است ولی رضا سرچشمه مردانگی فرا‌تر از سکانس دارد! بچه‌ای است که در آشغال‌ها زندگی می‌کرده و حالا تشکیل زندگی داده است. در حکم یک بازی سنگی و فریز شده داشتم. حتی در صحنه مرگ هم این چهره همراه اوست.

من هم نگفتم نباید همه این حالات را داشته باشد چرا که اگر نداشته باشد تک بعدی است. منظور من تغییر سریع این حالت‌هاست که دقیقا در قسمت‌های خوب بازی شما به اصطلاح تو ذوق می‌زند.
خب این بار منظورتان را فهمیدم ولی مخالفم! در‌همان سکانس رودررویی رضا و همسرش که برای شما مرور می‌کنم که اصلا چنین اتفاقی نمی‌افتد. در این سکانس با دیالوگ‌هایی که زنش می‌گوید ابتدا شرمگین می‌شود و وقتی اسم ناصر می‌آید ناراحت می‌شود، در ذهنش یاد ناصر می‌افتد و من سعی کردم تمامی این حالات را نشان بدهم.

چقدر خوب که رضا به گونه‌ای طراحی شده است که می‌توان این اوج و فرود را در شخصیت پردازی‌اش هم دید.
تمام تعریف سینما برای بازیگر همین پرداخت شخصیت فیلمنامه است اگر نقش کوچک و ضعیف باشد بازی بازیگر ???درجه تغییر می‌کند.

به اینکه بتوان در فیلم‌هایی با شخصیت‌پردازی‌های سطحی بازی خوبی ارائه داد اعتقاد ندارید؟
نه، نمی‌شود. مثل دنیای کارگردان‌هایی که شخصیت نمایشی را مثل ابزار می‌دانند و می‌خواهند از آن به یک مفهوم کل برسند. خود من قرار بود نقش منوچهر را در فیلم «درباره الی» بازی کنم. با وجود علاقه‌ای که به همکاری با ایشان داشتم اما این کاراکتر را یک کاراکتر زینتی می‌دیدم که هیچ چیز نداشت. فیلمساز به این شخصیت نزدیک نمی‌شود. اگر نقش صابر ابر را به من پیشنهاد می‌دادند می‌پذیرفتم چرا که ناگفته‌های این شخصیت بخش عمده فیلم است و تاثیر خود را در کل فیلم می‌گذارد ولی نقش منوچهر برای کارنامه یک بازیگر نمی‌تواند نقش مهمی باشد.


ولی بازی در نقشی که بازیگر باید طبق توصیه فیلمساز «دیده نشود» و به «چشم نیاید» می‌تواند چالش خوبی برای بازیگر باشد. خودتان بهتر می‌دانید که برای بازیگر تلاش در جهت «دیده نشدن» کاربسیار سختی است.
بازیگر نیاز به تراژدی دارد. این چنین نقش‌هایی برای من بازیگر چیزی ندارد. نقش منوچهر و همسرش هیچ نقطه اوجی ندارند و صرفا شاهد هستند.

به «جرم» برگردیم. شما به عنوان بازیگر نقش اصلی در مقابل دو تا از بازیگرانی قرار می‌گیرند که با وجود بازی خوبی که داشتند اما به‌ لحن خاص فیلم‌های کیمیایی تن ندادند. اول نیکی کریمی که در تمامی نقش‌آفرینی‌هایش کم و بیش سرد بازی می‌کند و بعد حامد بهداد با وجود بازی فوق‌العاده‌ای که دارد...
چطور است که به بازی بهداد می‌گویید: فوق‌العاده! و به تغییرات سریع حالت چهره و لحن بازی‌اش انتقاد نمی‌کنید؟

آخر این تغییرات سریع چهره در تمامی لحظات نقش‌آفرینی بهداد وجود دارد و متناسب با کلیت بازی‌اش است. چیزی که در بازی شما به شکل ناگهانی رخ می‌دهد و از فیلم «حکم» به عنوان اولین نقش جدیتان وجود داشته است.
(با خنده) خوب منم همین طورم! اگر کلِ بازی‌ام شبیه بهداد شود شما راضی می‌شوید؟!

نه. من در کل بازی شما را به خاطر بکر بودن و هماهنگی با لحن فیلم بیشتر می‌پسندم. می‌خواستم بپرسم که وقتی در مقابل این دو نفر بازی می‌کردید سعی می‌کردید ‌‌‌همان شیوه‌ای که برای بازیتان در پیش گرفته‌اید را حفظ کنید یا با بازی بازیگر مقابل هماهنگ باشید؟
به هیچ وجه. من شخصیت اصلی فیلم بودم و سایر بازیگران باید با بازی من هماهنگ شوند. اگر شما به عنوان بازیگر به آن اصلی که بهش ایمان دارید پایبند نباشید روبه‌روی هیچ بازیگری نمی‌توانید بازی کنید. نمی‌توانی منتظر عکس‌العمل بازیگر مقابلت باشی و بعد خودت را نشان بدهی. من خیلی در بازی‌ام تعامل دارم و به تمرین اعتقاد دارم. ولی اگر بازیگر مقابلت میل به تمرین نداشته باشید باید کار خودت را بکنی. خانم کریمی چندان به این تعامل اعتقاد ندارند و حامد که اصلا اعتقاد ندارد. در فیلم «محاکمه در خیابان» هم هر کدام دیالوگ‌های خودمان را می‌گفتیم.

در بعضی از قسمت‌های رودررویی شما و ایشان این عدم تعامل به چشم می‌خورد. بازی آقای بهداد به گونه‌ای است که به شیوه خاص خودش از بازیگر مقابل تایید و واکنش می‌طلبد ولی شما در لحظاتی صرفا سکوت می‌کنید و نظاره‌گرید.
من و حامد بیرون از سینما با هم دوستیم و تا به حال سه بار نقش دوست را بازی کردیم. در این فیلم هم حامد نقش مکمل رضا را بازی می‌کند و آدمی است که به تنهایی راه و روش ندارد و به تنهایی قهرمان نیست و هویت قهرمان را ندارد و حامد این قضیه را به خوبی متوجه شده بود. مثال می‌زنم صحنه‌ای که ناصر و رضا برای مراسم ختم رافت خان وارد مراسم می‌شوند و من در حال احوالپرسی با دیگر مهمان‌ها هستم حامد پشت کت من را می‌تکاند. همین کافی است که بفهمیم حامد چقدر به نقش رسیده است. به هر جهت این دو نفر، دو انسان جدا از هم هستند. هر چند ناصر حرف از رفاقت می‌زند، رضا حتی به او نگاهی نمی‌اندازد که بگوید ته دلم با تو نیست! اصولا رضا آدم ساکتی هست و بیشتر نگاه می‌کند و واکنش نشان نمی‌دهد و به خاطر این است که تیز‌تر از همه است و به موقعش اگر اتفاقی بیفتد واکنش نشان می‌دهد و بین این دو نفر فاصله زیاد است. رضا سرچشمه هیچ جای قصه گریه نمی‌کند. حتی وقتی مادرش فوت می‌کند پیش خودش فکر می‌کند که خوب این قانون طبیعت است ولی وقتی ناصر برای اثبات رفاقت دستش را درون کیسه مار می‌کند و مار دست ناصر را نمی‌زند می‌فهمد که درباره رفیقش اشتباه کرده است و می فهمد ناصر پاک است ولی اگر خودش دستش را درون کیسه مار می‌کرد این اتفاق نمی‌افتاد اینجا برای اولین بار است که فرو می‌ریزد و پشت دست‌های دوستش قایم می‌شود.

به عنوان آخرین سوال دوست دارم از علاقه‌تان به کارگردانی بپرسم. خاطرم هست در یکی از مصاحبه‌های قدیمی‌تان گفته بودید که پدرتان فکر می‌کردند بازیگری برای شما ماجراجویی است و شما را بیشتر به فیلم ساختن تشویق می‌کردند. اینکه می‌خواهید فیلمساز شوید به همین دلیل است؟
نه. الان کاملا برعکس است و ایشان اصرار دارند که من بازی کنم. چندین بار مایوس شده‌ام و گفته‌ام که نمی‌خواهم در سینما بازی کنم. صنف خودم را دوست ندارم و سخت است که تو نتوانی عقیده‌ات را بازی کنی. این سینما پر از باند بازی است و به سختی می‌توانی انتخاب‌های خوب داشته باشی.

شما که دیگر نباید از باند بازی صحبت کنید! خیلی‌ها در حسرت موقعیت شما هستند.
اگر جای من باشید می‌فهمید که چقدر سخت است. انتظار‌ها از من زیاد است چرا که از سینمای کیمیایی آغاز کرده‌ام. به این موقعیت افتخار می‌کنم ولی‌‌‌همان قدر که این موقعیت می‌تواند کمک کننده باشد، محدود کننده است.در این فضا حتما باید به یک بدنه‌ای وصل شوی. من این جایگاه را به سختی به‌دست آورده‌ام.

یعنی از این به بعد قصد دارید کارگردان شوید و دیگر بازی نکنید؟
نه ولی سعی می‌کنم در بازیگری انتخاب‌های بهتری داشته باشم و در کنارش رسیتال پیانو برگزار کنم، عکاسی کنم، فیلم بسازم و اینکه دوست دارم در تاریخ فرهنگ این کشور از خودم ردی به جا بگذارم.

منبع: سینما روز





تاریخ : شنبه 90/4/4 | 10:25 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
صبح، سکوت، کویر
عظمت و آرامش کویر، انسان را به اعماق سکوتی می‌برد که در هیاهوی زندگی شهری هرگز قابل دستیابی نیست.
 هستند کسانی که برای تعطیلات‌شان به خلاف بقیه، دوست دارند به مکان‌ها و نقاط ناشناخته و عاری از هر گونه شلوغی بروند و از میان مکان‌های دیدنی و خوش آب و هوای ایران، کویر را انتخاب می‌کنند. این‌ها کویر را برای این انتخاب می‌کنند تا از راز و رمز آن سر در بیاورند و قدم در بی‌نهایت خلقت خدا بگذارند. این‌ها می‌دانند عظمت و آرامش کویر، انسان را به اعماق سکوتی می‌برد که در هیاهوی زندگی شهری هرگز قابل دستیابی نیست. این‌ها می‌دانند که در کویر، زمین و آسمان بی‌کران، افق تا بی‌نهایت گسترده است و شب انتهایی ندارد. ستارگان، انبوه و پر نور هستند و راه شیری به روشنی دیده می‌شود. زمین خشک است و نعمت آب و آبادانی را یادآوری می‌کند. ریشه‌های عمیق و طولانی گیاهان از اسقامت می‌گویند و سبزی گیاهان شوره زار از عشق به زندگی.

این‌ها می‌دانند که کویر داستان‌ها دارد برای شنیدن آوایش. باید به زمزمه بادهایش گوش سپرد که از سخاوت زمین می‌گوید و دید که چگونه داغ‌ترین و خشک‌ترین گوشه‌های زمین نیز خاستگاه زندگی‌ است. و به همین دلیل چون در ایران روستاهای کویری بسیاری وجود دارد، قدم در این راه می‌گذارند؛ چون طراوت آبادی‌های کویری در دل بیابان‌های وسیع و غلط خوردن روی شن‌های روان هر کدام لذت خودش را دارد.

در ادامه تعدادی از کویرهای جذاب که جاذبه‌های گردشگری فراوانی هم دارد، معرفی می‌کنیم.


کویر مرنجاب (بند ریگ) یکی از زیباترین نقاط کویری ایران محسوب می‌شود؛ تپه‌های شنی بلند و جنگل‌های تاق، جلوه زیبایی به این منطقه بخشیده است. دریاچه نمک آران و جزیره سرگردان از دیگر نقاط دیدنی منطقه محسوب می‌شوند . چاه تاریخی دستکن در قسمت شرق کویر، محل آبشخور شترهای کاروان‌ها بوده است. کاروانسرای مرنجاب که به دستور شاه عباس صفوی در کنار قنات مرنجاب بنا نهاده شده از جمله آثار تاریخی موجود در منطقه به شمار می‌رود.

شن‌های روان در کویر مرنجاب


دریاچه نمک آران


کویر ریگ جن ناحیه‌ای است در کویر مرکزی ایران، این منطقه در جنوب سمنان، شرق دریاچه نمک، شمال انارک و غرب جندق قرار دارد. ریگ جن ناحیه وسیعی از تپه‌های شنی و باتلاق‌های نمک است که در دل دشت کویر قرار گرفته است . این ناحیه که جز صعب‌العبورترین نواحی جهان است، در قدیم کاروان‌ها و مسافران کویری هیچ‌گاه از آن عبور نمی‌کردند و اکنون نیز هیچ راه و یا روستای کوچکی در آن وجود ندارد و به غیر از محققان که بسیار انگشت شمار هستند کسی از آن عبور نکرده است.



کویر بافق (درانجیر) در فرو رفتگی شرقی یزد که در واقع فرو رفتگی اصلی کویر یزد است قرار گرفته، رودخانه‌های اصلی این کویر به بخش جنوبی وارد شده و مخروط افکنه‌های حاشیه‌ای و معمولا سفید رنگ اطراف این کویر نشان دهنده شوری قابل توجه زمین‌های اطراف این کویر است.



بیابان بافق در حاشیه کویر بافق


کویر ساغند در 50 کیلومتری جنوب شرقی روستای ساغند در استان یزد قرار گرفته است. سطح این کویر را نمک‌زار پوشانده و در حاشیه نمک‌زار، نوار باریکی از خاک‌های رسی باد کرده دیده می‌شود. این کویر از جنوب غربی به کوه بنه شور و از جنوب به ارتفاعات نتاک و معدن مس چادرملو محدود می‌شود. این کویر دارای یکی از مهم‌ترین معادن اورانیوم در ایران است که در سال 1364 کشف شد. در جنوب این کویر معادن چادرملو قرار دارند که حاوی سنگ‌های مس، آهن و طلا است.



راه‌های ورود به این منطقه از مسیر آسفالته روستای ساغند به معدن مس چادرملو که از جنوب این کویر می‌گذرد، است. به علت مسایل امنیتی ورود به این کویر بدون هماهنگی و اخذ مجوز از مسوولین ذیربط میسر نیست.


کویر ابرکوه (ابرقو) واقع در 20 کیلومتری شرق شهرستان ابرقو است. این کویر از غرب به کوه گینه علی، از جنوب غربی به کوه‌های پوزه سیاه و حوض سفید، از جنوب به کفه بدر شیراز، از شرق به کوه چاه زرد و از شمال به جاده ابرکوه- تفت محدود می‌شود.
کویر ابرکوه آب اصلی خود را دو رودخانه موجود در حاشیه شمال غربی و رودخانه‌های دیگری که از حاشیه جنوب شرقی وارد کویر می‌شوند، دریافت می‌کند. قسمت اعظم این کویر را نمک‌زار با فرورفتگی‌های پراکنده فرا گرفته است. خاک‌های رسی باد کرده قسمت اعظم بخش جنوبی شرقی را فرا گرفته و به صورت نوار کل نمک‌زار را در قسمت‌های دیگر در بر گرفته است. در حاشیه شمال غربی در حد فاصل خاک‌های رسی و نمکزار باتلاق قرار دارد که به صورت نوار پهنی حاشیه شمال غربی کویر را می‌پوشاند.
راه های ورود به این منطقه از دو طریق، مسیر جاده ابرکوه به تفت و جاده خاکی مزرعه آخوند و دوم مسیر ابرکوه به مهرآباد و سپس جاده خاکی اسفندآباد است.



قله هرنان در کویر ابرقو

هرنان، نام قله عظیم سنگی‌ست که از میان دشت صاف و هموار کویر ابرقو سر به فلک کشیده و یکی از زیباترین پدیده‌های کویری در ایران به شمار می‌رود.



در پایان گزارش باید تاکید کنیم که در فعالیت‌های کویرنوردی لازم است برخی وسایل همواره همراه فرد باشد. این وسایل می توانند در مواقع اضطراری کارساز باشند. مناطق کویری به علت دارا بودن طبیعت خشن قابل پیش‌بینی نیستند، چه بسا سفری که برای 2 روز برنامه‌ریزی شده بدلیل شرایط نا مناسب جوی و یا زمینی تا یک هفته به درازا بکشد، از این رو همواره باید آماده برخورد با خطرات احتمالی بود.

منبع: خبرگزاری برنا

باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir






تاریخ : شنبه 90/4/4 | 10:22 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
ابتدا سیب را برش داده، ضایعات میان آن را جدا می‌کنیم اما سیب را پوست نمی‌کنیم.
برترین مجله اینترنتی ایران
 
 

 

مواد لازم برای 4 لیوان:
  •    سیب سبز: 2 عدد
  •    توت سیاه: یک لیوان
  •    آب سیب: یک لیوان
  •    یخ خرد شده: یک لیوان
  •    بستنی وانیلی: یک لیوان


روش تهیه :

ابتدا سیب را برش داده، ضایعات میان آن را جدا می‌کنیم اما سیب را پوست نمی‌کنیم. سپس تکه‌های سیب را ریز خرد کرده، به همراه تمامی مواد داخل میکسر می‌ریزیم و پس از این‌که یکدست شدند در لیوان‌های تک‌نفره سرو می‌کنیم.

باز نشر اختصاصی: مجله اینترنتی Bartarinha.ir






تاریخ : شنبه 90/4/4 | 10:20 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
لیس ایالت «نوادا» در آمریکا از دستگیری زن جوانی به اتهام سوزاندن کودک دو ماهه معلولش خبر داد.

این زن 26 ساله که «سوسیلی آردون» نام دارد، پس از دستگیری توسط مقامات پلیس منکر قتل کودک خردسالش شد و اعلام کرد که این نوزاد دو ماهه در پی مسمومیت دارویی مرده است.

رییس پلیس منطقه «رنو» در این باره به روزنامه دیلی میل، یادآور شد: این زن جوان که مادر سه کودک دیگر هم است، فرزند معلول خود را پس از گذاشتن درون یک کیسه زباله و با ریختن بنزین آتش زد.

این جنایت زمانی آشکار شد که یک زن حین پیاده‌روی با بقایای سوخته جسد نوزاد مواجه شد و مراتب را به پلیس منطقه گزارش داد.

معلولیت این نوزاد به گونه‌ای بود که اکثر عمر کوتاه خود را در بیمارستان بستری بود و پس از مرخص شدن تحت نظارت و حمایت مادرش قرار گرفت. آزمایشات پزشکی قانونی نشان از این موضوع دارد که مادر این کودک برای تسکین دردها و بی‌تابی‌های نوزادش به او مرفین تزریق می‌کرد.

براساس گزارش پزشکان، این نوزاد به دلیل ناتوانی ژنتیکی و معلولیت شدیدش تا چند ماه دیگر بیشتر زنده نمی‌ماند و نیازی به کشتن وی نبود.

مادر سنگدل پیش از دستگیری اعلام کرده بود که نوزادش را برای نگهداری به یکی از خویشاوندانش سپرده است.

این زن که اصالتا اهل گوآتمالا در آمریکای جنوبی است با همدستی نامزد جوانش دست به این اقدام زده است و در صورت اثبات گناهکار بودنش به موطن اصلی خود بازگردانده می‌شود. نامزد این زن هم به جرم همدستی با وی تحت بازجویی قرار گرفته است.


منبع: جام جم آنلاین

باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir






تاریخ : شنبه 90/4/4 | 10:17 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()


معرفی بهترین اتومبیل های 2011




معرفی بهترین اتومبیل های 2011 از مجله ی پلیبوی









بهترین ماشین 2011 : مرسدس بنز SLS AMG



بهترین تبدیل : پورشه Boxster Spyder




بهترین کوپه ورزش : کادیلاک سندرم تونل کارپ پنجم



بهترین صندوقدار ورزش : استون مارتین Rapide



بهترین SUV : جیپ گراند چروکی




بهترین دوگانه : هوندا کروم ، الف




بهترین الکترو موبایل - : شورلت ولت



بزرگترین شانس موفقیت : هیوندای Equus



بهترین پنی : مزدا 2

__________________
از هر طرف ...
از هرجایی ...
درباره ی خودم فکر میکنم
جواب آخرم تویی!



  

< type="text/java">


 

 

 

 

 

 

 

 
 

 

 
 
   
   
   
   
 


ساخت اتومبیل مخصوص خانم ها
شرکت اتومبیل سازی ولوو اقدام به ساخت ماشینی کرده که مخصوص استفاده خانم*هاست. YCC که برگرفته از Your Concept Car و به معنی "ماشین مفهومی شما" نامگذاری شده، اولین اتومبیلی است که منحصرا به سفارش زنان و برای زنان در شرکت ولوو ساخته شده است.
برخی از ویژگیهای این خودرو:
1. هیچ راهی برای دسترسی راننده(خانوم ها) به موتور و قسمت های حساس وجود ندارد یعنی کاپوت ماشین باز نمی شود.

علتش این است که این ماشین فقط در هر 50.000 کیلومتر نیاز به تعویض روغن دارد و در صورت نیاز به هر نوع سرویس خودش توسط فرستنده بی سیم به نزدیکترین تعمیرگاه مجاز خبر می*دهد!

2. با لاستیک پنچر قادر به ادامه حرکت است یعنی راننده نیازی به توقف و تعویض لاستیک ندارد!
. راننده فقط میتواند به ماشین بنزین بزند و یا آب شیشه شور را پر کند. ضمنا در باک و مخزن شیشه شور طراحی خاصی دارد که با بیرون کشیدن سرشلینگی خودبخود بسته می شود !

4. قبل از اینکه راننده بخواهد پارک کند سیستم هوشمند تشخیص می دهد آیا جای کافی برای پارک هست یا نه و در صورت وجود جای خالی به راننده برای پارک کمک می کند!

5. چون خانوم ها معمولا آنقدر خرید می کنند که دستهایشان کاملا پر است و برای بازکردن در بخصوص در مواقع بارندگی دچار مشکل میشوند سیستم درها طوری طراحی شده که با رسیدن راننده کنار ماشین خودبخود نزدیکترین در باز می شود!

6. کاپوت جلو و گلگیرها و قوس سقف طوری طراحی شده که راننده بتواند فاصله های جلو و عقب ماشین را کاملا تشخیص دهد!

7. پدال ها در صورت تصادف جمع می شوند تا صدمه ای به پای راننده وارد نشود!
8. فرمان و صندلی و پدالها و پنل جلو با راننده بصورت خودکار تطبیق داده می*شود!

9. از آن جا که خانوم ها تمایل زیادی به تغییر دکوراسیون و مبلمان خانه دارند برای تامین این نیاز روکش صندلیها و کلا تودوزی براحتی قابل تعویض است!

__________________
از هر طرف ...
از هرجایی ...
درباره ی خودم فکر میکنم
جواب آخرم تویی!



  
< type="text/java">


  
 
 


زیباترین شورلتی که تاکنون دیده اید













__________________

میدونمـــ سخت جون میدن . . .
ولــی خستــهـ شدمــــ بس کهـ دلــــم رنجید و خندیدمــــ !
    

  
 


عکس ماشین اسپرت 2011













میدونمـــ سخت جون میدن . . .
ولــی خستــهـ شدمــــ بس کهـ دلــــم رنجید و خندیدمــــ !
   
 
< type="text/java">

   

 

 

 

 
 
   
   
   
   
 


BMW مدل Hommage Concept 328
























__________________
همش میگن دندون رو جیگر بذار ، ولی من که دلم نمیآد هی تو رو گاز بگیرم جیگر !
  





تاریخ : شنبه 90/4/4 | 10:16 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
جاوا اسکریپت غیرت نم دیده مردان یا حیای بر باد رفته زنان

 

 وقتی قرار است که طرحی یا هدفی اجرایی گردد باید همه جوانب آن در نظر گرفته شود، مسأله ای که این روزها به عنوان تب جامعه می توان از آن یاد کرد، مسأله اجرایی شدن طرح امنیت اجتماعی با رویکرد برخورد با بدحجابی و بی حجابی می باشد، اما در این رویکرد سه مسأله بسیار حائز اهمیت است و جای تأمل دارد.


اولین مسأله، مسأله حجاب مردان است! قرآن در آیه سی و یکم سوره مبارکه نور می فرماید: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ»؛ به مردان با ایمان بگو دیده، فرو نهند و پاکدامنى ورزند که این براى آنان پاکیزه‏تر است، زیرا خدا به آنچه مى‏کنند، آگاه است.


همان طور که ملاحظه می کنید در این آیه شریفه خداوند نخستین خطاب خود را درباره رعایت حجاب به مردان داشته است تا با کنترل نگاه خود، راه تشویق و تهییج بانوان برای عرضه خود در جامعه را ببندند.


ولی چیزی که در جامعه امروز ما به عنوان یک کشور شیعه جای تأمل و تفکر دارد این است که چرا آنقدر که به بانوان تذکر داده می شود و بی حجابی و بد حجابی آنان مورد نقد و بررسی قرار می گیرد هیچ گاه نوک پیکان به طرف مردان برگردانده نمی شود؟
چرا هیچ وقت و هیچ کس انگشت اشاره را به روی غیرت نم دیده مردان امروزی نمی گرداند؟
آیا غیر از این است که وقتی مرد غیرتی هر چند به اندازه نیم نگاهی بر زن و دختر خود داشته باشد، به حکم فطرت زن، جوابی غیر از حیاء نمی گیرد؟
آیا وقت آن نرسیده که از لاک تعصبات دینی و مذهبی خود بیرون بیاییم و کمی به موضوع بی بند و باری در جامعه با چهار چوب فکری بازتری نگاه کنیم؟


هر چند که خوشبختانه بعد از گذشت سی سال از انقلاب بالاخره مسئولان فرهنگی در طرح جدید امنیت اجتماعی کمی تا قسمتی به این موضوع پرداخته و مردان را نیز به شمار آورده اند و موضوع حجاب، لباس و وضع ظاهری آنان را نیز مورد بررسی و تذکر قرار داده اند ولی باز جای تأمل دارد.


مسأله دیگری که پرداختن به آن خالی از لطف نیست مسأله دین گریزی جوانان ایران به عنوان جوانان یک کشور شیعی و دین باوری جوانان کشورهای خارجی به عنوان جوانان کشورهای نامسلمان می باشد؛ وارد شدن در این باب و بررسی مشکلات و مسائل و چالش های آن از شاهنامه فردوسی نیز بزرگ تر و مفصل تر خواهد شد ولی با طرح چند سوال ذهن مخاطبین را به فکر فرو می بریم شاید که این سوالات فتح بابی باشد برای بررسی مشکلات این امر!


فکر می کنید مشکل از کجا آب می خورد؟
مسئولیت دین گریزی جوانان امروز بر عهده چه کسانی است؟ آیا برعهده خود جوانان است؟ یا بر عهده خانواده های آنان؟
آیا فکر نمی کنید کمی از مشکلات و مسئولیت ها بر می گردد به مبلغان دین؟ آیا فکر نمی کنید در ارائه دین و اسلام دچار چالش های فراوانی می باشیم؟
آیا بر این اعتقاد نیستید که شاید بهتر بود قبل از اینکه به طرح امنیت اجتماعی با شدت و حدت می پرداختیم اندکی فکر می کردیم برای اینکه بدانیم چرا جوانانمان دین گریز شده اند؟


یکی از مثال های بسیار روشنی که می توان در این قضیه زد هر چند که پیش پا افتاده به نظر می رسد این است که کافی است شما برای خرید لباسی به لباس فروشی های شهر خود پا بگذارید، چیزی که در وهله اول توجه شما را به خود جلب می کند این است که اولین شاکیان امر در خرید لباس جوانان مذهبی و مقیدی هستند که به هر لباس فروشی که سر می زنند لباس دلخواه خود را نمی توانند بیابند! فکر می کنید این قضیه نشان چیست؟
می دانید نشان چیست؟ نشانه این است که مثلا در اصفهان به عنوان یک کلان شهر شاید تک و توک مغازه ای را بتوان پیدا کرد که لباس استاندارد و در عین حال مناسب داشته باشد.


شما به عنوان یک مخاطب با بصیرت آیا فکر می کنید وقتی به هر مغازه ای سر می زنید تا لباس دلخواهتان را بیابید و در نهایت به هیچ نتیجه ای نمی رسید آیا می شود به جوانانی که در قید مذهب نیستند خرده گرفت و به طرح امنیت اجتماعی امیدوار بود؟ یا اینکه اینگونه طرح ها تنها راهی می شود برای دین گریزی بیشتر افراد؟


مقصود از این نوشتار زیر سوال بردن دین و مذهب و برخورد با بدحجابی و بی حجابی نیست بلکه تنها هشداری است برای آنان که دلسوز انقلابند و خواهان پیشرفت آن در تمام جوانب، چرا که بعضی از قوانین و مقررات نه تنها کمکی به پیشرفت اسلام نمی کند بلکه باعث دین گریزی بیشتر افراد یک جامعه خواهد شد.


به عنوان نمونه مجلس شورای اسلامی چند سال پیش طرحی با مضمون چادر ملی و پوشش ملی را در دستور کار خود قرار گرفت و بعد از اینکه یک چادری به عنوان چادر ملی وارد جامعه گردید انگار که تمام مسائل حل شده باشد دیگر همه چیز از خاطر مسئولان فرهنگی ما رفت که اصلا قصد و هدفشان از ایجاد این طرح چه بود؟


مسأله دیگر حجاب بانوان می باشد که بعد از سفارش مردان به رعایت حجاب و نگاه خود به زنان نیز خداوند می گوید: «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ...»؛ و به زنان با ایمان بگو، دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند، مگر آنچه که طبعاً از آن پیداست و باید روسرى خود را بر سینه خویش [فرو] اندازند.
این امر واقعیت است که زنان تا هنگامی که شرایط را برای مردان فراهم نکنند و خود را از عرضه شدن به نامحرم دور کنند، از تعرض در امان خواهند بود، البته اینها همه مسائلی است که در حالت تئوریک گفته می شود ولی واقعیت این است که تا وقتی شرایط کلی برای پوشش مناسب و اسلامی در سطح جامعه فراهم نگردد اوضاع به همین منوال پیش خواهد رفت و شاید بدتر از این هم خواهد شد.

منبع:راسخون






تاریخ : شنبه 90/4/4 | 9:22 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
گزارش تصویری
از 10 بهمن 1389 / جلسه رای اعتماد به صالحی، تا 31 خرداد 1390/ جلسه رای اعتماد به سجادی
   10بهمن1389 ـ جلسه رای اعتماد به صالحی


 


1 اسفند 1389 ـ تقدیم لایحه بودجه به مجلس




31 خرداد 1390 ـ جلسه رای اعتماد به سجادی



منبع:باشگاه خبرنگاران






تاریخ : شنبه 90/4/4 | 8:53 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر هرمزگان خبر داد:
رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر هرمزگان از کشف یک دستگاه کانتینر حاوی یکصد کارتن چیپس که مبادرت به حمل مواد مخدر از نوع شیشه می‌کرد،‌ خبر داد.

سید احمد خدایی ظهر امروز در جمع خبرنگاران با اعلام این خبر اظهار داشت: عوامل این محموله که با ظرافت خاصی در هر کارتن یک بسته از بسته‌های چیپس را با مواد مخدر از نوع «شیشه» پرکرده بودند، در گمرگ استان به دام ماموران افتادند که عدم دقت در کنترل محموله و دستکاری در پلمپ گمرک مشهود بود.

وی افزود: ماموران مبارزه با مواد مخدر استان همچنین یک باند تهیه و توزیع هروئین که با استفاده از خودروی ترانزیتی از زاهدان به مقصد مرز بازرگان بارگیری شده بود را با 273 کیلوگرم در گمرک بندر شهید رجایی کشف کردند.

به گفته رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر هرمزگان؛ این محموله نیز با سواستفاده از مهر و موم گمرک در حالیکه حاوی صنایع دستی بود و قصد انتقال محموله مواد مخدر را داشت با هوشیاری ماموران کشف شد.

وی همچنین از دستگیری پنج عامل یک باند حمل مواد مخدر که با سواستفاده از خودروی دولتی و جعل اسناد ماموریت مبادرت به حمل مواد مخدر می‌کردند، خبر داد.

خدایی گفت: به دنبال یک سری کار اطلاعاتی، ماموران مبارزه با مواد مخدر استان متوجه تردد مشکوک یک دستگاه خودروی استیشن در محورهای استان شدند که با احکام ماموریت در حال خروج از استان بود.دو نفر که با پوشش کت و شلوار در این خودرو حضور داشتند با ظاهر موجه در چندین نوبت مبادرت به این کار کرده بودند که سرانجام شناسایی و دستگیر شدند.

به گفته رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر هرمزگان، این خودرو در حین دستگیری عوامل آن، حامل 490 کیلو گرم تریاک بود که به مقصد تهران بارگیری شده بود.

وی گفت: سه نفراز عوامل این باند نیز که با هواپیما به بندرعباس سفر کرده و پس از بارگیری، از طریق دو عامل خود محموله را به مرکز کشور منتقل می‌کردند دارای سوابق دولتی بودند که در تهران شناسایی و دستگیر شدند.

این مسئول همچنین مجموع کشفیات مواد مخدر در سه ماهه امسال را هشت تن و 208 کیلو انواع مواد مخدر اعلام کرد که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل به دلیل اقدامات بازدارنده در مرزهای شرقی 24 درصد کاهش یافته است. بیشترین این محموله تریاک با چهار تن و 620 کیلو، حشیش سه تن و 248 کیلو و هرویین با 322 کیلوگرم بوده است.

همچنین کشفیات شیشه در مجموع 728 گرم بوده که در این رابطه دو مرکز تهیه و توزیع نیز با ادوات کشف شد.

وی از دستگیری یک‌هزار و 228 نفر شامل؛ 150 نفر خرده فروش، 51نفر عامل اصلی، 113 نفر حمل کننده و 515 نفر نیز نگه دارنده در جریان این کشفیات خبر داد که 49 نفر آنان زن بوده‌اند.

رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر استان هرمزگان از انهدام 41 باند و پاکسازی 133 نقطه آلوده در استان به عنوان بخش دیگری از عملکرد پلیس یاد کرد که طی 90 مرحله عملیات انجام شده است.

خدایی همچنین از کشف 10 قبضه سلاح و توقیف 41 دستگاه موتور سیکلت و 177 دستگاه خودرو خبرداد و گفت: در بخش آمپول‌های روانگردان نیز بیش از 267 هزار عدد در این مدت کشفیات داشتیم.

رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر استان هرمزگان با اعلام اینکه اولویت امسال برخورد با عاملین توزیع و خرده‌فروشان مواد مخدر است از دستگیری 196 نفر و کشف 26 کیلو انواع مواد از این عده خبر داد.

خدایی خاطرنشان کرد: 720 معتاد پرخطر که غالبا ولگرد و کارتن خواب هستند نیز شناسایی که آماده تحویل به مراکز بازپروری هستند.


منبع: جام جم آنلاین

باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir






تاریخ : شنبه 90/4/4 | 8:52 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
موبایل در اختیار همه حتی گدایان در جامعه قرار دارد که با پیامک هشداری به همه دوستان گدای‌شان، آن‌ها را از خطر دستگیری مطلع می‌کنند.
در برنامه «پا تو کفش اخبار» با اشاره به سخنان معاون پیش‌گیری از جرم دادگستری مستقر در استان آذربایجان غربی درباره متکدیان، گفت: این مقام مسوول گفته، بسیاری از گدایان موجود در جامعه، ساعت کاری، محل و موقعیت معین دارند، همچنین در ساعت مشخصی توسط ماشین‌هایی جمع آوری می‌شوند. زمانی که سازمان‌های مسوول و شهرداری برای دستگیری آن‌ها می آیند، با ارسال پیامک به هم اطلاع می‌دهند و متواری می‌شوند.



وی ادامه می‌دهد: نتیجه می‌گیریم که موبایل در اختیار همه حتی گدایان در جامعه قرار دارد که با پیامک هشداری به همه دوستان گدای‌شان، آن‌ها را از خطر دستگیری مطلع می‌کنند.

رفیع بیان می‌کند: وقتی گدایان هم مجهز به سیستم‌های پیشرفته ارتباطی شدند، چه مواردی ممکن است در گدایی پیش آید و گدایی پیشرفته قرن 21ام به چه صورت خواهد بود؟ برای مثال در حال گذر هستید که ناگهان گدایی می‌آید و می‌گوید "شب جمعه است و موبایلم را شارژ کنید" یا "آی مردم ذلیلم علیلم بیچاره‌ام، به خدا قبض موبایلم زیاد آمده؛ کمکم کنید" و یا "یک شارژ 5هزار تومانی به من کمک کنید."؛ یعنی گفتمان روزمره گدایان هم ممکن است در مجاورت با تکنولوژی تغییر کند.

منبع:خبرگزاری برنا

باز نشر: مجله اینترنتی Bartarinha.ir





تاریخ : شنبه 90/4/4 | 8:51 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
<   <<   66   67   68   69   70   >>   >
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">