سفارش تبلیغ
صبا ویژن

فونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا سازفونت زیبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

تــصاویر زیـــبا از گـــلهای رویـــــایی


 لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید

 

 
 
 












 
 
 
 












 
 
 
 












 
 
 
 




م:ایران ...






تاریخ : شنبه 90/10/17 | 5:24 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

ادبیات داستانی

 قصهقصه، تاریخچه‌ای بسیار قدیمی دارد ، مجموعه‌ای از قصه‌هایی که تاریخ آن به حدود چهار هزار سال پیش از میلاد مسیح می‌رسد، از فرهنگ و تمدن مصری باقی مانده است. بی‌شک شاید بتوان گفت مصری‌ها اولین ملتی هستند که قصه را به ادبیات جهان هدیه کردند. موضوع این قصه‌ها متنوع است، از قصه‌هایی درباره  سحر و جادو و ارواح گرفته تا افسانه‌های تمثیلی و قصه‌های پرماجرا و عاشقانه را شامل می‌شود.

بعد از قصه‌های مصری، ادبیات آشوری – بابلی قدیم‌ترین قصه‌ها را به جا گذاشته که قدمت آنها به دو هزار سال پیش از میلاد مسیح می‌رسد.

در ایران پیش از اسلام قصه‌های منثور و منظوم فراوانی وجود داشته است.

قصه‌ها به تدریج با ما بزرگ شدند و رشد یافتند و به تناسب ذهنی، پیچیدگی و گسترش و غنا یافتند و داستانهای امروزی را به وجود آوردند. این چنین بود که قصه‌ها باعث پیدایش داستان کوتاه و رمان شد.

تعریف قصه

«معمولاً به آثار خلاقه‌ای که در آنها تأکید بر حوادث خارق‌العاده بیشتر از تحول و تکوین شخصیت‌ها و آدمهاست قصه گویند.» (میرصادقی، 1383، ص 132) در قصه‌ محور ماجرا و داستان بر حوادثی است که در همان ساعت خلق و باعث تکوین و رشد حوادث قصه می‌شوند و اساس قصه را تشکیل می‌دهند و در گسترش و رشد قهرمانها و آدمهای قصه هیچ نقشی ندارند. شخصیت‌ها و قهرمانها در داستان کمتر دچار دگرگونی می‌گردند و بیشتر دستخوش حوادث و ماجراهای گوناگونند. قصه‌ها اغلب پایان خوشی دارند و خصوصیت اخلاقی آن چشمگیر و مورد نظر است.

قصه‌ها از پیرنگی ضعیف برخوردارند و «همین امر آنها را از استحکام و انسجام داستان امروزی بازمی‌دارد.» (همان ، 1383) و از تأثیرگذاری مضامین و قدرت محتوایی آن می‌کاهد.

در فرهنگ اصطلاحات ادبی و دایره‌المعارف‌ها بر بافت‌ سست و پیرنگ ضعیف و باز قصه تأکید شده است. در قصه‌ها، سیر حوادث و ماجراها از دلایل منطقی و قابل قبولی پیروی نمی‌کنند.

قصه‌ها شکلی ساده و ابتدایی و ساختار نقلی و روایتی دارند. زمان آنها اغلب نزدیک به گفتار و محاوره عامه مردم و پر از اصطلاح‌ها و لغات و ضرب‌‌المثل‌های عامیانه است و برای سرگرم‌کردن نقل می‌شوند. قهرمانان قصه اغلب به کارهای خارق‌العاده و شگفت‌انگیز روی می‌آورند. شخصیت‌های موجود در قصه‌ها، اغلب مظهر آرمانها، خوشی‌ها و ناخوشی‌های مردم هستند که قصه‌نویس خود به عنوان نماینده و سخنگوی آن مردم، در خلال رفتار و گفتار آنها با زبانی ساده و جذاب و سرگرم‌کننده به شرح آن احساسات و عواطف می‌پردازد. از مشخصات اصلی قصه‌ها مطلق‌گرایی به سوی خوبی یا بدی و ارایه تیپ‌های محبوب یا منفور است. در قصه طرح و نقشه رویدادها بر روابط علی و معلولی و انسجام و وحدت کلی استوار نیست و از این جهت با داستان امروزی تفاوت دارد.

باعث شگفتی است که قصه‌های کهن و قدیمی بیشتر ناظر بر حقایق و مظاهر زندگی‌اند تا قصه‌های متأخرتر که اغلب به خیال‌پردازی‌های نامعقول روی آورده‌اند. ریشه این امر را باید در اوضاع و احوال جوامع گذشته جستجو کرد و در پستی و بلندی تاریخ.

هدف قصه

اگرچه به ظاهر هدف قصه خلق قهرمان و ایجاد کشش و بیدارکردن حس کنجکاوی و سرگرم‌کردن خواننده و شنونده نسبت به قصه است. اما در حقیقت درونمایه و زیربنای فکری و اجتماعی قصه‌ها گسترش و ترویج اصول انسانی و برابری و برادری و عدالت اجتماعی است.

قهرمانهای قصه در فکر منافع شخصی و خصوصی نیستند و اغلب درگیر مبارزه با پلیدی‌ها و ستمگری‌ها هستند و در این مبارزه و کشاکش خستگی‌ناپذیر و فولادی‌اند و هیچ عاملی آنها را نابود نمی‌کند و نمی‌تواند مانع از رسیدن آنها به هدفشان گردد. در قصه‌های متأخرتر اغلب این خصوصیت کم‌رنگ‌تر می‌شود. قصه‌ها دارای پایانی خوش و عبرت‌آمیز و پندآموز هستند. اغلب قصه‌هایی که برای کودکان بازگو می‌شود از این نوع هستند.

مشخصات کلی قصه

در قصه‌ها کمتر به تأثرات درونی شصخیت‌ها توجه می‌شود. چرا که ملاک اصلی تنها یک قهرمان است. اما در داستانها شخصیت اصلی که دارای برخی از آرمانهای بشری و مورد تحسین است، قهرمان نامیده می‌شود.

«گاه یک قهرمان موضوع قصه است و در محور حوادث قرار می‌گیرد.» (میرصادقی، 1386، ص 60) اما گاه ممکن است چند قهرمان وجود داشته باشد. این قهرمان‌ها، اغلب تک‌بعدی و تمثیلی از نیروی خیر و شر هستند. قهرمان قصه‌، ضعف‌ها و ناتوانی‌های انسان معمولی را ندارد و در برابر بیماری و امراض مقاوم است و در کل نفوذ‌ناپذیر است. این قهرمان‌ها معتقد به سرنوشت و تقدیر تغییرنیافتنی و در برابر آن تسلیم محض هستند و بر این باورند که هر چه سرنوشت باشد، همان می‌شود.

ویژگی‌های قصه

الف- خرق‌عادت

در فرهنگها خرق عادت به معنای خلاف عادت و قاعده آمده است. یعنی آنچه با محسوسات عقلی و تجارب حسی بشر منافات دارد. مثل معجزات انبیاء و کرامات اولیا که با تجربیات عینی مطابقت ندارد و جزو امور خارق‌العاده و شگفت‌انگیز می‌باشد. در قصه‌ها حیوانات و اشیاء به سخن‌گفتن با انسان برمی‌آیند و انسان با آنها هم‌صحبت می‌شود. غولی از چراغ کوچکی بیرون می‌آید. انسان به صورت حیوان، شی، درخت یا سنگ درمی‌آید و آنها به صورت انسان. قهرمان‌های قصه بر بدی‌ها پیروز می‌شوند و خوبی جانشین بدی می‌شود.

ب- پیرنگ ضعیف

حوادثی که در قصه‌ها رخ می‌دهد حوادثی عجیب و غیرمعقول هستند و از دلایل عقلی و استدلالی سست و ضعیفی برخوردارند و «خواننده نمی‌تواند آنها را باور کند.» (میرصادقی، 1386، ص 61) از این رو در اغلب قصه‌ها روابط علت و معلولی حوادث از نظم معقول و منطقی بی‌بهره است و این امر باعث می‌شود قصه‌ها دارای پیرنگ ضعیف و ابتدایی باشند. چرا که شناخت آدمی از مسائل و حوادث هر دوره، پیرنگ داستانها را به وجود آورده است. حوادثی که امروزه پذیرفتنی نیست در گذشته مورد قبول مردم بوده است و آن را امری معقول و باورکردنی تلقی می‌کردند. تبدیل انسان به پرنده و یا گفتگوی میان انسان و حیوانات برای مردمان گذشته قابل قبول بوده است و همین امر باعث ضعف پیرنگ قصه‌ها شده است و اگر هم دارای پیرنگ باشند ابتدایی و غیرمنسجم هستند.

اگرچه به ظاهر هدف قصه خلق قهرمان و ایجاد کشش و بیدارکردن حس کنجکاوی و سرگرم‌کردن خواننده و شنونده نسبت به قصه است. اما در حقیقت درونمایه و زیربنای فکری و اجتماعی قصه‌ها گسترش و ترویج اصول انسانی و برابری و برادری و عدالت اجتماعی است.

ج- مطلق‌گرایی

قهرمانهای قصه‌ها یا خوبند یا بد. حالت بینابین وجود ندارد. معنا و مضمون قصه‌ها از برخورد خوبی‌ها یا بدی‌ها حاصل می‌شود. قهرمانهای خوب و نیک‌سرشت با نیروهای شریر و اهریمنی می‌جنگند و حوادث قصه‌ها را شکل می‌دهند. رشته‌های حوادث بر اساس ترتیب و توالی زمان رخ می‌دهد و موجب خلق قصه می‌شوند. مضامین قدیمی نبرد روشنی با تاریکی، اهورامزدا با اهریمن که متأثر از تفکر زردشتی است، هسته اصلی بیشتر قصه‌هاست و همیشه قهرمانهای خوب، زیبا و راهبر در نهایت بر شخصیت‌های شریر، زشت و بدنهاد چیره می‌شوند و آنها را از بین می‌برند. به طور کلی با خواندن قصه‌های قدیمی به مطلقاً خوب‌بودن قهرمانها و مبارزه با بدی‌ها پی می‌بریم. تمامی عوامل نیکی و خوبی به طور مطلق در قهرمان قصه به چشم می‌خورد.

د- کلی‌گرایی و نمونه کلی

در قصه‌ها به کلیات و احوال کلی اکتفا می‌شود و به مسائل جزئی موقعیت‌ها و وقایع و خصوصیات روحی و خلقی شخصیت‌ها توجهی نمی‌شود. بیان وقایع و امور، کلی است. در قصه به خصلت‌های عام و فراگیر قهرمان‌ها و شخصیت‌های شریر اکتفا می‌شود.

در واقع روانشناسی فردی و گروهی و تجزیه و تحلیل‌های خلقی و روانی شخصیت‌ها و آدمهای قصه و بازتاب و تأثیر آنها بر وقایع قصه مطرح نیست و راوی تنها به ذکر کلیات حوادث و امور بسنده می‌کند می‌توان گفت اگر هم تحولی در شخصیت‌ها رخ دهد خصلتی است نه روانشناختی.

در قصه‌ها شخصیت‌ها نه انسان معمولی بلکه نمونه‌های کلی و آرمانی هستند. نمونه بارز این امر قصه «سمک عیار» است.

ط- ایستایی[1]

شخصیت‌های قصه غالباً ایستا[2] هستند و خصوصیات روحی و خلقی ثابتی دارند، یعنی به نتایج اعمالشان واکنش نشان نمی‌دهند و تغییر چندانی در شخصیت آنها صورت نمی‌گیرد. برخلاف رمان‌ها که شخصیت آنها در عین این که بر حوادث تأثیر می‌گذارد، خود نیز از حوادث تأثیر می‌پذیرند. در واقع خواننده قصه همان شخصیتی را که در ابتدای داستان شناخته در پایان نیز با آن روبرو است و حوادث داستان تغییری بر روی شخصیت‌ها نمی‌گذارد. زمان سپری می‌شود و حوادث بسیاری رخ می‌دهد اما آنها هیچ تغییر و دگرگونی نمی‌پذیرند. اگر هم دگرگونی ایجاد شود خصلتی است و بر اثر خصوصیتهای خلقی و روانی شخصیت‌ها نیست. به عبارت دیگر حادثه در خصوصیات روحی و خلقی شخصیت‌ها نقشی ندارد.

ف- در قصه‌ها زمان و مکان فرضی و تصوری هستند

مشخص نیست که قصه مربوط به چه زمانی است و منعکس‌کننده زندگی مردم کدام دوره است. پس با حدس و گمان باید دریافت که قصه متعلق به چه دوره‌ای است و بازگوکننده وضع اجتماعی و سیاسی چه زمانی است.

نگارنده قصه‌ها، شاید در غایت مقصود شهر یا کشور خود را مدنظر داشته است و شهر و کشور خیالی و فرضی او در قصه نماد و مظهری از شهر یا کشور خود بوده است و وقایعی که در قصه‌ها روی داده، وقایعی بوده که در کشورش رخ داده است. شاید ترس از مجازات حکام و سلاطین وقت باعث گردیده که راوی قصه مکان را در جای دیگری غیر از کشور زادگاه خود قرار دهد. «گاهی به ندرت می‌توان خصوصیت تمثیلی و نمادین دور و مبهمی را در انتخاب زمان و مکان بعضی از قصه‌ها دید. (میرصادقی، 1386، ص 68)

ق- همسانی قهرمانها در سخن‌گفتن

در قصه‌ها، قهرمان‌ها را نمی‌توان از نحوه صحبت‌کردنشان از هم بازشناخت. «اختلافی میان شاهزادگان ادب آموخته و تربیت‌یافته با سرکردگان لشکر و مردم عامی نیست.» (میرصادقی، 1386، ص 69)‌

شخصیت‌پردازی در قصه‌ها اصولاً مطرح نیست. شخصیت زنان، کودکان و مردان به یک گونه است. و از نظر طرز صحبت‌کردن شبیه یکدیگرند. خصوصیات روحی و خلقی شخصیت را در خلال گفتگوها نمی‌توان دریافت. نمونه بارز را در گفتگوی فرهاد کوه‌کن در بارگاه خسرو پرویز می‌بینیم که فرهاد آن گونه صحبت می‌کند که ناظم اثر، نظامی سخن می‌گوید. با توجه به این که یک مرد کوه‌کن نمی‌تواند چنین نغز و شیرین و ادیبانه صحبت کند.

گ- نقش سرنوشت

تقدیر و سرنوشت در قصه‌ها نقش اساسی را ایفا می‌کند. شخصیت‌ها از سرنوشت محتوم خود راه گریزی ندارند. «تنها سرنوشت آنان متفاوت است، زیرا تقدیر و سرنوشت، قهرمان حقیقی قصه‌هاست.» (میرصادقی، 1386، ص 70) و شخصیت‌ها هم‌چون پرکاهی بازیچه تقدیر تغییرناپذیر خویشند.

ل- شگفت‌آوری

خواننده حس می‌کند که نگارنده قصه‌ها سعی بر آن دارد که خواننده و شنونده را با ماجراها و حوادث آنی و خلق‌الساعه به اعجاب و شگفتی وادارد. شاید این تمایل از آن جا ناشی شده که در اصل قصه‌ها برای نقل‌کردن و سرگرم‌کردن خلق شده‌اند و بعد به صورت مکتوب درآمده‌اند و همین امر باعث شده که حوادث اختراعی و خیالی و عجیب و دور از ذهن وارد قصه‌های جدیدتر شده و به صرف جلب توجه و برانگیختن اعجاب خواننده مضمون و محتوای قصه‌ها را به انحطاط کشاند.

م- استقلال‌یافتگی حوادث

به طور کلی قصه‌های بلند فارسی از حوادث استقلال‌یافته تشکیل شده‌اند و این حوادث اگرچه به خودی خود کامل و مستقل هستند، رابطه مستقیم با هم دارند و پیرنگ ابتدایی قصه‌های بلند را به وجود می‌آورند و تاروپود قصه‌ها را به هم می‌بافند. (هر حادثه قصه جداگانه‌ای است که از کنار هم ‌قرارگرفتن و مجموع آنها کلیت و یکپارچگی قصه‌های بلند حاصل می‌شود).

و- کهنگی

سرانجام با توجه به خصوصیات و مشخصات ذکر شده مضامین قصه‌ها نمی‌تواند نو و امروزی باشد. «موضوع قصه‌ها قدیمی و کهنه و مربوط به زمانهای دور و جوامع گذشته و ازیاد رفته و منعکس‌کننده فرهنگ توده (فولکلور) و آداب و رسوم و عقاید خرافه مردم آن روزگار است.» (میرصادقی، 1386، ص 73) و حتی گاه در آن‌ها اشتباهاتی به چشم می‌خورد.

با این حال این قصه‌ها، از نظر پژوهشی در رشته‌های ادبیات، تاریخ، جامعه‌شناسی، مردم‌شناسی و اسطوره‌شناسی بسیار قابل توجه و حائز اهمیت هستند، اما خواننده امروزی را اغلب خسته و کسل می‌کنند.

قصه

 


انواع قصه:

قصه را به صورت یک کل در نظر می‌گیریم و انواع آثار خلاقه‌ای را که پیش از مشروطه در ایران رواج داشت گونه‌ها و انواع آن به حساب می‌آوریم. مهمترین این گونه‌ها عبارتند از: افسانه تمثیلی، حکایت اخلاقی، افسانه پریان، افسانه پهلوانان، اسطوره، چرا که سه خصوصیت عمده‌ای که برای قصه برشمردیم یعنی خرق عادت، پیرنگ ضعیف و کلی‌گرایی بر یکایک این موارد صدق می‌کند. اما با این حال هر کدام دارای خصوصیات خاص خود هستند که آنها را از هم متمایز می‌سازد.

الف- افسانه تمثیلی

اغلب شامل قصه کوتاهی است درباره حیوانات که از آن با عنوان افسانه حیوانات نیز یاد شده است. در این گونه قصه‌ها گاهی انسان و گاه اشیاء نیز شخصیت‌های اصلی هستند. افسانه تمثیلی به دلیل خصوصیت تمثیلی خود دارای دو سطح است. «سطح حقیقی و سطح مجازی. در سطح حقیقی قصه‌ای در مورد موضوعی نقل می‌شود.» (میرصادقی، 1386، ص 83) اما در سطح مجازی درونمایه قصه یا خصلت و سیرت شخصیت قصه به موضوع دیگری اشاره دارد.

سطح حقیقی اغلب با حیوانات سروکار دارد و آنها به زبان انسان سخن می‌گویند و رفتارهایی چون انسانها دارند، اما در سطح مجازی همیشه جنبه‌‌ای از رفتار و کردار انسان را نشان می‌دهد؛ مثلاً قهرمانان به صورت حیواناتی با خصوصیات ممتاز و پسندیده به جنگ شخصیت‌های ناپسندیده و شریر می‌روند که می‌توان به داستان حسن‌ کچل نوشته صمد بهرنگی اشاره کرد. از بهترین نمونه افسانه‌های تمثیلی می‌توان به کتاب «کلیله و دمنه» اشاره کرد.

ب- حکایت اخلاقی

این نوع حکایت هم‌ مانند افسانه تمثیلی گاه از خصوصیات تمثیلی برخوردار است، اما شخصیت‌های آن مردم هستند. حکایت اخلاقی به منظور ترویج اصول مذهبی و تعالی اخلاقی نوشته‌شده و قصه کوتاه و ساده‌ای است که حقیقت‌های کلی و عام را تصویر می‌کند. «ساختار آن نه به مقتضیات عناصر درونی خود بلکه در جهت تحکیم و تأئید قصد و غرض‌های اخلاقی گسترش می‌یابد.» (میرصادقی، 1386، ص 84) این قصد و غرض معمولاً آشکار است. به عنوان نمونه بارز و برجسته آن «گلستان سعدی» را می‌توان نام برد.

ج- افسانه پریان

قصه‌هایی درباره پریان، جن‌ها، دیوها، غول‌ها و دیگر موجودات مافوق طبیعی و جادوگرانی که حوادثی شگفت‌آور و خارق‌العاده را می‌آفرینند و از راه مهربانی و گاه شرارت تغییراتی را در زندگی بشر به وجود می‌آورند. این گونه قصه‌ها اغلب دارای پایانی خوش و بخشی از ادبیات عامه است و با سنت شفاهی قصه‌گویی ملتها سینه به سینه به ما رسیده است.

د- افسانه پهلوانان

قصه‌هایی که در آنها از چگونگی زندگی و نبرد میان پهلوانان و قهرمانان تاریخی و واقعی و افسانه‌ای صحبت می‌شود. این نوع افسانه در میان جهان اسطوره و جهان علم، جهان خیال و وهم و دنیای واقعی معلقند. برخی از پهلوانان و قهرمانان این قصه‌ها به نوعی واقعی هستند و در حوادث واقعی تاریخی شرکت دارند. اما اعمالی که از آنها سرمی‌زند آن‌چنان مبالغه‌آمیز است که گاه به اسطوره و حماسه نزدیکتر است. امروزه نمی‌توان باور کرد که آنها شخصیت‌هایی معمولی هستند. نمونه چشمگیر این نوع قصه‌ها «شاهنامه فردوسی» است که دارای سه دوره است: از دوره نخست پهلوانان اسطوره‌ای مانند کیومرث، از دوره مردم پهلوانان افسانه‌ای مانند رستم و از دوره سوم پهلوانان تاریخی مانند بهرام گور، قابل ذکر هستند.

و- اسطوره

قصه‌ای که درباره خدایان و موجودات فوق‌طبیعی که ریشه اصلی آنها اعتقادات دینی مردم است. این نوع قصه‌ها خاستگاه و آغاز زندگی و معتقدات مذهبی و قدرتهای مافوق‌طبیعی و اعمال آرمانی را بیان می‌کند. «اسطوره حقیقت تاریخی ندارد و پدیدآورندگان اصلی آن ناشناخته‌اند. (میرصادقی، 1386، ص 86) در اسطوره جنبه اخلاقی چندانی دیده نمی‌شود و همین امر وجه تمایز افسانه و حکایت با اسطوره است. در اسطوره اغلب مظاهر طبیعی و رویدادها و آفتهای طبیعی صاحب شخصیت انسانی (صنعت تشخیص) تصور و برای آنها ماجراهایی آفریده شده است؛ به عنوان نمونه آناهیتا ایزد بانوی جنگ و نگهدار آب که از اسطوره‌های ایرانی است.

نتیجه گیری :

تاریخ اولین قصه ها  به چهار هزار سال پیش از میلاد می رسد ، موضوع قصه ها متنوع است .ریشه پیدایش داستان کوتاه و رمان وجود قصه هاست . که با رشد جوامع بشری و به تناسب بلوغ ذهنی ، پیچیدگی ، گسترش و غنا یافتند. در قصه تاکید بر حوداث است و تکوین شخصیت ها کمتر به چشم می خورد . اگر چه هدف اصلی قصه ترویج اوصل انسانی و برقراری عدالت اجتماعی است .امروزه با وجودگونه های دیگر از ادبیات داستانی قصه ها بیشتر برای کودکان به کار برده می شوند.

پی نوشت:

[1]- ایستا: شخصیتی که تغییر نکند یا تغییر اندکی پذیرد. به عبارت دیگر در پایان داستان همان باشد که در آغاز داستان بوده است. حوادث داستان بر او تأثیر نکند یا اگر هم تأثیر گذارد اندک و ناچیز باشد.م:تبیان






تاریخ : شنبه 90/10/17 | 1:40 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

گروهی از نویسندگان از روایات شهری به ستوه آمده بودند و برای همین هم به روستا‌ها پناه آوردند. این نویسندگان به دنبال ایجاد فضاهای تازه بودند و هیچ تمایلات ایدئولوژیک نداشتند.  

محمدجواد جزینی

 محمد جواد جزینی مدرس، نویسنده و منتقد داستان تا کنون کتاب‌های مختلفی چون، "خرم خونین جاودانه"،"  الفبای داستان نویسی"،"آشنایی با داستان کوتاه"،" کسی برای قاطر مرده گریه نمی کند"،"مسافران اتاق شماره 17 "،" مردها فقط در ساحل زنده می‌مانند"،" سرباز قمقمه‌های خالی"،" زنی با کفش‌های پاشنه بلند" را به بازار کتاب عرضه کرده است. با او درباره داستان روستایی و شهری گفتگوی کوتاهی کردیم که در زیر می خوانید.

آقای جزینی کار تازه‌ای در دست چاپ دارید؟

بله . کتابی است سه جلدی به نام آشنایی با گونه‌های داستان پلیسی و داستان رئالیسم جادویی که به تازگی جلد سوم آن منتشر می‌شود همچنین کتاب تئوری ریخت شناسی داستان‌های مینی‌مالیستی است که نشر ثالث منتشر کرده است.

کمی درباره این کتاب‌ها توضیحات بیشتری بدهید.

 دراین پژوهش گونه شناختی، کوشیده‌ام بستر فکری و فلسفی مینی مالیزم را معرفی کنم. سوابق نشان می‌دهد ایرانی‌ها اغلب هنگام مواجه با پدیده‌های ادبی، به دو شیوه‌ی افراطی برخورد کرده‌اند. یکی پذیرش آن با آغوش باز و کاملا خوش‌بینانه، و دیگری نکوهش‌گرانه و بدبینانه. در این کتاب تلاش کرده‌ام بدون برخورد تجویزی به بررسی پدیده مینی‌مالیزم بپردازم. سعی کرده‌ام نشان دهم که مینی‌مالیزم چیست، از کجا آمده، چگونه شکل گرفته است و در چه چیزی تحول یافته است. از آنجایی که همواره داستان‌های مینی مالیستی را با داستان‌های خیلی کوتاه مثل داستانک، اسکچ یا طرح‌واره، میکروفیکشن یا داستان‌ریزه اشتباه گرفته می‌شود، تلاش کرده‌ام این گونه‌های داستانی را هم بررسی کنم تا تفاوت داستان مینی‌مالیستی با سایر داستان‌های کوتاه مشخص شود.

و درباره مجموعه داستان "کسی برای قاطر‌ها گریه نمی‌کند" نیز توضیحات بیشتری بدهید.

آن مجموعه داستان توسط نشر ققنوس منتشر شد که شامل بیست و یک داستان کوتاه است. دراین کتاب سعی کرده‌ام به زبان و تکنیک‌های تازه آن دست پیدا کنم.

شما یک مجموعه ده جلدی نیز در دست چاپ دارید از آن چه خبر؟

آن مجموعه به نام " آشنایی با داستان کوتاه" است. در واقع یک مجموعه ده جلدی است با هدف معرفی گونه‌های داستان کوتاه که انتشارات نیلوفر سپید آن را منتشر می‌کند. جلد نخستین مجموعه شامل دو مقاله پژوهشی است با عنوان " ریخت شناسی داستان‌های پلیسی" که به بررسی خاستگاه‌های فکری و فلسفی این گونه داستان‌ها می پردازد. جلد دوم " داستان کودک و نوجوان" نام دارد که اشاره ای هم به نقش تربیتی داستان کودک و نوجوان شده است. جلد سوم هم " آشنایی با داستان‌های جاودویی" است. در این گونه داستان‌ها خواننده با دنیایی واقعی رو به رو است که در آن اتفاقی خارق‌العاده روی می‌دهد.

شاه ادعا می‌کرد ایران در آستانه دروازه‌های تمدن است و نویسندگان برای مخالفت با این اعتقاد هر چه می توانستند از تمدن گلایه و شکایت می‌کردند و مظاهر تمدن را به فاجعه‌ترین شکلش نشان می‌داند تا مخالفتشان را با شاه بیان کنند.

آقای جزینی شما چقدر به نام گذاری داستان‌های شهری و روستایی معتقد هستید؟

بحث موافق بودن و مخالف بودن نیست مسئله این است که در سال‌های دهه سی که پایه ‌های داستان نویسی در ایران ریخته شد این نوع داستان درکانون شهری شکل گرفت. یعنی اولین تجربه داستان نویسی از آن نویسندگانی بود که در شهر زندگی می‌کردند و خاستگاه شهری داشتند و از نسل متوسط به بالای شهری بودند. طبیعی بود که دغدغه‌های شهری در داستان‌هایشان نمود خیلی بیشتری داشته باشد. موج داستان‌های شهری ادامه داشت تا این که در دهه چهل چند اتفاق مهم باعث شد داستان‌های روستایی نوشته شود و نویسندگان به سمت داستان‌های روستایی گرایش پیدا کنند. یکی ازآن جریانات مسائل سیاسی کشور بود. بعضی از گرایشات سیاسی آن روزگار، معتقد بود که آگاهی اجتماعی از دل توده‌های کارگری شروع می‌شود و باید آگاهی به کارگران داده شود اما جریانی مخالف آن ظهور کرد که معتقد بود باید آگاهی از روستا‌ها شروع شود.در حالی که آن زمان سواد حتی در شهر‌ها هم نبود چه رسد به روستاها. و بعد موضوع انقلاب سفید مطرح بود که شاه ادعا می‌کرد ایران در آستانه دروازه‌های تمدن است و نویسندگان برا ی مخالفت با این اعتقاد هر چه می توانستند از تمدن گلایه و شکایت می‌کردند و مظاهر تمدن را به فاجعه‌ترین شکلش نشان می‌دادند تا مخالفتشان را با شاه بیان کنند. نشان دادن فقر و بدبختی ایرانیان در مقابل این ادعای شاه یکی از شگرد‌های مخالفت ورزی نویسندگان بود و این بدبختی‌ها و فقر را در شهر پیدا نمی‌کردند و چه جای مناسبی بهتر از روستا‌ها برای نشان دادن بیچارگی مردم در روزگار شاه بود؟ البته جریان زیبایی شناسی هم وجود داشت. گروهی از نویسندگان از روایات شهری به ستوه آمده بودند و برای همین هم به روستا‌ها پناه آوردند. این نویسندگان به دنبال ایجاد فضاهای تازه بودند و هیچ تمایلات ایدئولوژیک نداشتند.  

ولی دغدغه های شهری هنوز به حدی نرسیده بود که مردم و نویسندگان به حد انزجار از آن رسیده باشند و برای فرار از آن به روستاها پناه ببرند.

در پژوهش‌ها و نقد و بررسی آثار دهه مشروطه این طور بر می‌آید که نویسندگان از فضاهای تکراری شهری گلایه می‌کنند و این بازگشت به روستاها در واقع یک تمایل آگاهانه برای گریز از شهر به روستا بوده است. این موضوع در مصاحبه‌ها و گزارش‌هایشان هم همین نکته دیده می‌شود.

ولی مدرنیته هنوز به آن حدی از رشد نرسیده بود که نویسندگان ما زندگی شهری را تماما تجربه کرده باشند و از آن نیز گذشته باشند.

مدرنیته یک امر نسبی بود نه مطلق. آن روزگار هنوز نه مدرنیته به طور کامل آمده بود و نه سنت آن سنتی بود که نویسندگان قصد احیای آن را داشتند. داستان نویسی از طبقه متوسط زاده شد و آن‌ها هم دغدغه های شهری داشتند. فقط همانطور که گفتم مسائل سیاسی باعث شد داستان‌های روستایی شکل بگیرد.داستان، روستایی و شهری

 

مشخصه اصلی داستان روستایی چیست؟

داستان روستایی به داستانی گفته می‌شود که اتفاقاتش در بستر روستا و در فضایی غیر از مرکز و پایتخت شکل بگیرد. و دومین مشخصه‌اش این است که اتفاقی در آن رخ دهد که امکان وقوعش در شهر نیست.

می‌توانید برای مشخصه دوم مثالی بزنید؟

مثلا دعوای یک زن و شوهر می‌تواند در هر جایی اتفاق بیفتد. ولی قاچاق آدم نمی‌تواند در شهر اتفاق بیفتد بلکه باید در مرز صورت بگیرد. یا مثلا امکان ندارد ساکنان یک شهر بچه حرام‌زاده‌ای را به دریا بیندازند. یا در شهر اتفاق نمی‌افتد که دختر بچه 9 ساله‌ای را به عقد پیرمردی 90 ساله در بیاورند. این اتفاقات در بافت روستا شکل می‌گیرد.

در داستان‌های روستایی نویسندگان گویش‌های محلی را هم در داستان وارد می‌کنند و این خطر را به وجود می‌آورند که مخاطب را از دست بدهند. گاهی چنان این گویش‌ها از حد می‌گذرد که مخاطب فارسی زبانی که به‌ آن گویش آشنایی ندارد از داستان فاصله می‌گیرد.

یکی از ویژگی‌های داستان‌های روستایی عنصر جغرافیای مکانی و جغرافیای فرهنگی آن روستا است. اما نویسندگان با ترفند شبه زبان این مشکل را بر طرف می‌کنند. هر داستانی که روستایی است به زبان روستا نوشته نمی‌شود. مثلا هر وقت می‌خواهند زبان عربی به کار ببرند یک ال اول کلمه‌ها می‌آورند البته این کاربرد ابتدایی شبه زبان است. شبه زبان زبانی است ما بین زبان رسمی و زبان محلی. برای مثال من شما را ارجا می دهم به فیلم امام علی. بازیگران به زبانی حرف می‌زدند که زبان ما نبود اما زبان عربی هم نبود.

ممکن است روستایی بودن داستان را تنها به محیط و شرایط جغرافیایی آن منحصر نکنیم بلکه به شخصیت‌ها سرایت بدهیم؟

متوجه اصل سوال شما نشدم.

برای مثال من سه خواهر آنتوان چخوف را نمونه می‌آورم . این داستان در روستا می‌گذرد اما شخصیت‌های اصلی داستان با این که روستایی هستند و در روستا زندگی می‌کنند اما خودشان را متعلق به روستا و فرهنگ آن نمیدانند بلکه انسان‌هایی کاملا مدرن هستند که به چند زبان مسلط هستند. آنها روی فرهنگ روستایی تاثیر می‌گذارند و روستا هم روی فرهنگ آنها تاثیر می‌گذارد. این داستان‌ها هم در مقوله داستان‌های روستا حساب می‌شوند؟

  • این داستان‌ها درواقع جزو داستان‌های توریتسی محسوب می‌شوند. یک نگاه توریست می نویسد کدخدا روی تپه نشسته بود و به غروب دل انگیز روستا نگاه می‌کرد اما می‌دانیم که برای کدخدا غروب اصلا دل انگیز نیست. این بیان، بیان شهری است که برای روستا استفاده می شود. این داستان‌ها ممکن است جایگاه و ارزش ادبی متفاوتی داشته باشد اما به هر حال وجود دارند.  در این داستان‌ها هیچ کدام ازشخصیت‌ها روستا را متعلق به خودشان نمی‌دانند.م:تبیان





تاریخ : شنبه 90/10/17 | 1:35 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()


 

از: استیو کاوفمن (Steve Kaufmann)
هنگامی که به 45 سال گذشته برمیگردم، چنین به نظرم میرسد که بزرگترین عامل تمام موفقیتهای من به عنوان دانشجو، دیپلمات یا تاجر، خوش شانسی بوده و بس. هنگامی که از ناپلئون پرسیدند که آیا او ترجیح میدهد فرماندهان ارتش وی شجاع باشند یا زیرک، او پاسخ داد هیچکدام، من فرماندهان خوش شانس را ترجیح میدهم.

سوال اینجاست، چگونه شانس بیاوریم؟
در اینجا هفت عادتی را که برای من عامل خوش شانسی بوده اند، با شما در میان میگذارم:

1? ماجراجو باشید اما سر دار و ندارتان شرط نبندید.
تمام موفقیتهای من به خاطر روحیه ریسک پذیرم بوده است. من آسایش تحصیل در دانشگاه شهر خود را رها رده و برای تحصیل به خارج رفتم. بر سر موضوعی که واقعا برایم اهمیت داشت در مقابل رئیسم ایستادم. از کار در شرکت استعفا داده و کار خودم را به وجود آوردم. به فروشنده ای در مقابل وثیقه اندک پول قرض دادم و موارد بیشماری از این قبیل. اینها، کارهایی بودند که بیشترین پاداش را به دنبال داشتند. اما، در تمام این موارد من میتوانستم از عهده پیامدهای شکست هم بربیایم. البته قرار هم نبود که در صورت شکست به جزیره الب تبعید شوم، اما باید همه جوانب کار را سنجید. هرچند که من همیشه هم نمینشینم و یک برنامه عریض و طویل بچینم، بیشتر اوقات تنها از حس درونی خود پیروی میکنم، اما در تمام شرایط، کاری را انجام میدهم که بدانم میتوانم از پس شکست آن برآیم.

2? کار را با اعتماد به دیگران آغاز کنید:
شما نمیتوانید تک و تنها به جای برسید و تنها با کمک دیگران میتوانید به اهداف خود دست یابید. این دیگران شامل دوستان، خانواده، همکاران، روئسا و کارکنان، فروشندگان و خریداران هستند. اگر شما ذاتا شکاک هستید یا دوست دارید تمام کارها را به تنهایی انجام دهید، امکان اینکه بخت به شما رو کند بسیار کم خواهد بود. زیرا معمولا شانس توسط دیگران بر سر راه شما قرار میگیرد.

3? با مهره های قوی خود بازی کنید:
نقاط قوت خود را بشناسید و آنها را به کار گیرید. نقاط ضعف خود را نیز بشناسید و از اینکه مجبور به استفاده از آنها شوید، اجتناب کنید. از وانمود کردن به قدرتهایی که فاقد آن هستید خودداری کنید. شما میتوانید توان و قدرتمندی خود را افزایش داده و بر ضعفهای خود چیره شوید. اما قبل از هرچیز باید مهارتها، استعدادها، دانش و روابط خود را به خوبی بشناسید و در هر زمان که میتوانید، از آنها استفاده کنید. این کار احتمال خوش شانس بودن را افزایش میدهد.

4? بیش از آنچه میگیرید، پس بدهید.
اگر میخواهید افراد خوش شانس را به برنامه خود وارد کنید، آماده بخشش باشید. شما باید بدون چشمداشت، برای دیگران قدمی بردارید. جربیات من، همواره نشان داده اند که این ضرب المثل قدیمی: “از هر دست بدهی، از همان دست میگیری” واقعیت دارد و مطمئن باشید که آنچه را بخشیده اید، چه مالی و چه معنوی، در غیر منتظره ترین موقعیت به شما باز میگردد و گره از کارتان میگشاید.

5? متناسب و سلامت شوید و این حالت را حفظ کنید:
نظور از تناسب و سلامت تنها از نظر فیزیکی نیست. منظور من بهداشت و سلامن جسمی، فکری و روانی است. صحیح غذا بخورید و فعال باشید. در هر سن و موقعیت به مطالعه و آموختن بپردازید. مثبت اندیش باشید. بدانید که لزوما همواره همه چیز بر وفق مرادتان نیست. اما با اعتقاد بر امکان پذیر بودن موفقیت، حتی در موقعیتهای دشوار نیز پیروز خواهید شد. هرگز هنگام شب و زمانی که خسته هستید، به مشکلات عمده و سخت نیاندیشید. سلامت و انرژی شانس به همراه خواهند داشت و قدرت مقابله با شکست را در اختیارتان میگذارند.

6? در برقرار کردن ارتباط و اطلاع رسانی مهارت یابید:
شما باید بتوانید به خوبی به دیگران بگویید که هستید و چه میخواهید. بر روی مهارتهای کلامی خود کار کنید. منظور من شیوه استفاده از کلمات، روش واضح سخن گفتن و نوشتن و بیان منظور با کلامی ساده اما قدرتمند است. اگر فرصت دارید، زبان دیگری نیز بیاموزید. دانستن چند زبان مختلف، شانس بسیاری برای من به همراه داشت و امکانات کاری فراوانی در اختیارم قرار داد. به یاد داشته باشید که در دهکده جهانی، اهمیت زبان هرگز کم نخواهد شد.

7? در کار و صنعت واقعی خود گام بردارید:
یک حسابدار میتواند به خوبی از برنامه های اقتصادی، جدولهای مختلف درآمد و سود و زیان و… مطلع باشد و کار خود را به خوبی انجام دهد، اما بعید است بتواند تغییر شغل داده و کفاش خوبی شود. هر راه اندازی، هر شرکت و هر معامله ای بر مبنای یک صنعت یا برپایه رشته علمی یا تجربی خاصی بنا شده است. به سوگند بقراطی رشته مورد نظر خود وفادار باقی بمانید. در اینصورت دیگران متوجه میشوند که شما واقعا در حرفه خود وارد و کارآمد هستید و بخت به شما رو خواهد کرد. با پرداختن به این عادات، به شانس فرصت بدهید به سراغتان بیاید. هر چه زودتر، بهتر…

 

7روش برای تصمیم گیری بهتر و اراده قویتر

بسیاری بر این باورند که در کنترل و مدیریت خودشان ضعف دارند و دچار مشکلات عدیده ای هستند،  تصمیم گیری و تصمیم سازی برایشان سخت است و اراده انجام هیچ کاری را ندارند.

 افزایش  قدرت تصمیم گیری و تصمیم سازی و تقویت نیروی اراده، آرزویی است که بسیاری از افراد آن را تنها در حد یک رویا می پندارند و گمان می کنند هیچ راهی برای آن وجود ندارد، حال آنکه به شدت در اشتباه هستند.

در این مقاله از روش هایی صحبت به میان می آید که در بهبود وضعیت تصمیم گیری و اراده شما نقشی کلیدی ایفا می کنند:

1. تصمیم ها را با هم هماهنگ کنید

قدرت تصمیم گیری بدین معناست که بتوانید تصمیم های کوچکی که در طول روز می گیرید و کارهایی که قصد و اراده انجام آنها در طول روز را دارید، با هم همسو باشند و بتوانید آنها را هماهنگ یا به عبارت بهتر اولویت بندی کنید.

2. مواد حاوی گلوکز بخورید

شاید برایتان جالب باشد که پس از یک روز کاری خسته کننده و زمانی که به خانه می رسید، چگونه می توانید دوباره انرژی و توان تصمیم گیری درباره ساعات باقی مانده را داشته باشید. راه حل این مشکل ساده تر از تصور شماست. لطفا مواد حاوی گلوکز مصرف کنید.

3. با وسوسه ها مبارزه کنید

از انرژی درونی خود برای مبارزه با امیال و وسوسه های آنی کمک بگیرید تا اراده تان برای تصمیم گیری های پیچیده و مهم بیشتر شود. وسوسه ها خیلی راحت می توانند مانع تصمیم گیری ها شوند و از طرفی مبارزه با وسوسه ها هم تمرینی بسیار خوب و ایده آل برای تقویت اراده و قدرت تصمیم گیری است.

4. استرس را از خود دور کنید

افراد باهوش به جای اینکه در طول روز برای هر کاری به خود استرس راه دهند، انرژی خود را ذخیره می کنند تا از آن برای تصمیم گیری بهتر استفاده کنند.

حذف استرس از فهرست کارهای روزانه مقدار قابل توجهی انرژی ذخیره شده برای شما به ارمغان می آورد.

5. به خواب و خوراکتان برسید

سعی کنید با اراده قوی و تصمیمی قاطع خوراکی هایی را که هیچ نفعی به شما نمی رسانند، از برنامه غذایی تان حذف کنید و از طرفی برای خواب راحت و کافی هم ارزش قائل شوید.

اراده ای که برای این کار به خرج می دهید، نشان از  قابلیت های شما در تقویت اراده تان در امور گوناگون دارد.

6. به ضمیر ناخودآگاه، آگاهانه توجه کنید

ضمیر ناخودآگاه شما می تواند در تصمیم گیری و اراده برای انجام کار، بدون اینکه خود بخواهید، به شما کمک کند، پس به سادگی به حرف دلتان گوش کنید و آن را دست کم نگیرید.

 7. روی کمک دیگران حساب کنید
تقویت نیروی اراده و تصمیم سازی، لزوما در توانایی شخصی شما برای کنترل خودتان خلاصه نمی شود. پس برای اینکه نتیجه بهتری از این تلاش ها بگیرید، هرگز مشورت با دیگران را از یاد نبرید.






تاریخ : شنبه 90/10/17 | 12:48 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

مسابقات اتومبیلرانی آفرود (دو دیفرانسیل) روز جمعه در تبریز برگزار شد...
 






تاریخ : شنبه 90/10/17 | 12:28 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

S A L I J O O N

S A L I J O O N
 

Anelka

S A L I J O O N

S A L I J O O N


Cannavaro

S A L I J O O N

S A L I J O O N

Zidane

S A L I J O O N

S A L I J O O N


Shevchenko
S A L I J O O N

S A L I J O O N


Ronaldo

S A L I J O O N

S A L I J O O N


Christiano Ronaldo

S A L I J O O N

S A L I J O O N


Nesta

S A L I J O O N

S A L I J O O N


Del Piero

S A L I J O O N

S A L I J O O N


Owen

S A L I J O O N

S A L I J O O N

Totti

S A L I J O O N

S A L I J O O N


Rui Costa

S A L I J O O N

S A L I J O O N
 

Ronaldinho
S A L I J O O N

S A L I J O O N


Rui Costa

S A L I J O O N

S A L I J O O N


Figo

S A L I J O O N

S A L I J O O N


Morientes

S A L I J O O N

S A L I J O O N



Batistuta

S A L I J O O N

S A L I J O O N
 

Maradona

S A L I J O O N

S A L I J O O N
 

Casillas

S A L I J O O N

S A L I J O O N
 

Nuno Gomes

S A L I J O O N

S A L I J O O N


Crespo

S A L I J O O N

S A L I J O O N



Maldini

S A L I J O O N

S A L I J O O N


Montella

S A L I J O O N

S A L I J O O N


Raul

S A L I J O O N

S A L I J O O N


Inzaghi

S A L I J O O N

S A L I J O O N

 






تاریخ : شنبه 90/10/17 | 12:26 عصر | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
تابلوی "ستایش پروردگار" اثر محمود فرشچیان نگارگر برجسته کشور در موزه اختصاصی این هنرمند واقع در مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد رونمایی شد.

این تابلو عصر پنجشنبه 15دی‌ماه با حضور استاد فرشچیان همچنین مدیر مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد، مشاور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، هنرمندان و علاقمندان رونمایی شد.




در این مراسم فرشچیان گفت: این اثر از آیه شریفه و زیبای "یسبح لله مافی السماوات و ما فی الارض" برگرفته شده و یک سال و نیم برای خلق آن وقت صرف شده است.
 
نگارگر نامی ایران با تاکید به اینکه تاکنون آثارش را تنها به موزه حضرت رضا (ع) تقدیم کرده و خواهد کرد، اظهار داشت: تابلو ستایش پروردگار یک سال در موزه فرشچیان مجموعه سعدآباد به نمایش عموم گذاشته می‌شود و پس از آن به آستان مقدس علی بن موسی الرضا (ع) اهدا خواهد شد.
 
فرشچیان درباره مفهوم این اثر افزود: موضوع و مضمون اصلی این تابلو عبادت و شکرگزاری به درگاه خداوند است. هرکس به گونه‌ای خداوند یکتا را ستایش می‌کند؛ هنرمندان نیز با آثار هنری خود به نوعی عبادت الهی را به نمایش می‌گذارند.
 



او در مورد نحوه برگزاری مراسم رونمایی از این اثر تصریح کرد: این مراسم با همکاری مجموعه سعدآباد برگزار شد و از آنجا که این اثر هدیه‌ای به آستان مقدس امام هشتم (ع) است می‌خواستم که این اثر در ‌‌نهایت سادگی و درویشی و بدون هیچگونه تشریفاتی رونمایی شود و به قول شاعر گرانقدر، شیخ حافظ که می‌گوید: غلام همت آن نازنینم که کار خیر بی‌روی و ریا کرد.
 
این مینیاتوریست فرهیخته کشور تاکنون نشان‌های ارزشمند مختلفی همچون نشان درجه یک هنر ایتالیا، تندیس طلایی اسکار ایتالیا، نشان هنر نخل طلایی ایتالیا، تندیس طلایی اروپایی هنر ایتالیا، دیپلم آکادمیک اروپا، دیپلم لیاقت دانشگاه هنر ایتالیا، مدال طلای آکادمی هنر و کار ایتالیا، جایزه? نخست وزارت فرهنگ و هنر ایران، مدال طلای جشنواره? بین‌المللی هنر بلژیک و مدال طلای هنر نظامی ایران را کسب کرده است.
 
از دیگر آثار نفیس استاد فرشچیان می‌توان به تابلوهای عصر عاشورا، ضامن آهو، غدیر، پنجمین روز آفرینش و کوثــر اشاره کرد.

منبع: مهر





تاریخ : شنبه 90/10/17 | 10:44 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
در یک گور دسته جمعی که در شمال افغانستان کشف شد، 15 تا 20 جسد به چشم می‌خورد که در هنگام قتل عام دست و پای قربانیان با طناب بسته بوده است.
در یک گور دسته جمعی که در شمال افغانستان کشف شد، 15 تا 20 جسد به چشم می‌خورد که در هنگام قتل عام دست و پای قربانیان با طناب بسته بوده است.

 در مزار شریف، این گور دسته جمعی که در آن بقایای پانزده تا بیست جسد دیده می‌شود، در جنوب غرب شهر "مزارشریف" مرکز ولایت "بلخ و در یک منطقه نظامی کشف شد.
 
به گفته "محمد نعیم" از افسران این مرکز نظامی، این گور دسته جمعی در دشت "ارزنه" که در حال حاضر در محوطه این پادگان نظامی قرار دارد، در حالی که کارگران مشغول حفر زمین بودند، کشف شد.

وی با بیان این که تا کنون معلوم نیست که این گور دسته جمعی مربوط به چه زمانی و چه کسانی مسبب آن هستند، گفت: به منظور مشخص شدن زمان دقیق به وجود آمدن این گور دسته جمعی تحقیقات پزشکی قانونی بر روی بقایای این اجساد آغاز شده است.

گفته می‌شود ممکن است که این گور دسته جمعی مربوط به 30 سال قبل و زمان حکومت کمونیستی افغانستان باشد که مردم را به صورت دسته جمعی به کشتارگاه‌ها می‌برد.

در همین حال "عبدالبشیر" که مسئولیت یک پروژه ساختمانی را در محوطه این پادگان نظامی به عهده دارد، معتقد است: این گور دسته جمعی زمانی کشف شد که کارگران برای کانال کشی مشغول به حفر زمین بودند.

وی ادامه داد: طوری که آثار به جامانده از اجساد نشان می‌دهد، ممکن است تعداد 15 تا 20 تن در این گور مدفون شده باشند.

گفتنی است، آثار به جامانده نشان می‌دهد که دست و پای این افراد با ریسمان بسته شده و سپس تیر باران شده‌اند.

با توجه به جنگ‌های طولانی که نزدیک به چهل سال است به بهانه‌های مختلف در افغانستان ادامه دارد، افراد زیادی جان خود را از دست دادند، که برخی از آنان در گورهای دسته جمعی دفن شده و از سرنوشت آنان کسی خبر ندارد .

نزدیک به 3 سال پیش نیز یک گور دسته جمعی در مناطقی از شهر مزارشریف کشف شد که به زمان حکومت طالبان در افغانستان مربوط می‌شد.






منبع: فارس





تاریخ : شنبه 90/10/17 | 10:41 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

S A L I J O O N

 






تاریخ : شنبه 90/10/17 | 10:35 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()

یکی از هواداران بشار اسد رییس جمهوری سوریه در حال بوسیدن پوستر وی (دمشق)

بشار اسد



دستگیری یکی از نوجوانان فلسطینی از سوی نظامیان اسراییلی (بیت المقدس)

بیت المقدس



دانشگاه الله آباد هند

دانشگاه الله آباد هند



دوقلوهای دختری که یک سال با هم اختلاف دارند. به دلیل تولد این دوقلوها در نیمه شب 31 دسامبر یکی از آنها دقایقی قبل از سال نو به دنیا آمد و دیگری در نخستین دقایق سال 2012

دوقلوها



اسکی باز نروژی در حال پرش در مسابقات جهانی اسکی پرش اتریش

اسکی پرش



موج سواری در سواحل اسپانیا

موج سواری



یک بی خانمان آمریکایی در مرکز صلیب سرخ در ساحل " وست پالم" فلوریدا

بی خانمان آمریکایی



پرسنل قراردادی پلیس هند در اعتراض به تمدید نشدن قرار دادهایشان یک جاده را بسته اند

پلیس هند



بدون شرح!

بدون شرح

بدون شرح

بدون شرح

بدون شرح






تاریخ : شنبه 90/10/17 | 8:59 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
<   <<   16   17   18   19   20   >>   >
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • بی بی مارکت
  • ttp://www.bachehayeghalam.ir/sitefiles/bgh_sound_player.php">