|
|
|
|
|
|
آب شرب شهری یا آب لوله کشی چه محدودیت هایی دارد؟
متاسفانه بیشتر نگرانی ها در رابطه با آب شهری یا لوله کشی به خاطر وجود احتمالی مواد جانبی آلی فرار هالوژن دار یا «ارگانوهالوژن ها» (OHs) است که هنگام روند گندزدایی یا کلرزنی در اثر واکنش کلر با مواد آلی و ناخالصی های موجود در آب به وجود می آیند. مشکل دیگر سختی بیش از حد مجاز آب است که بر اثر وجود برخی از فلزات سنگین که غالبا به علت فرسودگی یا خوردگی در لوله ها و شیرآلات داخل ساختمان ها بروز می کند و ربطی هم به فرآیند تصفیه آب ندارد.
از سوی دیگر باتوجه به دخیل بودن چاه ها در تامین آب شهری، این امکان وجود دارد که برخی از چاه ها در بعضی مواقع و تحت شرایط خاصی در مجاورت فاضلاب ها، محل دفن زباله ها، دامداری ها، کودها، مناطق زراعی و... قرار گیرد در این صورت احتمال آلوده شدن منابع آبی با میکروب های بیماری زا یا حتی نیترات وجود دارد.
در هر حال کیفیت آب لوله کشی برای مصارف شرب باید به گونه ای باشد که در زمان طولانی یا کوتاه مشکلی در سلامت مصرف کننده ایجاد نکند. بنابراین هر میزان سرمایه گذاری برای ارتقای کیفیت آب لوله کشی شهری و به صفر رساندن ترکیب های آلی فرار هالوژن دار یا دیگر مواد آلاینده در آّب شهری با استفاده از تکنولوژی های پیشرفته، مدبرانه خواهد بود و باعث بهبود و ارتقای سلامت جامعه و در نتیجه صرفه جویی های نجومی در هزینه های دارو و درمان می شود.
جوشاندن آب شهری باعث ارتقای کیفیت آن می شود؟
جوشاندن آب نه تنها باعث ازبین رفتن میکروارگانیسم های بیماری زا، برخی ویروس ها و... می شود بلکه منجر به تشکیل کربنات های غیرمحلول در آب نیز می شود و درنتیجه سختی آب را تا حدودی کاهش می دهد. به علاوه در این روند، بیشتر آلاینده های فرار آلی که نقطه جوششان پایین تر از 100 درجه سانتی گراد است، در اثر تبخیر از آب خارج می شوند. البته فیلترکردن آب با استفاده از فیلترهای مخصوص میکرونی، مانع از ورود میکروارگنیسم ها می شود.
استفاده از اشعه ماورای بنفش (UV)، ازن (O3) یا مواد شیمیایی گندزدا مثل کلر یا ترکیب های آلی کلردار هم می تواند در از بین بردن میکروارگانیسم های مضر موثر شد. ولی استفاده از روش آخر منجر به تولید مواد جانبی زیان آور در آب می شود. از نظر علمی بهتر است فقط آب را برای یک دقیقه بجوشانید به علاوه حتما لازم نیست آب را تا حد نقطه جوش برسانید، چون می توانید با کنترل شعله گاز، دمای آن را فقط برای چند دقیقه تا حرارت حدود 85 درجه سانتی گراد نگه دارید که در این شرایط نه تنها میکروارگانیسم های مضر از بین می روند بلکه غلظت آلاینده های احتمالی در آب در مقایسه با آب جوشیده نیز افزایش نمی یابد.
از آنجا که بعضی از فلزات سنگین و آلاینده ها حلالیت خیلی کمی در آب سرد دارند، بهتر است وقتی می خواهید از آب لوله کشی شهری برای مصارف شرب استفاده کنید، حتما از شیر مربوط به آب سرد استفاده کنید و چنانچه آبش گرم بود، اجازه دهید کمی آب از شیر خارج شود تا دمای آن تغییر کند و سرد شود. توجه داشته باشید، این آب گرم را دور نریزید بلکه آن را جمع آوری و برای مصارف دیگر مورد استفاده قرار دهید. در غیر این صورت نوشیدن و پخت و پز با این آب گرم شیر لوله کشی می تواند سلامت را به طور جدی در طولانی مدت به مخاطره بیندازد.
باتوجه به اینکه لوله کشی بعضی مدارس، قدیمی و فرسوده است یا به علت عدم جریان مستمر آب در طول سال، دچار خوردگی و زنگ زدگی می شوند در این صورت خطر آلوده شدن آب با برخی از آلاینده های معدنی و حتی ارگانیسم های بیماری زا و... از طریق این لوله ها وجود دارد. بنابراین بهتر است والدین، آب شرب مصرفی فرزندان خود را از منابع مطمئن مثل آب معدنی یا آب لوله کشی سالم که حدود یک دقیقه جوشیده شده باشد – البته در ظروف غیرپلاستیکی – تامین کنند.
آیا نوشیدن آب خالص زیان بار است؟
آب خالص یا همان H2O است که معمولا به کمک دستگاه های اسمز معکوس، تعویض یونی رزینی، تقطیر و... تولید می شوند که بهتر است از آن به عنوان «آب بی خاصیت» نام برد زیرا فاقد یا حاوی مقدار خیلی کمی یا ناچیزی از مواد معدنی مغذی و مفید برای بدن است.
البته فراموش نکنید بیشتر نوشیدنی ها، داروها و... با این نوع آب تولید می شوند بنابراین مصرف آن در طولانی مدت باعث کاهش شدید املاح محلول در آب از قبیل کلسیم، منیزیم، سدیم، پتاسیم و... در بدن می شود و درنهایت باعث بروز بیماری های قلبی – عروقی، افزایش خطر شکستگی استخوان مخصوصا در کودکان، تضعیف سیستم ایمنی، مشکلاتی در اعصاب حرکتی، تولد نوزادان کم وزن، تشنج بارداری یا اکلامپسی، تولدهای زودرس، افزایش ریسک ابتلا به سرطان و در برخی موارد مرگ و میرهای ناگهانی خواهد شد. به علاوه کمبود املاح مفید در این گونه آب های خالص، ممکن است باعث ایجاد عوارض حاد مثل ضعف، خستگی، گرفتگی ماهیچه ها و... در مصرف کننده شود. بررسی های علمی نشان داده اند که مرگ و میر بیماران قلبی در مناطقی که میزان سختی آب شرب بالاست به مراتب کمتر است. بنابراین مصرف آب شرب با میزان لازم سختی یا بیشتر از حد مجاز، مطمئنا بهتر از مصرف آب خالص با مقدار کم املاح یا بدون سختی است.
آب آلوده به آلاینده را باید جوشاند؟
جوشاندن آب حاوی آلاینده های سمی شیمیایی مثل فلزات سنگین (جیوه، سرب، آرسنیک و...)، مواد نسوز، آفت کش ها، نیترات یا نیتریت یا برخی از مواد آلی آلاینده که دارای نقطه جوش بالای حدود 100 درجه سانتی گراد هستند، کاملا غیرعلمی و غیراصولی است. زیرا با انجام این کار، صرفا باعث افزایش غلظت این آلاینده ها در آب می شوید و شرایط آلودگی آب را بدتر و وخیم تر می کنید. مثلا چنانچه آب شهری دارای آلودگی کمی بیش از حد استاندارد از نیترات است، می توانید آن را به کمک آب خالص یا آب تصفیه شده به روش اسمز مخلوط کنید تا غلظت نیترات را به میزان قابل توجهی کاهش دهید.
آیا ظروف بی خطری هم برای نگهداری آب وجود دارد؟
اگر مایلید از نوع پلاستیکی و کم خطر این ظروف استفاده کنید، بهتر است مطمئن شوید حتما این ظروف از جنس پلی اتیلن و فاقد مواد افزودنی مثل فتالات ها یا آدیپات ها با شند. البته می توانید از بطری های فلزی از جنس استنلس استیل یا از بطری های شیشه ای استفاده کنید. به علاوه برای استفاده مجدد از هر نوع بطری، لازم است حتما آنها را بعد از مصرف کاملا شستشو و ضدعفونی کنید.
آیا همه ما باید در روز 8 لیوان آب بنوشیم؟
بیشتر مردم با این نسخه عامینه یعنی نوشیدن 8 لیوان آب یا 2 لیتر آب در روز برای هر فرد از بزرگ تا کوچک آشنایی دارند و بسیاری هم ممکن است از آن تبعیت کنند. هرچند این توصیه ممکن است به طور میانگین یا آماری برای کل جمعیت یک کشور کم و بیش مصداق داشته باشد، ولی مسلما برای تک تک افراد جامعه درست نیست مثلا در ایالات متحده میزان مصرف آب شرب برای هر فرد در روز به طور میانگین حدود 2 لیتر است که این آمار بازهم بین زنان و مردان تفاوت دارد به طوری که مصرف غذاهای حاوی آب همراه مصرف آب شرب برای مردان بالای 18 سال به طور متوسط، حدود 7/3 لیتر در روز و برای زنان بالای 18 سال، حدود 7/2 لیتر در روز است. البته گفته می شود این چنین توصیه های نادرست همگانی، احتمالا از سوی برخی از تولیدکنندگان آب معدنی در کشورهای غربی و آمریکایی، صرفا در راستای تبلیغات برای فروش محصولات و سود بیشتر به وجود آمده است و اصلا پایه علمی ندارد و بنابراین بهتر است آن را برای خود یا دیگران تجویز نکنید.
بنابراین بهتر است براساس نیاز بدن آب بنوشید. در هر حال از بعد منطقی و علمی، مقدار مصرف آب برای تک تک افراد نمی تواند میزان ثابتی باشد و کاملا متغیر است و به سن، جنس، وزن، شرایط اقلیمی و آب و هوایی، نوع فعالیت، نوع غذاهای مصرفی و پارامترهای دیگر بستگی دارد. یعنی ممکن است از 8 لیوان کمتر یا بیشتر باشد. باتوجه به اینکه تمامی فعالیت های و مکانیسم های بدن تحت فرامین و مدیریت مغز انجام می شود، یعنی مغز انسان با داشتن حدود 100 میلیارد نورون یا سلولم غزی که هرکدام از این نورون ها، ماورای کامپیوتر کارایی دارند و این خود نشان دهنده تنها ذره ای از عظمت بیکران خداوند متعال است که علاوه بر مدیریت بر هزاران وظایف دیگر، قادر است تمام نیازهای بدن مثل احساس گرسنگی، تشنگی، خواب و موارد گوناگون دیگر را تا ادامه حیات به طور پیوسته و اتوماتیک اجرا کند.
بنابراین ضروری است ما ارتباط مان را با سلول های مغز بیشتر تقویت و از آنها حداکثر استفاده را کنیم و با قبول چنین توصیه هایی باعث تضعیف این ارتباطات و اعلام نیازهای بدن نشویم. همان طور که می دانیم، قریب به 50 تا 70 درصد از وزن بدن انسان را آب تشکیل می دهد، بنابراین چنانچه حدود 1 تا 2 درصد از آب بدن کم شود، در این صورت بدن برای تامین این کمبود مبادرت به اعلام نیاز برای تشنگی می کند.
البته به استثنای سنین پیری که احتمالا از قابلیت های مغز کاسته می شود و ارسال این فرامین معمولا در فرد ضعیف می شود که در این دوران شما می توانید با بررسی رنگ ادرار این نیاز را برطرف کنید یعنی اگر رنگ ادرار زرد پررنگ یا تیره با شد، بدن نیاز به آب یا هیدراته شدن دارد (البته منوط به اینکه از داروهای زردرنگ یا ویتامین های گروه B مصرف نکرده باشید) اما اگر رنگ ادرار شفاف یا زرد کمرنگ است، نیازی به نوشیدن آب نیست. به علاوه چنانچه مقدار کم ادرار یا عدم دفع ادرار بیش از 7 یا 8 ساعت باشد، ممکن است نشانه های دیگری از دی هیدراته بودن یا کمبود آب در بدن باشند بنابراین باتوجه به اینکه آب شرب سالم در دفع سموم، حفظ و نگهداری سلامت و شادابی پوست، غذارسانی به سلول ها و بسیاری از موارد مهم دیگر که قبلا ذکر شده، نقش فوق العاده کلیدی دارد پس ضروری است از این داروی معجزه اسای چندمنظوره، به اندازه نیاز بدن مصرف کنیم.
آیا بطری های پلاستیکی مصرفی خطرناکند؟
متاسفانه همان طور که شاهد هستیم، گاه شرایط توزیع و حمل و نقل از سوی تولیدکنندگان و نیز چگونگی نگهداری این بطری های آب در مراکز فروش مثل مغازه ها به طور اصولی رعایت نمی شود و معمولا قبل از اینکه به دست مصرف کنننده برسند برای مدت های طولانی در مجاورت نور آفتاب یا گرما یا سرمای شدید قرار می گیرند که این کار ممکن است به تسریع تراوش مواد مضری مثل «بیسفنول آ»، «فتالات ها»، «پلی کربنات ها»، «پی وی سی» و «وینیل کلراید» از درون بطری پلاستیکی به داخل آب معدنی یا نوشیدنی و... کمک کند و در نتیجه به مرور زمان باعث آلوده شدن محتوی آنها شود و سپس مصرف آنها در طولانی مدت ممکن است باعث بروز مشکلاتی از قبیل ایجاد سرطان های پستان، پروستات، نازایی، ناباروری، اختلالات هورمونی، چاقی و... در مصرف کننده شود. همچنین بهتر است مصرف کنندگان برای کاهش آلودگی از قراردادن بطری پلاستیکی حاوی آب یا نوشابه در معرض گرمای شدید (مثلا داخل ماشین) در فصل گرما یا تحت سرمای شدید (مثل یخ زدگی محتوی داخل بطری در فریزر) خودداری کنند.
آب معدنی «کاملا طبیعی» چیست؟
این نوع آب به محصولی گفته می شود که فقط از منابع طبیعی مستقر در کوهستان ها یا دامنه کوه ها مثل چشمه ها، قنات ها و... به دست بیاید، یعنی آبی که از منابع زیرزمینی منشأ و بعد از عبور از فیلترهای طبیعی مثل خاک و صخره بدون کمک پمپ یا تلمبه در سطح، جریان می یابد.
همان طور که قبلا اشاره شد، هیچ گونه فرآوری خاصی روی این آب ها اعمال نمی شود و مستقیما از دامنه طبیعت به داخل بطری ها وارد می شوند و دارای املاح معدنی طبیعی مفید برای بدن هستند. هرچند برخی از آب های معدنی ممکن است حاوی ارگانیسم هایی مثل «جلبک ها» باشند که نه تنها برای سلامت مضر نیستند، بلکه مفید نیز هستند. البته بعضی از آب های معدنی دارای غلظت بالایی از یک یا تعداد محدودی از مواد معدنی شاخص هستند که صرفا کاربرد درمانی دارند مثل آب معدنی برخی از مناطق که مینرال اصلی و موثر آن مثلا «سولفور» است که برای درمان برخی از دردها و آلرژی ها مورد استفاده قرار می گیرد که در این صورت لازم است همانند دارو یعنی به مقدار معین مثلا 2 یا 3 قاشق در روز یا با توصیه پزشک از آنها استفاده شود.
اگر بیش از نیازمان آب بنوشیم چه می شود؟
زیاده روی در نوشیدن آب که در برخی از وزرشکاران شایع است، می تواند باعث بروز مشکلاتی در سلامت فرد شود؛ مثلا این امر باعث کاهش میزان سطح سدیم در خون یا کم آبی می شود؛ یعنی وضعیتی به وجود می آید که سدیم داخل سلول ها در اثر متورم شدن یا باد کردن به بیرون سلول ها منتقل و باعث ایجاد مشکلاتی در تعادل الکترولیتی می شود.
البته سلول های بدن قادرند تا حدودی با این پدیده مقابله کنند ولی سلول های مغز توان تحمل این چنین التهاب هایی را ندارند و ممکن است فرد را با علایمی از قبیل خستگی، سردرد، خارش، بی اشتهایی، تهوع، استفراغ، اسپاسم ها، گرفتگی ها و ضعف های ماهیچه ای، پریشانی، توهم، کاهش هوشیاری و در بعضی موارد ایجاد حالت کما و حتی مرگ و میر مواجه کند. از سوی دیگر عدم مصرف آب به اندازه نیاز بدن نیز منجر به بروز مشکلاتی در سلامت می شود، مثلا کمبود 5 درصدی مایعات بدن می تواند با کاهش حدود 25 درصدی از انرزی بدن همراه باشد.
علایم کمبود آب در بدن با دی هیدراته شدن عبارتند از خشکی دهان و پوست، تغییر رنگ ادرار، احساس خستگی های مفرط یا مزمن، افسردگی، افزایش فشارخون و تصلب شریان ها. لازم به ذکر است نوشابه ها یا نوشیدنی های حاوی کافئین در رفع تشنگی موثر نیستند و نیاز بدن به آب را تامین نمی کنند و برعکس باعث دی هیدراته شدن بیشتر بدن نیز می شوند و در نتیجه این نوشیدنی ها می توانند جایگزین مناسبی برای آب شرب محسوب شوند. به علاوه در موقع کار، ورزش، قرارداشتن در شرایط آب و هوایی گرم یا موارد دیگر، آب بدن فرد همراه بعضی از املاح مفید به صورت تعریق از بدن خارج می شود که برای تامین و جبران این املاح، بهتر است آب شرب سالم مصرف شود.
البته مصرف شیر و نوشیدنی هایی که در خانه تهیه می شوند نیز مفید است مثلا آبمیوه های خانگی و دوغ به مراتب سالم تر و از نظر املاح رسانی به بدن مفیدتر از نوع نوشیدنی های غیرخانگی هستند. چراکه اکسیژن زدایی نمی شوند، فاقد انواع نگهدارنده ها و افزودنی های شیمیایی مضر هستند، با آب خالص بدون املاح معدنی تهیه نمی شوند و از همه مهم تر به میزان قابل توجهی از خطر ابتلا به بیماری هایی مثل چاقی، دیابت و پوکی استخوان می کاهد.
نکته که اگر ورزش میکنید باید درباره تغذیه روزانهتان بدانید

تغذیه مناسب به همراه ورزش کردن کار سختی نیست البته به شرطی که یک شخصیت کارتونی باشید! مثلا پاپای ملوان را یادتان بیاید؛ او یک قوطی اسفناج میخورد و بعد اشیا را به لایه استراتوسفر جو پرتاب میکرد. اگر این کار را در خانه انجام بدهید میبینید که فقط مقداری اسفناج خوردهاید همین و بس! متخصصان تغذیه معتقدند، هیچ غذایی نیست که یک شبه شما را سریعتر یا قویتر کند. در عوض اگر هر هدفی دارید، میخواهید عضله بسازید، استقامت بدنیتان را افزایش دهید یا شکمتان را کوچک کنید باید بلندمدت فکر کنید. در واقع تغذیه و ورزش به عوامل زیادی بستگی دارد که در طول زمان تاثیر خود را نشان خواهند داد. به عبارت دیگر باید به دوی ماراتن فکر کنید نه به دوی سرعت. گرچه هیچ ماده غذایی نمیتواند شما را به یک ورزشکار بدل کند یا جای آخرین ست تمرین را بگیرد اما خوردن غذای مناسب میتواند به شما کمک کند تا بهتر و به مدت طولانیتری ورزش کنید، سختتر کار کنیدو ظاهر متناسبتری داشته باشید. تغذیه مناسب، پشتوانه خوبی برای ورزش صحیح و ورزش صحیح عاملی برای سوق دادن شما به سمت تغذیه صحیح است. تنها کاری که لازم است انجام بدهید انجام دستورات این مقاله است.
از برخی جهات بدن شما یک دسته بزرگ انرژی است که داخل پوست بستهبندی شده است. یک مرد با جثه معمولی آنقدر در بدنش چربی دارد که برای روزها و گاهی ماهها کافی باشد. بنابراین چرا ورزشکردن مداوم برای مدت زمانی بیش از 2 ساعت اینقدر دشوار است؟ جواب یک کلمه است: گلیکوژن. گلیکوژن فرم ذخیره شدن گلوکز در بدن است و بدن به راحتی به این منبع انرژی دسترسی دارد. شما ممکن است، تمام روز کار کنید، بخوابید یا در یک مرکز خرید پرسه بزنید بدون اینکه ذخیره گلیکوژن عضلات و کبد دچار کمبود شود. ولی همان زمانی که ورزش را شروع میکنید منبع تامین انرژی بدن شروع به کم شدن میکند. بنابر تحقیقات صورت گرفته، اغلب بزرگسالان برای ورزش بهمدت یک تا 3 ساعت گلیکوژن کافی در بدن ذخیره دارند. اگر شما با فشار متوسط تا شدید ورزش کنید سطح گلیکوژن سریعتر کاهش مییابد. بدن هرگز اجازه نمیدهد شما تمام ذخایر گلیکوژن خود را استفاده کنید و همیشه رویه معکوسی در این زمینه وجود دارد. ولی بهطور کلی وقتی ذخایر گلیکوژن در حال اتمام باشند، شما کم کم از تاب و توان میافتید. برای اینکه جدی و سنگین تمرین کنید لازم است رسیدن چنین لحظهای را تا حد امکان به تعویق بیندازید.
دهیدراتاسیون(کمبود آب) به واسطه ورزش، نورونهای حرکتی شما را کند میکند و مثل این است که شناگری در حد مایکل فلپس بخواهد داخل یک استخر پر از ژله شنا کند! نه تنها زودتر از حالت طبیعی احساس خستگی خواهید کرد بلکه عملکرد معمول شما نیز دچار اشکال میشود. در عین حال نخوردن مایعات کافی به معنای اشکال در جذب مواد مغذی ضروری قبل یا بعد از ورزش خواهد بود.اینکه بدانید باید چقدر مایعات را جایگزین کنید کار سادهای نیست.میزان عرق کردن بدن هنگام ورزش بسیار متغیر و متفاوت است و بالطبع تحتتاثیر آب و هوا نیز هست. بههرحال در این زمینه هرگز به احساس تشنگی خود اعتماد نکنید. زمانی که دلتان برای یک نوشیدنی لک بزند احتمالا موقعی است که فرآیند دهیدراتاسیون آغاز شده است.بهترین راه برای سنجش مقدار آبی که از دست دادهاید وزن کردن است. قبل و بعد از تمرین خود را وزن کنید. تقریبا هر چقدر وزن از دست دادهاید بهصورت آب بوده است. هر 400 گرم وزن از دست رفته را با 3 فنجان آب جبران کنید. راه دیگر میزان ادرار است. اگر مثانه شما بیشتر از 3 ساعت نیازی به تخلیه نداشته باشد احتمالا شما به حد کافی آب نخوردهاید. رنگ ادرار نیز مهم است. رنگ ادرار باید زرد کمرنگ و نزدیک به رنگ آب باشد.
برای محافظت از عضلات خود حین تمرینات شدید سراغ میوههای قرمز تیره بروید. نتایج مطالعهای که به تازگی در دانشگاه «ارگون» صورت گرفته نشان میدهد، دوندههایی که از یک هفته مانده به یک مسابقه بسیار سنگین آب گیلاس خوردهاند بعد از مسابقه درد کمتری داشتهاند. گیلاس ترش، انگور قرمز و انار همه بهصورت آبمیوه در دسترس بوده و مملو از آنتیسیانین هستند. آنتی سیانین نوعی آنتی اکسیدان است که به کاهش التهاب عضلانی و صدمات ناشی از ورزشهای شدید کمک میکند.
تحقیقات نشان داده، خوردن مقدار صحیح کربوهیدرات چند ساعت قبل از یک مسابقه یا یک جلسه تمرینی چند ساعته منبع گلیکوژن را به حداکثر رسانده و استقامت بدنی را افزایش میدهد. برای اینکه باک بنزین شما کاملا پر باشد غذای پیش از ورزش باید شامل نیم تا یک گرم کربوهیدرات به ازای هر 400 گرم وزن بدن باشد. برای یک مرد تقریبا 82 کیلویی این رقم بین 350 و 700 کالری از کربوهیدرات است که تقریبا به اندازه 2 تا 4 فنجان اسپاگتی پخته است. حالا کدام طیف برای شما مناسب است؟ بستگی دارد به اینکه شما برای هضم غذا چقدر وقت داشته باشید. هر چه فاصله زمانی تا مسابقه بیشتر باشد بیشتر میتوانید بخورید.
اگر بهمدت یک ساعت یا کمتر ورزش میکنید نیاز به برنامه غذایی ویژهای ندارید اما باید بتوانید طی این مدت دوام بیاورید. متخصصان خوردن یک غذای ساده را پیشنهاد میکنند که دستکم 200 کالری داشته باشد و حاوی 20 گرم پروتئین و 30 گرم کربوهیدرات باشد. این غذا باید یک یا 2 ساعت قبل از غذا خورده شود. یک ساندویچ مرغ پخته یا کبابی برای شما مناسب خواهد بود.
اگر شرایط طوری است که باید اول صبح در خط اول مسابقه بدهید و زمان هضم غذایتان هم کمتر از یک ساعت است باید بروید سراغ کربوهیدراتهایی که راحت هضم میشوند و محتوای آب بالایی هم دارند مثل میوههای با فیبر کمتر مثل موز و هندوانه یا نان؛ نکته جالب اینکه نان 35 درصد آب دارد. سراغ غذاهای پر از پروتئین و چربی هم نروید(مثل انواع مغزها مانند بادام و گردو) که مدت زمان زیادی طول میکشد تا هضم و وارد سیستم تامین انرژی بدن بشوند. همچنین سراغ سبزیها و میوههای پر از فیبر مثل لوبیا، کلم بروکلی، کشمش و توت هم نروید زیرا این مواد قبل از ورزشهای تنه و شکم میتوانند باعث ایجاد مشکلات دستگاه گوارش شوند.
کافئین فقط شما را بیدار نگه نمیدارد؛ اگر یک ورزشکار استقامتی باشید، کافئین میتواند حرکات شما را تقویت کرده و کمککند تا چربی بیشتری بهعنوان انرژی سوزانده شده و منبع با ارزش گلیکوژن حفظ شود و در عین حال درد بعد از تمرین را هم کاهش میدهد. نکته جالب اینکه این اطلاعات در اکثر منابعی که از کافئین در محصولات خود استفاده میکنند، یافت نمیشود و حیف است مصرفکنندگان قهوه از این فواید بیاطلاع باشند. شاید هم علت این باشد که بسیاری از مردم بهجای دم کردن و خوردن قهوه اصلی، پودرهای آماده آن را داخل آب حل میکنند.یکی از منابع مهم کافئین، نوشابههای انرژیزا هستند اما آنها مملو از مواد پرانرژی هستند که شاید برای شما خیلی مفید نبوده و حتی مضر باشند. بنابراین ترجیحا اگر سراغ منابع خالصتر کافئین(مثل قهوه اصیل) بروید منطقیتر است، چون بدینترتیب دقیقا میدانید که چه دارید میخورید. اگر شما قهوهخور قهار یا اهل نوشابههای انرژیزا نیستید احتمالا با خوردن مقدار کمی قهوه اثرات فوقالعاده کافئین را در ورزش متوجه خواهید شد.
حتما مقالات متعدد و تکاندهندهای درباره مضرات شیطان سفیدرنگی به نام نمک خواندهاید اما نخوردن نمک برای ورزشکاران حرفهای که تمرینات سنگین و فشردهای دارند اصلا توصیه منطقی و عقلانی نیست بهخصوص اگر این تمرینات در آب و هوای گرم و مرطوب انجام شود. اگر بهطور معمول 2 تا 3 درصد وزن بدن(که میشود حدود 1200 تا 2400 گرم) عرق میکنید قطعا به سدیم بیشتری نیاز خواهید داشت اما یادتان باشد، نمک زیاد بسیار خطرناک است. غذای شما نباید شور باشد. مقدار اندک نمک موجود در غذای معمولی(که صرفا به غذا طعم میدهد نه اینکه آن را شور کند) برای تامین سدیم بدن کافی است. مضاف بر اینکه نمک زیاد با جذب آب باعث پفکردن بدن شده و شما را چاقتر از حد طبیعی نشان میدهد.
پروتئین و کربوهیدرات در کنار هم فایده بیشتری خواهند داشت تا هر کدام به تنهایی. کربوهیدرات کمک میکند تا پروتئین سریعتر به عضلات رسیده و رشد عضلات را تسریع میکند. در عین حال برخی از تحقیقات نشان داده، پروتئین ساخت گلیکوژن را نیز تشدید میکند.
وقتی صحبت از رشد عضلات میشود یک منبع پروتئین جلوه بیشتری خواهد داشت و آن آب پنیر است. این پروتئین سریعتر از سایر انواع پروتئین هضم شده و سریعتر به عضلات وارد میشود.
همچنین پروتئین آب پنیر بیشترین تراکم اسیدآمینه لوسئین را دارد که قدرت ساخت و ساز عضلانی بیشتری را تامین خواهد کرد. متخصصان تغذیه مصرف حدود 25 گرم پروتئین مشتق از آب پنیر را قبل از ورزش پیشنهاد میکنند. مصرف زیاد این نوع پروتئین خطری ندارد اما فایده خاصی هم برایش گزارش نشده است.
معمولا ورزشکارانی که با وزنه کار میکنند دچار کمبود آب نمیشوند چون اغلب در باشگاه و زیر تهویه مطبوع ورزش میکنند ولی اگر ورزشکار پیش از آغاز تمرین بهخصوص کار با وزنه دچار کمبود آب باشد ممکن است بیش از فایده بهخود ضرر برساند. نتایج مطالعهای که در سال 2008 در ژورنال فیزیولوژی کاربردی به چاپ رسیده نشان میدهد، در بدن بدنسازانی که دچار کمآبی هستند هورمونهای استرس از جمله کورتیزول بالاتر رفته و ترشح هورمونهای عضلهساز را کاهش میدهد. اگر اول صبح ورزش میکنید بهترین کار قبل از وزنهزدن نوشیدن یک لیوان آب است.
اگر هر روز ورزش میکنید نباید مثل کسانی غذا بخورید که میخواهند وزن کم کنند. مطالعهای که اخیرا در ژورنال فیزیولوژی کاربردی به چاپ رسیده نشان میدهد، ورزشکارانی که تا مرز از پا افتادن ورزش میکنند بعد از 2 روز رژیمغذایی با کربوهیدرات پایین، فرآیند عضلهسازی در آنها کند میشود. هرچه میزان کربوهیدرات رژیمغذایی شما کمتر باشد نیاز شما به انرژی بیشتر میشود. اگر میزان کربوهیدرات رژیم غذایی شما کمتر از 40 درصد کالری مورد مصرف شما باشد عملکرد بدنی شما به مخاطره خواهد افتاد.
بتا آلانین مکمل دیگری است که پشتوانه علمی محکمی پشت آن قرار دارد. بدن از این اسید آمینه برای ساخت ترکیبی به نام کارنوزین استفاده میکند. کارنوزین در عضلات اسکلتی یافت شده و خستگی را به تاخیر میاندازد. تحقیقات اولیه نشان دادهاند این ماده میتواند قدرت و استقامت را بهبود ببخشد.
مخلوط کردن کراتین با بتا آلانین میتواند حرکت هوشمندانهای باشد. یکی از مطالعاتی که اخیرا در کالج نیوجرسی انجام شده نشان داد، فوتبالیستهایی که هر 2 مکمل را مصرف میکنند(5/10 گرم کراتین و 2/3 گرم بتا آلانین در روز) در تمرینات بازدهی بیشتری داشته و کمتر خسته شدهاند.
خوردن مقدار مناسب ویتامین D برای عملکرد ارگانها جایگاه خاصی داشته و برای رشد عضلات و پیشگیری از آسیبدیدگی بسیار مهم است. بنابراین خوردن مقدار کافی ویتامین D چه بهصورت طبیعی، یا خوردن مکملهای حاوی ویتامین D یا قرارگیری در معرض آفتاب برای بهبود وضعیت عضلات ضروری است.
تخم مرغ نه فقط برای افزایش حجم عضلات بسیار مناسب است بلکه میتواند کمک کند تا اندام شما کمتر شبیه تخممرغ باشد! نتایج تحقیقات نشان میدهد، افرادی که موقع صبحانه تخم مرغ میخورند در مقایسه با کسانی که نان شیرینی میخورند در عرض 24 ساعت آینده کمتر غذا خواهند خورد.
از پروتئین غافل نشوید. حدود 25 درصد از کالری پروتئین غذای شما موقع هضم، جذب و تغییرات شیمیایی بدن از بین میرود بنابراین پروتئین از جنبه داشتن کالری چندان تاثیرگذار نیست و شاید بهترین ویژگی پروتئین این باشد که وقتی سعی میکنید چربی از دست بدهید از عضلات شما حفاظت میکند. نتایج مطالعهای که اخیرا در ژورنال علوم ورزش و تمرین به چاپ رسیده نشان داده، یک رژیم غذایی که 35 درصد از کالری آن از پروتئین تامین شده باشد از عضلات ورزشکار بهخوبی حفاظت میکند درحالیکه یک رژیمغذایی با 15درصد پروتئین باعث میشود در عرض 2هفته حدود یککیلو و نیم عضله از دست برود. وقتی میخواهید وزن کم کنید سعی کنید در روز به ازای هر 400 گرم وزن بدن یک گرم پروتئین دریافت کنید.
کلید سوزاندن چربیهای اضافی، تنظیم کردن مقدار کربوهیدرات دریافتی با سطح فعالیت بدنی است. برای اینکه بدانید به چه مقدار کربوهیدرات نیاز دارید میتوانید از این فرمول ساده استفاده کنید.اگر پشت میز نشین هستید و چند بار در هفته بهمدت یک ساعت یا کمتر به باشگاه میروید، وزن مورد نظرتان را ضرب در یک کنید. اگر ورزشکار آماتور هستید(یعنی برای تفنن ورزش میکنید) و بیش از یک ساعت در روز تمرین میکنید وزن مورد نظرتان را در 2 ضرب کنید و اگر یک ورزشکار حرفهای هستید که چند ساعت در روز تمرین میکنید وزن مورد نظرتان را در 3ضرب کنید. حاصل این ضرب نشاندهنده مقدار کربوهیدراتی است که باید روزانه دریافت کنید.
یک بدن لاغر و ورزیده در اصل ماشینی است که خوب روغنکاری شده است. نتایج مطالعهای که اخیرا در ژورنال تغذیه بالینی آمریکا به چاپ رسیده نشان میدهد، افرادی که روزانه 9/1 گرم امگا3 میخورند و در هفته کمی بیش از 2 ساعت ورزشهای چربیسوز انجام میدهند، علاوه بر کاهش چربی بدن مقدار تری گلیسیرید خونشان هم کاهش یافته و در عوض سطح کلسترول خوب خون آنها بالاتر میرود. از سوی دیگر وقتی به گروه دیگر با همان برنامه ورزشی روغن آفتابگردان داده شد(که عمدتا حاوی امگا6 است) آنها به زحمت چربی سوزاندند. امگا3 یکی از بهترین موادغذایی برای تراشیدن چربیهای اضافی بدن است. تنظیم تعادل امگا در بدن یک فرآیند 2مرحلهای است. ابتدا 3 تا 6 عدد کپسول روغن ماهی در روز مصرف کنید و بعد از آن دیگر سراغ امگا6 نروید.
با اینکه گاهی سالمند، منکر وجود ضعف حافظه در خودش می شود، اطرافیان وی از اختلال حافظه او شکایت دارند. گاهی هم اختلال در سایر موارد شناختی به اشتباه به حساب ضعف حافظه گذاشته می شود. نقص در توجه که در بیماران افسرده وجود دارد، ممکن است خود را به شکل ضعف حافظه نشان دهد یا ناتوانی گفتاری در سالمندی که قادر به پیداکردن کلمه مناسب برای بیان منظور خود نیست، به حساب ضعف حافظه گذاشته می شود، اما آیا اختلال حافظه، قابل درمان است؟
اگرچه عملکرد طبیعی روانی در دوران سالمندی قدری کاهش می یابد و به دنبال آن تغییراتی در حافظه بروز می کند اما شدت این اختلال هرگز در حدی نیست که در فعالیت روزمره اختلال ایجاد کند، بنابراین اگر اختلال حافظه در فرد سالمند به میزانی باشد که باعث بی کفایتی او در گرداندن امور زندگی روزمره اش شود، باید به فکر بیماری هایی باشیم که اختلال حافظه و شناخت ایجاد می کنند.
1 - داروها
گروهی از داروها باعث تغییر در توانمندی شناختی فرد و حافظه او می شوند یا می توانند اختلال شناختی جزیی موجود را تشدید کنند. فهرست بلندی از داروها وجود دارد که در فرد سالمند باعث افزایش گیجی و کاهش سطح هوشیاری می شوند. برخی از داروهای آرام بخش، داروهای فشار خون، داروهای ضداسید معده مانند سایمتیدین و رانیتیدین، داروهای ضدالتهاب، کورتیکواستروییدها داروهای ضدپارکینسون و بسیاری دیگر از این گروه داروها هستند. سالمندان به عوارض سمی بودن داروها بیشتر از جوانان و بزرگسالان حساس هستند زیرا به علت بروز تغییراتی در سطح چربی هیا بدن و سوخت و ساز داروها، مقدار این داروها در خون و سیستم اعصاب مرکزی آنان بالاتر است و حتی با مصرف مقادر غیررسمی دارو نیز گاهی علایمی بروز می دهند.
2 – دلیریوم
دلیریوم یعنی اختلال سطح هوشیاری به طور ناگهانی. این نقص موقت و برگشت پذیر در عملکرد مغز که خود را به شکل عملکردهای شناختی نشان می دهد به علل متفاوتی ایجاد می شود.و علل ساختمانی مغز، موارد مربوط به سوخت و ساز بدن، ایجاد سمیت و علل روانی از دلایل بروز دلیریوم هستند.و این اختلال سطح هوشیاری مختص سالمندان نیست و در هر سنی امکان بروز آن وجود دارد. سالمندان مبتلا به زوال عقل زمانی که دچار عفونت، ضعف خون رسانی، کمبود اکسیژن، کم آبی و... می شوند، مستعد دچار شدن به دلیریوم هستند. بیهوشی عمومی و حجراحی نیز از دیگر دلایل واردشدن به حالت دلیریوم است. اختلال شناخت، ناتوانی در تمرکز فکر و کاهش دامنه توجه از علایم مشخص دلیریوم به شمار می رود.
3 – افسردگی
حدود 15 درصد از افرادی که از نقص حافظه شکایت دارند یا قادر به انجام وظیفه در سایر عملکردهای شناختی خود نیستند، زمینه افسردگی دیده می شود. اگرچه احساسات و عواطف جزو موارد شناختی محسوب نمی شوند اما اثر متقابل میان خلق و خو و حافظه با سایر عملکردهای شناختی باعث می شود بررسی احساسات به عنوان جزیی از روند ارزیابی مشکلات حافظه و شناخت باشد. اندازه گیری وضعیت حافظه در سالمندان مبتلا به افسردگی در مقایسه با سالمندان طبیعی، تفاوت بارز و قابل توجهی ندارد و این اختلال حافظه با درمان افسردگی برطرف می شود و دایمی نیست. این سالمندان افسرده که مبتلا به زوال عقل نیستند، عموما دچار نقص در سرعت و توجه هستند. به طور مثال در هجی کردن یک کلمه به طور معکوس دچار مشکل می شوند و سلیسی گفتار کلمات پشت سر هم از یک نوع مقوله را از دست می دهند، مثلا نام بردن حیوانات پشت سر هم.
افراد سالمند در مقایسه با افراد طبیعی بیشتر به خاطرات منفی گذشته خود رجوع می کنند اما از نظر به ی ادآوردن خاطرات با افراد طبیعی تفاوتی ندارند. انجام کارها در افراد افسرده به ویژه کارهایی که نیاز به تلاش دا رند، نسبت به افراد طبیعی بدتر است که احتمالا به دلیل انگیزه کمتر افسرده ها نسبت به افراد طبیعی است. بعضی از علایم و نشانه های افسردگی ممکن است با علایم و نشانه های زوال عقل شباهت داشته باشد؛ مثل کاهش توانایی در تمرکز فکر یا قطع ارتباط با جامعه یا اختلالات خواب. باید بدانیم که تمام این علایم در افسردگی با درمان صحیح برطرف می شود.
4 – بیماری ها
هر بیماری ای که بتواند در سوخت و ساز بافت مغز اختلال ایجاد کند، باعث اختلال در حافظه و قدرت شناخت در بیمار می شود. بیماری هایی مثل بیماری های حاد و مزمن تنفسی، بیماری نارسایی کبد و بیماری های غدد درون ریز مثل کم کاری تیرویید و پرکاری تیرویید از آن جمله اند. توجه داشته باشید بیماری های تیرویید در سالمندان به شکل غیرمعمول تظاهر می کند و گاهی با علایمی مثل کم خوابی، فراموشی، کاهش تمرکز حواس، ضعیف شدن حافظه یا خستگی، خواب آلودگی و کوفتگی همراه می شود.
5 – سوءتغذیه
رژیم غذایی غلط یا مصرف نکردن برخی از مواد غذایی در سالمندان و کمبود ویتامین ها و ریزمغذی ها گاهی به صورت یک عامل ثانویه بروز می کند و می تواند به علت سوء جذب این مواد در دستگاه گوارش یا دفع بیش از حد آنها از بدن به دلیل ابتلا به یک بیماری اولیه، به وجود بیاید. استفاده از برخی داروها در سالمندان باعث جذب نشدن یا جذب کمتر ویتامین ها و ریزمغذی ها در بدن می شود. مصرف الکل و استعمال سیگار نیز در سوءجذب مواد مغذی در بدن نقش مهمی دارد.
مهم ترین عارضه در اثر کمبود ویتامین، کم خونی مگالوبلاستیک ناشی از کمبود ویتامین B12 و اسیدفولیک است که کم خونی ساده ای نیست و باعث کاهش تمام سلول های خونی و حتی علامت هایی چون سوءجذب در اسهال و در خانم ها پاپ اسمیرهای غیرطبیعی (تست سرطان زنانه شان غیرواقعی مثبت می شود) می شود که پزشک و بیمار ار نگران می کند. کمبود ویتامین B12 با اختلالات عصبی نیز همراه است و باعث تغییرتی در غلاف رویی رشته های عصبی خواهد شد و عملکرد آنها را مختلف می کند. اختلال در گام برداشتن، اختلال حس تعادل، از دست دادن کنترل اسفنکتر مثانه و روده (بی اختیاری ادرار و مدفوع)، ناتوانی جنسی و زوال عقل از علایم عمده عصبی این کمبود هستند. علت های کمبود ویتامین B12 فراوانند؛ کسانی که سال ها رژیم سخت گیاه خواری دارند و هیچ یک از محصولات پروتئین حیوانی را مصرف نمی کنند، کسانی که به سوء جذب B12 یا بیماری شایع کم خونی سالمندی به نام «آنمی پرنیسیوز» دچارند (سلول های جدار معده از بین می روند و تولید اسید معده و فاکتورهای داخلی که در جذب ویتامین B12 کمک می کنند، مختل می شود)، نارسایی لوزالمعده و مشکلات انتهایی روده باریک مانند سل روده، لنفوم.
کم خونی مگالوبلاستیک با افسردگی نیز همراه است. به یاد داشته باشید میزان ذخیره فولات در بدن کم است و این ویتامین ابتدای روده کوچک جذب می شود و اگر سبزی ها و میوه های تازه و پروتئین حیوانی مصرف نکنید، دچار کمبود اسید فولیک می شوید. قابل اع تمادترین منبع تامین اسیدفولیک، میوه ها و سبزی های برگ دار خام هستند.
م: Bartarinha.ir

اگر میخواهید خودتان از همه رموز خطوطی که در کف دستتان نقش بسته باخبر شوید، این مطلب را بخوانید. اطلاعاتی که این خطوط به شما میدهند حتما جالب است. این بار با ما همراه باشید تا سر از راز دستان شلوغ و آرام، سخت و نرم، زمخت و ظریف درآورید.

ممکن است کف دست خطوط بسیار با جهات مختلف داشته باشد و بسیار پیچیده بهنظر برسد. کفبینان معمولا این نوع دستها را «دست شلوغ» مینامند. افرادی که روی کف دستانشان خطوط بسیاری وجود دارد، تمایلات و سرگرمیهای بسیاری دارند. آنها میخواهند درباره هر چیزی اطلاعات داشته باشند و افکارشان اغلب نسبت به رویدادهای پیرامونشان حساس است و گاهی ممکن است متمرکز شدن روی یک موضوع یا سرگرمی برایشان مشکل باشد. این افراد علاقهمندیهای بسیاری دارند و انرژی خود را در زمینههای بسیار زیادی پراکنده میکنند. اگر کف دست شما به این شکل است، سعی کنید بر یک یا 2 موضوع که بیش از هر چیز مورد علاقه شماست، متمرکز شوید.
ممکن است شما با دستانی مواجه شوید که تنها 3 یا 4 خط داشته باشند اما معمولا این خطوط عمیق هستند، همچنین رنگ آنها تیرهتر از رنگ خطوط کف دستهای شلوغ است. این نوع دستها را «دستهای آرام» مینامند چون خطوط کمی دارند. برعکس افرادی که دستان شلوغ دارند متمرکز شدن بر یک یا چند سرگرمی، برای افرادی که چنین دستان آرامی دارند، مشکل نیست. آنها میدانند که به چه چیز تمایل دارند و آن را انجام میدهند. این افراد واقعا نسبت به چیزهایی که دیگران انجام میدهند و به دانستن اندیشههای آنها تمایلی ندارند. اگر کف دست شما به این شکل است، سعی کنید ذهن خود را نسبت به اندیشهها و نظرات دیگران باز کنید. در این صورت متوجه میشوید که هرکاری را خوب انجام دهید، بهتر از آن را نیز میتوانید.
درباره دست سخت و نرم نیاز به کمی تجربه دارید. وقتی بهطور مداوم سختی یا نرمی دست حداقل 5 نفر یا بیشتر را امتحان میکنید، لازم است آن را 2 یا 3 بار بخوانید. سختی یا نرمی دست بیانگر نحوه عمل ما با دیگر افراد جهان است. تمرین انجام این کار (احساس صحیح سختی و نرمی دست) روی دست خودتان کار مشکلی است. بهتر است آن را روی دست دیگران امتحان کنید. انگشتانتان را روی کف دست افراد مورد نظر خود قرار دهید و شستتان را روی مرکز دست آنها فشار دهید. پس از انجام این کار دست آنها بهنظر شما سخت، متوسط یا نرم میآید؟ حواستان باشد که تنها پوست دست را لمس نکنید بلکه کل کف دست را فشار دهید.
بهترین تشبیه برای دست سخت آن است که مانند پاککن زبر مخصوص خودکار است.ویژگیهای افرادی که دستان سخت(زبر)دارند، عبارت است از:
پر از انرژی هستند.
همیشه پرتحرکند.
به احتمال زیاد بیشتر زمان خود را در خارج از منزل سپری میکنند.
در مورد آنچه میخواهند به دست آورند، بسیار مصمم هستند.
میتوانند نقطه نظرات بسیاری ارائه دهند ولی در مورد پذیرش نقطه نظرات دیگران سختگیرند.
معمولا مایل نیستند کاری را که در آن صرفهای برایشان وجود ندارد، انجام دهند.
میتوانند اغلب لجوج و تحمیلکننده نظر باشند.
این نوع دستها اغلب مانند یک هلوی رسیده سفت احساس میشوند. برهمین اساس افرادی که این نوع دست را دارند:
بدنی سالم دارند.
با دیگران خوب تا میکنند. (خوب سازگار میشوند)
تمایلات مثبت دارند.
مایلند سخت کار کرده و سخت هم ورزش کنند.
بسیار مسئولیتپذیر هستند.
اگر تا به حال یک کوزه را لمس کردهاید این دستها مانند یک کوزه بسیار رسیده احساس میشوند. افرادی که این نوع دست را دارند:
بسیار آسانگیر و آرام هستند.
مایلند از زندگی لذت ببرند.
چیزهای زیبا و غذاهای خوشمزه را دوست دارند.
نسبت به دیگران بسیار ساعی، گرم و حساس هستند.
مایلند کارهای خود را در داخل خانه انجام دهند.
دستهای بسیار نرم مانند شیرینی خمیری شکل هستند چون کمی پیچ و تابدار احساس میشوند. لازم است بدانید به ندرت با دستان بسیار نرم روبهرو خواهید شد. افرادی که چنین دستانی دارند:
انرژی فیزیکی زیادی ندارند.
زندگی بسیار زیبا و راحت را دوست دارند.
تنبل هستند و سعی میکنند دیگران کارهای آنها را انجام دهند.
ممکن است به رژیم بهتر نیاز داشته باشند و بیشتر ورزش کنند.
برای اینکه بدانید دستانی زمخت یا ظریف دارید باید از کنار به دستان خود نگاه کنید. خیلی راحت خواهید فهمید که دستانتان ظریفند یا زمخت. به دستهای افراد دیگر نگاه کنید و آن را با دستان خود مقایسه کنید.
دستان باریک متعلق به افرادی است که بیشتر اوقات خود را صرف تفکر میکنند. ممکن است به فلسفه علم یا موضوعات روحانی بیندیشند. اغلب اوقات مایلند اطرافشان مملو از آرامش و سکوت باشد. این افراد ممکن است کمی هم خجالتی باشند.
این نوع دستها متعلق به افراد برونگراست. آنها از بر پا کردن جشن، دیدار با مردم و برقراری روابط اجتماعی لذت میبرند. اگر دستان شما چیزی بین این 2 حالت (ضخیم و نازک) است در این صورت بعضی ویژگیهای دستان ضخیم و بعضی ویژگیهای دستان ظریف را دارید.
در کف دستان شما قسمتهای برجسته گوشتی وجود دارد که کفبینان آنها را «کوه» مینامند. حدود 8کوه روی کف دستان وجود دارد که هرکدام ویژگیهای یک سیاره موجود در منظومه شمسی ما را دارند. کوهی، کوه واقعی است که مانند یک برجستگی کوچک بالا آمده و وقتی روی آن فشار میدهید نرمبودن آن را احساس کنید. داشتن کوه روی کف دستان به معنای این است که انرژی یک سیاره ویژه درون شما وجود دارد.
بعضی افراد یک یا 2 کوه گسترش یافته دارند. بعضی افراد دیگر نیز دارای 3 یا 4 کوه هستند. اگر زمانی دیدید که دیگران کوههای بیشتری نسبت به شما دارند احساس نگرانی نکنید. اتفاقا اگر کوههای کمتری داشته باشید بهتر است زیرا در آن صورت تمرکز روی استعدادهایتان آسانتر میشود. اگر بسیاری از کوهها روی کف دست شما گسترش یافته باشند در این صورت استعدادهای بسیاری دارید ولی ممکن است انتخاب یکی از آنها برای ادامه دادن مشکل باشد. افرادی که کوههای بسیار بر کف دست دارند باید نحوه استفاده از تمامی استعدادهایشان را بیاموزند. یک اصل کف بینی است که میگوید اگر دستتان بزرگ است زندگیتان نیز بسیار گسترده است. دست خود را با نمودار مقایسه کرده و به 8منطقه سیاره کف آن نگاه کنید. هر منطقه ممکن است صاف یا یک کوه گسترش یافته داشته باشد.
- کوه ماه(1)
قدرت تخیل بسیار خوبی دارید و فردی خیالباف هستید. اندیشههای خود را روی موارد خلاق مانند هنر یا نقاشی متمرکز کنید.
- کوه زهره (2)
شخصی هستید بسیار گرم و خوش مشرب و عاشق رفتن به جشنها و دیدار با مردم. به سمت چیزهای قشنگ مانند لباسها و ماشینهای زیبا و آثار هنری جذب میشوید.
- کوه مریخ (3)
فرد بسیار فعالی هستید. ورزش را دوست دارید زیرا عاشق رقابت کردن هستید. در ضمن فردی بسیار شجاع هم هستید.
- کوه مشتری (4)
مایلید در هرکاری که انجام میدهید بهترین باشید. ممکن است از اینکه رهبری بخش یا گروهی را بر عهده بگیرید، لذت ببرید. فرد بسیار معتمدی نیز هستید.
- کوه زحل (5)
بسیار جدی و مایل به مطالعه و یادگیری هستید و عاشق جمعآوری دانش و اطلاعات. همچنین ممکن است از گذراندن وقت خود در تنهایی لذت ببرید.
- کوه خورشید (6)
فردی هنرمند و اهل نمایش هستید. ممکن است عاشق بازیگری یا یک کمدین باشید. خواهان توجه دیگران نسبت بهخود هستید و از بودن روی صحنه لذت میبرید.
- کوه عطارد (7)
در صحبت کردن و برقراری ارتباط با دیگران بسیار خوب عمل میکنید. بسیار شجاع هستید و مایلید در مورد هر چیز پیرامون خود بدانید. ممکن است از نویسندگی نیز لذت ببرید.
- کوه پلوتون (8)
شما یک جنگاور بوده و روی هر آنچه اعتقاد دارید اصرار میورزید و به هیچ وجه به تسلیم شدن اعتقاد ندارید.

نخستین گناه آدم(علیه السلام) بلکه نخستین گناه در حوزه انسانیت، خوردن از درخت ممنوع بوده است. در حقیقت آدمی پس از آفرینش و آن همه احترام و تکریمی که از سوی خدا و فرشتگان در حق وی روا داشته شد، از خوردن یک نوع میوه منع می شود ولی به وسوسه ابلیسی که خود بنیانگذار گناه به استکبار و سرپیچی از سجده است، گرفتار خوردن می شود و از آثار مخرب و زیانبار آن در امان نمی ماند.
اهمیت غذا خوردن
انسان، آفریده ای است که به سبب جنبه خلقی، نیازمند خوراک و تغذیه برای بقا و رشد است. غذا خوردن به معنای از گلو فرو دادن و بلعیدن، آدابی دارد تا غذا بتواند تاثیرات مطلوب و سازنده خود را به جا بگذارد.
از این رو در آیات قرآنی به ابعاد این مساله پرداخته شده است. به ویژه آن که غذا، تاثیرات شگرفی در جان و روان آدمی به جا می گذارد و شخصیت و شاکله آدمی را شکل می بخشد. در این راستا برخی از روان شناسان می گویند شما نوع غذا و شیوه خوردن آن را بگویید تا شخصیت شما را به طور کامل تشریح کنند.
در فرهنگ اسلامی به این نکته توجه داده می شود که غذا شخصیت آدمی را از آن رو تحت تاثیر قرار می دهد که غذا و لقمه ای که انسان می خورد در یک فرآیند پیچیده به خون تبدیل و تغییر ماهیت می دهد و همین خون است که در همه وجود خلقی آدمی جریان می یابد و در مغز و قلب اندیشه و تفکرات وی را شکل می دهد.
به نظر دانشمندان اسلامی لقمه حلال، کردار نیک را می سازد و لقمه حرام پندار زشت و کردار زشت را به همراه خود دارد.
به سبب همین تاثیرات شگرف و بنیادین است که بخش مهمی از آموزه های قرآنی و نبوی به حوزه خوردنی ها تعلق دارد و درباره احکام و آداب خوردن تا خوردنی های حرام و حلال سخن های دقیق و کامل و جامعی بیان شده است.
نخستین گناهی که اولین انسان مرتکب شد!
نخستین گناه آدم(علیه السلام) بلکه نخستین گناه در حوزه انسانیت، خوردن از درخت ممنوع بوده است. در حقیقت آدمی پس از آفرینش و آن همه احترام و تکریمی که از سوی خدا و فرشتگان در حق وی روا داشته شد، از خوردن یک نوع میوه منع می شود ولی به وسوسه ابلیسی که خود بنیانگذار گناه به استکبار و سرپیچی از سجده است، گرفتار خوردن می شود و از آثار مخرب و زیانبار آن در امان نمی ماند.
تغییر شکل حضرت آدم و حوا پس از خوردن از میوه درخت و هبوط و رانده شدن از بهشت نخست، همه از پیامدهای منفی خوردن میوه ای است که آیات 30تا 38 سوره بقره بدان اشاره می کند.
در این آیات به روشنی و وضوح به مساله تاثیرات سوء و بد خوردن اشاره شده است که خود درس های بزرگی برای آدمی است تا در خوردن دقت بیش تری کند و آن را کم اهمیت و بی ارزش نشمارد و به نهی و امر خداوند در این حوزه توجه بیش تری پیدا کند.
آداب و شرایط خوردن
از مهم ترین آداب خوردن، توجه به غذا به عنوان عنصر اصلی در خوردن است. به این معنا که انسان باید بنگرد که چه چیزی را می خورد .
خداوند می فرماید: « فلینظر الانسان الی طعامه؛ انسان می بایست به خوراک و غذای خویش بنگرد.»
یکی از مهم ترین آداب خوردن و اساسی ترین تفسیرهایی که پیرامون این آیه انجام شده این است که آدمی را به نقش نشانه بودن خوراک و خوردن توجه دهد وبیان کند که هرچیزی در جهان نشانه ای از نشانه های خداست و آدمی می بایست در هر کار و تفکری، خدا را در نظر داشته باشد و هر عمل و فکری او را به شناخت عظمت خدا و جایگاه خود در هستی و وظیفه اش آشنا سازد.
در حقیقت هرگونه اسراف و زیاده روی در حوزه خوردن و نوشیدن یکی از علل و عوامل اصلی محرومیت از محبت خداوندی شمرده شده و خداوند به صراحت اعلام می کند که مسرفان را دوست نمی دارد
در خوردن، حدود الهی را رعایت کنیم!
رعایت حدود الهی و توجه به پاکی خوراک از مهم ترین آداب دیگری است که قرآن بدان اشاره می کند و می فرماید آدمی در

خوردن می بایست در جست و جوی آن خوراک هاو غذای های پاکی باشد که خداوند به بشر بخشیده و روزی وی گردانیده است. (مائده آیه 87 و 88)
رعایت نکردن حدود الهی در خوردن، افزون بر تاثیرات دنیوی و جسمی و تغییر در خلق و خوی آدمی موجب می شود تا شخص در مسیر خشم و غضب الهی گام بردارد (طه آیه 81) و باعث از دست دادن محبوبیت خداوندی نسبت به خود شود. (مائده آیه 87و 88)
از این رو خداوند در آیه 4 مائده به انسان ها سفارش می کند که در خوردن، تقوی الهی را مراعات کنند و کاری برخلاف عقل و سیره عقلایی و شریعت انجام ندهند.
در انتخاب غذا مواردی که حرام است و خداوند از خوردن آن نهی کرده مورد توجه قرار گیرد و از آن ها استفاده نشود. غذاهایی را بخورد که طیب و پاک هستند و طبیعت فطری بشری به سوی آن گرایش دارد و خداوند آن را حلال و طیب شمرده است. (مائده آیه 87و 88)
اصل اساسی در آداب خوردن
ضرورت حلال خوری بنابراین اصل اساسی در آداب خوردن، نوع غذا و خوراکی است که شخص برای خوردن انتخاب می کند و لازم است که غذا از خوراک های پاک و طیب و طاهر و حلال و دارای منافع بیشینه باشد و ضرر و زیانی متوجه آدمی نسازد.
تاکید بر حلال خوری از آن روست که آدمی به خوردن مال دیگران حریص و آزمند است و اگر این اموال مال کسانی باشد که توانایی دفاع از خود را نداشته باشند و یا نتوانند از مال خویش محافظت کنند انسان گرایش شتاب آلوده تری نسبت به خوردن آن می یابد.
عجله در خوردن، ممنوع
از دیگر آداب خوردن که قرآن بدان پرداخته و اهمیت بسیاری بدان داده دوری از عجله در خوردن است. شخصی که غذا می خورد می بایست با طمانینه و آرامش غذا بخورد و از شتاب ورزیدن اجتناب نماید.
شتاب زدگی که در آیه 4 سوره نساء بدان اشاره شده می تواند هم به معنای خوردن مال یتیم پیش از بزرگ شدن وی باشد و هم می تواند به معنای شتاب در خوردن یعنی روش خوردن باشد. هرچند که آیه در مفهوم نخست ظاهر است.
عدم اسراف
از دیگر آداب خوردن می توان به مسئله اسراف و زیاده روی در آن اشاره کرد که از آن نهی شده است. اسراف به معنای زیاده روی در خوردن است چنان که تبذیر به معنای ریخت و پاش و هدر دادن غذا و نعمت های خدادادی است.
انسان می بایست در خوردن، زیاده روی نکند؛ زیرا اسراف موجب می شود تا جسم و تن وی آسیب ببیند و به انواع و اقسام بیماری ها دچار شود که نتیجه آن چیزی جز ناتوانی در پرستش و عبادت نیست. این گونه است که زیاده روی و اسراف موجب می شود تا شخص نتواند در مسیر تکاملی خود به درستی گام بردارد و تن بیمار و رنجورش وی را از هر گونه پرستش و عبادت باز می دارد.
خداوند در آیات چندی چون آیه 141 سوره انعام و آیه 31 سوره اعراف و نیز آیه 6 سوره نساء از هرگونه اسراف و زیاده روی بازداشته و از آدمی خواسته است تا در خوردن زیاده روی نکند.
در حقیقت هرگونه اسراف و زیاده روی در حوزه خوردن و نوشیدن یکی از علل و عوامل اصلی محرومیت از محبت خداوندی شمرده شده و خداوند به صراحت اعلام می کند که مسرفان را دوست نمی دارد. (اعراف آیه 31)
کسانی که سپاس و شکر نعمتی را به جا نمی گذارند نه تنها بندگانی خوب نیستند بلکه سزاوار توبیخ سرزنش نیز هستند که قدر نعمت را ندانسته و شکرگزار آن نیستند
شکرگزاری در خوردن
از دیگر آدابی که قرآن برای خوردن بیان می کند مسئله شکرگزاری است. خداوند به انسان می آموزد تا درهر نعمتی،

شکری به جا آورد که موجب افزایش نعمت و جلب محبت وی می شود.
آدمی با شکرگزاری افزون بر این که تاثیر غذا بر جان و جسم خویش را می افزاید و آن را در مسیر تکاملی قرار می دهد موجب می شود تا شخص از نعمت بیش تری برخوردار گردد. (بقره آیه 172 و نحل آیه 114 و سباء آیه 15)
از نظر قرآن شخصی که در برابر نعمت شکر می گزارد و پس از خوردن، شکر خدای را به جا می آورد در حقیقت عبودیت خویش را نشان می دهد. (بقره آیه 172 و نحل آیه 114)
کسانی که سپاس و شکر نعمتی را به جا نمی گذارند نه تنها بندگانی خوب نیستند بلکه سزاوار توبیخ سرزنش نیز هستند که قدر نعمت را ندانسته و شکرگزار آن نیستند. (یس آیه 34 و 35 و 72 و 73)
ویژگی غذا
خوردن باید به گونه ای باشد که برای آدمی گوارا باشد و آسیبی به وی نرساند و سخت در گلو فرو نرود. از این رو قرآن خوردن بهشتیان را به گوارا بودن توصیف می کند تا آدمی را در این دنیا به این نکته توجه دهد که آدمی می بایست در غذا خوردن غذایی را برگزیند که گوارا باشد و به نرمی و آسانی در گلو فرو رود. (طور ، آیه 19)
غذا می بایست اشتهاآور باشد و نفس را به وجد آورد. غذایی که آدمی را به وجد نیاورد تاثیر مثبت و کاملی در انسان به جا نمی گذارد. (زخرف آیه 71)
از آداب دیگر خوردن این است که انسان درمهمانی ها پس از خوردن غذا بر سر سفره بسیار ننشیند و به سخن گفتن نپردازد. اگر مهمان چند روزی است به گوشه ای دیگر رود و اگر برای مهمانی وعده ای آمده است پس از خوردن از خانه بیرون رود. (احزاب آیه 53)م:تبیان

«سعادتآباد» داستان زندگی روزمره و پنهانکاریهای یکسری از انسانها را بیان میکند که جا دارد تا از آقای مازیار میری تشکر ویژهای داشته باشیم، بهخاطر بیان این موضوع به صورت کاملا واقعی و بدون هیچگونه اضافهکاری و با تصویری دقیق و عمیق. در جامعه ما پنهانکاری بسیار زیاد است، میری در این فیلم به زیبایی هرچه تمامتر در قالبهای مختلف شخصیتی آدمهای این فیلم پنهانکاری را مطرح میکند. این فیلم از لحاظ روانشناسی بسیار جالب توجه است.
علی پنهانکاریهای مخصوص خودش را دارد، چون علی پنهانکاری با خودش را دارد اما بقیه پنهانکاری با محیط را دارند. سوال اصلی این است که ما در این پنهانکاریها به دنبال چه میگردیم؟ که اگر به جواب این سوال برسیم بسیاری از مشکلات حل خواهند شد. به پنهانکاری در 3 حوزه میتوان پرداخت: 1- تاریخی، 2- فرهنگی و 3- روانشناسی فردی. بعد تاریخی این قصه برمیگردد به ضربالمثل همیشگی ما که میگوییم «چهاردیواری اختیاری» که امنترین بخش جامعه میشود داخل خانههایمان. اگر به بعد فرهنگی آن نگاه کنیم به عنوان مثال فرض میکنیم شما فرزندتان را برای ازدواج آماده میکنید. چه چیزهایی به او یاد میدهید؟ انگار که آنها را برای میدان جنگ آماده میکنید جملاتی مثل: مبادا همسرت حساب بانکیات را بداند و... جملاتی این چنینی که ما اینجا هم همان پنهانکاری را تکرار میکنیم و در سطح روانشناسی فردی، شما بهطور وسیع و عمیق پنهانکاری را در جامعه خواهید دید؛ بحث خودی و غیرخودی همان بحث پنهانکاری است. حالا چه در بحثهای بزرگتر مثل دولت و ملت و چه در داستان این فیلم و بعد کوچکتر همین جمعهای کوچک ما که این بحث خودی و غیرخودی در تمام داستان این فیلم و شخصیتهای این فیلم وجود دارد.
یک سکانس از این فیلم بود که من واقعا لذت بردم، صحنهای که بهرام (حسین یاری) و محسن (حامد بهداد) شروع به خواندن آهنگ کردند برای لاله (مهناز افشار.) در عین اینکه لاله اشک میریخت ولی دیگر فضا آن فضای قبلی نبود، فضایی که دیگر هیچ قید و بندی وجود نداشت درست مثل صحنهای که دخترها آهنگ خودشان را خواندند. شما در این 3 زوج چیزی بهنام رابطه نمیتوانید پیدا کنید. یکی روی کاناپه میخوابد، دیگری در بالکن تنهاست و آن یکی چراغ را برای همسرش خاموش میکند و میرود.
بحثی وجود دارد به نام مدیریت اطلاعات که شبیه همان پنهانکاری است.مدیریت اطلاعات زمانی است که ما میدانیم ظرفیت یک ظرفی چقدر است و به همان میزان اطلاعات وارد آن میکنیم، یعنی همان رفتار خردمندانه این نوع نگاه یعنی بالانس کردن سیستم. فرض میکنیم کسی برای همسر من مزاحمت ایجاد میکند، همسر من باتوجه به ظرفیت من این موضوع را به من نمیگوید یعنی ایشان باتوجه به ظرفیت من موضوع را مدیریت میکند. شما در مدیریت اطلاعات آنچه که لحاظ میکنید حقوق است اما وقتی از حقوق گذر میکنیم و بحث منافع پیش میآید، شما تمام تلاش خود را برای حفظ منافع خود میکنید که این همان پنهانکاری است و باعث میشود ما به حقوق دیگران تجاوز کنیم.ما در این فیلم این مطلب را در همه میبینیم غیر از 2نفر، علی و یاسی (لیلا حاتمی) که کاراکترهای خاصی دارند همه به حقوق هم تجاوز میکنند.
وقتی زنی مادر میشود و مرد بچه، این نوع بالانس رابطه کاملا بیمارگونه است. اگر فارغ از خشم و تعصب جنسیتی به مسئله نگاه کنیم یعنی به آدم نگاه کنیم نه به زن یا مرد، به نظرم از میان زوجها علی و یاسی کمترین احتمال را برای جدایی دارند به دلایل متعدد؛ یکی از آنها این است که آنها همجنس هم هستند، ولی اگر این بالانس بیمارگونه به دست یک انسان ناشی از بین برود منجر به نابودی این 2 میشود. علی به حقوق کسی تجاوز نمیکند، علی با خودش مشکل دارد، نه با کسی دیگر؛ انسانهایی مثل علی بیشترین آسیب را به خودشان میزنند. این را هم بگویم که در جامعه ماپدرسالاری در حال انقراض است چون پدرسالارها فقط دهنده و کنترلکننده و مانع پیشرفت هستند. مرد ایرانی از رشد همسرش میترسد و این مسئله در تمام شخصیتهای مرد این فیلم وجود دارد. شاید نوه دختری یاسی بتواند از حقوق مساوی با همسرش برخوردار شود و این مستلزم گذر زمان نسلهاست.
زنها برای رسیدن به موقعیت اجتماعی دمدستیترین بهانهای که دارند بچهدار شدن است تا به این وسیله فرصت بیشتری داشته باشند برای حضور در جامعه و داشتن موقعیت بهتر اجتماعی. یکی از ضعفهای لاله این است که حقی برای همسرش قائل نیست، علی هم میتواند ضعفهای خود را بشناسد و یکی از ضعفهای او این است که دوست دارد محیط را کنترل کند و اگر هرکدام از اینها کمی رشد کنند و بالاتر بیایند، دیگر مشکلی نخواهند داشت.
چیزی به عنوان صفر و صد در رابطه وجود ندارد، من به تغییر افراد هیچ باوری ندارم اما به تعدیل اعتقاد دارم، وقتی پدیدهای تغییر میکند یعنی ماهیت آن به کلی عوض میشود. این در مورد انسانها ممکن نیست، اما تعدیل واقعی و شدنی است.تعدیل یعنی سوار شدن روی شرایط و کنار آمدن با شرایط.
رابطه بین زوجها به این صورت است که هرکدام یقه آن یکی را گرفته اما درست این است که هرکس یقه خودش را بگیرد و ضعفهای خودش را بشناسد؛ نتیجه این رابطه هرچه باشد، آن شخص برنده است زیرا خودش را، ضعفهایش را و حتی پنهانکاریهایش را شناخته است.
بهرام (حسین یاری) بسیار شخصیت مجهولی دارد که میتواند سرکوب کند. محسن (حامد بهداد) کسی است که هوش، شرف، صداقت و انسانیت را میتواند دوباره تعریف کند؛ برای اینکه بتواند خودش را با محیط تنظیم کند بدون هیچ اصولی پا روی تمام قوانین میگذارد، حتی برای خیانت کردن آن هیچ اصالتی وجود ندارد اما از طرفی، در فیلم شخصیتی داریم بهنام (یاسی) که در حال انقراض است اما از نظر من وقتی در 2 سال گذشته به جامعه نگاه میکنیم باز تولید این نسل را میبینیم و من باورم براین است که ما دوباره در این سرزمین و در این فرهنگ اخلاق را خواهیم داشت و به مرور و گذر زمان نسلها اخلاقگرا خواهند شد.
حتی راهرفتنهای زوجهای نسل قبل با حالا فرق میکند، الان خانمها همیشه یک قدم جلوترند. نسل قبل با سنت درگیر است و کمی هم با نسل مدرن درگیر شده اگر این نسل موردنظر ما فرصت زمانی و تاریخی پیدا میکرد، نسلی که تحویل جامعه میداد بسیار تاثیرگذار و بسیار فرهیخته بود، البته به شرطی که دچار شکست فرهنگی عاطفی نمیشد.
- محسنها (حامد بهداد) در جامعه دست به هرکاری میزنند حتی دزدی، آدمفروشی و حتی جنایت زیرا هدف وسیله را توجیه میکند و محسنها نتیجه تفکر ماکیاولیسم هستند.
- لاله (مهناز افشار) اگر در رابطه پیشرفت کند یعنی تحمل یعنی استیصال. او فقط منتظر کسی است که بیاید ولی وقتی پیدا میشود حتما فرار میکند.
- اگر فرض کنیم یاسی (لیلا حاتمی) این سرپشتبام است و محسن (حامد بهداد) آن سرپشتبام حتما باید هرکدام به تنهایی تا وسط پشتبام جلو بیاید ، اگر آمدند با هم به جلو میروند اگر نه آن کسی که به تنهایی جلو بیاید راهش را پیدا میکند و این یعنی بزرگ شدن و آن یکی راهی پیدا نمیکند.
- بهرام و تهمینه هم دچار یک بیهویتی محض هستند و یک رابطه مرده دارند که تنها رابطه بین آنها پول است و این رابطه آنجایی قیچی میخورد که این دیالوگ گفته میشود: «از فردا حسابمون 2 امضایی میشود.»