هنر و خلاقیت با قوطی کنسرو!
26 گروه از هنرمندان نیویورک با شرکت در یک مسابقه خیریه اشکال و مجسمه هایی از قوطی کنسرو ایجاد کردند.
کریسمَس یا نوئل نام جشنی است در آیین مسیحیت که به منظور گرامیداشت زادروز مسیح برگزار میشود. بسیاری از اعضای کلیسای کاتولیک روم و پیروان آیین پروتستان، کریسمس را در روز 25 دسامبر جشن گرفته و بسیاری آنرا در شامگاه 24 دسامبر نیز برگزار میکنند. اعضای بیشتر کلیساهای ارتودوکس در سراسر دنیا نیز روز بیست و پنجم دسامبر را به عنوان میلاد مسیح جشن میگیرند. برخی از مسیحیان ارتودوکس در روسیه، اوکراین، سرزمین مقدس (ناحیه تاریخی فلسطین) و دیگر مکانها، به سبب پیروی از گاهشماری یولیانی، جشن کریسمس را در روز 7 ژانویه برپا میدارند. اعضای کلیسای ارامنه طبق سنت منحصر به فردی، روز میلاد و همچنین روز غسل تعمید مسیح را همزمان در روز ششم ژانویه جشن میگیرند.
ایام دوازده روزه کریسمس با سالروز میلاد مسیح در 25 دسامبر آغاز گشته و تا جشن خاجشویان در روز 6 ژانویه ادامه مییابد. هرچند مهمترین عید مذهبی در گاهشمار مسیحی، روز عید پاک ( به عنوان روز مصلوب شدن و رستاخیز عیسی) است، مردم بسیاری بهخصوص در کشورهای ایالات متحده و کانادا، کریسمس را مهمترین رویداد سالانه مسیحی محسوب میدارند. با وجودی که این روز، یک عید مذهبی شناخته میشود، از اوایل سده بیستم میلادی به بعد به طور گسترده به عنوان یک جشن غیر مذهبی برگزار شده و برای بیشتر مردم، این ایام فرصتی است برای دور هم جمع شدن اقوام و دوستان و هدیه دادن به هم. کریسمس با آیینهای ویژهای بهطور مثال آراستن یک درخت کاج، برگزار شده و شخصیتی خیالی به نام بابانوئل در آن نقشی مهم دارد.
متدهای نفوذ در دل استاد (برگه امتحانی)
روشی پلید یک درس ساده ای بود که من بنا به دلایلی نتوانسته بودم اصلا این درس را بخوانم و با ذهن کاملا خالی سر جلسه امتحان رفتم. نیم ساعتی نشستم و دیدم هیچکدام از این سوالات حتی برایم آشنا هم نیست. یک جمله در پایان برگه نوشتم و برگه را تحویل دادم: «در اعتراض به تقلب گسترده ای که سر جلسه ی امتحان از سوی دیگر دانشجویان شاهد بودم از دادن این امتحان خودداری کرده و نمرهی صفر را به بیستِ با تقلب ترجیح میدهم.» صم بکم عمى فهم لایعقلون درس معارف بود. میدانستم موضوع درس چیست و مباحثش در چه زمینه ای است -با عرض خسته نباشید به خودم- اما جزئیات مطالب و محتوای درس را نمیدانستم. سوالات توزیع شد و باز هم دیدم سوالات کمی برایم ناآشناست. از مغرب و مشرق و زمین و زمان نوشتم. هر آنچه از کتاب دینی کلاس اول ابتدایی، آقای واسعی گفته بود که مثلا چگونه مواد غذایی در بدن مادر تبدیل به شیر میشود تا برهان نظم و علیت که در دبیرستان خوانده بودم. اما نقطه ی طلایی برگه این جمله بود: «جناب استاد برای من کاری نداشت که عین محتوای کتاب را برایتان کپی کنم اما شما با روش زیبای تدریس خود به ما یاد دادید که چگونه تنها به منابع اکتفا نکنیم. گفتید در دین عقل هم سهیم است و نباید«صم بکم عمى فهم لایعقلون» بود. پس من ترجیح دادم مفهوم را بفهمم ولی کپی نکنم بلکه از دانسته های خود بنویسم.» اگر دین ندارید لااقل دلم شاد کنید محاسبات عددی. درس بسیار دشوار. حداقل برای من که علاقه ی چندانی به ریاضیات و مباحث محاسبه ای کامپیوتر نداشتم. سوالات توزیع شد و مطابق معمول! خداوکیلی دیگر این درس 3 واحدی را خوانده بودم ولی چه کنم که در مغزم جای نگرفته بود. عادت دارم که قبل از اینکه برگه را تحویل دهم نمرهی خود را تخمین میزنم. در بهترین حالت 7 میشدم. امکان رسیدن امدادهای غیبی هم تحت هیچ عنوانی میسر نبود. آخر برگه نوشتم: وساطت حافظ استاد حسینی دکترای ادبیات بود و استاد درس شیوه ی نگارش (البته فامیلش شهبازی بود ولی چون ممکنه یه وقت بیاد اینجا رو بخونه من نام مستعار نوشتم). عاشق حافظ بود و آخر هر جلسه چند بیت از حافظ میخواند و چشمانش پر از اشک میشد. سوالات چی.....؟ بگید؟ (اسمایلی آقای قرائتی) نه که بلد نباشم اما در حد 15-16 بیشتر نمیگرفتم. قبل از امتحان سری به اینجا زده بودم و واژه ی«شهباز» را در دیوان حافظ سرچ کردم و آن بیت را کف دستم ثبت کردم. زیر برگه امتحان نوشتم : «جناب استاد من که«حافظ» را نمیشناختم؛ این شما بودید که در این ترم عشق حافظ را در وجود من انداختید! و باعث شدید تا با این شاعر آسمانی آشنا شوم. امروز قبل از امتحان گفتم تفالی به حافظ بزنم و ببینم چه میشود، این بیت آمد»: تصویر من رو شطرنجی کنید امتحان نظریه های جامعه شناسی و ... . تو رو خدا نام این استاد را بیخیال شوید. استاد نسبتا معروفی است و البته در بسیاری از دانشگاههای یزد هم تدریس دارد و حسابی سرش شلوغ است. 10 نمره تحقیق و کنفرانس داشت و 10 نمره هم امتحان پایان ترم. سرم بوی قرمه سبزی میداد. با یکی از بچه ها شرط گذاشتم که تحقیق و کنفرانس ارائه نمیدهم اما نمرهی بالای 18 میگیرم. برای امتحان تئوری هم حسابی خواندم و خودم را آماده کردم. انصافا هم سوالات را خوب جواب دادم. فقط در پایانِ برگه بدون اینکه تحقیق یا کنفرانسی ارائه کرده باشم، نوشتم: اگه مردی منو بنداز با حساب خودم 13- 14 میشدم. اما این نمره برای من که عنوان شاگرد سومی!!! کلاس را یدک میکشیدم خیلی فجیع بود. استاد فوق العاده جدی و بداخلاق بود و چندان نمیشد طرفش رفت. یک جمله پایان برگه نوشتم:
آخرین متدهای روز جهان در زمینه ی نحوه ی محبت و نفوذ دانشجو به دل استاد (برگه ی امتحان):این جفنگیات مرسوم که در برگه ی امتحان مینویسند و از بیماری مادر تا اینکه اگر این درس را نمره نیاورم مشروطم میشوم و ... هم، خیلی خز شده و هم، حتی یک بچه ی 5 ساله باور نمیکند؛ چه برسد به یک دکتر! کمی نوآوری و خلاقیت داشته باشید. جناب استاد به اندازه ی کافی خودش مشکلات و بدبختی دارد، دیگر نیاز نیست شما با آن خط زیبای منحصر به فردتان یک صفحه ی آچار برایش از مشکلاتتان بگویید. حالا باز ای کاش فقط یک نفر چنین خزعبلاتی می نوشت. یکهو می بینی از 30 نفر دانشجو، بیست و هشت نفر عینا نوشته اند که اگر این درس را نمره نگیریم مشروطیم و مادرمان مریض است و پدرمان زندان است و فلان و بهمان. انگار این مشکلات را هم از روی دیگر تقلب کرده اند.
نمرهی الف کلاس را گرفتم! خدایا مرا ببخش.
بیست گرفتم! خدایا مرا ببخش.
من نگویم که مرا از قفس آزاد کنید قفسم برده به باغی و دلم شاد کنید نمرهی 11 گرفتم و نفر سوم کلاس شدم! خدایا مرا ببخش.
خاکیان بی بهره اند از جرعه ی کاس الکرام این تطاول بین که با عشاق مسکین کرده اند شهپر زاغ و زغن زیبا صید و قید نیست این کرامت همره شهباز و شاهین کرده اند بیست گرفتم! تنها بیستی که استاد در چند سال اخیر به یک دانشجو داده بود. خدایا مرا ببخش.
«موضوع تحقیق و کنفرانس: بررسی علل قبولی بالای دانش آموزان یزدی در دانشگاهها در طی 16 سال اخیر.» 19 گرفتم! خدایا این یکی رو دیگه مردونه ببخش.
«جناب استاد حضور در کلاس شما در این ترم برایم بسیار مغتنم و مفید بود. اگر ترم بعد با ما درس برمیدارید که هیچ، اگرنه بدون تعارف دوست دارم این درس را پاس نکنم تا ترم بعد هم استادم شما باشید.» 17! خدایا سه تا نقطه --
1- هرگز از دستمال کاغذی یا دستمال های توالت برای پاک کردن شیشه عینک خود استفاده نکنید. این دستمال ها از چوب ساخته شده اند و شیشه های عینک شما را خش می اندازند. دکتر Robert Noecher می گوید من از کراواتم برای اینکار استفاده می کنم به این خاطر که از ابریشم ساخته شده و بسیار نرم و لطیف است.
2- عینک های آفتابی پولاریزه برای کم کردن حساسیت نسبت به نور و بازتاب آن از اجسام براق، بسیار مناسب هستند، اما برای دیدن صفحه های موبایل یا سیستم های راهیاب شما را با مشکل مواجه خواهند کرد. این مشکل حتی برای دیدن صفحه های دستگاه های خودپرداز جدی تر خواهد بود.
3- بسیاری از ما فکر می کنیم، پس از یک جراحی چشم، به سرعت می توانیم به زندگی عادی خود برگردیم، اما در واقع برای بسیاری از افراد، این زمان، مقادیری بیشتر طول می کشد. پس از اینکه مجبور شویم بر روی یک متن چند صفحه ای تمرکز کنیم، متوجه می شویم که آنقدر ها هم که فکر می کنیم کار ساده ای نیست و به زمانی بیش از این نیاز است.
4- بسیاری از مردم می دانند که اشعه ماوراء بنفش (UV) به پوست آسیب جدی میرساند، اما نمی دانند که این اشعه برای چشمان نیز مضر است. آیا شما از کسانی هستید که تنها زمانیکه آسمان آفتابی است عینک میزنید؟ مثل این می ماند که بگویید من فقط گاهی اوقات سیگار میکشم!
عینک آفتابی ای را انتخاب کنید که به اندازه کافی برای جلوگیری از ورود اشعه از بالا و پایین بزرگ باشند حتی اطراف آن نیز ضخیم باشد. اگر از لنز استفاده می کنید محافظ UV را بخواهید.
5- علی رغم اینکه نسل های مختلف، درباره فواید هویج، به فرزندان خود بسیار گفته اند، هویج بهترین غذا برای چشم ها نیست. البته شاید بتوان این امتیاز را بیشتر به اسفناج، کلم پیچ و دیگر سبزیجات با برگ تیره نسبت داد.
6- قطره های چشم (از هر نوع)، اگر در یخچال نگهداری شوند، سوزش کمتری ایجاد می کنند.
7- بعضی از پزشکان بیماران را جهت جراحی آب مروارید تحت فشار قرار می دهند. اگر برای جراحی با مشکلات مالی مواجه هستید باید گفت که صبر کردن برای این جراحی آسیبی به چشم های شما نمی رساند. آب مروارید فقط دید شما را با مشکل روبرو می کند مانند این است که از یک پنجره کثیف به بیرون نگاه کنید.
8- مطالعه در نور کم به چشمان شما آسیب نمی رساند. بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیفتد سردرد شدن شماست.
9- اگر از لنز های مدت دار استفاده می کنید، آنها را قبل از خواب در بیاورید. شانس عفونی شدن چشم ها به هنگام خواب با این لنزها 10 تا 15 برابر بیشتر است.
لنزهای مدت دار لنزهایی هستند که می توان آنها را تقریباً تا 7 روز بدون اینکه نیازی به در آوردنشان به هنگام خواب باشد، استفاده کرد. 10- زمانی که به قطره چشم نیاز دارید آن قطره ای را که از خیلی وقت پیش در کابینت نگه داشته اید را استفاده نکنید. اگر چشم شما عفونی شده باشد این قطره شاید قرمزی چشم را بهتر کند، اما ممکن است باعث بدتر شدن عفونت شود. برخی افراد چشم خود را به خاطر همین اشتباه از دست داده اند.
11- ورم ملتحمه همیشه خوش خیم نیست. برخی بیماران به خاطر این بیماری دچار حساسیت به نور شده و یا بینایی خود را از دست می دهند. اما بسیاری از پزشکان آنتی بیوتیک را برای درمان آن تجویز کرده که اگر مشکل ویروسی باشد هیچ کمکی نخواهد کرد. اما اگر مبتلا به ورم ملتحمه باکتریایی شده باشید، شاید چنین درمانی برای شما کارگر باشد.
12- تست های سالیانه تنها راه برای جلوگیری از این بیماری ها هستند. این اصلا خوب نیست که منتظر بمانیم تا علائم بیماریهای چشمی به طور کامل ظاهر شوند و برای مان مشکل ساز شوند تا به پزشک مراجعه کنیم. توجه داشته باشید، برخی بیماریهای چشمی تا زمانیکه بینایی شما را از بین نبرند بروز نمی کنند.
13- اگر شما بالای 60 سال هستید و تصمیم به عمل جراحی لیزیک گرفته اید، صبر کنید تا دچار آب مروارید شوید. سپس ما می توانیم بینایی شما را طی جراحی آب مروارید ترمیم کنیم و بیمه نیز به راحتی هزینه آن را پرداخت خواهد کرد. م:ایران...

بیشتر پدر و مادرها باید تلاش زیادی برای خوراندن سبزیها به کودک کنند و در این راه سخت حتی ممکن است مجبور به التماس و رشوه دادن شوند تا شاید فرزندشان کمی سبزی بخورد. به گزارش برترین ها جسیکا ساینفیلد، نویسنده 2کتاب آشپزی برای کودکان میگوید: «بسیار دشوار است که نیمی از بشقاب غذای کودک را با میوه و سبزی پر کنید و از او بخواهید آن را بخورد. من با هزاران پدر و مادر صحبت کردهام و اغلب آنها میگویند، نتوانستهاند کودکشان را وادار به امتحان کردن و خوردن سبزیها کنند.» آمار نشان میدهد بچهها به میزان کافی میوه و سبزی دریافت نمیکنند. تحقیقی که در سال2009 توسط دانشگاه «اوهایو» انجام شده نشان میدهد فقط 22درصد کودکان 2 تا 5 ساله از میوهها و سبزیها استفاده میکنند. این موضوع در مورد کودکان 6 تا 11سال بدتر هم میشود چون تنها 16 درصد از این گروه از میوه و سبزی استفاده میکنند و 11درصد از کودکان 12تا 18سال از این گروه تغذیه میکنند. در تحقیقی روی 6هزار کودک حدود یک سوم از مصرف سبزیها مربوط به سیبزمینی سرخ کرده و کمی بیش از یک سوم از مصرف میوهها هم مربوط به آبمیوه بود اما باید بدانید این شروع یک جنگ نیست. بهطور کلی در هر زمینهای نباید با کودکان با دعوا و بحث و جدل رفتار کنید بلکه باید با تکنیکهای خاصی آنها را به انجام کار درست که خوردن انواع سبزی است تشویق کنید.
این اصلا حرف تازهای نیست که بچهها اغلب اوقات کنترل میشوند و این والدین هستند که تصمیم میگیرند. حالا بازی را عوض کنید و با فرزندتان سری به سبزیفروش محل بزنید و اجازه دهید کودک میوهها و سبزیهای جدیدی را که میخواهد امتحان کند، انتخاب کند اما یک قرار بگذارید، آنها میتوانند هر آنچه میخواهند را انتخاب کنند اما تنها اگر همه اعضای خانواده بخواهند آن را امتحان کنند، آن را میخرید. این به آن معناست که شما ممکن است مجبور شوید شلغمها را از سبد خرید خود حذف کنید. آنها را در شستوشوی سبزیها، پوست کندن آنها و همچنین در انتخاب روش پخت مشارکت دهید. بگذارید آنها سبزیها را لمس کرده و بو کنند. با انجام این کارها خواهید دید چطور آنها نسبت به غذایی که خود در تهیه آن مشارکت داشتهاند میل و علاقه نشان میدهند.
همان کاری را که در خرید سبزی انجام دادید، در آشپزخانه هم تکرار کنید. بچهها معمولا دوست دارند در تهیه آنچه میخواهند در وعده غذایی بخورند شریک باشند. به آنها پیشنهاد کنید ظرف پاستا، سالاد یا سیبزمینی سرخ کردهشان را خودشان تهیه کنند. به آنها نحوه پخت را آموزش دهید و کمکشان کنید خود را در آشپزخانه و کنار شما مفید احساس کنند. اگر سبزیهای مختلف را در ظروف کوچک طبقهبندی کنید و به بچههای خود اجازه خلاقیت بیشتر بدهید آنها بهطور حتم ترغیب میشوند بشقاب غذایشان را با سبزیهای موجود تزئین کنند و به این ترتیب مسیر غذا از بشقاب به دهان راحتتر طی میشود.
فرزند شما ممکن است با این فکر بزرگ شود که نخودفرنگی دوست ندارد چون همیشه آن را از قوطی کنسرو مصرف میکرد. درحالیکه مزه سبزیهای تازه، متفاوت و بسیار بهتر از انواع کنسروی است. بنابراین بهتر است از فروشگاه عرضه سبزیهای تازه سبزی را تهیه کنید. به این ترتیب کودک شما ممکن است چیزهایی را بخورد که قبلا آنها را خوشمزه نمیدانست.
کودکان معمولا دوست دارند از سبزیها اشکال متفاوت درست کنند. میتوانید برای سبزیها اسامی مختلف بسازید. بهعنوان مثال کلم بروکلی را به درخت تشبیه کنید و گل آفتابگردان را به مغز تشبیه کنید و از آنها بخواهید با آنها اشکال گوناگون بسازند. حتی میتوانید خواص سبزیها را به شکل داستان به آنها بگویید. بهعنوان مثال بگویید «میدانستی هویج به تو قدرت دید زیاد میدهد؟ به این ترتیب میتوانی آن طرف دیوارها را ببینی.» مطمئن باشید کودک شما از این داستانها لذت میبرد و آنها را امتحان میکند.
سسهایی را تهیه یا خریداری کنید که مورد تایید است و بچهها از آن لذت میبرند و اجازه دهید آن را آزادانه استفاده کنند. هیچوقت سعی نکنید سبزیها را درون سس مایونز آغشته کنید. استفاده از سسهای سالم مانند سس بالزامیک، بادام زمینی و برخی دیگر از سسهایی که با ماست تهیه میشوند، گزینههای مناسبی هستند. به این ترتیب نگران غرق شدن هویج در این سسها نیستید.
کودکان معمولا دوست دارند از سبزیها اشکال متفاوت درست کنند. میتوانید برای سبزیها اسامی مختلف بسازید. بهعنوان مثال کلم بروکلی را به درخت تشبیه کنید و گل آفتابگردان را به مغز تشبیه کنید و از آنها بخواهید با آنها اشکال گوناگون بسازند. حتی میتوانید خواص سبزیها را به شکل داستان به آنها بگویید. بهعنوان مثال بگویید «میدانستی هویج به تو قدرت دید زیاد میدهد؟ به این ترتیب میتوانی آن طرف دیوارها را ببینی.» مطمئن باشید کودک شما از این داستانها لذت میبرد و آنها را امتحان میکند.
سسهایی را تهیه یا خریداری کنید که مورد تایید است و بچهها از آن لذت میبرند و اجازه دهید آن را آزادانه استفاده کنند. هیچوقت سعی نکنید سبزیها را درون سس مایونز آغشته کنید. استفاده از سسهای سالم مانند سس بالزامیک، بادام زمینی و برخی دیگر از سسهایی که با ماست تهیه میشوند، گزینههای مناسبی هستند. به این ترتیب نگران غرق شدن هویج در این سسها نیستید.
بچهها از شما تقلید میکنند. اگر شما سبزی مصرف نمیکنید بچه شما هم از شما الگو میگیرد و متقاعد کردنش برای خوردن سبزی بیفایده است.درحالیکه اگر شما سبزیها را با میل و رغبت بخورید کودکان نیز آنها را با میل مصرف میکنند. اگر شما سبزیخور حرفهای نیستید این مسئولیت را به فرد دیگری مانند پدربزرگ یا مادربزرگ محول کنید. گاهی اوقات کودکان از دیگران بیشتر حرف شنوی دارند. بشقاب غذای کودک را با سبزیهای رنگی پر کنید و به او نشان دهید چگونه میتوان با آنها تغذیه سالم داشت.
اگر فرزندتان خوردن کلم بروکلی خام را دوست ندارد ممکن است از بخار پز آن لذت ببرد. میتوانید لوبیا سبز خام را در اجاق گاز تبدیل به لوبیا سبز سرخ شده کنید و آن را با سس گوجهفرنگی برای کودکتان سرو کنید. تجربه نشان داده، بسیاری از کودکان از سبزیهای سرخ کرده به این دلیل که رویشان ترد شده و درونشان پخته استقبال میکنند. سعی کنید راههای جدید تهیه سبزیها را امتحان کنید. مثلا آنها را با روغن زیتون مخلوط کرده و قبل از پخت مقداری پنیر پارمسان روی آنها بریزید.
مزاج بچهها دائما در حال تغییر است. بنابراین زود تسلیم نشوید. ممکن است بعد از انجام این نکات باز همزمان زیادی برای علاقهمند کردن کودکان نیاز باشد. اگر چند مرتبه از کودک خواستید اسفناج یا بروکلی بخورد و او سرباز زد، خسته نشوید. کودکان هر روز با روز قبل تفاوت دارند و شاید لازم باشد تا بارها یک سبزی را امتحان کنند تا به آن علاقهمند شوند. پس زود کنار نکشید و دوباره سعی کنید، دیر یا زود با شما همکاری میکنند. میتوانید سبزیها را بهعنوان چاشنی در غذا استفاده کنید. سبزیهایی مانند هویج، گوجهفرنگی و فلفل را میتوانید در غذاهایی مانند لازانیا یا اسپاگتی استفاده کنید. وقتی سبزیها با دیگر مواد لازم مخلوط میشوند، خوشمزهتر میشوند.
بسیاری از والدین سعی میکنند از مکملها به جای سبزی استفاده کنند، درحالیکه این مکملها هیچگاه به اندازه این مواد مغذی مفید نیستند و اگر به اندازه مناسب مصرف نشوند حتی میتوانند خطرناک باشند. به جای سبزیها میتوانید از میوهها استفاده کنید که همان نیرو بخشی سبزیها را دارند. بهعنوان مثال زردآلو و هلو منبع غنی ویتامین A هستند و میتوان به جای هویج از آنها استفاده کرد.
پدر و مادر میتوانند با تغییر سبزیها در غذاهای مورد علاقه کودک ذائقه او را امتحان کنند. بهعنوان مثال میتوانند یک بار بهجای سیب زمینی سرخ کرده از سیب زمینی شیرین استفاده کنند و در نتیجه ویتامینهای بیشتری به بدن کودک خود برسانند. سبزی را میتوان بهصورت پوره به غذا اضافه کرد. به این ترتیب مواد مغذی به غذای کودک وارد میشود بدون آنکه مزه غذا تغییر خاصی کند. سبزیهایی مثل کدو حلوایی و هویج را میتوان بهعنوان پوره به سوپ اضافه کرد.
انگار فراموشی رسم دنیاست؛ گویا قرار است قهرمانهای زندگیمان با گذر زمان در لابلای صفحات کتاب زندگی گم شوند و هیچکس یادی از آنها نکند، تا موقعی که درد و غم بر چهره آنها بنشیند و تازه، شاید آن موقع گذر رهگذری بر کوی و برزن آنها بیفتد.
یادمان نرفته و هرگز هم یادمان نمیرود، وقتی برگهای کاهی «فارسی» سوم دبستان را ورق میزدیم، داستان کشاورز جوانی را میدیدیم و میخواندیم که در دل شب ظلمانی و در اوج گمنامی، درس ایثار و فداکاری را برای آن شب و فرداهای آن روزگار به دیگران آموخت؛ مرد جوانی که از آن به بعد، همه او را با نام «دهقان فداکار» شناختند و حالا نیم قرن از آن شب میگذرد.
سرمای استخوانسوز پائیز، شب تیره و تار، ریزش کوه، ریلهای درهم پیچیده، سوت قطار، پیراهن، نفت فانوس، آتش و ... رژه مرگ بر روی خط آهن؛ اینها کلماتی است که با شنیدن نام «دهقان فداکار» ناخودآگاه ذهن دانشآموزان دیروز و امروز با آنها درگیر میشود و جلوهای از درس زندگی را با خود مرور میکند.
امروز دیگر همه «ریزعلی خواجوی» را میشناسند؛ آری، «ریزعلی» همان دهقان فداکاری که میشناسی و میشناسیم، اما چه میشود کرد که امروز قهرمان فداکار سالهای دور و نزدیک کتابهای درسی، نه محتاج فداکاری دیگران، بلکه منتظر یک جرعه مسئولیتشناسی و قدردانی قدرشناسان است.
* اسطورهای آرام ، در کوچه پس کوچههای شهری شلوغ
«أزبرعلی حاجوی» که در کتاب فارسی سوم دبستان به «ریزعلی خواجوی» معروف شده است، این روزها در سنین بیش از 80 سالگی روزگار خود را سپری میکند و البته این گذران زندگی، خالی از رنج و مشقتهای بیشمار هم نیست، آن هم برای کسی که برای بزرگترها و کوچکترهای ما حکم اسطورهای را دارد که تا زمان میگذرد، یاد و نامش در دلها باقی است.
در میان هیاهو و کشاکش زندگی ماشینی و در کوچه پس کوچههای شهری شلوغ، سراغ خانه ریزعلی را میگیریم و دقایقی پای حرفهای گفته و ناگفته او مینشینیم؛ کوچههای تنگ و صمیمی در مناطق قدیمی کرج و خانهای در طبقه همکف یک ساختمان 4 طبقه که جز صفا و سادگی و چند تکه اثاثیه معمولی، چیز دیگری در آن پیدا نمیشود.
ریزعلی در پنجمین روز از اسفند سال 1309 شمسی در یکی از روستاهای شهرستان میانه از توابع استان آذربایجان شرقی به دنیا آمده و حالا حدود 5 سال است که روستای محل زادگاهش را به خاطر شرایط سخت زندگی و تنهایی، ترک کرده و همراه با همسرش به منطقه «حصارک کرج» آمده است و زندگی میکند.
دهقان فداکار 5 پسر و 3 دختر دارد که هر کدامشان در گوشهای از تهران و کرج روزگار خود را میگذرانند و آنطور که خودش اشارهای گذرا میکند، یکی از پسرانش نیز جانباز سالهای حماسه و خون است.
* فداکاری با چاشنی کُتک / گمنامی تا دهه 70
«توانا»، هر چند بارها و بارها داستان آن شب سرد پاییزی را در کتابهایمان خواندهایم، اما شاید شنیدن داستان دهقان فداکار از زبان خودش لطف دیگری داشته باشد؛ هرچند بازگویی آن روزها با کمک داماد و دختر وی میسر میشود، چراکه قهرمان قصه ما به زبان شیرین آذری سخن میگوید و فارسی سخن گفتن برایش سخت است.
ریزعلی به شرح ماجرای شبی میپردازد که جان مسافران قطار تبریز به تهران را نجات داد؛ آن هم بر روی ریلهای آهنی و بر فراز درّهای 40 متری که اگر ریزعلی نبود و قطار از راه میرسید، شاید قطعههای کوچک و بزرگ آن غول آهنی و مسافرانش را باید در میان امواج خروشان رودخانه سرد پایین ریل پیدا میکردند.
ریزعلی میگوید: این واقعه به حدود 50 سال پیش و زمانی که حدود 31 الی 32 ساله بودم و یک فرزند داشتم بازمیگردد؛ یادم میآید اواخر پاییز بود که یک شب باجناقم میهمان من شده بود؛ ساعت 8 شب یکباره از زیر کرسی بلند شد و گفت که «الان یادم افتاد که فردا دوستانم برای فروش گوسفندان خود به تهران میروند و من هم باید بروم» و از من خواست که او را به ایستگاه قطار در حدود 7 کیلومتری منزلمان برسانم.
هرچه به او اصرار کردم که «هوا سرد و بارانی است، امشب را بمان»، قبول نکرد که در نهایت با یک فانوس و تفنگ شکاری به راه افتادیم و او را به ایستگاه رساندم.
در راه برگشت به خانه دیدم که فاصله میان دو تونل بر روی خط آهن به خاطر ریزش کوه مسدود شده است و یادم آمد که قطار تا چند دقیقه دیگر از ایستگاه به سمت پایین راه میافتد، آن هم قطاری که پُر از مسافر است.
پیرمرد اینطور سر رشته صحبتهایش ادامه میدهد: با خودم گفتم «هر چه بادا باد»؛ راه افتادم به سمت ایستگاه، اما حدود دو کیلومتر که مانده بود متوجه شدم که قطار از ایستگاه حرکت کرده و چون وزش باد فانوسم را خاموش کرده بود، چارهای ندیدم جز اینکه کُتم را درآوردم و بر سر چوب بستم و نفت فانوس را بر روی آن ریختم و با کبریتی که همراه داشتم، آن را آتش زدم و دوان دوان بر روی ریل قطار به راننده علامت دادم.
وقتی دیدم که راننده متوجه نمیشود، با تفنگ شکاری یکی دو گلوله شلیک کردم که راننده متوجه شد و وقتی قطار کمکم توقف کرد، همه مأموران و مسافران از آن بیرون ریختند و اول فکر میکردند که من قصد سوار شدن به قطار را داشتهام! به همین خاطر، آنقدر کتکم زدند که له و لورده شدم!
ریزعلی حال و هوای مسافران را هم از یاد نمیبرد و میگوید: وقتی به آنها گفتم که چه اتفاقی افتاده و صحنه را نشانشان دادم، آن وقت بود که متوجه شدند، جان حدود هزار نفر نجات پیدا کرده است و آنقدر به شعف آمده بودند که بازرس قطار همان شب، تمام جیبهایش را گشت و 50 تومان به من انعام داد.
داماد ریزعلی میانه سخن پدر خانمش را پی میگیرد و بیان میکند: الان برخی از مأموران قطار که هنوز زندهاند و بازنشسته شدهاند، وقتی خاطره آن شب و صحنه آن درّه را تعریف میکنند، از شدت هیجان به گریه میافتند.
ریزعلی ادامه میدهد: چون لباسهایم درآورده و لُخت شده بودم و عرقریزان بر روی ریل دویده بودم، آن شب سرما خوردم و تمام بدنم عفونت کرد و 15 روز در یکی از درمانگاههای میانه تحت درمان بودم و بعد از آن بود که برای ادامه درمان به تبریز رفتم، اما هزینه درمانم آنقدر بالا بود که حتی گوسفندانم را فروختم و خلاصه در آن دو سه ماه درمان، تمام داراییام را خرج کردم.
یک سال پس از حادثه، داستان آن شب وارد کتابهای درسی بچهها شد، اما تا سال 69 یا 70 هیچکس جز اهالی روستایمان نمیدانست که دهقان فداکار منم؛ تا اینکه وقتی به خاطر بیماری در یکی از بیمارستانهای تبریز بستری شده بودم، به طور اتفاقی و البته بعد از تحقیقات، من را شناختند.
* همه چیز در مملکتمان داریم، فقط خدمت کنید!
وقتی از ریزعلی میپرسیم که «با یادآوری داستان آن شب و دیدن آن در کتابهای دانشآموزان، چه حال و هوایی پیدا میکنی؟» فقط در یک جمله میگوید: «به آن شب افتخار میکنم» و ادامه میدهد: «دانشآموزان محله که من را میشناسند، همیشه ماجرای آن شب را سؤال میکنند و خوشحالیشان را هم ابراز میکنند».
دهقان فداکار کتابهای دانشآموزان ایرانی حرف دلش را با مردم اینطور میگوید: وقتی وضعیت کشورهای همسایه مثل عراق و افغانستان را میبینم، میگویم شکر خدا همه چیز در مملکت ما فراوان است، اما فقط یک درخواست دارم و آن هم اینکه به مملکت خود خدمت کنید.
* قامت رعنایی که در زیربار مخارج خم شده است
دهقان فداکار که این روزها با بیماری «آب مروارید» دست و پنجه نرم میکند و چشمان پُرفروغش از این درد رنجور شده، میگوید: دو سال است که چشمانم آب مروارید آورده است و همسرم نیز حدود 7 – 8 سال است که دیسک کمر دارد.
داماد ریزعلی یادآوری میکند که دفترچهای از طرف بیمه کارکنان راهآهن برایش تهیه کردهاند که البته چون بیمه تأمین اجتماعی نیست، در هیچ جا آن را قبول نمیکنند و هزینههای درمان را خودش به هر زحمت و مشقتی است، تأمین میکند.
وقتی از او میپرسیم که «در این سالها کسی از مسئولان به دیدنت آمده یا خیر؟» میگوید: «نه، هیچکس نیامده است!»، اما یادی از «مرحوم دادمان» وزیر پیشین راه و ترابری میکند که در زمان مدیریتش بر راهآهن کشور هدیه سفر مشهد را برای دهقان فداکار و خانوادهاش فراهم کرده بود و در زمان کوتاه وزارتش هم مستمری ماهانهای را برایش جور کرده بود، اما الان چیزی از آن دستگیرش نمیشود، جز حدود 100 هزار تومان!
ریشه این مسئله هم به سالها پیش برمیگردد؛ زمانی که ریزعلی ضمانت وام 8 میلیون تومانی یکی از اقوامش را کرده بود، اما حالا که آن شخص فوت کرده و خانوادهاش هم خُلف وعده کردهاند، اقساط وام از حقوق 300 هزار تومانی او کم میشود!
آنطور که داماد ریزعلی میگوید، 6 سال است که اقساط وام از حقوق دهقان فداکار مردم ایران کم میشود، اما هنوز اصل مبلغ وام باقی مانده است!
* تنها درخواست ریزعلی؛ تواضع، شرمندگی و دیگر هیچ!
پیرمرد دردمند اما آبرومند و با عزت، جوانان را سرمایه مملکت میخواند و به آنها توصیه میکند که به کشورشان پایبند باشند و به آن خدمت کنند و وقتی از او تقاضا میکنیم که حرفش را با مسئولان بگوید، متواضعانه میگوید: «هیچ تقاضایی ندارم، جز اینکه اگر امکان دارد فکری به حال وامی که ضمانت آن را کردهام و الان اقساطش از حقوقام، کسر می شود بکنند».
و در ادامه حرفی میگوید که ما از شنیدنش شرمنده میشویم؛ «اگر الان میتوانستم برای گذران زندگی حتی نگهبانی هم میکردم، اما توان بدنی ندارم».
پایان این گفتوگوی صمیمانه با میهماننوازی دهقان دوستداشتنی و همسر و دختر و دامادش همزمان میشود؛ با اصرار خانواده ریزعلی بر سر سفرهای ساده و بیریا، ولی همراه با یک دنیا مهربانی و معنویت مینشینیم؛ و کیست که در گوشهای از دنیا، چنین سفرهای پیداکند که انگار همه خوبیها و مهربانیها در وجود صاحبش جمع شده است.
کمکم از خانه گرم ریزعلی بیرون میآییم، در حالی که دنیا دنیا عشق و محبت نسبت به این بنده خالص خدا در دلمان موج میزند، اما این سؤال هم بیشتر از قبل ذهنمان را میآزارد که آیا کسی از متولیان امر، سراغ خانه دهقان فداکار را خواهد گرفت و لحظهای پای درد دل او خواهد نشست یا این رفت و آمدها همچنان سهم مردم پایین شهر و رسانهها خواهد بود؟!
نمیدانم، اما شاید رسم دنیا، فراموشیست!!
منبع: فارس
برخی ترکیبات غذایی هستند که اثرات مفید یکدیگر را تکمیل میکنند و به بمبهای درمانی بدل میشوند، این ترکیبات را بخوانید و از آنها با هم استفاده کنید.
یک ضربالمثل هندی میگوید: «هر چیزی کاملش بهتر است» اما به نظر میرسد شاید بهتر باشد این ضربالمثل را اینگونه تغییر دهیم «خیلی چیزها با چیزهای دیگر کامل میشوند» این مسئله به خصوص در مورد خوراکیها صادق است. از قدیم بسیاری از اقوام جهان برخی خوراکیها را با برخی دیگر میخوردهاند و این ترکیبها را جادویی ارزیابی میکردند.
حالا علم نشان میدهد که بسیاری از این ترکیبها واقعا جادویی هستند.
دکتر الین مگی، پروفسور تغذیه، مدیر گروه تغذیه دانشگاه نبراسکا و نویسنده کتاب «ترکیبهای غذایی» میگوید: «مطالعات بسیاری ثابت کرده که ترکیبهای غذایی میتوانند اثرات معجزهآسایی داشته باشند. نکته جالب هم این است که این ترکیبها گاه چند برابر وقتی که هر کدام از این مواد غذایی را به تنهایی بخورید موثر هستند. در واقع توصیه من این است که این مواد غذایی را همیشه با هم بخورید نه به تنهایی.» آنچه در این مطلب آمده برخی از این زوجهای جادویی هستند.
- ترکیب: نخود+ فلفل قرمز
- نتیجه: انرژی بیشتر
در کشورهای غربی حداقل یک نفر از هر 5 نفر زن دچار کمبود آهن است و طبیعی است که دچار کمبود انرژی هم باشد اما مسئله مهم این است که بسیاری از زنان نمیدانند خوردن غذاهای غنی از آهن به تنهایی نمیتواند این مشکل را حل کند. دکتر هیتر مانیهری، متخصص تغذیه در دانشگاه پیتسبورگ در این مورد میگوید: «نوعی از آهن که در مواد غذایی گیاهی وجود دارد به گونهای است که جذب آن برای بدن سخت است و در واقع بدن نمیتواند به خوبی از آنها استفاده کند.» پس اگر اینطور باشد همه آهن موجود در نخود در بدن ما هدر میرود؟ نه، البته به شرطی که همراه آن فلفل قرمز مصرف کنید. دکتر مانیهری ادامه میدهد: «ویتامین C موجود در فلفل قرمز مثل یک کلید عمل میکند و آهن موجود در نخود را به شکلی در میآورد که قابل جذب از طریق بدن باشد.»
ما یک پیشنهاد هم برای شما داریم، در خانهتان هوموس بپزید، آن هم با فلفل قرمز تازه زیاد، البته اگر هوموس دوست ندارید میتوانید سالاد نخودفرنگی به همراه فلفل قرمز درست و نوشجان کنید و از خوردن یک زوج انرژیزا لذت ببرید.
- ترکیب: اسفناج+ آووکادو
- نتیجه: دید بهتر
اسفناج سرشار از لوتئین و ویتامین A است که هر دوی اینها کاملا برای دید مناسب لازم هستند آووکادو هم منبع غنی از لوتئین و ویتامین A است اما مهمتر اینکه آووکادو سرشار از چربیهای سالمی است که بدن برای جذب لوتئین و ویتامین A و استفاده از آنها به این ویتامینها نیاز دارد. دکتر هوپ بارکوکاس، پروفسور تغذیه در مرکز تحقیقاتی کیس وسترن دانشگاه کلیولند در این مورد میگوید: «اگر اسفناج را خالی بخورید اکثر مواد غذایی مفید چشمی آن بدون جذب شدن از بدنتان دفع میشود.» اگر پیشنهاد غذا میخواهید سالاد اسفناج و آووکادو را به شما توصیه میکنیم که با روغن زیتون، فلفل، نمک و پودر سیر هم بسیار خوشمزه میشود و هم بسیار مقوی است، در صورتی که دوست داشته باشید میتوانید کاهو، خیار، گوجهفرنگی و آبلیمو را هم به این سالاد اضافه کنید.
- ترکیب: کلم بروکلی+ تخممرغ
- نتیجه: دردهای کمتر قبل از دوره ماهانه
بسیاری از زنان و دختران جوان هر ماه چند روز را درگیر دردهای شدید دورههای ماهانه خود هستند اما برای خیلی از آنها یک بشقاب ساده میتواند تسکین و آرامش را به همراه بیاورد. در مطالعهای که توسط انجمن طب زنان انگلستان و دانشگاه یورک انجام گرفت مشخص شد زنانی که میزان زیادی کلسیم و ویتامین D را در رژیم غذایی خود دارند 30 تا 40درصد درد کمتری در این دوران تجربه میکنند. برای آنکه به این نتیجه مطلوب برسید، خیلی راحت میتوانید کلم بروکلی را با تخممرغ بخورید. کلم بروکلی تقریبا سادهترین نوع کلسیم برای جذب توسط بدن را در خود دارد و تخممرغ هم تقریبا یکی از بهترین منابع ویتامین D در طبیعت است. یک املت با کلم بروکلی یا یک سالاد کلم و تخممرغ میتواند نیاز شما را رفع کند.
- ترکیب: گوجهفرنگی+ روغن زیتون
- نتیجه: پوست صاف و لطیف
لیکولین، آنتیاکسیدان قوی است که در گوجهفرنگی وجود دارد و جلوی عوارض مضر آفتاب روی پوست را میگیرد، اما برای آنکه پوستی لطیفتر داشته باشید گوجهفرنگی را به تنهایی نخورید بلکه روغن زیتون حسابی روی آن بریزید و بعد نوشجان کنید. دکتر مگی میگوید: «چربیهای مفید موجود در روغن زیتون باعث جذب بیشتر لیکولین توسط بدن میشود. مطالعهای که توسط انجمن ملی تغذیه کانادا صورت گرفته نشان داده زنانی که روغن زیتون در رژیم غذایی آنها جای ثابتی دارد کمتر دچار چینوچروک میشوند و سن ظهور چینوچروک در صورت آنها بالاتر است. غذاهای ایتالیایی بسیاری هستند که گوجهفرنگی و روغن زیتون در آن جای دارند اما ما سالاد کاپاراسه را به شما پیشنهاد میکنیم که در آن گوجهفرنگی و فلفل به صورت بسیار آهسته در روغن زیتون پخته میشوند و سپس به آن تخممرغ به آن اضافه میشود.
- ترکیب: ماست+ فلاکسید
- نتیجه: هضم بهتر غذاها
معده انسان خانه بیش از 400 نوع باکتری است که اکثر آنها برای بدن انسان مفید هستند اما برخی از آنها هم خیلی مفید نیستند. زمانی که میکروبهای مضر بیشتر از مفید میشوند در کار دستگاه گوارش شما اختلال پیش میآید و معده انسان دچار درد و نبود راحتی میشود. ماستها به خصوص ماستهای پروپیوتیک میتوانند بر میزان باکتریهای مفید معده اضافه کنند اما خب اینکه چند قاشق ماست پروبیوتیک نوشجان کنید کافی نیست، برای باکتریهای موجود در این ماستها هم باید خوراکی جور کنید، بهترین غذا برای آنها فیبرهای موجود در فلاکسید است. پس خیلی راحت به کاسه ماست پروبیوتیک خود یک قاشق فلاکسید اضافه کنید.
- ترکیب: جوی دوسر+ سیب
- نتیجه: داشتن قلب سالمتر
جوی 2 سر ترکیبهای فوقالعاده در خودش دارد که میتواند به بدن شما کمک کند. اولین آنها بتاگلوکان است که فیبری است که میزان کلسترول خون را کاهش میدهد و دومی هم آونترامید است که ترکیبی است از تبدیل LDL (یا چربی بد خون) به رادیکالهای آزاد که در بدن آسیبرسان هستند، جلوگیری میکند. اما اگر میخواهید قلبتان را با غذای مفیدتر بیمه کنید، سیب را هم به سفرهتان اضافه کنید اما یادتان باشد مواد مفید برای قلب در پوست سیب است پس پوست سیب را نکنید. سیب منبع غنی فلانوئیدها است که یک آنتیاکسیدان بسیار قوی است که مانع از شکلگیری رادیکالهای آزاد در بدن میشود و میزان التهاب در بدن را هم کاهش میدهد.یک پیشنهاد ما درست کردن ماست سیب است، یعنی میتوانید قطعات سیب را به همراه جو، سیر و کشمش به ماست خودتان اضافه کرده و آن را به همراه غذایتان نوشجان کنید.
- ترکیب: چای سبز+ لیمو ترش
- نتیجه: ضدسرطان
چای سبز منبع فوقالعادهای از کاته چینهاست که ترکیبات قوی ضدسرطان هستند. این ترکیبات فوقالعاده که سلولهای سرطانی را نابود میکنند یک نقطه ضعف دارند و آن هم این است که نمیتوانند از سد معده عبور کنند. در واقع فقط 20درصد از کاتهچینهای چای سبز از معده عبور میکند و جذب بدن میشود اما تحقیقات دانشمندان دانشگاه یوتا نشان داده است با اضافه کردن آب یک لیموترش تازه یا یک قاشق چایخوری آبلیمو به یک لیوان چای سبز میتوانید میزان بیشتری از کاتهچینها را جذب کنید، اما یک نکته جالب هم اینکه اگر اندکی شکر به چای سبز اضافه کنید میزان کاتهچین که جذب میکنید 3برابر میشود.
- ترکیب: مرغ+ سیبزمینی (شیرین)
- نتیجه: داشتن سیستم ایمنی قویتر
از قدیم، بسیاری از مردم عادت داشتند مرغ سرخکرده یا آبپز را با سیبزمینی سرخ کرده نوشجان کنند اما ما یک پیشنهاد بهتر داریم؛ خوراک مرغ آبپز با سیبزمینی آبپز شیرین.سیبزمینیهای شیرین بهترین منبع طبیعی ویتامین A است که به بدن در مبارزه با عفونتها کمک میکند اما خب؛ خوردن ویتامین A بدون داشتن مقدار کافی روی در بدن یعنی یک اشتباه. دکتر بارکوکاس در این زمینه میگوید: «روی به مقدار زیاد در گوشت مرغ و تا حدودی در گوشت گاو و بوقلمون وجود دارد، روی برای متابولیسم و حمل ویتامین A در بدن لازم است. اگر فقط سیبزمینی شیرین بخورید مقداری ویتامین A وارد بدن میکنید که بدن نمیتواند از آن استفاده کند و در نتیجه این مقدار ویتامین A هدر میرود، برای همین هر وقت خواستید خوراک مرغ بخورید سیبزمینی شیرین را هم همراه آن مصرف کنید»، البته میتوانید سوپ سیبزمینی هم با گوشت سینه مرغ و سیبزمینی شیرین و سبزی تهیه کنید.

پرتقال یکی از پرطرفدارترین میوهها در جهان است که سابقه مصرف آن در کشورهای شرقی بهویژه چین به بیش از 2200 سال پیش باز میگردد. از این میوه پرخاصیت امروز 15 نوع در جهان دیده میشود. مردم سرزمینهای شرقی از قبیل چین و تبت این میوه را از آن جهت که به خورشید شباهت دارد سمبل جاودانگی میدانند و بر این باورند، با مصرف پرتقال میتوان سلامت و تندرستی جسم و روح را برای همیشه حفظ کرد. دکتر رضا حشمت، درمانگر طب سنتی چین در این شماره از خواص درمانی پرتقال، این میوه زمستانی بیشتر برای مخاطبان سیب سبز میگوید.
پرتقال بهدلیل خاصیت ادرارآوری که دارد در گروه میوههایی قرار میگیرد که برای پاکسازی درونی توصیه میشود. این میوه از آن رو که مزه ملایم و طبیعی خنک دارد علاوه بر آنکه موجب رفع تشنگی میشود بهدلیل خاصیت مدر بودنش موجب دفع مواد زائد و سموم به واسطه ادرار از بدن میشود. به اعتقاد بسیاری از درمانگران طب چینی مصرف پرتقال تازه در فصل زمستان یکی از بهترین روشها برای حفظ سلامت و شادابی عمومی بدن است.
شما میتوانید پرتقال را هم بهصورت میوه و هم بهصورت آبمیوه میل کنید و از خواص درمانی آن بهرهمند شوید. اگر در گروه افرادی هستید که مصرف آب میوه پرتقال را به میوه آن ترجیح میدهید به شما توصیه میکنیم پیش از آنکه آب پرتقال را بگیرید آن را کمی روی سطح صاف میز قل بدهید. این کار باعث میشود تا میزان آب دریافتی شما از میوه پرتقال بیشتر شود. این شیوهای است که بسیاری از مردم سرزمین چین برای گرفتن آب پرتقال از آن استفاده میکنند.
درمانگران طب سنتی چین برای مراجعان خود که از خشکی دهان، زبان و گلو شکایت دارند نوشیدن آب پرتقال یا خوردن این میوه را توصیه میکنند. آنها معتقدند، نوشیدن آب پرتقال در افرادی که در طول روز و با انجام فعالیتهای روزمره خیلی زود دچار خشکی دهان و گلو میشوند، بسیار مناسب است.
بسیاری از ما بر این باوریم که نوشیدن آب پرتقال به همراه صبحانه تاثیر زیادی در حفظ سلامت، شادابی و تندرستی ما دارد، اما درمانگران طب سنتی چین اینگونه فکر نمیکنند. آنها معتقدند، نوشیدن یا خوردن پرتقال به همراه وعده غذایی مناسب نیست و بهتر است این میوه را یک ساعت بعد از وعده غذایی میل کرد، زیرا همزمانی خوردن آب پرتقال یا پرتقال با وعده صبحانه موجب جذب نشدن مناسب موادغذایی میشود زیرا اسید بالای این میوه موجب هضم زودهنگام غذا و دریافت نکردن مواد و ویتامینهای لازم از وعده صبحانه یا دیگر وعدههای غذایی میشود. همیشه آب پرتقال را یک ساعت پس از آن میل کنید.
پرتقال اگر چه یکی از پرفایدهترین میوههای طبیعی محسوب میشود که مصرف روزانه آن موجب افزایش مقاومت بدن بهویژه در روزهای زمستانی میشود اما برخی از ویژگیهای منحصربهفرد این میوه موجب میشود تا مصرف آن برای برخی از افراد توصیه نشود.
افرادی که به هر دلیل دچار اسهال هستند، بهتر است آب پرتقال میل نکنند. نوشیدن این آبمیوه موجب افزایش عملکرد رودهها و تشدید اسهال میشود.
به اعتقاد درمانگران طب سنتی چین کودکانی که دچار گوش درد هستند بهتر است آب پرتقال ننوشند.
افراد مبتلا به برونشیت و افرادی که مبتلا به سینوزیت هستند در شرایطی که بیماری در آنها عود کرده، بهتر است آب پرتقال ننوشند و از میوه آن مصرف نکنند.
درمانگران طب سنتی چین،بیماران مبتلا به دیابت را نیز از مصرف پرتقال و آب آن منع میکنند. آنها بر این باورند که این میوه بهدلیل قند زیادی که در خود دارد برای مبتلایان به دیابت مضر است و آنها با مشاوره پزشکشان باید از این میوه مصرف کنند.
نگهداری آنها نیز موضوع مهمی است که کمتر مورد توجه قرار می گیرد زیرا باید برای هریک از این اقلام یک روش شستشو و قراردادن در یخچال را انتخاب کرد که درصورت به کاربردن کمی تغییر، می توان تازه ماندن آنها را طولانی تر کرد. پس توصیه های زیر را با دقت مطالعه کنید.
1 – سبزیجاتی مانند کاهو را باید میان دستمال کاغذی بپیچید و در ظروفی دردار قرار دهید. هرگز نباید آنها را با چاقوی فلزی قطعه قطعه کنید و در یخچال بگذارید زیرا در این صورت کاهوها قهوه ای خواهند شد.
2 – مطمئن شوید که میوه های شما در یخچال در دمای 1 درجه سانتی گراد هستند.
3 – یادتان باشد که میوه ها نفس می کشند بنابراین قراردادن آنها در کیسه باعث سریع تر شدن فرآیند رسیدن آنها خواهد شد پس اگر رسیده هستند، آنها را در کیسه نگذارید.
4 – سعی کنید از میوه فروشی هایی که میوه و سبزی های تازه می آورند، خریدتان را انجام دهید زیار هرچه میوه ها و سبزی ها خریداری شده تازه تر باشند دوره ماندگاری شان طولانی تر خواهد بود.
5 – جای مناسب را برای نگهداری میوه هایتان انتخاب کنید، به طور مثال میوه هایی مانند انواع توت و آلبالو را بهترا ست در پایین ترین قسمت یخچال جای دهید اما میوه های بزرگی مانند گلابی، موز، پرتقال و هلو را می توان در دمای اتاق (البته دور از نور خورشید و گرما) نگهداری کرد.
6 – دائما میوه هایتان را بررسی کنید و آنهایی که سطح شان خراب یا له شده و لکه دار هستند را از بقیه جدا کنید.
7 – برای تازه ماندن پیاز، سیر، موسیر و سیب زمینی هرگز آنها را در یخچال نگذارید. بلکه آنها را در محیطی خنک، تاریک و خشک قرار دهید.
8 – سیب های رسیده را از سایر میوه های تازه جدا کنید زیار سیب های رسیده از خود، گاز اتیلن متصاعد می کنند که می تواند به سرعت بر سایر میوه ها تاثیرگذار باشد.
9 – برای جلوگیری از له شدگی نیز بهتر است کیسه ای که می خواهید میوه را در آن نگهداری کنید پر از هوا و در آن را گره بزنید. به این ترتیب هوا مانند محافظی عمل کرده و از له شدگی آن هنگام حمل و نقل جلوگیری می کند.
10 – بهتر است سبزیجاتی مانند انواع کلم ها از کلم بروکلی گرفته تا گل کلم را نشسته در یخچال بگذارید و قبل از هربار مصرف آنها را بشویید.
11 – برای جلوگیری از تغییر رنگ های غیرعادی بهتر است میوه تان را پوست کنده و قطعه قطعه کنید. آنگاه کاسته ای را با یک لیتر آب و یک قاشق غذاخوری نمک پر کنید و قطعات میوه ها را در آن بریزید. می توانید چند قطره آب لیمو به این مخلوط اضافه کنید به این ترتیب میوه شما تغییر رنگ نخواهد داد.
12 – اگر می خواهید برای مدت کوتاه میوه هایی مانند زردآلو، گلابی و آلو را نگهداری کنید، بهتر است که آنها را در کیسه پلاستیکی و در یخچال بگذارید اما برای مدت طولانی تر بهتر است که آنها را در میان کاغذ یا روزنامه پیچیده و در محیطی خشک، تاریک و خنک قرار دهید.
13 – برای تازه ماندن ذرت بهتر است آن را میان دستمال کاغذی مرطوب بپیچید و در کیسه ای پلاستیکی در یخچال قرار دهید.
14 – هرگز سبزیجات را در محله ذخیره سازی نشویید زیرا با این کار رطوبت کافی را برای رشد باکتری ها فراهم خواهید کرد بنابراین چه بهتر که آنها را درست قبل از مصرف شستشو دهید.
15 – بهتر است سبزی های برگ سبزی مانند اسفناج را در کیسه ای پلاستیکی و در سردترین نقطه یخچال بگذارید تا حداقل به مدت 10 روز به صورت تازه باقی بمانند.
16 – برای تازه ماندن گوجه فرنگی (تازه، سالم و سفت) بهتر است آن را در دمای اتاق و دور از نور خورشید بگذارید.
17 – بهتر است سبزیجاتی مانند لوبیا سبز و خیار را در کیسه های پلاستیکی و در یخچال نگهداری کنید اما درمورد فلفل سبز پاکت های کاغذی و پایین ترین نقطه یخچال بهترین مکان است.
18 – بهتر است سبزیجات ریشه ای مانند هویج، شلغم و چغندر را در کیسه های پلاستیکی و در سردترین نقاط یخچال جای دهید.
19 – برای تازه ماندن قارچ بهتر است که آن را در پاکت های کاغذی قرار دهید، نه در کیسه های پلاستیکی.
20 – بهتر است سبزیجاتی مانند بادمجان و کدو را نیز در یخچال بگذارید. درصورت داشتن محیطی خنک بهتر است آنها را در ظروفی دردار قرار دهید.
روسای جمهور سابق تونس و مصر بعد از سومین سخنرانی خود برکنار شدند، درحالی که طولانیترین سخنرانی متعلق به معمر قذافی بود.
سال 2011 سال انقلابها و دگرگونیهای مختلفی به شمار میآید در این سال سخنرانیهای سیاسی ماندگاری از سوی رهبران عرب که برخی از آنها توسط مردم برکنار شدند، ایراد شد.
زینالعابدین بن علی، رئیسجمهور مخلوع تونس طی 20 روز در جریان انقلاب این کشور سه سخنرانی سیاسی ایراد کرد. عبارت معروف وی "من شما را درک کردم... بله، من شما را درک کردم" بود به اعتقاد این سایت خبری این عبارت در کتابهای تاریخی ثبت خواهد شد.
در این گزارش به سخنرانی حسنی مبارک، رئیسجمهور سابق مصر نیز پرداخته شده و آمده است: وی قبل از آنکه از سمت خود استعفا کند، سه سخنرانی سیاسی داشت که سعی کرد از طریق آنها به مردم مصر نشان دهد که احساس آنها را درک میکند.
مهمترین و مشهورترین عبارتهایی که مبارک در سخنرانیهایش استفاده میکرد بدین شرح است "هیچ روزی به دنبال قدرتطلبی نبودم، قصد نامزدی برای دور جدید انتخابات ریاستجمهوری را ندارم، مشکلی در گوش دادن به سخنان جوانان کشورم و همراهی با آنها نمیبینم".
به دلیل آنکه بن علی و مبارک بعد از سومین سخنرانیهای سیاسی خود سقوط کردند، بسیاری از افراد به معمر قذافی، رهبر سابق لیبی هشدار دادند که بعد از ایراد سخنرانیهای اول و دوم خود سقوط خواهد کرد، اما قذافی حدود 10 سخنرانی ایراد کرد.
برخی از این سخنرانیها بسیار کوتاه و عجیب و غریب بود و برخی از آنها از طریق تلفن صورت گرفت. از مشهورترین عبارات مطرح شده در سخنرانیهای قذافی میتوان به عبارات "با میلیونها تن از مردم لیبی برای پاک سازی وجب به وجب، خانه به خانه و کوچه به کوچه از وجود خائنان حرکت خواهیم کرد" اشاره کرد.
قذافی از مبارک و بن علی در تعداد سخنرانیهای خود و مدت زمان آنها پیشی گرفته است. میانگین زمان سخنرانیهای بن علی و مبارک 13 دقیقه بود، اما اولین سخنرانی قذافی 76 دقیقه طول کشید.
علی عبدالله صالح، دیکتاتور یمن نیز سخنرانیهای جالبی را در طول سال 2011 ایراد کرد. وی در برخی از سخنرانیهایش از تمایلش برای برکناری از قدرت سخن میگفت و در برخی مواقع بر حضور در قدرت تاکید میکرد.
منبع: ایسنا